صراط: به راستی وظیفه رسانه چیست؟ آیا رسانه های ابزارهایی هستند در دست افرادی که می خواهند به قدرت برسند و دست ساخته هایی هستند که در برهه های زمانی مختلف می آیند و میروند تا شاید گروهی را متنعم کنند و برخی را نیز از مسند قدرت به فرو کشانند؟ به راستی، رسانه هایی مانند کلمه و جرس و روز آنلاین به چه دلیل تاسی شدند و قرار بود چه اهدافی را در شرایط خاص کشور دنبال کنند؟
آیا این رسانه ها واقعا رسانه هایی آزادی خواهند که موسسین آن به دنبال آزادی سران فتنه سال 88 بوده اند و یا اینکه به دنبال پیاده کردن دموکراسی مورد نظر خود بوده اند؟ آیا دموکراسی خواهی همان رسیدن به قدرت است و با گرفتن قدرت در دستان گروهی خاص، دلیل وجودی سایتهایی مانند کلمه و جرس و روز آنلاین نیز کم رنگ شده و این سایتها برچیده می شوند؟ آیا با آمدن یک گروه و رفتن گروه دیگر بساط روزنامه نگاری و خبر و نقد و بررسی جمع می شود و به مدینه فاضله نزدیک شده ایم؟
آیا اطلاع رسانی درباره وضعیت زندانیان سیاسی به نفع گروهی خاص بوده که بی جهت برای آن مته به خش خاش می گذاشتند و با ساختن دروغ هایی بزرگ سعی داشتند تا وضعیت کشور را آنگونه جلوه دهند که سازمانهای حقوق بشر و به خصوص احمد شهید بر پایه اطلاعات غلط داوری های غلط در رابطه با ایران صورت دهد؟
راستی خط قرمز رسانه های اپوزسیون کجاست؟ قدرت، شهوت، ثروت، یا آزادی میر حسین موسوی و کروبی که گویا خواسته یا نا خواسته ابزاری شدند برای واحدی ها و ارجمند ها و بی بی سی و صدای آمریکا. به راستی وب سایتهایی که در شرایط ویژه برای خبر سازی در مورد ایران به وجود آمده اند و به سایت های سبز یا جنبش سبز معروف شده اند، چه سیاستهایی را دنبال می کنند و آیا فعالیت آنان در شرایط حاضر هم ادامه خواهد یافت؟ یا همانگونه که می بینیم کم کم بی فروغ گشته و در نهایت برای یک دوره زمانی خاص تعطیل خواهند شد؟
بعد از انتخابات پر مناقشه ریاست جمهوری سال 88 در ایران تعدادی وب سایت اینترنتی تاسیس شد که تا پیش از آن وجود نداشت. این سایت ها که بنا به مقتضیات روز شکل گرفته بودند اهداف ویژه ای را دنبال می کردند و آن پوشش اخبار روز به ویژه اعتراض های برخی از بازی خوردگان پس از انتخابات و همچنین خبر رسانی همه جانبه درباره افرادی مانند موسوی و کروبی و برخی از زندانیان بود.
در این زمان پوشش اخبار زندانیان سیاسی یکی از اهداف اصلی برای افکار عمومی از سوی این سایت ها قرار گرفت، هر چند برخی از این وب سایت ها پا را فراتر از مسائل بعد از انتخابات گذاشتند و کم کم به سمت عناد با نظام و سرنگونی جمهوری اسلامی گام نهادند. هر چند بعد از وقایع فتنه 88 کم کم افرادی که به بازی گرفته شده بودند به اصل ماجرا پی بردند اما سایت هایی که برای به قدرت رسیدن افرادی که از بانیان تاسیس آنها بودند همچنان به کار خود ادامه دادند.
درباره عملکرد این سایت ها که گاه با نام های سایت های سبز و یا سایت های جنبش سبز در فضای رسانه ای کشور شناخته می شوند بحث های فراوانی وجود دارد.
بررسی مطالب سایت های کلمه و جرس و روزآنلاین در باره موضوع زندانیان سیاسی و حصر رهبران جنبش سبز میر حسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی در تیر ماه سال 91 و 92 حاکی از آن است که تعداد مطالب سایت جرس و کلمه در سال 1392 تقریبا افزایش یافته است ولی بعد از انتخابات خرداد ماه 92 به شدت باکاهش اخبار اینگونه روبرو هستیم و تقریبا اخبار به سمتی رفته که پوشش اطلاع رسانی و تاثیر گذاری خبرها بر آن افراد هدف کمتر و کمتر شود. هر چند این سیاست را باید در راستای سهم خواهی گردانندگان روز آنلاین و جرس و کلمه از اصلاح طلبان داخل کشور دانست و باید منتظر بمانیم تا نتیجه تعامل یا تخاصم را واضح تر بتوان ارزیابی کرد.
در واقع این سایت ها در پوشش اخبار زندانیان سیاسی به منفعت زندانی و خانواده اش توجه نمی کنند و با انتشار خبرهایی که داد و بیداد زیادی دارند وضعیت زندانی را به بدترین شکل ممکن و دور از واقعیت نشان میدهند. بزرگنمایی درباره بیماری زندانیان نیز از جمله مواردی است که باید به آنها اشاره کرد.
به نظر می رسد این سایتها قطعا در طی چند ماه آینده فعالیتشان متوقف خواهد شد حتی اگرهمین روزها هم به این سایت ها خوب دقت کنیم، مطالب قابل توجهی در آنها نمی بینیم. این روزها دعا و نیایش و تحلیل های پر از موضع گیری همه مطالب تشکیل دهنده این سایت هاست!، تعداد بازدید کنندگان این سایت ها هم این روزها کاهش چشمگیری یافته است و فعالیت آنها قطعا در آینده متوقف خواهد شد.»
در واقع سایت های اینچنینی برای شرایط خاص و گرفتن سهم از قدرت ایجاد شده اند که با گرفتن سهم از بین میروند و اصولا موضوع مردم و امنیت کشور و یا زندانیان در کار نیست.