تنها کافی است که یک مشاهده میدانی انجام دهید. در طی چند سال اخیر به شکل نگران کننده ای شخصیت های کارتونی غربی جای جای زندگی کودکان مان را گرفته اند. این تهاجم فرهنگی در حالی توانسته است در حیاط زندگی کودکان ما ریشه بدواند که دستگاه های فرهنگی با وجود هشدار های برخی از عناصر فرهنگی نتوانسته اند خلاء موجود از نبود محصولاتی با درون مایه دینی و ملی را پر کنند.
بازار مصرف لوازم التحریر در کشور ما بازار شلوغی است. ما هر سال حدود یک میلیون کلاس اولی داریم و این مشتی از خروار جمعیت جوان ایران است اما این طیف گسترده در بازار لوازم التحریر بیش از هر چیز تا به حال به طرف برندهای غربی کشیده شده اند. برندهایی که فقط جلوه ای زیبا بر روی کیف ها و لوازم التحریر بچه هایمان نیستند بلکه در حال انتقال ارزش ها و سبک زندگی ای هستند که مطلوب کشورهایی است که تولید کننده آن برندها هستند. در همین راستا برآوردها میگوید که 150 میلیون جلد دفتر در سال تولید و به بازار عرضه میشود یعنی در میان حجم مالی این کالاها که در سال حدود 3 هزار میلیارد تومان می باشد 400 میلیارد تومان آن به این 150 میلیون جلد دفتر مشق اختصاص دارد.
آماری که نشان از گردش مالی بالا و همچنین گردش گسترده مفاهیم و ارزش های فرهنگی غربی دارد و این بیانگر پتانسیلی است که در دو بازار اقتصادی و فرهنگی مقابل ما قرار دارد و تمام سود آن در جیب دیگران می رود!
**گرانی نه نگرانی!
تا چند سال پیش اوج دغدغه برای تولید برندهای ایرانی و انتقال فرهنگ ملی و
خالی کردن بازار از برندهای غربی ؛ کمتر از وجود دغدغه والدین در راستای
گرانی لوازم بود. در واقع والدین بیش از آنکه دغده نان روحی! کودکانشان را
داشته باشند دغدغه نان جیب خود را داشتند تا قیمت گران لوازم التحریر به
اقتصاد خانواده آنها کمترین آسیب را بزند. دغدغه ای که لازم اما کافی نبود.
والدین به این نکته توجه نداشتند که هزینه برندهایی که امروز فقط روی
جلد دفتر مشق کودکان آنها هستند بعدها با تغییر سبک زندگی کودکانشان هزینه
ای بیشتر در سن نوجوانی و جوانی را به همراه خواهد داشت.
**تولیدکنندگان پولی!
اینکه گرفتن بازار توسط برندهای غربی را کار دست های خارجی در یک تهاجم
فرهنگی تمام عیار ببینیم امری اشتباه به نظر می رسد. این برندها بیش از
آنکه در تصمیم برنامه ریزی شده دشمنان ما باشد، کاسبی برنامه ریزی شده ای
است که تجار و تولید کنندگان داخلی با شناخت ذائقه بازار! به دنبال کسب سود
بیشتر به دنبال آن هستند. آنها به جای تغییر ذائقه با کمترین ریسک به
دنبال تثبیت آن برای پول بیشتر هستند.
**نهادهای فرهنگی روی کار می آیند
شاید با گذشت سی و چهار سال از انقلاب اسلامی، اصلی ترین علتی که باعث شده است تا این تهاجم با این وسعت صورت پذیرد خلا کار نهادهای فرهنگی بوده است اما اکنون این وضعیت در حال دگرگون شدن می باشد و بخش خصوصی در کنار نهادهای فرهنگی دولتی کمی جدی تر وارد این عرصه شده اند.
دفتر های تحریر ایام از اولین گام های جدی بود که در این باره توسط موسسه ایام برداشته شد. سعید حسینی مسئول تولید دفترچههای تحریر ایام در اینباره می گوید:" سایت «ایام» تمرکزش بر فرهنگ عمومی است که ذیل این امر فعالیت کنیم در حالی که حوزههای دیگر مثل کتاب و سینما و تئاتر و ... بیشتر تفننی دنبال میشود اما چیزهایی مثل لوازمالتحریر، اسباببازی و ... در زندگی مردم هست که قابلیت انتقال فرهنگی دارد و در متن زندگی مردم نیز هست. و با آن کار فرهنگی میکنند .بررسیهایی انجام دادیم و نهایتا از اول سال جاری اولویتمان را روی لوازم التحریر گذاشتیم و در لوازم التحریر هم دفتر راحتترین کار ممکن است که هم به لحاظ هزینهای و هم به لحاظ محتوایی قابل ورود بود."
موفقیت برندهای غربی در گرفتن بازار لوازم التحریر به این دلیل بوده است که توانسته اند کاراکترهای محبوبی را از طریق انیمیشن در زندگی کارتونی کودکان وارد کنند و حال این برندها مورد استقبال همین مخاطب روی جلد دفترها واقع شده است. امری که نه در یک بازه زمانی کوتاه بلکه زمانی طولانی برای آن صرف شده تا این شرایط به وجود آمده است.
حسینی در همین راستا می گوید که خلاء وجود کاراکترهای محبوب و انیمیشن های قدرتمند و زمان بر بودن سیکل تولید این فضا در شرایط موجود باعث شده است تا آنها از جنبه ای دیگر وارد این عرصه شوند. او می گوید:" سراغ موضوعات رفتیم که در عمده کارها روی شخصیت و کاراکتر خاصی تمرکز میکنند و آنچه در بازار است تقریبا شخصیتی با پشتوانه فیلم و انیمیشن است و این کار مستلزم تولید یک انیمیشن و کار چند ساله بود که برای ما ممکن نبود لذا تصمیم گرفتیم روی موضوعات علمی و همچنین برخی کاراکترهای تولید شده در کشور و رسانهها تمرکز کنیم که از اینجا به کاراکترهای شهید بابایی به خاطر شوق پرواز و کاراکتر مختار به خاطر سریال مختارنامه رسیدیم". مسئول سایت ایام می گوید به سراغ شکرستان هم رفته اند اما موفق نشده اند اما حال حوزه هنری با ورود به این عرصه توانسته است گامی دیگر بر دارد.
**حوزه هنری ها
"دفترهای شکرستان می آید" این خبری بود که چندی پیش در رسانه ها مطرح شد. شکرستان انیمیشن ایرانی است که مورد استقبال مخاطبین واقع شد و در ادامه عروسک های آن در بازار نیز مورد توجه قرار گرفت و چندی پیش حوزه هنری در مراسمی از دفاتر آن پرده برداری کرد.دفتر مشق، دفتر تحریر، دفتر آموزش زبان و دفتر یادداشت محصولاتی هستند که امسال فضای متنوعی را در بازار لوازم التحریر ایجاد کرده اند . محمد سرشار رئیس حوزه هنری کودکان و نوجوانان دراینباره می گوید: "محبوبیت فوقالعاده مجموعه پویانمایی «شکرستان»، فرصتی را در اختیار حوزه هنری قرار داد تا با تجربه تولید محصولات جانبی این اثر هنری، به اقتصاد فرهنگ بیشتر بپردازد".او تجربه حوزه هنری کودک و نوجوان در تولید دفترهای مشق شکرستان را یک بازی چهار سر برد می داند. بردهایی برای آفریننده، تولیدکننده، فرهنگ بومی و مردم ما و این نگاه، همان نگاهی است که خلاء آن سال هاست که احساس می شد.
**کیف ها هم منتظر هستند!
با همه این فرازو نشیب های این روزهای نزدیک به بازگشایی مدارس، بازار لوازم التحریر جلوه دیگری به خود گرفته است و بعد از چند سال محاصره فرهنگی برندهای غربی، گام های مثبتی با ورود کاراکترهای داخلی در جهت شکسته شدن این انحصار و برآورده شدن آمال دلسوزان فرهنگی که نگران فضای موجود بودند، برداشته شده است. گامی که نباید بدان اکتفا کرد و باید آن را در تمامی وجوه کمی و کیفی گسترش داد.
باید این گام ها را برنامه ریزی شده برداشت نه واکنشی گذرا و هیجانی به خلا موجود. نگاه به اقتصاد فرهنگ و صنایع فرهنگی راهی است که ما را در پیشبرد تلاش های اخیر کمک خواهد کرد. در اقدامات اخیر بخش خصوصی شانه به شانه بخش های وابسته به دولت حرکت کرده اند و این موردی است که می تواند رقابت بازار را بهبود بخشد و کیفیت را ارتقا دهد. بازار فعلی در این رقابت نیازمند است تا به کمیت، کیفیت، سیستم توزیع،قیمت،طرح و محتوای محصولات نظر داشته باشد.
اما در کنار و شاید پیش از محصولات اینچنینی این نهادهای فرهنگی ما هستند که نیازمند عملکردی گسترده و هماهنگ هستند.ما نیاز داریم که رسانه های ما با نگاه بومی و در جهت ترویج ارزش های ملی و دینی کاراکترهای محبوب و تاثیر گذار تولید کنند تا خوراکی شوند برای تولید محصولات و اقلام فرهنگی و ذائقه کودکان را در خرید لوازم التحریر و سایر کالاهای مورد استفاده آنان به سمتی غیر از فضای حاضر و بومی تغییر دهند.
بعد از لوازم التحریر، کیف، پوشاک، کتاب های داستان، انیمیشن و بازی های رایانه ای نیز هر کدام پتانسیلی اند که باید با توجه به درجه اهمیت آنها با نگاه بومی به سراغشان رفت.