"صراط" - در هفته های اخیر کردهای سوریه و حزب اتحاد دمکراتیک با اخراج جبهه النصره و افراط گرایان اسلامی از شهر ها و مناطق کردنشین سوریه جدا از کنترل این مناطق در اندیشه تشکیل حکومت خودمختار کردی در کردستان سوریه افتاده اند. چنانچه صالح مسلم، دبیر حزب اتحاد دموکراتیک کرد تصریح کرد که این نیاز شدید حس می شود که دولت خودمختار دموکرات کرد در شمال سوریه تشکیل شود. حال اگر به بستر سازی برای تشکیل چنین حکومتی بیاندیشیم باید گفت مسلما این امر موافقان و مخالفان عمده ای داشته و دارد. در این نوشتار به بررسی مخاالفان و موافقان تشکیل چنین حکومتی می پردازیم.
رویکرد دمشق به خودمختاری کردستان سوریه
در واقع دولت سوریه موضعی رسمی در این زمینه ابراز نکرده است. دلیل آن است که این امر اکنون در اولویت های دولت سوریه نیست. دولت سوریه قبلا در مورد مناطق کردنشن سوریه تلاش کرده است تا بحران در این منطقه اوج نگیرد و با مردم کرد سوریه از در انصاف برخورد کند. چنانچه دولت سوریه به بخشی از کردهای شمال عراق که در سالهای درگیری دولت مرکزی عراق با آنها به سوریه مهاجرت کرده بودند و تابعیت دولت سوریه را نداشتند لذا پس از چند دهه از استقرار آنها در سوریه تابعیت سوری داد.
این امر نشان میدهد که نگاه دولت سوریه به کردهای سوریه انسانی است و تلاش کرده است تا مشکلات آنها حل گردد. اما اکنون اتفاق جدیدی که رخ داده و پ ک ک با پوشش حزب اتحاد دمکراتیک سوریه کل منطقه را در برگرفته و از واژه اقلیم کردستان غربی و اقلیم غرب کردستان هم بهره گرفته است. این ادبیات جدید در حالی مورد تاکید قرار می گیرد که حزب اتحاد دمکراتیک با النصره هم درگیری هایی پیدا کرده و برخی از مناطق کردی را پاکسازی نموده است.
حتی این حزب اداره برخی از مناطقی را که نمیتوان گفت کردنشین است را در دست گرفته و در آن مستقر شده است. یعنی عملا گروه های چریکی کرد سوریه همانند یک دولت در اداره شئونات اداری و اجتماعی مردم عمل میکنند. با این وجود هر چند دولت سوریه تاکنون موضعی در این مورد نگرفته است، اما باید گفت بحثی که در مورد این موضوع و کردهای سوریه وجود دارد این است که نخست هر چند پ ک ک در ترکیه فعال است ولی اینکه در سوریه حاضر گردد و اوضاع را در بخش های کرد نشین به دست گیرد و اقلیم غرب کردستان را پیگیری کند موجب واکنش خواهد شد.
یعنی ادبیات و مفهوم خودمختاری بیان شده است اما اگر این امر اعلام گردد از نظر قانونی وجاهت ندارد. به نظر من پ ک ک نمیتواند برای کردهای سوریه تعیین تکلیف کند. دوم اینکه هر گونه توافق در مورد خودمختاری باید با دولت مرکزی باشد و دولت یک طرف این بحران است. گذشته از این دولت سوریه هر چند اکنون دارای اولویت های دیگری است، اما اگر گرفتاری های دولت حل گردد و یا به نوعی توافق با مخالفان دست یابد ممکن است اقلیمی بدون توافق را با نام غرب کردستان که بر دولت سوریه تحمیل گردد را نپذیرد.
در واقع تشکیل اقلیم کردستان عراق در عراق در دوران شرایط ویژه ای پیش آید و منطقه ممنوع پروازی که پس از بحران خلیج فارس در عراق ایجاد شد موجب شد تا سال 2003 و سقوط صدام این وضعیت ایجاد شود. به علاوه دولت عراق وضعیت خودمختاری در کردستان عراق را قانونمند کرد. اما باید گفت الزاما شرایط عراق در سوریه قابل تکرار نیست و مساله خودمختاری بدون اینکه این فرمول بر دولت سوریه تحمیل گردد تنها و تنها باید از راه توافق و مذاکره با دولت مرکزی سوریه حل گردد.
بازیگران موافق خودمختاری کردستان سوریه
اینکه تشکیل اقلیمی خودمختار در کردستان سوریه از سوی چه نیروهایی حمایت میگردد باید در وهله نخست به اقلیم کردستان عراق توجه کرد.در واقع اقلیم کردستان عراق تقریبا تمام امکانات لازم را در اختیار کردهای سوریه قرار میدهد تا اینکه آنها بتوانند شرایط را بر دولت سوریه تحمیل کنند.
اساسا ادبیاتی در بین کردها وجود دارد که کردستان شرقی، غربی، شمالی و جنوبی نامیده میشود (کردستان شمال یعنی کردهای ترکیه و کردستان غرب یعنی کردهای سوریه) اما این ادبیات دارای تعابیری سیاسی است و همراه با معنا و مفهوم سیاسی ویژه خود است.گاهی این ادبیات هم نوعی دخالت در امور کشورهای دیگر به شمار می رود. لذا چالشی که اکنون وجود دارد این است که در این ادبیات نوعی حرکت جدایی طلبی دیده میشود و در واقع اقلیم کردستان از چنین مساله ای در کردستان سوریه حمایت میکند.
رویکرد کلی اسرائیل در مورد شکل گیری اقلیم کردستان سوریه به گونه ای است که اسرائیل خواستار تجزیه همه کشورهای همجوار و همه کشورهای قدرتمند منطقه است و عملا استثنایی در این زمینه وجود ندارد. یعنی اسرائیل امت اسلامی را دشمن خود میداند. به همین دلیل است که عراقی که با اسرائیل مرزی ندارد هم در سر لوحه اهمیت قرار دارد. در واقع اسرائیل به دنبال تجزیه کل جهان اسلام از جمله ترکیه، ایران، عراق، سوریه و حتی لبنانی است که ده هزار کیلومتر بیشتر مساحت ندارد. لذا طبیعی است که اسرائیل از تشکیل اقلیم کردستان سوریه حمایت کند.
سیاست خارجی و متغیرهای اتحادیه اروپا در مورد شکل گیری اقلیم کردستان سوریه و یا منطقه خودمختار در سوریه به گونه ای است که من تصور میکنم اروپایی ها این امر را می پذیرند. به این دلیل که نخست تاکید اروپایی ها بر مسائل حقوق قومی است. دوم اینکه با توجه به حضورکردها در اروپا (بویژه در کشورهای اسکاندیناوی، فرانسه، هلند و آلمان) در واقع این جمعیت زیاد در اروپا تلاش کرده اند تا وضعیت خود را مطرح کنند. یعنی همه ی متغیرها موجب شده است تا جامعه اروپا و اتحادیه اروپا از فدرالیسم و شکل گیری منطقه فدرالیزم کردی در سوریه حمایت کنند.
سیاست امریکا در مورد تشکیل منطقه خودختار کردی در سوریه
رویکرد امریکا در مورد شکل گیری اقلیم کردستان سوریه و یا منطقه خودمختار کردستان سوریه وضعیتی پارادوکسیکال است. به عبارتی از یک سو منافع ترکیه را در نظر دارند( ترکیه عضو ناتو است و امریکا هم همواره از ترکیه حمایت میکند) از سوی دیگر نیز از نگاه امریکا موضوع کردها فرا ترکیه ای است. در این حال امریکایی ها هر چند ژست های حقوق بشری زیادی گرفته اند، اما در مورد کردها دعوت به گفتگو و رعایت به حقوق شهروندی کرده اند. لذا امریکایی ها دچار نوعی دوگانگی در کردستان سوریه هستند. با این حال از آنجا که امریکایی ها در عراق با وضعیت فدرال موافق هستند، ممکن است در سوریه هم به همین وضعیت حرکت کنند.
مخالفان تشکیل منطقه خودختار کردی در سوریه
در مقابل موافقان تشکیل منطقه خودمختار کردی بیشتر کشورهای منطقه از ایران تا سوریه و ترکیه با شکل گیری اقلیم کردستان در سوریه مخالف هستند. در این حال کشوری که بیشترین آسیب را از ناحیه این امر به خود می بیند و خواهد دید ترکیه است. چرا که کردهایی که در منطقه حسکه و قامشلی استقرار پیدا کرده اند هوادار و یا عضو پ ک ک هستند و با ترکیه دشمنی دارند. یعنی اکنون نیز مرزی در حدود 400 کیلومتر در اختیار کردهای سوریه است. آنان میتوانند تهدیدی برای امنیت ملی ترکیه در آینده باشند. تصور میکنم اکنون مصداق جدیدی در حال شکل گیری است.
ترکیه ای که چاهی برای دولت سوریه کنده بود ممکن است خود در داخل این چاه افتد. به دلیل اینکه ترکیه از مهمترین عوامل صدور ناامنی به سوریه بوده است و اکنون این معادله می تواند معکوس گردد. یعنی اقلیم غرب کردستان از نگاه پ ک ک می تواند ناامنی را به ترکیه صادر کند. البته تا کنون نوعی آتش بس بین دولت ترکیه و پ ک ک وجود دارد، اما اخیرا پ ک ک اعلام کرده است چنانچه ترکیه به توافقات پایبند نباشد به جنگ با ترکیه باز خواهد گشت و لذا خودمختاری در سوریه در ترکیه جدی گرفته خواهد شد.
جدا از این دولت های عربی در مورد تشکیل اقلیم کردنشین در سوریه یا دولت خودمختار در سوریه موضعی نگرفته اند، ولی قاعده آن است که باید مخالف باشند. چرا که تجزیه عراق مد نظر کشورهای عربی نیست. لذا تجزیه سوریه هم نمی تواند مد نظر آنان باشد به همین دلیل من تصور میکنم دولت های عربی در فرایند خودمختاری کردستان سوریه فعال نیستند.
جدا از این نیز بخشی از کشورهای عربی با سرمایه گذاری های وسیع در کردستان عراق به گونه ای تلاش کرده اند که نوعی دهن کجی به دولت مرکزی عراق هم داشته باشند در این حال همین گونه از سیاست در مورد عراق ممکن است در آینده برای کردستان سوریه هم رخ دهد. چرا که کشورهای عربی نیز اکنون با دولت مرکزی سوریه هم مشکلات اساسی دارند.
گذشته از این ایران هر چند بر بخش حقوق قومی تاکید دارد و اساسا توجه به زبان ها و اقوام مختلف در کشور ایران مورد توجه قرار گرفته و رسانه ها و امکاناتی در خدمت آنها است، اما با موضوع جدایی طلبی( از آنجا که مرزها را تغییر میدهد و نوعی واگرایی در جامعه ایجاد میکند) به شدت مخالفت است. جدا از این ایران در وضعیت کنونی به دنبال همگرایی در جهان اسلام است و در چارچوب امت اسلامی به دنبال همکاری و وحدت بیشتر در جهان اسلام است. لذا هر گونه حرکت واگرایی چه از سوی کردها و چه از سوی هر گروه و اقلیت دیگر در سوریه نمی تواند مورد تایید ایران باشد.
عراق همسایه شرقی سوریه و دارای جمعیت کردی و همچنین دارای منطقه خودمختار کردستان عراق است. باید گفت در دوران صدام به دلیل سرکوب شدید شیعه و کرد دو شکاف سیاسی و اجتماعی بین دولت و جامعه بوجود آمد. یعنی یک شکاف قومی با کردها و یک شکاف مذهبی با شیعیان رخ داد. اکنون هر چند شیعیان عنصر اصلی دولت مشارکتی در عراق هستند و دولت مشارکتی شیعیان حضور چشمگیرتر دارند اما در دولتی مشارکتی حضور دارند.
ائتلاف شیعیان و کردها پایه اساسی نظام جدید در عراق است، لذا از نظر شیعیان عراق اکنون اقلیم کردستان عراق حقوقی فراتر از فدرالیزم برای خود تعریف میکند که شبهه جدایی طلبی را دامن میزند. در این حال از یک سو دولت مرکزی عراق حضور کردها را کاملا درک کرده و از اصرار کردهای سوریه بر تشکیل منطقه خودمختار و فدرالیسم درک خوبی دارد. از سوی دیگر دولت بغداد هر چند تاکنون سیاستی را در مورد شکل گیری اقلیم کردستان سوریه اعلام نکرده است، اما بغداد ممکن است به دلیل اینکه تکمیل حلقه های مناطق کردستانی کردهای عراق را هم به مرحله واگرایی نزدیک تر کند بیشتر مخالف شکل گیری چنین امری باشد تا موافق آن.
شرایط افزایش حامیان منطقه ای و بین المللی شکل گیری اقلیمی خودمختار در کردستان سوریه
باید دید که هر گونه حرکت خودمختار طلبی و یا جدایی خواه در کردستان سوریه کشورهای منطقه را نسبت به این امر حساس میکند یا نه؟ جدا از این واژه ها و ادبیاتی چون کردستان غربی، کردستان شمالی و نوعی ادبیاتی که پ ک ک بر آن تاکید میکند به گونه ای است که ممکن است برخی از کشوهای منطقه از این امر احساس تهدید کنند تا موضعی نسبتا تندتر نسبت به این فرایند بگیرند.
رویکرد دمشق به خودمختاری کردستان سوریه
در واقع دولت سوریه موضعی رسمی در این زمینه ابراز نکرده است. دلیل آن است که این امر اکنون در اولویت های دولت سوریه نیست. دولت سوریه قبلا در مورد مناطق کردنشن سوریه تلاش کرده است تا بحران در این منطقه اوج نگیرد و با مردم کرد سوریه از در انصاف برخورد کند. چنانچه دولت سوریه به بخشی از کردهای شمال عراق که در سالهای درگیری دولت مرکزی عراق با آنها به سوریه مهاجرت کرده بودند و تابعیت دولت سوریه را نداشتند لذا پس از چند دهه از استقرار آنها در سوریه تابعیت سوری داد.
این امر نشان میدهد که نگاه دولت سوریه به کردهای سوریه انسانی است و تلاش کرده است تا مشکلات آنها حل گردد. اما اکنون اتفاق جدیدی که رخ داده و پ ک ک با پوشش حزب اتحاد دمکراتیک سوریه کل منطقه را در برگرفته و از واژه اقلیم کردستان غربی و اقلیم غرب کردستان هم بهره گرفته است. این ادبیات جدید در حالی مورد تاکید قرار می گیرد که حزب اتحاد دمکراتیک با النصره هم درگیری هایی پیدا کرده و برخی از مناطق کردی را پاکسازی نموده است.
حتی این حزب اداره برخی از مناطقی را که نمیتوان گفت کردنشین است را در دست گرفته و در آن مستقر شده است. یعنی عملا گروه های چریکی کرد سوریه همانند یک دولت در اداره شئونات اداری و اجتماعی مردم عمل میکنند. با این وجود هر چند دولت سوریه تاکنون موضعی در این مورد نگرفته است، اما باید گفت بحثی که در مورد این موضوع و کردهای سوریه وجود دارد این است که نخست هر چند پ ک ک در ترکیه فعال است ولی اینکه در سوریه حاضر گردد و اوضاع را در بخش های کرد نشین به دست گیرد و اقلیم غرب کردستان را پیگیری کند موجب واکنش خواهد شد.
یعنی ادبیات و مفهوم خودمختاری بیان شده است اما اگر این امر اعلام گردد از نظر قانونی وجاهت ندارد. به نظر من پ ک ک نمیتواند برای کردهای سوریه تعیین تکلیف کند. دوم اینکه هر گونه توافق در مورد خودمختاری باید با دولت مرکزی باشد و دولت یک طرف این بحران است. گذشته از این دولت سوریه هر چند اکنون دارای اولویت های دیگری است، اما اگر گرفتاری های دولت حل گردد و یا به نوعی توافق با مخالفان دست یابد ممکن است اقلیمی بدون توافق را با نام غرب کردستان که بر دولت سوریه تحمیل گردد را نپذیرد.
در واقع تشکیل اقلیم کردستان عراق در عراق در دوران شرایط ویژه ای پیش آید و منطقه ممنوع پروازی که پس از بحران خلیج فارس در عراق ایجاد شد موجب شد تا سال 2003 و سقوط صدام این وضعیت ایجاد شود. به علاوه دولت عراق وضعیت خودمختاری در کردستان عراق را قانونمند کرد. اما باید گفت الزاما شرایط عراق در سوریه قابل تکرار نیست و مساله خودمختاری بدون اینکه این فرمول بر دولت سوریه تحمیل گردد تنها و تنها باید از راه توافق و مذاکره با دولت مرکزی سوریه حل گردد.
بازیگران موافق خودمختاری کردستان سوریه
اینکه تشکیل اقلیمی خودمختار در کردستان سوریه از سوی چه نیروهایی حمایت میگردد باید در وهله نخست به اقلیم کردستان عراق توجه کرد.در واقع اقلیم کردستان عراق تقریبا تمام امکانات لازم را در اختیار کردهای سوریه قرار میدهد تا اینکه آنها بتوانند شرایط را بر دولت سوریه تحمیل کنند.
اساسا ادبیاتی در بین کردها وجود دارد که کردستان شرقی، غربی، شمالی و جنوبی نامیده میشود (کردستان شمال یعنی کردهای ترکیه و کردستان غرب یعنی کردهای سوریه) اما این ادبیات دارای تعابیری سیاسی است و همراه با معنا و مفهوم سیاسی ویژه خود است.گاهی این ادبیات هم نوعی دخالت در امور کشورهای دیگر به شمار می رود. لذا چالشی که اکنون وجود دارد این است که در این ادبیات نوعی حرکت جدایی طلبی دیده میشود و در واقع اقلیم کردستان از چنین مساله ای در کردستان سوریه حمایت میکند.
رویکرد کلی اسرائیل در مورد شکل گیری اقلیم کردستان سوریه به گونه ای است که اسرائیل خواستار تجزیه همه کشورهای همجوار و همه کشورهای قدرتمند منطقه است و عملا استثنایی در این زمینه وجود ندارد. یعنی اسرائیل امت اسلامی را دشمن خود میداند. به همین دلیل است که عراقی که با اسرائیل مرزی ندارد هم در سر لوحه اهمیت قرار دارد. در واقع اسرائیل به دنبال تجزیه کل جهان اسلام از جمله ترکیه، ایران، عراق، سوریه و حتی لبنانی است که ده هزار کیلومتر بیشتر مساحت ندارد. لذا طبیعی است که اسرائیل از تشکیل اقلیم کردستان سوریه حمایت کند.
سیاست خارجی و متغیرهای اتحادیه اروپا در مورد شکل گیری اقلیم کردستان سوریه و یا منطقه خودمختار در سوریه به گونه ای است که من تصور میکنم اروپایی ها این امر را می پذیرند. به این دلیل که نخست تاکید اروپایی ها بر مسائل حقوق قومی است. دوم اینکه با توجه به حضورکردها در اروپا (بویژه در کشورهای اسکاندیناوی، فرانسه، هلند و آلمان) در واقع این جمعیت زیاد در اروپا تلاش کرده اند تا وضعیت خود را مطرح کنند. یعنی همه ی متغیرها موجب شده است تا جامعه اروپا و اتحادیه اروپا از فدرالیسم و شکل گیری منطقه فدرالیزم کردی در سوریه حمایت کنند.
سیاست امریکا در مورد تشکیل منطقه خودختار کردی در سوریه
رویکرد امریکا در مورد شکل گیری اقلیم کردستان سوریه و یا منطقه خودمختار کردستان سوریه وضعیتی پارادوکسیکال است. به عبارتی از یک سو منافع ترکیه را در نظر دارند( ترکیه عضو ناتو است و امریکا هم همواره از ترکیه حمایت میکند) از سوی دیگر نیز از نگاه امریکا موضوع کردها فرا ترکیه ای است. در این حال امریکایی ها هر چند ژست های حقوق بشری زیادی گرفته اند، اما در مورد کردها دعوت به گفتگو و رعایت به حقوق شهروندی کرده اند. لذا امریکایی ها دچار نوعی دوگانگی در کردستان سوریه هستند. با این حال از آنجا که امریکایی ها در عراق با وضعیت فدرال موافق هستند، ممکن است در سوریه هم به همین وضعیت حرکت کنند.
مخالفان تشکیل منطقه خودختار کردی در سوریه
در مقابل موافقان تشکیل منطقه خودمختار کردی بیشتر کشورهای منطقه از ایران تا سوریه و ترکیه با شکل گیری اقلیم کردستان در سوریه مخالف هستند. در این حال کشوری که بیشترین آسیب را از ناحیه این امر به خود می بیند و خواهد دید ترکیه است. چرا که کردهایی که در منطقه حسکه و قامشلی استقرار پیدا کرده اند هوادار و یا عضو پ ک ک هستند و با ترکیه دشمنی دارند. یعنی اکنون نیز مرزی در حدود 400 کیلومتر در اختیار کردهای سوریه است. آنان میتوانند تهدیدی برای امنیت ملی ترکیه در آینده باشند. تصور میکنم اکنون مصداق جدیدی در حال شکل گیری است.
ترکیه ای که چاهی برای دولت سوریه کنده بود ممکن است خود در داخل این چاه افتد. به دلیل اینکه ترکیه از مهمترین عوامل صدور ناامنی به سوریه بوده است و اکنون این معادله می تواند معکوس گردد. یعنی اقلیم غرب کردستان از نگاه پ ک ک می تواند ناامنی را به ترکیه صادر کند. البته تا کنون نوعی آتش بس بین دولت ترکیه و پ ک ک وجود دارد، اما اخیرا پ ک ک اعلام کرده است چنانچه ترکیه به توافقات پایبند نباشد به جنگ با ترکیه باز خواهد گشت و لذا خودمختاری در سوریه در ترکیه جدی گرفته خواهد شد.
جدا از این دولت های عربی در مورد تشکیل اقلیم کردنشین در سوریه یا دولت خودمختار در سوریه موضعی نگرفته اند، ولی قاعده آن است که باید مخالف باشند. چرا که تجزیه عراق مد نظر کشورهای عربی نیست. لذا تجزیه سوریه هم نمی تواند مد نظر آنان باشد به همین دلیل من تصور میکنم دولت های عربی در فرایند خودمختاری کردستان سوریه فعال نیستند.
جدا از این نیز بخشی از کشورهای عربی با سرمایه گذاری های وسیع در کردستان عراق به گونه ای تلاش کرده اند که نوعی دهن کجی به دولت مرکزی عراق هم داشته باشند در این حال همین گونه از سیاست در مورد عراق ممکن است در آینده برای کردستان سوریه هم رخ دهد. چرا که کشورهای عربی نیز اکنون با دولت مرکزی سوریه هم مشکلات اساسی دارند.
گذشته از این ایران هر چند بر بخش حقوق قومی تاکید دارد و اساسا توجه به زبان ها و اقوام مختلف در کشور ایران مورد توجه قرار گرفته و رسانه ها و امکاناتی در خدمت آنها است، اما با موضوع جدایی طلبی( از آنجا که مرزها را تغییر میدهد و نوعی واگرایی در جامعه ایجاد میکند) به شدت مخالفت است. جدا از این ایران در وضعیت کنونی به دنبال همگرایی در جهان اسلام است و در چارچوب امت اسلامی به دنبال همکاری و وحدت بیشتر در جهان اسلام است. لذا هر گونه حرکت واگرایی چه از سوی کردها و چه از سوی هر گروه و اقلیت دیگر در سوریه نمی تواند مورد تایید ایران باشد.
عراق همسایه شرقی سوریه و دارای جمعیت کردی و همچنین دارای منطقه خودمختار کردستان عراق است. باید گفت در دوران صدام به دلیل سرکوب شدید شیعه و کرد دو شکاف سیاسی و اجتماعی بین دولت و جامعه بوجود آمد. یعنی یک شکاف قومی با کردها و یک شکاف مذهبی با شیعیان رخ داد. اکنون هر چند شیعیان عنصر اصلی دولت مشارکتی در عراق هستند و دولت مشارکتی شیعیان حضور چشمگیرتر دارند اما در دولتی مشارکتی حضور دارند.
ائتلاف شیعیان و کردها پایه اساسی نظام جدید در عراق است، لذا از نظر شیعیان عراق اکنون اقلیم کردستان عراق حقوقی فراتر از فدرالیزم برای خود تعریف میکند که شبهه جدایی طلبی را دامن میزند. در این حال از یک سو دولت مرکزی عراق حضور کردها را کاملا درک کرده و از اصرار کردهای سوریه بر تشکیل منطقه خودمختار و فدرالیسم درک خوبی دارد. از سوی دیگر دولت بغداد هر چند تاکنون سیاستی را در مورد شکل گیری اقلیم کردستان سوریه اعلام نکرده است، اما بغداد ممکن است به دلیل اینکه تکمیل حلقه های مناطق کردستانی کردهای عراق را هم به مرحله واگرایی نزدیک تر کند بیشتر مخالف شکل گیری چنین امری باشد تا موافق آن.
شرایط افزایش حامیان منطقه ای و بین المللی شکل گیری اقلیمی خودمختار در کردستان سوریه
باید دید که هر گونه حرکت خودمختار طلبی و یا جدایی خواه در کردستان سوریه کشورهای منطقه را نسبت به این امر حساس میکند یا نه؟ جدا از این واژه ها و ادبیاتی چون کردستان غربی، کردستان شمالی و نوعی ادبیاتی که پ ک ک بر آن تاکید میکند به گونه ای است که ممکن است برخی از کشوهای منطقه از این امر احساس تهدید کنند تا موضعی نسبتا تندتر نسبت به این فرایند بگیرند.