صراط: مهرم، ماهم، نفسم، امیدم، جانم، مالم، بالم، حالم، عالم، عطفم، کتفم، دستم، هستم، گر بروی نیستم ... ای زیبای خفته، سیندرلا، عمو پورنگ و امیرمحمد، خاله شادونه، یکی یه دونه، گل گلخونه، گل هر خونه، بشین و پاشو، با صدای چی ... محمودم، نبودم، کبودم، عمودم، اصن یه وعضی! ... ای نمونه دو عالم، سوسنام، سنبلام، نگارم، رستم پاشایم! من به چشم خویشتن دیدم که جانش میرود... احمدی خوشگلم با کاروانش میرود... عزیزم، بگو میگردی، بگو برمیگردی، اگه برنگردی، وای وای وای وای...
مرا چه به مسافرکشی وقتی بهانهام از این کار طاقتفرسا تو بودی. مرا چه به کلاچ، مرا چه به گاز، مرا چه به بوق؟ مرا چه به بوق سگ؟ مرا چه به سگ؟ مرا چه به واشرسیلندر سوزاندن با این قطعات چینی؟
مرا چه به دنده دادن، به عشق ورزیدن، به ایستادن جلوی مسافری که تو نیستی؟ این جهان مسافری ندارد وقتی از میلیاردهایش یکی تو نباشی. از سه هزار میلیاردش حتی.
من لب به این سوئیچ نمیزنم وقتی برای تو نچرخد. بیتو این جهان برایم چونان جعبه کبریتی در دستان پسرکی بازیگوش است، که هی با شیطنت بازش میکند، میبندد، بازش میکند، میبندد، بازش میکند، میبندد، روی مخ است کلا، بچه هم بچههای قدیم!
من از این زندگی دلخورم، از این ماشین دلخورم، از جهان متنفرم، از خودم، از تو که میروی. برای من از ونزوئلا بگو، از مادری مهربان در آغوشی به گرمای محبت، از یارانهای به وسعت خوشبختی، ازهالهای آغشته به نور، از آتشی که لولو برد، از مهری که تو آوردی، از مسکن مهر بگو ... خورشیدم، ستارهام، سیارهام، کهکشان راه شیریام، دب اصغر، دب اکبرم، ونوسم، میترایم، ثریایم، ژیلا، شقایق، سمیرا، سمیه، شیرینام، ملس ام، عسلم، مربایم... مرا چه به مسافرکشی وقتی نباشی؟
نه امروز، که یک ماه است حالا که دستم به سوئیچ نمیرود. این مسافران توی خیابان، این شهر، این کشور، این جهان، آن جهان، جهانبخشی که لژیونر شد، همه و همه بی تو تنها و غریبند، چراغ خانهشان تاریک و سرد است. بارها در خیابان دیدمت، میان جمعیت که نه، توی جمعیت، همانطور که گفته بودی، توی ملت! مردم بعد از آن کمی سخت راه میرفتند، اما تو بودی و توی مردم بودی. چنان که مردم همگی تودار شده بودند. این تنها بخشی از هزاران جوایز نقدی و غیرنقدی تو بود. ما لایق تو نبودیم، اجازه بده دو تا بزنم توی گوش خودم کمی آرام شوم ماهم، عجقم، عسیسم، عجقولکم.
بعد از تو کدام رئیسدولتی چنان که تو بودی ظرفیت خواهد داشت؟ میخندی؟ این قسمت را جدی میگویم استثنائا خوشگلم! خوشگلم؟ نخند، سنگین باش! نه شکایتی، نه حکایتی، نه واکنشی، اصلا هیچی به هیچی؟ مهرم، ماهم، مهری ماهم، سنگ بود به صدا در میآمد اما تو با وقار تمام سکوت میکردی و ترجیحا ملت را به صدا در میآوردی... کلا اهل تعامل بودی، اهل تبادل، اهل تبدیل، چونان ارزش تومان به ریال!
هر جا که باشی، آسمان، خاک، زمین مال من است، بیزحمت یکمقدار آنطرفتر بایست. اصلا محض اطمینان خیلی برو آنطرفتر، میسی ماهم، فدات جیقمل! گفتناش سخت است نورم، روحم، روانم، پناهم، پشتم، پشتم، آخ پشتم... یارم، وقارم، همراهم، یاورم، همیشه مومن، تو برو سفر سلامت، چراغها را من روشن میکنم!