شنبه ۳۱ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۶

چه خوب که خانه سینما بسته شد!

این روزها وقتی به این دو سال و اتفاقات پس از تعطیلی خانه‌ی سینما به عنوان یک مستندساز نگاه می‌کنم، به نکته‌ی قابل تاملی می‌رسم و دلم نمی‌آید وقتی دوستانم از هفت‌نامه‌ی «مثلث» از من خواستند، درباره‌ی حواشی خانه‌ی سینما به عنوان عضوی از یک تشکل صنفی چیزی بنویسم از آن یاد نکنم.
کد خبر : ۱۲۷۲۶۲

 صراط:    بله من مستندساز و عضوی از خانه‌ی سینما صادقانه می‌گویم که چه خوب خانه‌ی سینما تعطیل شد! چون اگر خانه‌ی سینما تعطیل نمی‌شد، ما این همه همگرایی میان اهالی سینما را با وجود تفاوت دیدگاه‌ها چگونه می‌دیدیم! اگر خانه‌ی سینما تعطیل نمی‌شد چگونه بیش از 800 سینماگر در یک گردهمایی از طیف‌ها و گروه‌های مختلف فیلم‌سازی دوره هم جمع می‌شدند!

اتفاقا به نظر من در این دو سال و خصوصا در چند ماه‌ی اخیر خانه‌ی سینما بیش از گذشته وجود داشت و دارد چون اهالی آن بیش از گذشته در کنار هم هستند و این گردهمایی‌ها و اتحاد میان‌شان حکایت از وجود خانه‌ی سینما دارد.

اما ای کاش خانه‌ی سینما تعطیل نمی‌شد! چون شاید ریل‌گذاری مدیران سینمایی جواب می‌داد! و این ریل‌گذاری که این روزها اینقدر دم از آن می‌زنند، قطار سینما را به منزل مقصود می‌رساند.

ای کاش خانه‌ی سینما تعطیل نمی‌شد شاید اهالی مطبوعات و رسانه‌ها بیشتر فرصت می‌کردند،عملکرد آقایان را در وزارت ارشاد، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نقد کنند! آنقدر در دو سال اخیر،هنرمندان و اهالی رسانه با بحث فرسایشی خانه‌ی سینما روبرو شدند که به نظر می‌رسد حالا حالا نه ما و نه آنها نمی‌توانیم چالشی‌تر و دقیق‌تر به مسایل اساسی‌تر سینما و دغدغه‌هایش نگاه کنیم.

در میان بحث تعطیلی خانه‌ی سینما، نکته‌ی مهم‌تری که به اذعان عده‌ای فراموش شد،بحث امنیت شغلی هنرمندان بود. به سایر بخش‌های دیگر سینما به دلیل عدم حضور در آن بخش‌ها ورود پیدا نمی‌کنم اما نمی‌دانم آقای شمقدری و مدیران زیرمجموعه‌شان می‌دانند که به دلیل عدم تصویب برخی طرح‌های اجتماعی و سیاسی مستند در مرکز گسترش که وظیفه‌اش حمایت از تولید مستند است، چه تعداد مستندساز فعال بیکار شدند و چه تعداد به خاطر بیکاری دست به کارهایی بی‌ربط به حرفه‌شان زدند؟! نمی‌دانم شاید می‌دانند اما فرصت نمی‌کنند چون باید تمام وقت و انرژی‌شان را صرف نگه داشتن تعطیلی خانه‌ی سینما بکنند که نکند،خدای نکرده درب خانه ی سینما باز شود.

ای کاش خانه‌ی سینما تعطیل نمی‌شد تا شاید در این دو سال بحث صندوق بیمه‌ی بیکاری هنرمندان به سرانجام می‌رسید، در مصاحبه‌ای خواندم هزینه‌ی ایجاد این صندوق کمتر از هزینه‌ای است که مدیران سینمایی صرف بن گوشت و مرغ به اهالی سینما کردند که قطعا مسکن‌های مقطعی بود!

حال در آستانه‌ی روی کارآمدن دولت جدید و مدیران سینمایی جدید باید امیدوار باشیم تا هر چه زودتر گره کور چالش‌های خانه‌ی سینما باز شود تا دولت و مدیر جدید سینمایی فرصت‌های اولیه‌ی حضورش را با حل این معضل سپری نکنند و دغدغه‌های بزرگ‌تر از بازگشایی خانه‌ی سینما را برای اهالی سینما محقق کنند.

دغدغه‌های همچون ممیزی بی‌مورد که روح هنرمند را آزرده خاطر می‌کند یا دغدغه‌ی اساسی‌تری چون بیکاری اهالی باتجربه‌ی این حرفه که در این سال‌ها کمتر فیلم ساختند.

با امید به اینکه «کلید» آقای روحانی در عرصه‌ی فرهنگ و هنر شاه‌کلید باشد و ما اهالی فرهنگ و هنر را از دغدغه‌های حاشیه‌ای به دغدغه‌های اصلی حرفه‌مان سوق بدهد.