صراط: رمضان، ای ماه محبوب خدا، پیش از آنکه ما باخبر شویم، لحظه عزیمتت ناگزیر شده است!
یادش بخیر، انگار همین دیروز بود که مژده آمدنت را دادند، گفتند که میآیی با آسمانی از عطر بخشش، میآیی با دستانی که بوی سخاوت میدهد، میآیی با نگاهی که مهربانیاش دلهای غبار گرفته از روزمرگیهایمان را میزداید و سیقل میدهد.
چقدر زود گذشت، انگار همین دیروز بود که فرشتگان خبر آوردند، به یمن آمدنت دربهای رحمت الهی باز میشود و زبانههای سوزان جهنمی که خودمان برپا کردیم سرد میشود و شیطان این دشمن قسم خورده و حسود و مغرور ما را به بند کشیدهاند.
رمضان، ای شهر توبه! تو با آمدنت به ما شرافت دادی و گفتی میشود ره صد ساله رسیدن به معشوق را هم یک شبه طی کرد ، آمدی و بر زخم های کهنه ایمانمان التیام بخشیدی.
رمضان الکریمای ماه زیبای معبود! تو که نبودی ناصوابهایمان لباسی از جنس خواری و ذلت بر تنمان کرده و جامه بیچارگی بر قامتمان دوخته بود، اما تو آمدی و با سحرهایت معجزه کردی، سایه مهربانی و گذشتت را بر اعمالمان بدمان گستراندی و ابرهای مغفرت را برای شستن عیبهایمان بسیج کردی.
رمضان، ای ماه زیبای خدا، آمدنت بشارت بارش رحمت الهی بود و به ما تشنگان اسیر در سراب، عزت و شرافت و منزلت بخشیدی.
رمضان! تو چقدر با برکت و سخاوتمند بودی وقتی خواب مومنان را ثواب منظور میکردی و قرائت آیهای از کلام وحی را برابر با کل قرآن میدانستی.
چقدر زیبا بود مناجاتهای سحرگاهیت، آنجا که زمزمههای اللهم انی اسئلک.... ما را تا ساحل رحمت پروردگار میرساند.
ای ماه مغفرت، رمضان المبارک! در دست روزه داری تو کدام اکسیر محبت و آمرزش بود که اعمال حقیر و خاکی ما را به زر ناب و ثواب مبدل کرد و گلستان غفران و بخشش را به ما ارزانی داد.
سحرگاه نوزدهمین روزت ما را سیاهپوش مولایمان کرد و فریاد «فزت و رب الکعبه» از محراب مسجد کوفه غربت و اندوه شیعیان را دو چندان ساخت، همان سحرگاهی که شقیترین مردم تاریخ، انسانیت را به ماتم نشاند.
رمضان الکریم! شبهای قدر تو که از هزاران ماه برتری داشت، ما را با قرآن و دعا آشتی داد و زمزمههای جوش کبیر دلهایمان را خدایی کرد و باعث شد برای برکت یکسال از زندگیمان دست خواهش خود را با چشمانی از باران التماس به آسمان بلند کنیم و مصحف الهی را بر سر بگیریم و صاحبش را به چهارده نور پاک سوگند دهیم تا از لغزشها و کردههای بدمان چشم بپوشد و برای ما هم بهترینها را که برای بندگان شایستهاش مینویسد مقدر کند.
رمضان چه زیبا سید الساجدین در وداع با تو مناجات میکرد که تو همسایهای بودی که دلها در جوار تو رقت میگرفت و گناهان را ذوب میکرد.
رمضان سلام بر تو که ما را در مبارزه با شیطان رانده شده، یاری کردی و راههای نیکی و احسان را برایمان هموار ساختی.
وداع با تو همانند از دست دادن عزیزی است که دوریاش برایمان سخت است، ماه محبوب خدا رفتنت دلهایمان را غمگین و ما را دچار وحشت و تنهایی میکند.
خدایا، ما نیز، هم صدا با سیدالساجدین میشویم و حالا که عید رمضان از راه رسید اینگونه با تو نجوا میکنیم که بارالها، از هر گناهى که مرتکب شدهایم، یا هر کار بدى که از پیش فرستادهایم، یا اندیشه بدى که در دل داشتهایم توبه میکنیم، توبه کسى که خیال بازگشت به گناه در دل ندارد، توبه خالصى که از شک و تردید پیراسته باشد، پس آن را از ما بپذیر و ما را بر آن ثابت بدار.
خدایا، هر معصیت کوچک و بزرگی که در این ماه پیرامون آن گشتهایم، یا گناهى که به آن آلوده شدهایم، از روى عمد یا فراموشى، به ستم کردن بر خود یا به هتک حرمت دیگرى، ما را از آن در پرده ستارى خود بپوشان.
خدایا، مصیبت رفتن این ماه ما را جبران کن، و روز عید و روزه گشودنمان را بر ما مبارک ساز و آن را از بهترین روزهایى قرار ده که بر ما گذشته است.
سلام بر توای بزرگترین ماه خدا وای عید مومنان و عاشقان
سلام بر تو که روزها و ساعات و لحظههایت بهترین همنشین برایمان بود
سلام بر توای رمضان، که آرزوهایمان را زود برآورده میکردی و اعمال اندکمان را زیاد میگستراندی
سلام بر تو که چه بسیار گناهان را از پرونده ما زدودی و چه عیبها که بر ما پوشاندی
خوشا به حال آنهایی که رمضان را درک کردند ، خوش به حال آنهایی که به با یک افطاری بساط آشتی پهن کردند ، خوش به حال آنهایی که به راز روزه داری رسیدند.
خوشا به حال آنهایی که به بالین مریضی رفتند و حمد شفایی برای او خواندند ، خوشا به حال آنهایی که به انتظار یک خانواده زندانی پایان دادند و سفر افطاری خود را با مستمندی تقسیم کردند و خوش به حال آنهایی که با ماه رمضان ابدی و جاودانه شدند.
یادش بخیر، انگار همین دیروز بود که مژده آمدنت را دادند، گفتند که میآیی با آسمانی از عطر بخشش، میآیی با دستانی که بوی سخاوت میدهد، میآیی با نگاهی که مهربانیاش دلهای غبار گرفته از روزمرگیهایمان را میزداید و سیقل میدهد.
چقدر زود گذشت، انگار همین دیروز بود که فرشتگان خبر آوردند، به یمن آمدنت دربهای رحمت الهی باز میشود و زبانههای سوزان جهنمی که خودمان برپا کردیم سرد میشود و شیطان این دشمن قسم خورده و حسود و مغرور ما را به بند کشیدهاند.
رمضان، ای شهر توبه! تو با آمدنت به ما شرافت دادی و گفتی میشود ره صد ساله رسیدن به معشوق را هم یک شبه طی کرد ، آمدی و بر زخم های کهنه ایمانمان التیام بخشیدی.
رمضان الکریمای ماه زیبای معبود! تو که نبودی ناصوابهایمان لباسی از جنس خواری و ذلت بر تنمان کرده و جامه بیچارگی بر قامتمان دوخته بود، اما تو آمدی و با سحرهایت معجزه کردی، سایه مهربانی و گذشتت را بر اعمالمان بدمان گستراندی و ابرهای مغفرت را برای شستن عیبهایمان بسیج کردی.
رمضان، ای ماه زیبای خدا، آمدنت بشارت بارش رحمت الهی بود و به ما تشنگان اسیر در سراب، عزت و شرافت و منزلت بخشیدی.
رمضان! تو چقدر با برکت و سخاوتمند بودی وقتی خواب مومنان را ثواب منظور میکردی و قرائت آیهای از کلام وحی را برابر با کل قرآن میدانستی.
چقدر زیبا بود مناجاتهای سحرگاهیت، آنجا که زمزمههای اللهم انی اسئلک.... ما را تا ساحل رحمت پروردگار میرساند.
ای ماه مغفرت، رمضان المبارک! در دست روزه داری تو کدام اکسیر محبت و آمرزش بود که اعمال حقیر و خاکی ما را به زر ناب و ثواب مبدل کرد و گلستان غفران و بخشش را به ما ارزانی داد.
سحرگاه نوزدهمین روزت ما را سیاهپوش مولایمان کرد و فریاد «فزت و رب الکعبه» از محراب مسجد کوفه غربت و اندوه شیعیان را دو چندان ساخت، همان سحرگاهی که شقیترین مردم تاریخ، انسانیت را به ماتم نشاند.
رمضان الکریم! شبهای قدر تو که از هزاران ماه برتری داشت، ما را با قرآن و دعا آشتی داد و زمزمههای جوش کبیر دلهایمان را خدایی کرد و باعث شد برای برکت یکسال از زندگیمان دست خواهش خود را با چشمانی از باران التماس به آسمان بلند کنیم و مصحف الهی را بر سر بگیریم و صاحبش را به چهارده نور پاک سوگند دهیم تا از لغزشها و کردههای بدمان چشم بپوشد و برای ما هم بهترینها را که برای بندگان شایستهاش مینویسد مقدر کند.
رمضان چه زیبا سید الساجدین در وداع با تو مناجات میکرد که تو همسایهای بودی که دلها در جوار تو رقت میگرفت و گناهان را ذوب میکرد.
رمضان سلام بر تو که ما را در مبارزه با شیطان رانده شده، یاری کردی و راههای نیکی و احسان را برایمان هموار ساختی.
وداع با تو همانند از دست دادن عزیزی است که دوریاش برایمان سخت است، ماه محبوب خدا رفتنت دلهایمان را غمگین و ما را دچار وحشت و تنهایی میکند.
خدایا، ما نیز، هم صدا با سیدالساجدین میشویم و حالا که عید رمضان از راه رسید اینگونه با تو نجوا میکنیم که بارالها، از هر گناهى که مرتکب شدهایم، یا هر کار بدى که از پیش فرستادهایم، یا اندیشه بدى که در دل داشتهایم توبه میکنیم، توبه کسى که خیال بازگشت به گناه در دل ندارد، توبه خالصى که از شک و تردید پیراسته باشد، پس آن را از ما بپذیر و ما را بر آن ثابت بدار.
خدایا، هر معصیت کوچک و بزرگی که در این ماه پیرامون آن گشتهایم، یا گناهى که به آن آلوده شدهایم، از روى عمد یا فراموشى، به ستم کردن بر خود یا به هتک حرمت دیگرى، ما را از آن در پرده ستارى خود بپوشان.
خدایا، مصیبت رفتن این ماه ما را جبران کن، و روز عید و روزه گشودنمان را بر ما مبارک ساز و آن را از بهترین روزهایى قرار ده که بر ما گذشته است.
سلام بر توای بزرگترین ماه خدا وای عید مومنان و عاشقان
سلام بر تو که روزها و ساعات و لحظههایت بهترین همنشین برایمان بود
سلام بر توای رمضان، که آرزوهایمان را زود برآورده میکردی و اعمال اندکمان را زیاد میگستراندی
سلام بر تو که چه بسیار گناهان را از پرونده ما زدودی و چه عیبها که بر ما پوشاندی
خوشا به حال آنهایی که رمضان را درک کردند ، خوش به حال آنهایی که به با یک افطاری بساط آشتی پهن کردند ، خوش به حال آنهایی که به راز روزه داری رسیدند.
خوشا به حال آنهایی که به بالین مریضی رفتند و حمد شفایی برای او خواندند ، خوشا به حال آنهایی که به انتظار یک خانواده زندانی پایان دادند و سفر افطاری خود را با مستمندی تقسیم کردند و خوش به حال آنهایی که با ماه رمضان ابدی و جاودانه شدند.