شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۲

ماجرای ازدواج سیدحسن خمینی

قرار شد حسن آقا شب بعد که برای درس می‌آید زودتر بیاید تا با دخترم جلسه بگذارند که ببیند با هم جور هستند یا نه. من او را به اتاق بردم و خودم بیرون رفتم. ...
کد خبر : ۱۲۵۰۳۸
صراط: آیت‌ا... موسوی‌بجنوردی ماجرای آشنایی و ازدواج حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی با دخترشان را این‌گونه نقل کرد:
 
 8-9 ماه بعد از فوت حاج احمدآقا خانم دکتر فاطمه طباطبایی (‌والده مکرم حاج سیدحسن آقا) و برادرشان دکتر صادق طباطبایی به منزل ما و به کتابخانه‌ام آمدند و خانم طباطبایی گفت: حاج احمد آقا قبل از فوت به من گفت خیلی مایلم دختر آقای بجنوردی را برای حسن آقا بگیرم. ما هم الان آمده‌ایم برای خواستگاری. من گفتم از جانب خودم مخالفتی ندارم؛ اما از آن افرادی هستم که دختر باید جواب آخر را بدهد. قرار شد حسن آقا شب بعد که برای درس می‌آید زودتر بیاید تا با دخترم جلسه بگذارند که ببیند با هم جور هستند یا نه. من او را به اتاق بردم و خودم بیرون رفتم. وقتی برگشت خیس عرق بود و گفت تا حالا با دختر نامحرم این‌جور صحبت نکرده بودم. گفتم چه شد؟ گفت ما با هم کنار آمدیم. بعد از دخترم هم پرسیدم و گفت بله، عقاید ما با هم یکی است. یکی دو روز بعد از سالگرد فوت احمد آقا در حرم امام، عقد را من و مرحوم آیت‌ا... سلطانی خواندیم. فرماندهان سپاه و خیلی از مسئولان بودند. افرادی از جمله محسن رضایی چون جای احمد آقا خالی بود، گریه می‌کردند. بعد از دو سه روز هم بدون تشریفات و مراسم عروسی دخترم ازدواج کرد.