آقای قادری اولین صحنه مواجهه مستقیم دولت و مجلس را در موضوع رای اعتماد به کابینه پشت سرگذاشتیم. رای اعتماد بالای مجلس به تیم اقتصادی دولت پدیده قابل تاملی بود. به نظر شما این رای اعتماد حاوی پیام خاصی از سوی مجلس به مردم و دولت بود؟
بله پیامش کاملا روشن بود؛ اقتصاد در اولویت است. تیم اقتصادی از طرف مجلس رای اعتماد بالا گرفت و این یک ظرفیتی را برای دولت ایجاد می کند که بدون هیچ عذر و بهانه ای مسایل اقتصادی را در صدر قرار دهد. از نظر مجلس اولویت اول برای برنامه کاری دولت مسایل اقتصادی است. مجلس نشان داد که علاقمند است دولت وقت بگذارد و مشکلات اقتصادی را حل کند. اگر دقت کنید مخالفت های جدی با وزرای اقتصادی صورت نگرفت. مخالفت های بیشتر مربوط به مسایل سیاسی بود. این نشان دهنده این است که مجلس حجت را بر دولت تمام کرده و امیدواریم دولت از این فرصتی که مجلس فراهم کرده نهایت استفاده را بکند و در جهت رفع دغدغه های مردم و مجلس گام بردارد.
آیا این رای اعتماد به تیم اقتصادی به مفهوم این است که برنامه های اقتصادی دولت و مجلس به هم نزدیک یا مشترک است یا به معنی آن است که هر دو دغدغه های مشترکی در حوزه اقتصادی دارند؟
بیشتر نزدیکی دغدغه های مجلس و دولت است. رای اعتماد مجلس یعنی اینکه از نظر ما گزینه هایی که معرفی شده اند حداقل ها را در حوزه تخصص اقتصادی دارند و اگر بخواهند کار کنند و درگیر مسایل حاشیه ای نشوند قطعا بخشی از دغدغه های مردم را می توانند حل کنند. بنابر این روی صلاحیت و توانمندی های افراد معرفی شده خیلی ابهامی وجود نداشت. مهم این است که آنها چقدر بتوانند از این تخصص ها استفاده کنند و تا چه حد بتوانند با هم هماهنگ باشند و تا چه میزان خودشان را درگیر مسایل حاشیه ای بکنند یا نکنند.
از سوی دیگر رای اعتماد مجلس به تیم اقتصادی دولت آقای روحانی نشان دهنده به نوعی عدم مقبولیت تیم اقتصادی دولت آقای احمدی نژاد هم بود که در حوزه اقتصادی کارهای جدی نکردند و با ایجاد معضلات اقتصادی زیاد، برای مردم و نمایندگان ایجاد دغدغه کردند. آقای احمدینژاد به مسایل اقتصادی کم توجهی یا کم لطفی داشت و در حقیقت این رای شاید یک رای منفی به عملکردهای اقتصادی دولت احمدی نژاد بود.
از همین منظر مهمترین نکته ای که باید به تیم اقتصادی دولت آقای روحانی گوشزد بکنید که از آن پرهیز کنند چیست؟ یعنی بزرگترین درس اقتصادی دولت سابق برای دولت جدید چیست؟
ایراد عمده دولت قبلی این بود که اصلا به تذکرات و راهنمایی ها و همفکری ها بی توجه بود. دولت در یک حال و هوای دیگری سیر می کرد و گوش شنوایی برای توجه به دغدغه ها و مشکلات مردم نداشت. هر مطلبی که از ناحیه مجلس یا کارشناسان مطرح می شد از سوی دولت یا به سخره گرفته می شد یا مورد بی اعتنایی قرار می گرفت یا از کنارش عبور می شد یا استدلال های بدون منطق و غیر کارشناسی آورده می شد که مورد قبول نبود. در حقیقت دولت چشمش را روی مسایل اقتصادی بسته بود و خودش را با یکسری آمارها و اعداد و ارقام غیر واقعی سرگرم کرده بود. دولت خودش را به چند موضوع یا پروژه مشغول کرده بود در حالی که بحث اقتصاد فقط بحث مسکن مهر و محرومیت زدایی نیست. اقتصاد زمانی مورد توجه است که همه شاخصه هایش موفقیت آمیز باشد. نمی توانید بگویید که صادرات غیر نفتی داشته ام ولی به تورم و بیکاری بی توجه باشید، به تامین نیازهای ضروری بی توجه باشید. این که به چند پروژه در شهرستانها اکتفا کنید که نمی شود اقتصاد.
بنابراین دولت آقای روحانی باید به همه مسایل اقتصادی توجه کند و بحث های کلان و بلند مدت را مد نظر داشته باشد. بحث های کارشناسی و علمی را مورد توجه قرار دهد. نباید خود را با مسایل فرعی و غیر واقعی سرگرم کند یا مشکلات را به گردن دیگران بیاندازد. ما قبول داریم که تحریم هست، محدودیت هایی هست اما دولت باید تدبیری اتخاذ کند که با همه این مشکلات بتواند راهی پیدا کند و مشکلات را حل کند. نه اینکه سوء مدیریت ها را به اسم محدودیت ها بپوشاند. شعارها مهم نیست عملکرد ها مهم است. مردم عملکردها را مقایسه می کنند و اگر ببینند عملکردها متناسب با شعارهاست به دولت نمره قبولی می دهند. دولت باید از واقعیت ها فرار نکند و این احساس را داشته باشد که مردم همیشه شاهد و ناظر عملکردها هستند.
آخرین حلقه تیم اقتصادی دولت با معرفی آقای سیف به عنوان رئیس کل بانک مرکزی کامل شد به نظر شما آقای سیف می تواند مکمل این تیم اقتصادی باشد و مهمتریم اولویت بانک مرکزی را چه می دانید؟
ابهاماتی مطرح شده در خصوص اینکه آقای سیف چقدر در حوزه مسایل اقتصادی اشراف دارند. ولی به نظر می رسد تجربه ای که آقای سیف در امور بانکی داشته کمک می کند تا او نسبت به مسایل اقتصادی تسلط و اشراف داشته باشد. چیزی که باید ببینیم آقای سیف در مسئولیت جدید چقدر می تواند موفق باشد این است که او تا چه حد مقابل زیاده خواهی ها و نگاه های غیر کارشناسی خارج از بانک مرکزی مقاومت می کند. اگر این مقاومت نباشد و دیگران برایشان تصمیم بگیرند و ناچار شوند نظرات کارشناسانه دیگران را اجرا کند کار سخت می شود و آقای سیف باید تکلیف خودش را با جامعه تخصصی و دولت و مجلس روشن کند.
اگر قرار باشد مثل گذشته به نگاه های غیر کارشناسانه و فشارهای مختلف تن بدهد، به نظر من باقی ماندن در این مسئولیت ها خیلی ارزشمند نیست. ما انتظار داریم آن تجربه و تخصص و سلامت نفسی که درباره آقای سیف می گویند، در کنار جرات و جسارتش و داشتن چارچوب و اصرار بر اصولش کمک بکند که ما یک عملکرد قابل قبولی را از آقای سیف ببینیم تا او هم حافظ خوبی برای ارزش پول ملی باشد.