سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۸:۴۷

رفاقت دختر و پسر نامحرم درحد زنا است

خدا برج اينها را نمي‌رساند. اين تجمل گراييها گناهش خيلي در زندگي ما بزرگ است. انه واجب کرده است بر همۀ مسلمانها که نه تنها فقط بچه‌هاي خود را ازدواج دهند، بلکه همۀ بي‌زن و بي‌شوهرها بايد در اسلام زن بگيرند و بايد شوهر کنند.
کد خبر : ۱۲۵۳۵۷
 أعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله ربّ العالمین و الصلاة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علي آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
 
اظهار ارادت کنيد خدمت قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بين غيب و شهود، يعني حضرت ولی‌ عصر (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، با سه صلوات.
 
بحث ديروز ما رسيد به صبر در خانه. صبر خانوادگي را منقسم کردم به سه قسم: صبر زن و شوهر راجع به يکديگر، صبر در مقابل پدر و مادر و صبر و استقامت در تربيت اولاد.

ديروز في‌الجمله راجع به صبر و استقامت بين زن و شوهر صحبت کردم. چيزي که بايد توجه داشته باشيم تا انشاء الله در آخر کار نتيجه بگيريم، اينست که اسلام خانه و خانواده را خيلي دوست دارد. به اندازه‌اي که پيغمبر اکرم مي‌فرمايد هيچ خانه‌اي مقدّس‌تر نزد من از خانه‌اي نيست که در آن خانه ازدواج شود. باز پيغمبر اکرم مي‌فرمايد هيچ خانه‌اي مبغوض‌تر پيش من نيست از خانه‌اي که در آن خانه طلاق واقع شود. يک روايت عجيبي از امام حسين «سلام‌الله‌عليه» است. شخصي عروسش را طلاق داده بود. آمد خدمت امام حسين «سلام‌الله‌عليه». امام فرمودند من شنيده‌ام که عروست راطلاق دادي؟ او گفت: بله. امام حسين «سلام‌الله‌عليه» فرمودند مي‌داني چقدر گناه کردي! گناه تو مثل کسي است که يک نفر را زنده زنده رگهايش را از بدنش بيرون بکشند همۀ شما هم شنيديد که: (أبغض الحلال عندالله الطلاق).

محبوبتر از همه چيز نزد خدا ازدواج و مبغوض‌تر از همه چيز نزد خدا طلاق است. همين که الان متأسفانه ازدواج کم شده است و طلاق خيلي زياد شده است، يعني آنچه اسلام مي‌خواسته نشده و آنچه اسلام نمي‌خواسته، شده است. قرآن براي تشکيل اين خانواده و تشکيل خانه واجب کرده است بر همۀ مسلمانها که نه تنها فقط بچه‌هاي خود را ازدواج دهند، بلکه همۀ بي‌زن و بي‌شوهرها بايد در اسلام زن بگيرند و بايد شوهر کنند. مردم هم بايد اقدام کنند. قرآن مي‌فرمايد:
(وَ اَنْکِحُوا آلْاَيامي مِنْکُمْ وَ الصّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ اِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ  يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ)
 
از اينکه بيکار است و فقر دارد، نترس بلکه به وظيفه عمل کن و وظيفه اينست که بايد دختر را شوهر داد و پسر را زن داد. پيغمبر اکرم روي منبر خيلي در اين باره سفارش مي‌کردند و مخصوصاً اينکه گرفتگي در باب ازدواج نکنيد و سخت‌گيري در باب ازدواج نکنيد. سخت‌گيريها و گرفتگيها، فساد جلو مي‌آورد، بلاي بزرگ جلو مي‌آورد. پيغمبر اکرم روي منبر گاهي در وسط صحبت به قول ما طلبه‌ها يک جملۀ معترضه مي‌فرمود که: «اذا جاء‌كم من ترضون خلقه ودينه فزوجوه، انكم إلا تفعلوه تكن فتنة في الارض وفساد كبير» وقتي براي دختر شما خواستگار آمد، اگر دين داشته باشد و اخلاق داشته باشد، دختر را به او بدهيد. همچنين برعکس اگر دختري دين دارد و عفت و اخلاق دارد، اين دختر را هرچه زودتر بگيريد. پيغمبر مي‌فرمود اگر اين ازدواج زود اتفاق نيفتد و دخترها در خانه بمانند و پسرها بي‌زن بمانند، فتنه به پا مي‌شود (و الاّ تکن فتنة و فساد کبير) و مفسده جلو مي‌آيد، آن هم مفسدۀ خيلي بالا.

پيغمبر اکرم سفارش مي‌کردند و در آن زمان همه ازدواج مي‌کردند، الان عکس شده و اين جملۀ پيغمبر جامۀ عملي پوشيده است. الان پنجاه درصد به بالاي فساد اخلاقي ما زير سر تجرّد و عذوبت است. خيال نکنيد اين بي‌بند و باريها و رفيق بازيها چيز ساده‌ايست. در پيش مردم ساده شده و الاّ قرآن گناهش را در سر حد زنا مي‌داند. قرآن در اين باره مي‌فرمايد اگر پسري رفيق نامحرم داشته باشد يا دختري يا زني رفيق نامحرم داشته باشد، اين شايسته نيست و بي‌بند و بار و بي‌عفت است. بعد قرآن مي‌فرمايد زن شايسته اينست که يکي (غير مسافحات) و يکي هم (غير متخذّي اخدان). زن شايسته و مرد شايسته آنست که زنا نمي‌کند و زنا نمي‌دهد و رفيق اجنبي و نامحرم هم ندارد و پنجاه درصد فساد اخلاقيها زير سر اين فساد اخلاقي است.
اگر به گفتۀ پيغمبر عمل مي‌شد، ما دختر بي‌شوهر که موقع ازدواجش باشد،‌و پسر بي زن که موقع ازدواجش باشد، در جامعه نداشتيم، الان پنجاه درصد اين فساد اخلاقي را نداشتيم. به عبارت ديگر اگر ما زود براي جوانها تشکل خانه و خانواده مي‌کرديم، فساد اخلاقي خود به خود رفع مي‌شد و لاأقل پنجاه درصد به بالا رفع مي‌شد و قرآن مي‌فرمايد اين وظيفه فقط براي پدر و مادر نيست. پدر و مادر مقدمند و معلوم است پدر و مادر هرچه زودتر بايد دخترشان را شوهر دهند و پسرشان را زن دهند. از اين خرافتهايي هم که جلو آمده، نترسند و پا روي اين خرافتها بگذارند و نگذارند دختر در خانه بماند و پسر بي‌زن بماند و اگر پدر و مادر نمي‌توانند و نمي‌کنند، همۀ مردم اين کار را بکنند. در آيۀ (وَ اَنْکِحُوا آلْاَيامي مِنْکُمْ وَ الصّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ اِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ  يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ) روي سخت اول با پدر و مادرها و بعد با همۀ مردم است. يعني همۀ مردم همينطور که وظيفه دارند نماز بخوانند، وظيفه دارند روزه بگيرند، وظيفه دارند خمس دهند و به مستمندان کمک کنند، وظيفۀ سنگين دارند که دخترها را شوهر دهند و پسرها را زن دهند.
پيغمبر اکرم يک امتياز بالايي هم داده به دختري که زود شوهر کند و پسري که زود زن بگيرد. امتياز هم خيلي بالاست. پيغمبر اکرم گاهي مي‌فرمودند اگر يک دختر و پسر با هم ازدواج کنند، عبادتشان هفتاد برابر مي‌شود. يعني در شب عروسي که هنوز عروسي نکردند، اگر دو رکعت نماز يا نماز مغرب و عشا را بخوانند، هفت رکعت نماز در نامۀ عملشان نوشته مي‌شود. اما صبح که اينها تشکيل خانه و خانواده دادند و عروسي کردند، دو رکعت نماز صبحشان، صد و چهل رکعت مي‌شود. اين امتيازي است که پيغمبر اکرم داده است. حال در مسابقه‌ها ببينيد که چقدر امتياز بالاست. حتي در روايت ديگر پيغمبر اکرم مي‌فرمايد اگر دختر و پسري ازدواج کنند و تشکيل خانه و خانواده دهند، ثواب دو رکعت نمازشان مثل اينست که از اول شب تا به صبح عبادت کرده باشند. اينها را ما نبايد ساده بگيريم که ساده گرفتيم و اينها را نبايد فراموش کنيم که فراموش کرده‌ايم و لطمۀ آن را هم خيلي بالا خورده‌ايم. اين فساد اخلاقي الان کولاک مي‌کند. اين فساد اخلاقي الان نه تنها آبروي خودش و پدر و مادر را برده بلکه آبروي اجتماع را برده و ضربه به نظام جمهوري اسلامي زده است. اين فساد اخلاقي يک عيب و نقص بزرگي براي ما شده است. از اينجا هم پيدا شده که تشکل خانه و خانواده کم شده است و اين هم تقصير خود بچه‌هاست که زير بار ازدواج نمي‌روند. هم تقصير دختر که سخت‌گيري مي‌کند و هم تقصير پدر و مادر که حرفهاي خرافي مي‌زنند و کارهاي خرافي مي‌کنند و هم تقصير مردم که بي‌تفاوت هستند و قرآن مي‌فرمايد همينطور که راجع به دختر و پسر خودت باتفاوت هستي، بايد راجع به دختر و پسر ديگران هم باتفاوت باشي. (وَ اَنْکِحُوا آلْاَيامي مِنْکُمْ وَ الصّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ اِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ  يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ).

اين جمله، جملۀ عجيبي است و پروردگار عالم تعهد کرده و وعده داده است که اگر جداً يک ازدواج سالمي تشکيل شود، پروردگار عالم حتماً خرج اينها را خواهد رساند. اگر اينها فقير باشند، از راهي که گمان ندارند و از راه فضل، خدا خرج اينها را مي‌رساند.

يک نکته‌اي عرض کنم که ناگهان کسي اشتباه نکند. خدا برج اينها را نمي‌رساند. اين تجمل گراييها گناهش خيلي در زندگي ما بزرگ است. اين تجمل گراييهاست که اين اقتصاد عجيب را به ما داده است. گناه تجمل گرايي بزرگ است. قرآن مي‌فرمايد: (وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا)، اگر يک قوم تجمل‌گرا شد، همين تجمل‌گراييها که الان در ازدواجها داريم. همه دارند و بالاتر از شماها دارند و پائين‌تر از شماها دارند و بالاخره زندگيمان تجمل‌گرايي شده و مخصوصاً عروسيهايمان. قرآن مي‌فرمايد اگر ملتي تجمل‌گرا شدند، استحقاق عذاب دارند و اينها نابود مي‌شوند. از نظر اقتصادي نابود مي‌شوند، از نظر اخلاق نابود مي‌شوند و بالاخره فساد اقتصادي و اخلاقي براي اين ملت جلو مي‌آيد و آن ملتي که فساد اخلاقي و فساد اقتصادي داشته باشد، معلوم است که نابود است. لذا به اين برج مي‌گويند و خدا برج نمي‌دهد و براي خدا مبغوض است، هم در دنيا مبغوض اوست و هم در آخرت. در سورۀ اذا وقعه مي‌فرمايد اين تجمل گراييهاست که دود و هُرم جهنم مي‌شود و بايد زير دود و هُرم جهنم بسوزد و بسازد. و اما پروردگار عالم ما را خلق کرده و آن دختر را خلق کرده با غريزۀ جنسي و آن پسر را خلق کرده با غريزۀ جنسي و بايد خرج اينها را بدهد. اگر مي‌بينيد که لنگيم و نمي‌شود، ساده زيستي رفته است و خرج رفته است و به جاي آن برج و تجمل‌گرايي آمده است و معلوم است که خدا تجمل‌گرايي را نمي‌دهد. پروردگار عالم برج را نمي‌دهد و اين خودش بايد از راه حرام و از راه مصائب و ورشکستگي و دزدي و رباخوري و ربا دادن و حيف و ميل، برج را به دست بياورد، که خودش حرام است و اصلاح کردنش را نيز حرام کرد. و اما اگر بنا خرج شد، هيچ کس سراغ ندارد يک آهو در بيابان با اين وضع خشکسالي و با اين وضع تشنگي،‌يک آهو از تشنگي مرده باشد. در اين باره کتابها زياد نوشته شده است يعني بزرگان کتابهايي که مربوط به حيوانا است، زياد نوشته‌اند. مخصوصاً غربيها مانند متيلينگ و امثال اينها کتاب مورچه و موريانه و کتاب زنبور عسل نوشته يعني راجع به اين حيواناتي که اجتماعي زندگي مي‌کنند. و يا کتاب راجع به حشرات زياد نوشته شده است. شما در اين صد جلد کتابي که هم غربيها نوشتند و هم مسلمانها نوشتند،‌يک جا نمي‌توانيد پيدا کنيد که يک حشره از تشنگي و گرسنگي مرده باشد يا پلنگي و يا گرگي از گرسنگي مرده باشد. (إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ)، پروردگار عالم حتماً‌روزي هرکسي را مي‌دهد. اصلاً واجب است. قاعدۀ لطف مي‌گويد واجب است بر خدا که روزي بنده‌هايش و موجوداتش را بدهد. حال درخت باشد يا حيوان باشد يا انسان باشد. به اينها خرج و ساده زيستي مي‌گويند. اگر ساده زيستي باشد، همين است که قرآن وعده داده است که (اِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ  يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ)، تو به راستي ازدواج اسلامي بکن، ازدواج ساده زيستي و زهرايي بکن و ببين آيا خدا خرج و مخارج را مي‌دهد يا نه و ببين آيا در زندگي مي‌ماني يا نه! و نمي‌شود گفت که مي‌ماند و اين خلاف آيۀ شريفه است.

خطاب به همه، اول به پدر و مادر و بعد به اجتماع و بعد به دولت که همه بايد در ازدواج مواظب جوانها باشيد. (وَ اَنْکِحُوا آلْاَيامي مِنْکُمْ وَ الصّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ اِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ  يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ). از اينکه بيکار است و نمي‌تواند اداره کند و از اينکه حال چه مي‌شود، نترسيد و اين فکرها را نکنيد. شما روي آنچه شرع گفته عمل کن و تجمل گرايي را کنار بگذارد که تجمل گرايي ما الان به اينجا رسيده که آقايي اگر بخواهد ازدواج کند، تا عمر دارد بايد قرض ها و خرج عروسيش را بدهد. اين وليمه‌هاي غلط و اين هتلهاي غلط و اين مهريه‌هاي غلط و اين خرج و مخارج تجمل گرايي غلط است. نه اينکه من بگويم غلط است، بلکه همۀ روانشناسان هم مي‌گويند غلط است و همۀ اقتصاددانان هم مي‌گويند غلط است و هرکسي في الجمله عقل و شعور داشته باشد، مي‌گويد غلط است. معلوم است اين ازدواجهاي ما به غير مصيبت هيچ ندارند و اگر مصائب را خودمان کنار بگذاريم، خرجمان را پروردگار عالم مي‌دهد. هم خرج عروسي را مي‌دهد و هم به دختر شوهر خوب مي‌دهد و هم براي پسر زن خوب پيدا مي‌شود. ما با خدا باشيم و ببينيم که چطور درست مي‌شود. همۀ کارها درست مي‌شود و قرآن مي‌فرمايد اگر متقي شدي، از راه بي‌گمان مي‌رسد. (وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا  وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ)، اگر متقي شدي، خرج عالي مي‌رسد از راهي که گمان نداري. من زياد سراغ دارم که زن و شوهر درحالي که وضع ماليشان بد است و کاري ندارد اما يک زندگي شيريني دارند چون برج ندارند و خرج را نيز خدا مي‌دهد و آنجايي هم که بايدبدهد، از راه بي‌گمان مي‌دهد و يک زندگي شيريني پيدا خواهند کرد. قبلاً چنين بوده و اين خرافتها تازه جلو آمده است. قبلاً اين خرافتها نبود و زندگي ساده زيستي يعني زندگي خوش و خرم داشتند.

اين مقدمه طول کشيد و نمي‌خواستم اينقدر دربارۀ اين مقدمه صحبت کنم. آنچه مي‌خواستم بگويم، اينست که ديروز گفتم، اين زن و شوهر بايد يک کرت در ميانشان باشد و آن ايثار و گذشت و فداکاري است. بايد دل يکديگر را به دست بياورند، بايد تا مي‌توانند به هم خدمت کنند، ولو به گرم گرفتن، ولو به يک ليوان آب، ولو به نصيحت کردن و به تلطف و مهرباني حرف زدن و اما مهمتر از اينها اگر نزاعي جلو آمد، کوتاه آمدن.

ديروز گفتم قرآن و روايات اهل بين نمي‌گويند که چه کسي تقصير دارد، بلکه تقصير با هرکه باشد، بايد نزاع در خانه نباشد و اگر بخواهيم نزاع در خانه نباشد،‌بايد به جاي نزاع عفو و گذشت باشد. بالاتر اينکه بايد ايثار و فداکاري باشد و اگر يکي بدي کرد، ديگري خوبي کند. اگر قهر جلو آمد، اين ازدواج نيست و مرگ تدريجي است و زندان با شکنجه است، هم براي خانم و هم براي آقا. براي بچه‌ها هم بدتر. در خانه‌اي که در آن خانه اختلاف باشد و بچه بزرگ شود، اولاً بچه عقده‌اي مي‌شود و اين نزاعهاي پدر و مادر به طور ناخودآگاه از ضمير آگاه به ضمير ناآگاه مي‌رود و اين را يک بچۀ دشواري مي‌کند و اصلاح کردن اين بچه مشکل است و اين را اختلاف پدر و مادر،‌ لجاجت خانم و عصبانيت آقا و من من کردن آقا و خانم و زير بار حرف حق نرفتن کرده است. معلوم است اين ازدواجي که پيغمبر اينقدر سفارش کرده است، يک جهنم مي‌شود. لذا عفو در خانه و مخصوصاً راجع به شوهر به زن و زن به شوهر باشد. اگر بخواهيم يک زندگي رفاهي و زندگي که در آن خدا باشد، اگر بخواهيم يک زندگي که در آن زندگي عنايت خدا باشد، مائيم که بايد خانه‌مان تقوا داشته باشد، مائيم که بايد در خانه‌مان ساده زيستي حکمفرما باشد و اما از اين دو مهمتر، مائيم که بايد عفو و گذشت و ايثار و فداکاري در خانه‌مان حکمفرما باشد و وقتي چنين شد، از راهي که گمان نداريم، پروردگار عالم لطف مي‌کند. اين حرف من هم نبود بلکه آيات قرآن بود و اين آيه را فراموش نکنيد که (إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيم)، مي‌خواهيد مورد رحمت و عنايت خدا باشيد، مي‌خواهيد رحمت خدا در خانۀ شما نازل باشد، عفو داشته باشيد. قرآن مي‌فرمايد کم است، صفح داشته باشيد، باز مي‌فرمايد کم است، غفران داشته باشيد. اگر يکي بدي کرد، ديگري خوبي کند. شما را به خدا قسم اگر اين آيۀ شريفه در اجتماع ما حکمفرما شود، آيا پنجاه درصد مشکلات حل مي‌شود يا نه؟! من يقين دارم و قسم مي‌خورم که حل مي‌شود.
 
نسئلک اللّهم و ندعوک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم
بحق الحسين و علي بن الحسين، یا الله
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی مظاهری