سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۰ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۹
دايره المعارف دودکش؛

از «ضِرس قاطع» تا «لُغُز» و «قُمپُز»

«خدايا ما را بخاطر قمپزهايي که تابه حال در کرديم و لُغُزهايي که خوانديم ببخش و بيامرز و در آمپاس قرارنده... الهي آميييين».
کد خبر : ۱۲۷۷۹۱
  صراطشايد اگر اين پيامک بامزه، يک ماه زودتر ميان مردم دست به دست مي‌شد، کسي نمي‌توانست زياد از مفهومش سردربياورد. به گزارش مهر، اما وقتي اين اصطلاحات در ماه مبارک رمضان هرشب بارها و در موقعيت‌هاي مختلف، در سريال «دودکش» و از زبان شخصيت اصلي سريال شنيده مي‌شود، خيلي زود آن را تبديل به تکه کلام‌هاي محبوب ميان مردم کرده است.

اما اين تکه کلام‌ها چه معنايي دارد و در چه مواردي گفته مي‌شود؟

قُمپُز در کردن: اين اصظلاح از زمان جنگ دولت عثماني با ايران مورد استفاده قرار گرفت. قمپزنوعي توپ جنگي سَرپُر بود که دولتِ امپراطوري عثماني در جنگهايش با ايران به کار مي‌برد.

قمپز اما برخلاف توپ‌هاي جنگي ديگر، هيچ اثر تخريبي نداشت و تنها در نقاط کوهستاني شليک مي‌شد تا با کمک پژواک صدا در کوهستان،صداي مهيبي توليد کند و موجب رعب و وحشت سربازان ايراني شود. اين توپ گلوله اي نداشت و فقط در آن مقدار زيادي باروت مي‌ريختند و پارچه‌هاي کهنه و مستعمل را با سُنبه داخل آن مي‌کردند و مي‌کوبيدند تا کاملا سفت و محکم شود و سپس آن را شليک مي‌کردند. چندي بعد که ايرانيان به ماهيت دروغين و توخالي اين توپ‌ها پي بردند، اصطلاح «قمپز در کردن» را براي ادعايي که سروصداي زيادي دارد اما بي اثر و دروغين است به کار مي‌بردند.

لُغُز خواندن: در لغت نامه دهخدا، معناي لغز که از نظر دستوري «مصدر مرکب» تعريف شده، اين طور بيان شده است:«بر کسي عيب گرفتن, به کنايه از کسي بد گفتن, کرکري خواندن.» اصطلاح لغز خواندن وقتي استفاده مي‌شود که کسي از روي دشمني يا حسادت و مدعي بودن، حرفي بزند يا از کسي بدگويي کند. هرچند گفته مي‌شود لغز، نام ديگر علم «منطق» هم بوده است و فيلسوفان باستان علم منطق را به نام لغز مي‌خواندند. شايد به همين دليل باشد که لغز را کلام پيچيده و غيرقابل درک هم معنا کرده اند.

ان قُلت آوردن: ريشه اين واژه عربي از يک جمله آمده است. در واقع معناي واژه به واژه اين عبارت، «اگر تو بگويي» است. اين تکه کلام وقتي به کار مي‌رود که مخاطب سعي در ايرادگرفتن و اشکال تراشي بيهوده از حرف‌هاي گوينده و يا کار و عمل او را داشته باشد. آن موقع است که گوينده تذکر مي‌دهد:«ان قلت نيار»!

آمپاس: شايد مورد استفاده ترين اصطلاح ميان تکه کلام‌هاي سريال دودکش، همين اصطلاح باشد. آمپاس از واژه آلماني Engpass گرفته شده و وارد زبان فارسي شده است. اين واژه آلماني در لغتنامه دهخدا به معناي تنگنا، فشار و کار انجام شده آمده است.

آچمز: شطرنج بازها اين اصطلاح را خيلي خوب مي‌شناسند. اين اصطلاح که ريشه ترکي دارد، در شطرنج وقتي استفاده مي‌شود که يکي از مهره‌هاي شطرنج در موقعيتي قرار مي‌گيرد که اگر حرکت داده شود، مهره شاه در موقعيت کيش قرار مي‌گيرد و بنابراين چاره اي ندارد جز اين که يا از جايش حرکت نکند و يا اين که مهره شاه به خانه‌هاي ديگر منتقل شود تا از خطر کيش دور شود. معمولا مهره‌هايي که در موقعيت آچمز قرار مي‌گيرند، با همين ترفند توسط حريف از جريان بازي خارج مي‌شوند. بنابراين اصطلاح آچمز شدن وقتي استفاده مي‌شود که فردي در موقعيت انجام شده قرار بگيرد و چاره اي نداشته باشد جز اين که کاري را به اجبار انجام دهد. معناي لغوي آچمز در زبان ترکي هم «بازنشدني» است.

ضرس قاطع: اين اصطلاح از دو واژه تشکيل شده. ضرس به معناي دندان تيز و برنده است. اما اين اصطلاح دوکلمه اي وقتي به کار مي‌رود که بخواهند از چيزي، حرفي يا کاري با قاطعيت دفاع کنند. آن موقع است که مي‌گويند:«به ضرس قاطع مي‌گم...»