صراط: آنچه از دنیاست فانی است و آنچه برای خدا تقدیم میشود، باقی و ابدی است و این شهدا زنده هستند و نزد خداوند تبارک و تعالی عندربهم یرزقون هستند. آنها در بارگاه خداوند تبارک و تعالی با رویی سفید حضور یافتهاند، چرا که در عشق رسیدن به کوی دوست بهترین سرمایه زندگیشان را تقدیم کردهاند.
در انقلاب اسلامی و در دوران دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که میتوانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش و در ساحت حفظ خانه سالم و خانواده متعادل و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر به معروف و نهی از منکر و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و بنبستهای بزرگ را در هم شکنند.
اقتدار و جذبه تازهای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید ظهور کرده است که زنان را ابتدا در جهان اسلام تحت تأثیر قرار داد و دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان دست خواهد برد.
تا آفتاب درخشان خدیجه کبری(ع)، فاطمه زهرا(ع) و زینب کبری (ع) میدرخشد، طرحهای کهنه و نو «ضدّ زن» به نتیجه نخواهد رسید و هزاران زن کربلایی ما نه تنها خطوط سیاه ستمهای ظاهری را در هم شکستهاند، بلکه ستمهای مدرن به زن را نیز رسوا و بیآبرو کرده و نشان دادهاند که حق کرامت الهی زن، بالاترین حقوق زن بوده که در جهان به اصطلاح مدرن، هرگز شناخته نشده و امروز وقت شناختهشدن آن است.
به خانواده این شهیدان والامقام تبریک میگویم و امیدوارم که به برکت خون این زنان شریف و مجاهد، رسانهها، هنرمندان، فرزانگان و سینماگرانی بتوانند جهاد بزرگ زن ایرانی مسلمان را به دنیا که سخت محتاج شناختن آن است، بنمایانند.
در دنیایی که ارزشها رفته رفته در زیر غباری از فراموشی فرومیروند و ظواهر فریبنده دنیا رو به زوال جهانی در صدر جدول قرار میگیرند، ترویج فرهنگ شهادت و زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا بهترین راهی است که میتواند از انحراف جامعه اضمحلال معنویتها جلوگیری کند. با توجه به این مهم خبرگزاری فارس بنا به رسالت ذاتی خود در راستای معرفی این سرو قامتان سعی دارد گوشهای از زندگی این عزیزان را با زبان قلم بیان کند.
566 شهیده از آمار 7 هزار شهیده کشور مربوط به استان کردستان است که 71 نفر از آنان در بدترین شرایط به دست گروهکهای ضدانقلاب به شهادت رسیدهاند و شهیده فرشته باخویشی از جمله این شیرزنان کرد است.
وی در خرداد ماه 1339 در خانواده مذهبی در شهرستان مریوان در دامن عفیفه زنی دیده به جهان گشود. شهیده تا پنجم ابتدایی تحصیل کرد و به علت وضعیت خاص اجتماعی در آن زمان موفق به ادامه تحصیل نشد. در سال 1353 با شهید احمد مردوخی از علمای دینی همان شهرستان ازدواج کرد و حاصل ازدواج آنها دو دختر و سه پسر بود.
شهید فرشته باخویشی فردی مومن، متدین، مذهبی و مودب به آداب اسلامی و حافظ 13 جزء از قرآن کریم بوده و همواره در انجام کارهای خیر پیشقدم بود.
زندگی سراسر معنوی او موجب شد که به فرمان امام و مقتدای زمانش لبیک گفته و در زمینه انتقال اطلاعات لازم به سپاه همکاری کند.
گروهک ملحد کومله وجود چنین افرادی را برنمیتابید، از این رو در 31 مرداد ماه سال 1366 شبانه به منزل ایشان حمله کرد و پس از دستگیری در همان شب منتظر میشوند تا همسرش از بیرون به خانه برگردد و بعد از 30 الی 45 دقیقه که شهید احمد مردوخی از بیرون به خانه برمیگردد، هر دو را دستگیر و با خود میبرند در راه همسرش را از ایشان جدا کرده و به جای دیگری میبرند و شهید فرشته باخویشی به دنبال ایشان به سمت عقب برمیگردد که با شلیک گلوله از پشت سر در حالی که هفت ماهه باردار بود، وی را به شهادت میرسانند.
قساوت و سنگدلی این از خدا بیخبران به همین ختم نمیشود بلکه با سنگ سر ایشان را از پشت میبرند و هرچه طلا و جواهر داشته ربوده و با وضع اسفناکی به شهادت میرسانند، ساعت هفت صبح پیکر خونین ایشان پیدا شده و همسرش را چهار ماه در روستاها چرخانده و میگویند این عاقبت کسی است که با جمهوری اسلامی همکاری دارد و بعد از شکنجههای فراوان همسرش را نیز به شهادت میرسانند.
شهیده از زبان فرزند
مادرم زنی فداکار و مهربان بود، آن شب را که گروهکها به خانه ما ریختند به خوبی به یاد دارم، پدرم خانه نبود همین که مادرم در را باز کرد به درون خانه ریختند و از مادرم پرسیدند شوهرت کجاست؟، مادرم با شجاعت در مقابل آنان ایستاد و گفت: دست از سر ما بردارید، شوهرم خانه نیست و فعلا هم باز نخواهد گذشت.
اما مگر این از خدا بیخبران راضی میشدند، حتی مادرم را مجبور کردن برایشان غذایی مهیا کند و همچنان منتظر پدر بودند.
پدرم بعد از مدتی به خانه بازگشت و توسط عوامل ضدانقلاب دستگیر شد، مادرم هم به دنبال پدر راهی شد، به محض خارج شدن از روستا پدر و مادرم را از هم جدا میکنند و مادر بیچاره و بیگناهم را در حالی که هفت ماهه باردار بود، از پشت با گلوله میزنند و برای به یغما بردن جواهراتش سرش را نیز از پشت با سنگ میبرند.
صبح همان روز جسد خونین مادرم توسط مردم روستا پیدا شد و در سه راه حزبالله مریوان روستای «مرگ» به خاک سپرده شد.
پدرم هم چهار ماه بعد از شهادت مادرم در حالی که در بسیاری از روستاها چرخانده شده و شکنجههای زیادی توسط گروهکها متحمل شده بود، به شهادت رسید.
خاطره تلخ شهادت مادرم سالها بعد از این در تهران در حالی برایم بار دیگر تداعی شد که به همراه یکی از دوستانم برای رفتن به مسیری ماشین گرفتیم، در ماشین در حالی که با دوستم صحبت میکردم راننده از ما پرسید اهل کجائید و من هم پاسخ دادم کردستان شهر مریوان.
راننده که این را شنید، گفت من دوران سربازیم را در یکی از روستاها مریوان به نام «ننه» گذراندهام و خاطرات زیادی از آن روزهای سخت دارم.
دلیر مرد و شیرزنی را در آن روستا میشناسم که در مسیر کمک به رزمندگان اسلام تلاشهای زیادی کرد و آن زن هر روز نان پایگاه را با دستان خود پخت میکرد و برای سربازان آنجا مادری میکرد.
آدرس خانه زن را که داد اشک به یکباره از چشمانم سرازیر شد و از راننده خواستم ماشین را نگه دارد، وقتی دلیل را پرسید گفتم آن خانه و زن و مردی که در موردشان صحبت میکنی، مادر و پدر من بودند که به دست گروهکهای ضد انقلاب به شهادت رسیدند.
راستش را بخواهید شنیدن چنین جملاتی در مورد پدر و مادرم سالهای سال بعد از شهادتشان آن هم در دیاری که فرسنگها با روستای زادگاهم فاصله داشت، افتخار بزرگی است که هیچگاه از صفحه ذهنم پاک نمیشود.
شهید فرشته باخویشی امسال به عنوان شهید شاخص زنان استان کردستان معرفی شده است.
بیشک حماسه در این خطه شهیدپرور با شهادت این دلیرمردان و شیرزنان به پایان نخواهد رسید و بیتالغزل آن همچنان با ایثار دلیرانی دیگر تکرار خواهد شد.