صراط: عضو سابق گروهک تروریستی منافقین به تشریح فعالیت خود در این تشکیلات پرداخت.
وضعيت زنان در پادگان اشرف به چه صورت است؟
خدابنده: اعتقاد گروهک تروریستی منافقین بر اين است که ما توانستهايم ميان زن و مرد برابري را محقق کنيم و رهايي زن را فقط اين گروهک تروريستي توانسته به منصه ظهور برساند و اين در حاليست، زمانی که افراد از اين گروهک تروريستي خارج شده و با ديد بازتري به موضوع نگاه ميکنند، متوجه اين موضوع شده که زنان در گروهک تروريستي منافقين مورد استعمار قرار گرفته، يعني همه به عنوان برده سرکرده محسوب شده و علاوه بر آن به عنوان برده جنسي سرکردگی مورد استفاده قرار ميگيرند.
در گروهک تروريستي منافقين زنان حق ازدواج، تشکيل خانواده و بچهدار شدن را نداشته و خانواده دشمن آنها به شمار ميرود.
وضعيت زنان در پادگان اشرف به چه صورت است؟
خدابنده: اعتقاد گروهک تروریستی منافقین بر اين است که ما توانستهايم ميان زن و مرد برابري را محقق کنيم و رهايي زن را فقط اين گروهک تروريستي توانسته به منصه ظهور برساند و اين در حاليست، زمانی که افراد از اين گروهک تروريستي خارج شده و با ديد بازتري به موضوع نگاه ميکنند، متوجه اين موضوع شده که زنان در گروهک تروريستي منافقين مورد استعمار قرار گرفته، يعني همه به عنوان برده سرکرده محسوب شده و علاوه بر آن به عنوان برده جنسي سرکردگی مورد استفاده قرار ميگيرند.
در گروهک تروريستي منافقين زنان حق ازدواج، تشکيل خانواده و بچهدار شدن را نداشته و خانواده دشمن آنها به شمار ميرود.
بسياري از دانشمندان ضد فرقهاي اعتقاد دارند که خانواده به نوعي باطلالسحر محسوب شده، در کتابي با عنوان مغزشوئي ذکر شده است که براي اينکه فرد در پروسه مغزشوئي قرار گيرد، بايد تمام عواطف از او گرفته شده يعني عاطفه و مغزشوئي در يک راستا قرار نميگيرد.
در اين راستا به فرد تلقين کرده که تو بايد دشمن خانواده خود باشي و تمام علايق بايد به سرکرده فرقه منعکس شده تا بتوانند مغز فرد را کنترل کنند و در نهايت به مرحله کنترل ذهن کامل برسند.
زماني که دیکتاتور سابق عراق سقوط کرد، بسياري از خانوادهها متوجه حضور فرزندان خود در اين گروهک تروريستي شده و با همکاری یکدیگر انجمن نجات تشکيل داده و پیگیر وضعیت فرزندان خود شدند.
خانوادهها براي بازديد بچههاي خود به عراق سفر کردند که در ابتدا گروهک تروریستی منافقین در اقدامی فریبکارانه با استقبال با آنها برخورد کرد، به اميد آنکه بچهها بتوانند روي خانوادههاي خود تاثير گذاشته و موجب جذب آنها به گروهک شوند و اين در حاليست که با گذشت زمان متوجه اين موضوع شدند که هرکدام از افراد گروهک که با خانوادههاي خود ديدار کنند، عواطف در آنها زنده شده و تاثيرات مغزشوئي از بين رفته، يعني قدرت تفکر پيدا ميکنند.
باید اشاره کنم بسیاری از افراد در ديدار با خانوادههاي خود متوجه ميشوند تمامی آنچه که سرکردگان گروهک در مورد جمهوری اسلامی ایران بیان میکنند دروغ است.
ارتباط با خانواده و زنده شدن عواطف تاثيرات مغزشوئي را از بين برده و در اين راستا رجوي هرگونه بهاي سياسي را به جان خريده، با اين حال اجازه ارتباط افراد با خانوادهها را نميدهد و تاکید داشت که براي حفظ زنان بايد آنها تبديل به ماشينهاي جنگي شوند.
وی بیان میکرد؛ اولين نقطهاي که بايد در ذهن آنها جاي دهند، اين است که پایبندی به خانواده را از ذهنش بيرون آورده تا بتوانند آنها را به ماشينهاي مکانيکي تبديل کرده که تمايلات سرکردگی را برآورده کنند.
مريم رجوي در اين راستا سخنراني کرده و گفت که هنر يک مجاهد(منافق) اين است که تمايلات مسعود رجوي را بشناسد و به آن عمل کند.
در فرقهها چيزي به عنوان ايدئولوژي وجود ندارد و هرآنچه که هست، نوعی بازی رواني است و ايدئولوژي تنها يک کلمه است و هيچ قاعده و اصولي وجود ندارد و همه چيز در آن مجاز است.
در اين راستا چندين بار مسعود رجوي تاريخ ماه مبارک رمضان را تغییر داده و براي توجيه اين مسئله اينگونه بیان کرد که در عراق شرايط خوب نبوده و هوا گرم است، به همين دليل ماه رمضان را به ماه آذر موکول و خود را مجاز به دادن فتوي کرد.
زماني که در سوريه بودم، بارها اصرار داشتم که به زيارت حضرت زينب (س) بروم ولي آنها با بيان اينکه ايراني در آنجا زياد است، مانع از اين کار شده و دليلشان اين بود که ديدار شما با افراد ايراني که از ايران آمدهاند، خطرناک است.
افراد گروهک تروريستي منافقين يک فضاي مصنوعي براي افراد (زن و مرد) ايجاد کرده که اين فضا براي زنان و با استعمار بيشتري همراه است.
خانمي با نام بهشتي که مدتها در پادگان اشرف به سر ميبرده، ميگويد، در پادگان اشرف به حدي از زنان کار کشيده که حالت بدنشان عضلاني شده و از پشت نميتوان تشخيص داد که مرد هستند یا زن.
باید تاکید کنم که تغيير حالت عضلاني زنان به دليل جابجايي آهن و کارهاي بيش از توان و دشوار است.
همچنین؛ در پادگان اشرف افرادي را که مسئلهدار بوده و سوالهاي فراواني ميپرسيدند را به کارهاي سخت وادار میکردند.
افرادي که به تازگي از قرارگاه ليبرتي بازگشتهاند، میگویند که به آنها دستور داده میشد که چاه کنده و خاک چاه را خالي کنند و با آنها خاکريز درست کرده و اين کار تنها براي مشغول کردن افراد به کار است و بعد به آنها دستور داده که با سنگها راه درست کرده، سنگهاي ريز را از درشت جدا کرده، سنگهاي درشت را براي جلوگيري از افتادن افراد از سنگهاي ريز جدا کرده و وظيفه فرمانده اين است که از صبح تا شب افراد را مشغول نگاه دارند.
يکي از سرکردههاي اين گروهک تروريستي توصيه کرده که بچهها آنقدر بايد در طول روز خسته شوند که تا سر خود را بر بالش نگذاشته به خواب فرو روند.
این مهم را باید بگویم با وجود اينکه افراد از پادگان اشرف به قرارگاه ليبرتي منتقل شدهاند فقط جغرافياي آنها تغيير کرده و همچنان تسلط بر امور به عهده مسعود رجوي است.
مسعود رجوي صحبت کردن افراد گروهک با ناظران سازمان ملل متحد را ممنوع کرده و آنها نيز بر اساس دستگاهي که در آن هستند اين موضوع را پذيرفته و هرکدام از آنها با ديدن ناظرين سازمان ملل متحد فرار میکنند.
افراد گروهک تروريستي با ورود به قرارگاه ليبرتي به داخل کانکسهاي خود رفته و درها را قفل ميکنند تا مانع از هرگونه ارتباط با ناظران سازمان ملل متحد شوند و در اين قرارگاه سلطه رجوي همچنان بر آنها مسلط است و تا زماني که ارتباط فرماندهان با اعضاي اين گروهک تروريستي قطع نشود، يعني در يک مکان باشند اين کنترل وجود دارد و تنها راه حل اين است که ارتباط بين افراد و فرماندهان به طور کامل قطع شود.
در حال حاضر افرادي را به آلباني برده و همين افراد به محض رسيدن با ديدن فضاي موجود در کشورها از گروهک جدا شده و اين روند با وجود فرمانداري و کنترلهاي شديد صورت گرفته است.
درست است که آمريکا روي اين گروهک تروريستي مانوري نداده و روي آن حساب باز نکرده است، با اين حال عناصري در غرب و لابيهاي صهيونيستي نظرشان بر اين است که بودن اين گروهک تروريستي بهتر از نبودن آن است و افراد گروهک هم نيز ميدانند که اگر کنترل فرقهاي از روي افراد برداشته شود، گروهک فورا از هم پاشيده و چيزي باقي نميماند، بنابراين دست مسعود رجوي را براي کنترل فرقهاي بازگذاشته که ناظران سياسي در غرب آنها را به يک پوسته توخالي تشبيه کرده که محتوايي ندارد و فقط پوستهاي است براي ترساندن افراد.
پروسه جداکردن فرزندان از خانوادهها در داخل گروهک تروريستي منافقين چگونه انجام شده است؟
خدابنده: بچهها در پادگان اشرف در مکاني تحت عنوان پانسيون نگهداری میشدند و پدر و مادرها هفتهاي يک روز حق ملاقات با فرزندان خود را داشتند که در جريان جنگ اول خليج فارس به بهانه اينکه بچهها جانشان در خطر است، همه آنها را به کشورهای مختلف اروپایی منتقل کرده و به خانوادهها گفتند به محض اینکه جنگ تمام شود، آنها را باز ميگردانيم که با تمام شدن جنگ ديگر اجازه بازگشت به بچهها را ندادند، مگر آنهايي که بزرگ شده و به سن 15_16 سالگي رسيده و به عنوان نیروی نظامی ميتوانند در اين گروهک تروریستی مورد استفاده قرار گیرند.
در همین راستا بسياري از بچهها را به بهانه ديدار با پدر و مادر به پادگان اشرف کشانده و بعد از پيوستن آنها به اين گروهک مانع از بازگشت آنها میشدند.
به عنوان نمونه، ياسر عزتي را به بهانه شرکت در يک مسابقه ورزشي و ديدار با پدر به پادگان آورده و بعد از انجام کارهاي خود مانع از بازگشت او شده و وي را در نشستهاي زيادي آورده، عکس مادرش را به او نشان ميدادند و به او میگفتند که تو با بازگشت از پادگان اشرف ميخواهي بر روي خون مادرت پا بگذاري و او در پاسخي منطقي به آنها ميگفت؛ شما فکر ميکنيد اگر در اينجا بمانم براي شما جنگ خواهم کرد؟ من در اولين فرصت اينجا را ترک ميکنم.
فرد ذکر شده در يک فرصت مناسب يعني زماني که آمريکا پادگان اشرف را اشغال کرده بود، با يک ماشين به بغداد فرار کرده از آنجا خود را به مرز رسانده و از مرز تا تهران را با ماشين رانندگي کرده و بعد خود را به نيروهاي ایرانی معرفی کرد.