صراط: یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با ظهور پدیدهای به نام سید محمد غرضی همراه شد. او که سابقه چندین دوره وزارت را در دولتهای مختلف داشته، به ناگاه و پس از نزدیک دو دهه سکوت رسانهای، پا در مهمترین رقابت سیاسی کشور گذاشت.
هر چند او در انتخابات پیروز نشد و خودش نیز تا پیش از روز انتخابات رای بسیار بیشتری را برای خود پیشبینی میکرده ولی تک جملههایی از او همچون "دولتها دست در جیب فقرا کردند"برای همیشه در فضای اجتماعی تثبیت شد.
با او در دفتر کارش قرار مصاحبه داشتیم. قبلش وعده کرده بود که برای ناهار میهمانش باشیم.
نزدیک ظهر به دفتر شرکت مشانیر در نزدیکی هتل همای تهران رفتیم. با او که وزیر نفت نیز بوده درخصوص تحریمهای نفتی، انتخابات و کابینه شهید باهنر به گفتوگو نشستیم.
متن این گفت وگوی خبرنگاران تسنیم با سیدمحمد غرضی را در ادامه می خوانید.
*تسنیم: شما در دولتهای قبلی سمتهای مختلفی گرفتید که شاخصترین آنها وزارت نفت و پست و تلگراف بوده. در حال حاضر برای دنیا نفت اهمیت بسزایی دارد. در این فضا غرب، نفت ایران را تحریم کرده است. با این حساب شما چشمانداز دولت را چگونه میبینید؟
- غرضی: بگذارید یک چیز دیگر بگویم. نفت سه پایگاه اصلیاش یعنی تخصص بازار و تواناییهایش را حفظ کرده است. ظرف 100 سال گذشته این واحد اجتماعی خیلی خوب عمل کرده است. البته پدیدههای مختلفی هم برایش بوجود آمده و نیروی داخلی آمده، خارجی رفته و خیلی مسائل دیگر همچون جنگ شده ولی خود نفت یک واحد خیلی عظیم و بزرگ ناشی از استعداد ملی مردم ایران است.
*** در وزارت نفت، حرفی نزدم مگر عمل شد
من در 4 سالی که در وزارت نفت بوم، حرفی نزدم مگر اینکه انجام شد. حرف که حرفه ولی چه کسی کار انجام میدهد؟ ما نفت تولید کردیم، جنگیدیم، انتقال دادیم و فروختیم. نفت خیلی پدیده بزرگی است. دلم میخواهد نسل شما این حرف را بپذیرد که جمع نفت و گاز ما در دنیا اول است. این در حالی است که حوزه دریای عمان، دریای مازندران قسمتهای شمالی و آذربایجانات هنوز کشف نشده است. این منابع قابل اندازهگیری نیست.
هر چه که این عزیزان (کارمندان) نفت به من میگفتند، درست از آب در آمد و درست عمل کردند. اینکه دولتها میآیند، میروند و سیاستها جلو و عقب میشود، در راس کار موثر است ولی به خاطر اینکه عمر وزارت خیلی کم است، اثراتش در بدنه خیلی کم است زیرا بدنه بسیار گسترده است. اینقدر تخصص و ظرفیت بالا و سنگین است که به قول بچههای نفت "چه این آقا باشد و چه آن آقا باشد، نفت در لوله راه میرود"(خنده)
* تسنیم: بخش عمده اقتصاد ما به نفت وابسته است. الان نفت تحریم شده. شما اگر خودتان جای وزیر نفت بودید، چه میکردید؟
- غرضی: من با این کلمات خودم را آشنا نمیکنم.
*** گفتم مگر دستم شکسته که نتوانم 2 میلیون بشکه نفت را بفروشم
* تسنیم: یعنی شما معتقدید که فروش نفت به تحریمها ارتباطی ندارد و تحریمها در این زمینه مشکلساز نیستند؟
- غرضی: من یک آدمی هستیم برای خودم که حرفایی میزنم و یک مقداری هم عمل کردم. من مبتنی بر گذشتهام کار میکنم. من بازار دنیا را قوی میشناسم. وقتی که وزیر نفت شدم احمد آقا- خدا رحمتش کند- گفت "میگویند نفت ایران را نمیخرند". من عرض کردم "روزی 60 میلیوین بشکه نفت در دنیا فروش میرود. این دست من شکسته باشد که 2 میلیون بشکه را نتوانم بفروشم". من ایستادم و نفت را فروختم و همه رقبا را یا از میدان بیرون کردم یا بهشان آسیب زدم. اینقدر در اوپک دعوا راه انداختیم.
الان بین 100-110 میلیون بشکه نفت در دنیا مصرف میشود و بازار آن خیلی گسترده و امکانات ما نیز فراوان است. یک مشکلی که ما در این میان داریم این است که دائم وزرای نفتمان را عوض میکنیم.
وقتی من وزیر نفت بودم فردی در وزارتخانه بود که 24 سال سابقه کار داشت. این آقایی که الان آمده (نامدار زنگنه) 27 سال است در این حوزه است. آدم معتبری است و حکومت از او حمایت میکند. او تمام سوراخ سمبهها را میداند. ما به دلیل اینکه جمهوریت را پذیرفتیم، تصورمان بر این است که اگر وزیر نفت رفیق من باشد با اینکه رفیق یکی دیگر باشد، فرق میکند. طول میکشد تا شما جوانان بفهمید که نفت فطرت، بازی و عملکرد خودش را دارد. پس دعوا سر چی است؟
اخیرا بر سر قراردادی که حالا یا بوده یا نبوده یا چطور بوده و 10 سالی از آن گذشته، جنگ و دعوا در مجلس راه افتاد. خب که چی این دعواها؟
***بازار فروش نفت ما "چهارشنبه بازار"ی بود
بالاخره ما هم در وزارت نفت بودیم و همه چیزمان روشن بوده و کسی با ما کاری نداشته و ما نیز طبق مقررات عمل کردیم. یک نفر هم نیامده از من حرف بپرسد. در مجلس همان دوره نفت سه چهار بار رایگیری کردند چون هر وقت دولت عوض میشد، ما رای میگرفتیم. هر وقت به بهارستان رفتیم یک گزارش خیلی منظم به مجلس ارائه کردیم.
من شخصا در حوزه فروش نفت "چهارشنبه بازار"ی کار میکردم و در بازارهای رسمی کار نکردم.
50 سال است که من مهندس برقم. تمام کارهایی که میخواستیم انجام دادیم. در مخابرات هم همینطور بوده. حالا خیلی استعدادهای گسترش پیدا کرده و این همه جوان آمده و رفته. ما وقتی به وزارت نفت رفتیم، 2 درصد جمعیت کشور مهندس بود و خیلی ضعیف بودیم. حالا ماشاالله سالی چند صد هزار فارغالتحصیل داریم. الان خیلی وضع خوب است و من نگرانی ندارم.
* تسنیم: یک دیدگاهی در جامعه درخصوص وزارت نفت وجود دارد. مردم معتقدند این وزارتخانه طویل با این حجم درآمدها محل بریز و بپاش و حیف و میل است. این دیدگاه چقدر درست است؟
- غرضی: به قدری در حوزه نفت منابع زیاد است که قابل احصا نیست. به جهت اینکه این منابع زیاد است، بیرون میزند و مردم احساسشان این میشود. مثلا فرض کنید دزدی سه هزار میلیارد تومان شده اما در حوزه نفت یکدفعه هزینه یک میلیارد دلاری ساخت یک فاز، به چهار میلیارد دلار برسد، این سه میلیارد دلار تفاوت یک مناقصه میشود سه هزار میلیارد تومان (خنده)
در وزارت نفت به جهت اینکه منابع بسیار زیاد است، اعداد بسیار وسیع است . شما فرض کنید در همه مردم فقیرند و گندمشان هم کفایت زندگیشان را نمیکند، آنوقت شما چاه نفت میزنید و محل اسکانی در حد هتل دو ستاره درست میکنید. این برای مردم خیلی سخت است. به همین دلیل میگویند ریختند و خوردند و بردند. شما از این قضیه آزاد نمیشوید زیرا مجبورید هزینه کنید تا اینکه بتواندید کار کنید. به عنوان مثال توسعه نفتی را ما در آن دوره به شدت ادامه میدادیم و کارکنانمان نیز با کارکنان بقیه دولت تفاوتهایی داشتند و در حالی سوار نیسان پاترول میشدند که وانت هم کسی نمیدید. این افراد میرفتند در روستاها و با ماشین خاک میکردند و مردم هم بدبین میشدند.
* تسنیم: الان در بسیاری از وزارتخانه ها کارمندان تلاش میکنند که به طریقی خود را به وزارت نفت برسانند.
- غرضی: کل کشور اینطور است. خیلیها دلشان میخواهد به وزارت نفت بروند زیرا ابعادش گسترده و دائمی است و تا 100 سال دیگر هم نفت وجود دارد. اما کسانی که مثل من در دولت کار کردند وقتی دولت بیچاره و بدبخت شد، اضافه کارش را نمیدهد. نفت اینطور نیست. منتها یک دفعه ریخت و پاش به مفهموم دزدی است که این هم رایج است و یک وقت است که به مفهوم این است که هزینههای اضافی میشود. در قسمتی که کار انجام میشود، این هزینهها واجب است. یعنی پالایشگاهی که در بندرعباس یا تبریز است، بالاخره 24 ساعته باید غذا آماده باشد؛ اینا گریزناپذیر است.
البته در جاهایی که سواستفاده میشود باید مبارزه کرد اما اینکه اکثر مردم دلشان میخواهد به وزارت نفت بروند، از 100 سال پیش هم بوده است.
*تسنیم: آقای غرضی به بحث انتخابات ریاستجمهوری بپردازیم. چه شد که در اردیبهشت ماه92 سیدمحمد غرضی تصمیم گرفت در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کند؟
- غرضی: از قبل هم به فکر بودم. من تمام عمرم در کار اجتماعی- سیاسی-رزمی بودم. در انتهای دولت آقای احمدینژاد احساس کردم که جامعه با دیدگاههای خیلی منفی مواجه است و انقلاب مورد تهدید زبانی و.. قرار گرفته و هر روز گرانی است و.... دیدم. هر روزBBC و VOA و من و تو و رسانههای داخلی ایراد میگرفتند. فکر کردم بیایم دو کلمه بگویم تا جو یک خورده برگردد. این وظیفه شخصیام بود.
***حواسم جمع بود که مورد تائید گروهها و احزاب نیستم
* تسنیم: یعنی حضور شما در صحنه انتخابات تنها به جهت بیان برخی مطالب بود و نه نتیجه ؟
- غرضی: من حواسم جمع بود که مورد تائید احزاب و گروهها قرار نمیگیرم و این 50 سال هم گرفتاری همین مطلب را هم گروهها با من داشتند و هم من با گروهها داشتیم اما اعتقادم بر این بود که کلمات من در انتخابات پایگاه پیدا میکند و خیلی خیلی رشد میکند. پیروزی این نیست که شما رای بیاورید، پیروزی این است که کلماتمان در جامعه جایگاه پیدا کند. من به عمرم دیدم که بعضی از کلمات و روشهایم در جامعه جا افتاده و همان برایم خیلی خیلی خوب بوده است. مثلا فرض کنید تاریخچه احزاب، گروهها، جمعیتها و اقتدار سیاسی دورههای مختلف را وقتی بیان میکنم، خیلی اشخاص احساس میکنند که اگر حزب تشکیل دهند با چه مسائلی روبرو میشوند. حالا ممکن است کسانی بیایند کمک کنند و حزبی را تشکیل دهند اما اینکه من میتوانم بگویم بعد ز 3 سال چه به سرشان میآید، خیلی با ارزش است.
به نظرم انتخابات خیلی خیلی خوب بود. حالا هر کسی در حیطه اعمال خودش. تحلیل بنده این است که دولت آقای هاشمی، عکسالعمل دولت موسوی است؛ دولت خاتمی عکس العمل دولت هاشمی بود؛ دولت احمدینژاد عکس العمل دولت خاتمی و دولت روحانی عکسالعمل دولت احمدینژاد بود اما من به این عکسالعملها نه اعتقاد دارم و نه تکیه میکنم زیرا سرنوشتی ندارم. الان هم میتوانم خیلی حرف بزنم منتها امیدوارم دولت آقای روحانی به سرنوشت دولتهای دیگر دچار نشود.
این مجموعهها باعث شد که من راهی این میدان شدم. به نظرم اینکه عدهای در صدا و سیما و این طرف و آنطرف مرا به عنوان یک کاندیدا نگاه نکردند و گفتند یک پدیده است( خنده) بس است دیگر! از یک آدم بیش از این کار نمیخواهد.
*تسنیم: شما در انتخابات چند موضوع را بیان کردید که در خاطر جامعه نیز ماندگار شد. "دولتها دستشان در جیب فقرا است"، "چند تکه شدن استان تهران" و روی آوردن "دولتها به اجتماعی شدن" بخشی از این اظهارات بود. این سخنان تحلیل خودتان بود یا مشاور داشتید؟
- غرضی: من دو جمله گفتم که اینها زیرمجموعه آنهاست. من گفتم "توسعه جمهوریت و توسعه اسلامیت". در زیرمجموعههای این دو، این حرفها را زدم. من در عمرم جریانهای مختلف را دیدم. یادم هست که در خدمت امام(ره) در نوفللوشاتو که بودیم وقتی تظاهرات شکل گرفت یک روز از خیابانهای تهران شعار "برادری، برابری، حکومت عدل علی" آمد. این شعار به سمع امام رسید و عکسالعمل زیادی نشان داده نشد. سه روز یا 5 روز بعدش شعار "نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی" شد.
یک مرتبه بعد از 100 سال تجربه سیاسی و مقاومت و... این سه چهار تا جمله در آمد که به سمع امام رسید. ایشان هم محکم پای آن ایستاد. الحمدلله این جملات در جامعه اسلامی ایران ماند و الگویی شد. اینکه برخی هم آن را قبول ندارند مهم نیست ولی اینکه 98.2 درصد مردم به جمهوری اسلامی رای داد، بزرگترین دستاورد تاریخی مسلمانان در سرزمین ایران است که ما را از همه جلوتر انداخت.
من بر آن مبانی استوارم و آنها را قبول دارم؛ اعتقادم بر این است که آن مبانی کارساز است و میتواند جلو برود. نه شرقی، نه غربی تعبیرات خودش را دارد ولی نه جمهوریت توسعه یافت نه اسلامیت. جمهوری اسلامی در لغلغه رسانهها ماند و عمق اجتماعی و مدافع اجتماعی پیدا نکرد. من برای این کار خیلی ارزش قائلم. جمهوریت معنی خیلی وسیعتر از دموکراسی می دهد. اسلامیت خیلی معنیاش وسیعتر از فقه و قویتر از حرف اروپا و آمریکا راجع به اداره جوامع است. اینها برای من زیبایی دارد.
***هیچ کس از ثبتنامم در انتخابات خبر نداشت
* تسنیم: این درست است که هیچ کس نمیدانست شما قصد ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری را دارید؟
- غرضی: آره! هیچ کس نمیدانست. خانواده هم نمیدانست.
* تسنیم: شما در انتخابات ثبت نام کردید و حضورتان رسانهای شد. بازخورد ثبتنامتان را کی گرفتید؟
- غرضی: در همان ستاد انتخابات کشور مسئول رادیو به من گفت "بی خبر آمدی". گفتم "خب حالا آمدم". دلایلی هم داشت. تیپهای ما که میتوانیم "خاص" تعریف شویم کسانی هستیم که انقلاب را از دریچه قدرت سیاسی نگاه نمیکنیم. کسانی که به انقلاب وفادارند انقلاب را از دریچه قدرت نگاه نمیکنند. چه قدرت باشد یا نباشد به انقلاب فکر میکنند. ما فاصله مشروطه و صنعت نفت را با همین احساس طی کردیم. بازه بین ملی شدن صنعت نفت و انقلاب را با همین احساس طی کردیم. ما ملتی هستیم که بر این مفاهیم استواریم. اینکه کسی بیاید مسئولیت داشته باشد یا نه، شان ملت ایران نیست. شان ملت آنچیزی است که میتواند جواب کودتای 28 مرداد را بگیرد.
* تسنیم: بعد از ثبتنام برگشتید شرکت؟
- غرضی: آره
* تسنیم: عکسالعمل کارمندانتان چگونه بود؟
- غرضی: هیچکس نمیدانست تا اینکه در تلویزیون دیدند.
***اقوام گفتند چرا این 30 ساله از این حرفها نزدی؟
* تسنیم: اقوام و آشنایان با شما چگونه برخورد کردند؟
- غرضی: کمکم برایشان روشن شد. اما مناظرهها کار را خیلی گرم کرد. خیلیها آمدند و گفتند تو چرا این سی ساله این حرفها را نزدی و این حرفات را از کجا درآوردی. این حرفها چیست؟ ما که از جمهوری اسلامی این چیزها را نمیفهمیدیم. تو با چه پشتوانهای این حرفها را میزنی؟ نمیترسی؟
بیشتر میگفتند تو نمیترسی؟ گفتم مگر چه گفتم. گفتم "دولتها دست در جیب فقرا کردند". مگر نمیبینند؟ مگر نیست؟
خبرنگاری به من گفت چقدر رای داری؟ گفتم 55 میلیون. گفت شمردی؟ گفتم آره. گفت از کجا؟ گفتم از تو سوال میکنم. تو با دولتی که تورم نداشته باشد، موافقی؟ گفت بله. گفتم یک نفر را پیدا کن که بگوید مخالفم. گفت حالا که چی؟ گفتم هیچی ببین من که حرفم را زدم این تقصیر تو رسانه است که به مردم نمیگویی بابا این حرف درست است. تو میخواهی به سمت عدهای بروی که دستشان را بکنند در جیب فقرا. ای لعنت بر کسی که (خنده)
*تسنیم: شما ثبت نام کردید. اقوام که مطلع شدند آمدند و مشورت بدهند. چون شما مشاور خاصی نگرفتید. مسئولین و وزرای اسبق چطور؟
- غرضی: من نه ستاد داشتم نه سخنران و نه پول داشتم.
مجموعهای که کشور را در 30 سال و 10 سال قبل آن میگردانند،اکثرا من را میشناسند و میدانند که مطلبی را که براساس مواضعی که به دست میآورم، می گویم و از آن عدول نمیکنم. مثلا در مورد اینکه ستاد نداشتم بارها صحبت کردم. یا مثلا اینکه سخنگو ندارم. بالاخره من حاضر بودم.
من جوانی بودم مثل شما که در خدمت امام بودم. ایشان یک کاغذ دادند دست من و گفتند بزن به دیوار نوفل لوشاتو. امام مرقوم فرمودند که "سخنگو ندارم". در آن زمان قطبزاده طفلی رفته بود و گفته بود من سخنگو هستم. وقتی کاغذ را زدم، قطبزاده میخواست مرا بکشد.
***لعنت بر مونتسکیو
من میگویم جمهوریت با دموکراسی فاصله دارد. لعنت به مونتسکیو که گفت نصف بعلاوه یک حق حاکمیت دارد. من میگویم ندارد زیرا معارض خود را درست میکند. ظرف این 300 سال اروپا و آمریکا 2 شقه شدند و دائم دست در جیب فقرا میکنند. الان دیگر اینقدر وضع این کار بد شده است که زیر 40 درصد مردم پای صندوقهای رای میآیند. می بینند سگ زرد برادر شغال است. کل دموکراسی بلااستفاده مونده. وقتی این حرفها را میزنم، روشنفکران ایران گیج میشوند و عکسالعمل نشان میدهند و میگویند دنیا با این جلو رفته. من حرف ندارم و وقایع اروپا، ژاپن و آمریکا را میگویم. اینها را برای من تعریف کنید. این ناشی از نصف بعلاوه یک از مونتسکیو نیست؟ مگر پیامبر شما او نیست من میگویم حرفش را قبول ندارم. اشکال دارد؟ میگویند چه جایگزینش میکنی؟ میگویم فقه اسلامی.
در فقه اسلامی وقتی اجماع حاصل شد، همه رای میدهند. وقتی اختلاف باشد، صبر می کنیم تا اجماع حاصل شود و روی یکی عمل میکنیم. میگوییم ایشان مقلد فلانی است میرود به آن عمل میکند دیگری هم مقلد فلانی است. اما بعد 20 سال اجماعی حاصل میشود. این اصل است و دیگر تغییر ناپذیر است. کشور و مردم اداره میشوند. من مخالف این هستم که چپ، قانون چپ وضع کند و راست قانون راست و بعد مقابل هم بایستند و حقوق عامه را از بین ببرند.
***فکر میکردم حرفهایم خیلی درست است
* تسنیم: برسیم به شب انتخابات. شما در شب انتخابات و فردای آن استرس نداشتید. فکر میکردید رای بیاورید؟
- غرضی: من که فکر میکردم حرفهام خیلی درست است. و نگرانی هم نداشتم.
***دیدم مردم با من گفتوگو نمیکنند
* تسنیم: فکر میکردید چقدر رای داشته باشید؟
- غرضی: فکر میکردم خیلی رای میآورم. صبح جمعه که برای رای دادن رفتم مسجد لرزاده، دیدم که این صفها با من گفتوگو نمیکنند. همان جا فهمیدم رای نمیآورم.
* تسنیم: وضعیت چگونه بود در مسجد؟
- غرضی: مردم همه به جلیلی رای میدادند. من فکر میکردم حداقل یک تعداد قابل ملاحظهای رای میآورم ولی جمعیت قطبی شده بود. یک قطب آقای روحانی که هاشمی و خاتمی و سید حسن خمینی و ناطق پشتش بودند و قطب قویای بود.
من فکر میکردم که رای دارم زیرا آقای روحانی سابقهای در دولت نداشت ولی مردم 10-20 سال مرا در دولت دیدند. فکرم اینطوری بود ولی خوب
* تسنیم: اولین بار با آقای روحانی کجا آشنا شدید؟
- غرضی: آقای روحانی میگوید که مرا در بیت امام در نوفللوشاتو دیده است.
***خاطره روحانی از نوفل لوشاتو را به یاد ندارم
* تسنیم: خاطرهای هم در این زمینه از شما نقل کرده است.
- غرضی: یک چیزی هم گفته که من یادم نمیآید. بالاخره یک کسی میرود سر علم، هر کسی حرفی میزند. تمام بیت امام را بنده و عراقی میگرداندیم. حالا ایشان یک مطلبی یادش مانده.
***عارف تحت سلطه خاتمی بود
*تسنیم: در قبل از انتخابات که آقای عارف کنار رفت و آقایان خاتمی و هاشمی پشت آقای روحانی آمدند، شما به عنوان یک دولتمرد با سابقه چرا به سمت ائتلاف قدم برنداشتید؟
- غرضی: ائتلاف امکان نداشت زیرا آنهایی که ثبتنام کرده بودند پشتوانههایی دیگری داشتند که خودشان هم نتوانستند ائتلاف کنند. مثلا طیف راست که 5 کاندیدا داشت اصلا پشتوانههایش با هم درگیر بودند.
آنوقت میماند عارف و من که عارف هم تحت فشار و سلطه آقای خاتمی بود. خاتمی هم که قول داده بود که گفتمان پیروز شود بهتر است تا اصلاحطلبی پیروز شود. دیگر من جایی نداشتم. یک دانه از سوالات من را این 7 بزرگوار جواب ندادند. بالاخره موقعیت شد 14 سوال از آنها پرسیدم ولی یکی را هم جواب ندادند. اصلا ارتباط من با احزاب و گروهها و شخصیتها براساس مواضع گذشته است. ما محکم میایستیم و میگوییم که قیمت حرف بایستی که مطابق طلا باشد(خنده) این حرفا را بزنیم همه فرار میکنند.
* تسنیم: الان اگر برگردید به اردیبشهت ماه آیا باز هم وارد انتخابات میشوید و همان حرفا را میزنید؟
- غرضی: حتما همین این کار را میکنم
* تسنیم: همین روند را دنبال میکنید با همین نتیجه
- غرضی: بله! با همین نتیجه
* تسنیم: یعنی در امورتان بازنگری نمیکردید؟
- غرضی: نه اما ممکن است موقعیتمان ایجاب کرده باشد که بیاییم این حرفها را بزنیم و زدیم. من تمام زندگیام اینطوری است. آمدن، زندگی کردن، فرار کردن و رفتن در گروهها و دعوا راه انداختن و... همهاش همینطوری بوده یعنمی هیچ کدامش تابع مقررات تعریفی شما نبوده. تمام عمرم اینطوری بوده.
میترسم این حرفها را بزنم که بگویم که به نتیجهاش فکر نمیکنم.
* تسنیم: در شب انتخابات ما تا صبح شنبه پیگیر نتایج بودیم. شما چه کردید؟
- غرضی: ما همان بعد از ظهرش تبریک گفتیم.
***شب اعلام نتایج "صاف خوابیدم"
*تسنیم: منظورم جمعه بود نه شنبه
- غرضی: تخت خوایبدم.
* تسنیم: خانه بودید؟
- غرضی: آره
* تسنیم: کار خاصی نکرید؟
- غرضی: نه دیگه مساله روشن بود.
یک چیز خیلی قشنگی شد. انتخابات آرام و قشنگی برگزار شد و آمریکاییها رفتند عقب. همین بس است
* تسنیم: شما چرا برای انتخابات مجلس کاندیدا نشدید.
- غرضی: در مجلس مخصوصا در تهران باید تو این لیستها رفت. منم که مشکل دارم
* تسنیم: باز هم مشکل شما و احزاب؟
- غرضی: شما وقتی در لیستی میروید بالاخره یک سایهای دارید. من بروم در یک لیست و این لیست رای بیاورد، باید بروم با اینا اکو مکو کنم. این خلاف شرع و شان است. نه. من نمیروم.
* تسنیم: شما آینده را چه میکنید. همینطور گوشهگیری یا به فضای سیاسی ورود میکنید؟
- غرضی: آخر من با تعاریف شما خیلی هماهنگ نیستم، یعنی شما هر کسی را که در مسئولیتی باشد، جزو انقلاب و اسلام میدانید و هر کس نباشد، فکر میکنید گوشهگیر است. ما جزو جریان اجتماعی هستیم و کار میکنیم. من الان برای رسانهها مطلب مینویسم.
* تسنیم: قصدی برای ادامه حضور در فضای سیاسی دارید؟
- غرضی: بستگی به موقعیت دارد. من نمیتوانم مطالبق روشهای موجود عمل کنم. بالاخره روشهای موجود هزینه دارد و باید شما کار اقتصادی کنید و بایستید. من این کارها را نمیکنم.
*** با 23 هزار تومان نماینده اصفهان شدم
من استاندار خوزستان بودم که آقای سلامتیان که نماینده اصفهان بود، فرار کرد و الان در بیبیسی است. ما با او هم سن و سال بودیم. من دیدم در اصفهان جا پیدا شد بنابراین در انتخابات مجلس اصفهان ثبت نام کردم و 392 هزرار رای آوردم. در آن سال (60) 23 هزار تومان هم خرج کردم (خنده) اگر از این پدیدهها دارید که بدون خرج و تعهد و وابستگی موقعیت پیدا شود، بگویید. اینکه مطابق روشهای دیگران کار انجام میدهند و ستاد و .... تقسیم پست و ... چی بشه و مشغول کار شوید را قبول ندارم و تاریخ اسلام را اینطوری نمیشناسم.
* تسنیم: یعنی از تجربه اصفهان استفاده کردید؟
- غرضی: در آن زمان به دلیل اینکه شهرت من از اصفهان بود، نتیجه داد و خیلی راحت رای آوردم ولی اینجا دیگر عکسش جواب داد.
* تسنیم: بازخورد رای آوری در خانواده چطور بود. خانواده نگفتند چرا بیصدا ثبتنام کردید؟
- غرضی: خیلی مثبت برخورد کردند؛ خیلی. آمدند ایستادند. من که کسی را نداشتم. ایستادند و کارها را انجام دادند.
شاید اوایلش خیلی مثبت برخورد نکردند اما وقتی دیدند که حرفایی زده میشود که جواب فکری و عقیدتیشان را دارد و آینده را ترسیم میکند، خیلی به من کمک کردند.
* تسنیم: خانواده شما چند نفرند؟
- غرضی: 6 نفریم. من و خانم و 4 تا اولاد که یک دختر و 3پسر هستند.
* تسنیم: فعالیتهای انتخاباتی شما تنها بر عهده فرزندان پسرتان بود؟
- غرضی: بله! 2 پسرم که فارغ التحصیل بودند، بسیار دویدند و همین مستندات را درست کردند.
* تسنیم:شما بخشی از تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی هستید. چرا خاطرات را ثبت نمیکنید؟
- غرضی: صلاح نمیدانم. نمیخواهم این کار را بکنم.
* تسنیم: خیلی از سیاسیون و انقلابیون خاطراتشان را چاپ کردند
- غرضی: آنها به اندازه لازم این کار را کردند. من به آن مطالب نمیتوانم خیلی اضافه کنم.
* تسنیم: شما وزیر نفت در دولت شهید باهنر بودید. از آن دوران چیزی به یاد دارید؟
- غرضی: دولت باهنر عکسالعمل جریانات قبل بود. مثلا عکسالعمل 7 تیر بود. دولت باهنر دنبال این بود که بتواند کشور را اداره کند و اسنجام بدهد. بین 7 تیر و 8 شهریور فاصله کمی است. رجایی خدا رحمتش کند تلاش میکرد و بقیه هم همیطور دنبال این بودند تا اینکه در 8 شهریور آن اتفاق افتاد. آن موقع اشخاص خیلی فعال بودند تا بتوانند از این مرحله عبور کنند. به جهت اینکه دائما ترور بود، هر کسی تابع ذهنیت و توان خودش در اداره کشور کمک میکرد.
* تسنیم: شما در روز انفجار کجا بودید؟
- غرضی: در وزارت نفت بودم. نشسته بودم که دیدم دودی رفت بالا. تلفن زدم. از آنجا نخستوزیری معلوم بود.
من وقتی که حادثه 7 تیر اتفاق افتاد، مفصل در دولت صحبت کردم که شما مورد تهدید هستید منتها آنجا خیلی روحیه انقلابی حاکم بود و گفتند ما نمیترسیم.
***ماجرای ترور غرضی
* تسنیم: شما خودتان در دوران مسئولیت ترور شدید؟
- غرضی: قضیهاش خیلی قشنگ است. وقتی استاندار خوزستان شدم آنجا خیلی شلوغ بود و مردم را میکشتند. من یک پژو و راننده داشتم که رانندهام در زمان جنگ شهید شد. با هم جلوی هلال احمر که مقابل منطقه جنگلی بود، داخل ماشین بودیم و میخواستیم از ماشین پیاده شویم که با ژ3 ماشین را به رگبار بستند. من و شوکتپور نشستیم. وقتی پیاده شدیم، دیدیم تمام شیشهها خرد شده اما ما (خنده) سالم سالمیم. برگشتیم به جنگل و دیدیم که کسی نیست.
البته خیلی جاهای دیگر بود. در وزارت نفت که نشسته بودم یه روز آمدند سنگر گرفتند و از یک گودالی تیراندازی میکردند. خواستند از آنجا حمله کنند که بچهها زودتر فهمیدند و درگیر شدند. از این اتفاقات خیلی افتاده اما ما بالاخره ماندیم.
***تفاوتهای شهید رجایی و احمدینژاد
*تسنیم: از دولت آقای رجایی گفتید، این سوال پیش آمد که در سال 84 آقای احمدینژاد خود را بسیار نزدیک به شهید رجایی می دانستند و شاید یکی از دلایل رایآوری ایشان هم بازگشت به همان طرز تفکر بود. در 8 سالی که گذشت، آیا آقای احمدینژاد توانست نزدیک منش شهید رجایی باشد؟
- غرضی: آقای رجایی اجماعی، یعنی با حزب کار میکرد. در مورد وزرایش با حزب مشورت میکرد. به نظرم تنها کسی که بدون مشورت با حزب وارد کابینه شد، من بودم که به جهت اینکه گفته بودند میتواند در حوزه نفت کار کند، قبول کرد.
او رای بقیه را داشت و اجماعی کار میکرد. به نظرم نمیآید آقای احمدینژاد با جمع کار میکرد. احمدینژاد بر جمعی ریاست میکرد. این تفاوت سیاسیشان است.
تفاوت اقتصادیشان این بود که رجایی بدون کار کارشناسی حرفی نمیزد. وقتی وزیر آموزش و پرورش بود، اهواز آمد. من آنجا استاندار بودم و خیلی با ایشان راجع به آموزش و پرورش صحبت کردم. پیدا بود که ذهنیتهایی از اقتصاد داند. مثلا به من گفتند که خوشت آمد ما این یک تومان بنزین را 3 تومان کردیم و 2 تومان را به افراد 60 سال به بالا در روستا میدهیم؟ گفتم آره از آرزوهام بود اما پدیده تورمش دنبالش هست. خندید و گفت از دست غرضی نجاتمون بده.
در اقتصاد آقای احمدینژاد به رای خودش عمل کرد. این کارهایی که کردند مثل روز روشن بود. یعنی یک دفعه 45 هزار میلیارد تومان به بنگاهها داد. زمان اعلام این خبر، سکه 92 هزار تومان بود. همینطور که پولها را تزریق کردند، در کمتر از یک ماه سکه 160 هزار تومان شد. خیلی به مجموعهشان گفتم که وقتی پول نقد تزریق میکنید و در قبالش کالا و اشتغال نیست، تورم ایجاد میشود.
* تسنیم: به تیم اقتصادی دولت گفتید؟
- غرضی: دست آقای جهرمی وزیر کار بود. اینها جوان بودند و داشان میخواست دنیا را درست کنند. 45 هزار میلیارد تومان خیلی پول بود. ظرف مدت یک ماه به تمام فرمانداریها گفتند هر کس می خواهد بیاید پول بگیرد. 300 میلیون 300 میلیون به افراد میدادند و آنها نیز میرفتند زمین میخریدند.
در مسکن مهر هم همینطور شد. امروز وزیر اقتصاد گفته که 50 درصد تورم زیر سر مسکن مهر است. من این حرف را قبول دارم.
آقای رجایی آدم متعادلی بود. یعنی به من در مورد نفت میگفت نگران نباشید. درست میشود. به من نمیگفت فلانی را معاون بگذار.
من در 2 حوزهای که احمدینژاد را میشناسم، گفتم. در اقتصاد رجایی هیچ حرفی نمی زد ولی احمدینژاد همه را مثل انحلال شوراها، خودش تشخیص میداد. این قوانین 100 سال قدمت داشته ولی ایشان گفت قبول ندارم.
*گفتوگو از میثم حمزهلو و صادق امامی
هر چند او در انتخابات پیروز نشد و خودش نیز تا پیش از روز انتخابات رای بسیار بیشتری را برای خود پیشبینی میکرده ولی تک جملههایی از او همچون "دولتها دست در جیب فقرا کردند"برای همیشه در فضای اجتماعی تثبیت شد.
با او در دفتر کارش قرار مصاحبه داشتیم. قبلش وعده کرده بود که برای ناهار میهمانش باشیم.
نزدیک ظهر به دفتر شرکت مشانیر در نزدیکی هتل همای تهران رفتیم. با او که وزیر نفت نیز بوده درخصوص تحریمهای نفتی، انتخابات و کابینه شهید باهنر به گفتوگو نشستیم.
متن این گفت وگوی خبرنگاران تسنیم با سیدمحمد غرضی را در ادامه می خوانید.
*تسنیم: شما در دولتهای قبلی سمتهای مختلفی گرفتید که شاخصترین آنها وزارت نفت و پست و تلگراف بوده. در حال حاضر برای دنیا نفت اهمیت بسزایی دارد. در این فضا غرب، نفت ایران را تحریم کرده است. با این حساب شما چشمانداز دولت را چگونه میبینید؟
- غرضی: بگذارید یک چیز دیگر بگویم. نفت سه پایگاه اصلیاش یعنی تخصص بازار و تواناییهایش را حفظ کرده است. ظرف 100 سال گذشته این واحد اجتماعی خیلی خوب عمل کرده است. البته پدیدههای مختلفی هم برایش بوجود آمده و نیروی داخلی آمده، خارجی رفته و خیلی مسائل دیگر همچون جنگ شده ولی خود نفت یک واحد خیلی عظیم و بزرگ ناشی از استعداد ملی مردم ایران است.
*** در وزارت نفت، حرفی نزدم مگر عمل شد
من در 4 سالی که در وزارت نفت بوم، حرفی نزدم مگر اینکه انجام شد. حرف که حرفه ولی چه کسی کار انجام میدهد؟ ما نفت تولید کردیم، جنگیدیم، انتقال دادیم و فروختیم. نفت خیلی پدیده بزرگی است. دلم میخواهد نسل شما این حرف را بپذیرد که جمع نفت و گاز ما در دنیا اول است. این در حالی است که حوزه دریای عمان، دریای مازندران قسمتهای شمالی و آذربایجانات هنوز کشف نشده است. این منابع قابل اندازهگیری نیست.
هر چه که این عزیزان (کارمندان) نفت به من میگفتند، درست از آب در آمد و درست عمل کردند. اینکه دولتها میآیند، میروند و سیاستها جلو و عقب میشود، در راس کار موثر است ولی به خاطر اینکه عمر وزارت خیلی کم است، اثراتش در بدنه خیلی کم است زیرا بدنه بسیار گسترده است. اینقدر تخصص و ظرفیت بالا و سنگین است که به قول بچههای نفت "چه این آقا باشد و چه آن آقا باشد، نفت در لوله راه میرود"(خنده)
* تسنیم: بخش عمده اقتصاد ما به نفت وابسته است. الان نفت تحریم شده. شما اگر خودتان جای وزیر نفت بودید، چه میکردید؟
- غرضی: من با این کلمات خودم را آشنا نمیکنم.
*** گفتم مگر دستم شکسته که نتوانم 2 میلیون بشکه نفت را بفروشم
* تسنیم: یعنی شما معتقدید که فروش نفت به تحریمها ارتباطی ندارد و تحریمها در این زمینه مشکلساز نیستند؟
- غرضی: من یک آدمی هستیم برای خودم که حرفایی میزنم و یک مقداری هم عمل کردم. من مبتنی بر گذشتهام کار میکنم. من بازار دنیا را قوی میشناسم. وقتی که وزیر نفت شدم احمد آقا- خدا رحمتش کند- گفت "میگویند نفت ایران را نمیخرند". من عرض کردم "روزی 60 میلیوین بشکه نفت در دنیا فروش میرود. این دست من شکسته باشد که 2 میلیون بشکه را نتوانم بفروشم". من ایستادم و نفت را فروختم و همه رقبا را یا از میدان بیرون کردم یا بهشان آسیب زدم. اینقدر در اوپک دعوا راه انداختیم.
الان بین 100-110 میلیون بشکه نفت در دنیا مصرف میشود و بازار آن خیلی گسترده و امکانات ما نیز فراوان است. یک مشکلی که ما در این میان داریم این است که دائم وزرای نفتمان را عوض میکنیم.
وقتی من وزیر نفت بودم فردی در وزارتخانه بود که 24 سال سابقه کار داشت. این آقایی که الان آمده (نامدار زنگنه) 27 سال است در این حوزه است. آدم معتبری است و حکومت از او حمایت میکند. او تمام سوراخ سمبهها را میداند. ما به دلیل اینکه جمهوریت را پذیرفتیم، تصورمان بر این است که اگر وزیر نفت رفیق من باشد با اینکه رفیق یکی دیگر باشد، فرق میکند. طول میکشد تا شما جوانان بفهمید که نفت فطرت، بازی و عملکرد خودش را دارد. پس دعوا سر چی است؟
اخیرا بر سر قراردادی که حالا یا بوده یا نبوده یا چطور بوده و 10 سالی از آن گذشته، جنگ و دعوا در مجلس راه افتاد. خب که چی این دعواها؟
***بازار فروش نفت ما "چهارشنبه بازار"ی بود
بالاخره ما هم در وزارت نفت بودیم و همه چیزمان روشن بوده و کسی با ما کاری نداشته و ما نیز طبق مقررات عمل کردیم. یک نفر هم نیامده از من حرف بپرسد. در مجلس همان دوره نفت سه چهار بار رایگیری کردند چون هر وقت دولت عوض میشد، ما رای میگرفتیم. هر وقت به بهارستان رفتیم یک گزارش خیلی منظم به مجلس ارائه کردیم.
من شخصا در حوزه فروش نفت "چهارشنبه بازار"ی کار میکردم و در بازارهای رسمی کار نکردم.
50 سال است که من مهندس برقم. تمام کارهایی که میخواستیم انجام دادیم. در مخابرات هم همینطور بوده. حالا خیلی استعدادهای گسترش پیدا کرده و این همه جوان آمده و رفته. ما وقتی به وزارت نفت رفتیم، 2 درصد جمعیت کشور مهندس بود و خیلی ضعیف بودیم. حالا ماشاالله سالی چند صد هزار فارغالتحصیل داریم. الان خیلی وضع خوب است و من نگرانی ندارم.
* تسنیم: یک دیدگاهی در جامعه درخصوص وزارت نفت وجود دارد. مردم معتقدند این وزارتخانه طویل با این حجم درآمدها محل بریز و بپاش و حیف و میل است. این دیدگاه چقدر درست است؟
- غرضی: به قدری در حوزه نفت منابع زیاد است که قابل احصا نیست. به جهت اینکه این منابع زیاد است، بیرون میزند و مردم احساسشان این میشود. مثلا فرض کنید دزدی سه هزار میلیارد تومان شده اما در حوزه نفت یکدفعه هزینه یک میلیارد دلاری ساخت یک فاز، به چهار میلیارد دلار برسد، این سه میلیارد دلار تفاوت یک مناقصه میشود سه هزار میلیارد تومان (خنده)
در وزارت نفت به جهت اینکه منابع بسیار زیاد است، اعداد بسیار وسیع است . شما فرض کنید در همه مردم فقیرند و گندمشان هم کفایت زندگیشان را نمیکند، آنوقت شما چاه نفت میزنید و محل اسکانی در حد هتل دو ستاره درست میکنید. این برای مردم خیلی سخت است. به همین دلیل میگویند ریختند و خوردند و بردند. شما از این قضیه آزاد نمیشوید زیرا مجبورید هزینه کنید تا اینکه بتواندید کار کنید. به عنوان مثال توسعه نفتی را ما در آن دوره به شدت ادامه میدادیم و کارکنانمان نیز با کارکنان بقیه دولت تفاوتهایی داشتند و در حالی سوار نیسان پاترول میشدند که وانت هم کسی نمیدید. این افراد میرفتند در روستاها و با ماشین خاک میکردند و مردم هم بدبین میشدند.
* تسنیم: الان در بسیاری از وزارتخانه ها کارمندان تلاش میکنند که به طریقی خود را به وزارت نفت برسانند.
- غرضی: کل کشور اینطور است. خیلیها دلشان میخواهد به وزارت نفت بروند زیرا ابعادش گسترده و دائمی است و تا 100 سال دیگر هم نفت وجود دارد. اما کسانی که مثل من در دولت کار کردند وقتی دولت بیچاره و بدبخت شد، اضافه کارش را نمیدهد. نفت اینطور نیست. منتها یک دفعه ریخت و پاش به مفهموم دزدی است که این هم رایج است و یک وقت است که به مفهوم این است که هزینههای اضافی میشود. در قسمتی که کار انجام میشود، این هزینهها واجب است. یعنی پالایشگاهی که در بندرعباس یا تبریز است، بالاخره 24 ساعته باید غذا آماده باشد؛ اینا گریزناپذیر است.
البته در جاهایی که سواستفاده میشود باید مبارزه کرد اما اینکه اکثر مردم دلشان میخواهد به وزارت نفت بروند، از 100 سال پیش هم بوده است.
*تسنیم: آقای غرضی به بحث انتخابات ریاستجمهوری بپردازیم. چه شد که در اردیبهشت ماه92 سیدمحمد غرضی تصمیم گرفت در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کند؟
- غرضی: از قبل هم به فکر بودم. من تمام عمرم در کار اجتماعی- سیاسی-رزمی بودم. در انتهای دولت آقای احمدینژاد احساس کردم که جامعه با دیدگاههای خیلی منفی مواجه است و انقلاب مورد تهدید زبانی و.. قرار گرفته و هر روز گرانی است و.... دیدم. هر روزBBC و VOA و من و تو و رسانههای داخلی ایراد میگرفتند. فکر کردم بیایم دو کلمه بگویم تا جو یک خورده برگردد. این وظیفه شخصیام بود.
***حواسم جمع بود که مورد تائید گروهها و احزاب نیستم
* تسنیم: یعنی حضور شما در صحنه انتخابات تنها به جهت بیان برخی مطالب بود و نه نتیجه ؟
- غرضی: من حواسم جمع بود که مورد تائید احزاب و گروهها قرار نمیگیرم و این 50 سال هم گرفتاری همین مطلب را هم گروهها با من داشتند و هم من با گروهها داشتیم اما اعتقادم بر این بود که کلمات من در انتخابات پایگاه پیدا میکند و خیلی خیلی رشد میکند. پیروزی این نیست که شما رای بیاورید، پیروزی این است که کلماتمان در جامعه جایگاه پیدا کند. من به عمرم دیدم که بعضی از کلمات و روشهایم در جامعه جا افتاده و همان برایم خیلی خیلی خوب بوده است. مثلا فرض کنید تاریخچه احزاب، گروهها، جمعیتها و اقتدار سیاسی دورههای مختلف را وقتی بیان میکنم، خیلی اشخاص احساس میکنند که اگر حزب تشکیل دهند با چه مسائلی روبرو میشوند. حالا ممکن است کسانی بیایند کمک کنند و حزبی را تشکیل دهند اما اینکه من میتوانم بگویم بعد ز 3 سال چه به سرشان میآید، خیلی با ارزش است.
به نظرم انتخابات خیلی خیلی خوب بود. حالا هر کسی در حیطه اعمال خودش. تحلیل بنده این است که دولت آقای هاشمی، عکسالعمل دولت موسوی است؛ دولت خاتمی عکس العمل دولت هاشمی بود؛ دولت احمدینژاد عکس العمل دولت خاتمی و دولت روحانی عکسالعمل دولت احمدینژاد بود اما من به این عکسالعملها نه اعتقاد دارم و نه تکیه میکنم زیرا سرنوشتی ندارم. الان هم میتوانم خیلی حرف بزنم منتها امیدوارم دولت آقای روحانی به سرنوشت دولتهای دیگر دچار نشود.
این مجموعهها باعث شد که من راهی این میدان شدم. به نظرم اینکه عدهای در صدا و سیما و این طرف و آنطرف مرا به عنوان یک کاندیدا نگاه نکردند و گفتند یک پدیده است( خنده) بس است دیگر! از یک آدم بیش از این کار نمیخواهد.
*تسنیم: شما در انتخابات چند موضوع را بیان کردید که در خاطر جامعه نیز ماندگار شد. "دولتها دستشان در جیب فقرا است"، "چند تکه شدن استان تهران" و روی آوردن "دولتها به اجتماعی شدن" بخشی از این اظهارات بود. این سخنان تحلیل خودتان بود یا مشاور داشتید؟
- غرضی: من دو جمله گفتم که اینها زیرمجموعه آنهاست. من گفتم "توسعه جمهوریت و توسعه اسلامیت". در زیرمجموعههای این دو، این حرفها را زدم. من در عمرم جریانهای مختلف را دیدم. یادم هست که در خدمت امام(ره) در نوفللوشاتو که بودیم وقتی تظاهرات شکل گرفت یک روز از خیابانهای تهران شعار "برادری، برابری، حکومت عدل علی" آمد. این شعار به سمع امام رسید و عکسالعمل زیادی نشان داده نشد. سه روز یا 5 روز بعدش شعار "نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی" شد.
یک مرتبه بعد از 100 سال تجربه سیاسی و مقاومت و... این سه چهار تا جمله در آمد که به سمع امام رسید. ایشان هم محکم پای آن ایستاد. الحمدلله این جملات در جامعه اسلامی ایران ماند و الگویی شد. اینکه برخی هم آن را قبول ندارند مهم نیست ولی اینکه 98.2 درصد مردم به جمهوری اسلامی رای داد، بزرگترین دستاورد تاریخی مسلمانان در سرزمین ایران است که ما را از همه جلوتر انداخت.
من بر آن مبانی استوارم و آنها را قبول دارم؛ اعتقادم بر این است که آن مبانی کارساز است و میتواند جلو برود. نه شرقی، نه غربی تعبیرات خودش را دارد ولی نه جمهوریت توسعه یافت نه اسلامیت. جمهوری اسلامی در لغلغه رسانهها ماند و عمق اجتماعی و مدافع اجتماعی پیدا نکرد. من برای این کار خیلی ارزش قائلم. جمهوریت معنی خیلی وسیعتر از دموکراسی می دهد. اسلامیت خیلی معنیاش وسیعتر از فقه و قویتر از حرف اروپا و آمریکا راجع به اداره جوامع است. اینها برای من زیبایی دارد.
***هیچ کس از ثبتنامم در انتخابات خبر نداشت
* تسنیم: این درست است که هیچ کس نمیدانست شما قصد ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری را دارید؟
- غرضی: آره! هیچ کس نمیدانست. خانواده هم نمیدانست.
* تسنیم: شما در انتخابات ثبت نام کردید و حضورتان رسانهای شد. بازخورد ثبتنامتان را کی گرفتید؟
- غرضی: در همان ستاد انتخابات کشور مسئول رادیو به من گفت "بی خبر آمدی". گفتم "خب حالا آمدم". دلایلی هم داشت. تیپهای ما که میتوانیم "خاص" تعریف شویم کسانی هستیم که انقلاب را از دریچه قدرت سیاسی نگاه نمیکنیم. کسانی که به انقلاب وفادارند انقلاب را از دریچه قدرت نگاه نمیکنند. چه قدرت باشد یا نباشد به انقلاب فکر میکنند. ما فاصله مشروطه و صنعت نفت را با همین احساس طی کردیم. بازه بین ملی شدن صنعت نفت و انقلاب را با همین احساس طی کردیم. ما ملتی هستیم که بر این مفاهیم استواریم. اینکه کسی بیاید مسئولیت داشته باشد یا نه، شان ملت ایران نیست. شان ملت آنچیزی است که میتواند جواب کودتای 28 مرداد را بگیرد.
* تسنیم: بعد از ثبتنام برگشتید شرکت؟
- غرضی: آره
* تسنیم: عکسالعمل کارمندانتان چگونه بود؟
- غرضی: هیچکس نمیدانست تا اینکه در تلویزیون دیدند.
***اقوام گفتند چرا این 30 ساله از این حرفها نزدی؟
* تسنیم: اقوام و آشنایان با شما چگونه برخورد کردند؟
- غرضی: کمکم برایشان روشن شد. اما مناظرهها کار را خیلی گرم کرد. خیلیها آمدند و گفتند تو چرا این سی ساله این حرفها را نزدی و این حرفات را از کجا درآوردی. این حرفها چیست؟ ما که از جمهوری اسلامی این چیزها را نمیفهمیدیم. تو با چه پشتوانهای این حرفها را میزنی؟ نمیترسی؟
بیشتر میگفتند تو نمیترسی؟ گفتم مگر چه گفتم. گفتم "دولتها دست در جیب فقرا کردند". مگر نمیبینند؟ مگر نیست؟
خبرنگاری به من گفت چقدر رای داری؟ گفتم 55 میلیون. گفت شمردی؟ گفتم آره. گفت از کجا؟ گفتم از تو سوال میکنم. تو با دولتی که تورم نداشته باشد، موافقی؟ گفت بله. گفتم یک نفر را پیدا کن که بگوید مخالفم. گفت حالا که چی؟ گفتم هیچی ببین من که حرفم را زدم این تقصیر تو رسانه است که به مردم نمیگویی بابا این حرف درست است. تو میخواهی به سمت عدهای بروی که دستشان را بکنند در جیب فقرا. ای لعنت بر کسی که (خنده)
*تسنیم: شما ثبت نام کردید. اقوام که مطلع شدند آمدند و مشورت بدهند. چون شما مشاور خاصی نگرفتید. مسئولین و وزرای اسبق چطور؟
- غرضی: من نه ستاد داشتم نه سخنران و نه پول داشتم.
مجموعهای که کشور را در 30 سال و 10 سال قبل آن میگردانند،اکثرا من را میشناسند و میدانند که مطلبی را که براساس مواضعی که به دست میآورم، می گویم و از آن عدول نمیکنم. مثلا در مورد اینکه ستاد نداشتم بارها صحبت کردم. یا مثلا اینکه سخنگو ندارم. بالاخره من حاضر بودم.
من جوانی بودم مثل شما که در خدمت امام بودم. ایشان یک کاغذ دادند دست من و گفتند بزن به دیوار نوفل لوشاتو. امام مرقوم فرمودند که "سخنگو ندارم". در آن زمان قطبزاده طفلی رفته بود و گفته بود من سخنگو هستم. وقتی کاغذ را زدم، قطبزاده میخواست مرا بکشد.
***لعنت بر مونتسکیو
من میگویم جمهوریت با دموکراسی فاصله دارد. لعنت به مونتسکیو که گفت نصف بعلاوه یک حق حاکمیت دارد. من میگویم ندارد زیرا معارض خود را درست میکند. ظرف این 300 سال اروپا و آمریکا 2 شقه شدند و دائم دست در جیب فقرا میکنند. الان دیگر اینقدر وضع این کار بد شده است که زیر 40 درصد مردم پای صندوقهای رای میآیند. می بینند سگ زرد برادر شغال است. کل دموکراسی بلااستفاده مونده. وقتی این حرفها را میزنم، روشنفکران ایران گیج میشوند و عکسالعمل نشان میدهند و میگویند دنیا با این جلو رفته. من حرف ندارم و وقایع اروپا، ژاپن و آمریکا را میگویم. اینها را برای من تعریف کنید. این ناشی از نصف بعلاوه یک از مونتسکیو نیست؟ مگر پیامبر شما او نیست من میگویم حرفش را قبول ندارم. اشکال دارد؟ میگویند چه جایگزینش میکنی؟ میگویم فقه اسلامی.
در فقه اسلامی وقتی اجماع حاصل شد، همه رای میدهند. وقتی اختلاف باشد، صبر می کنیم تا اجماع حاصل شود و روی یکی عمل میکنیم. میگوییم ایشان مقلد فلانی است میرود به آن عمل میکند دیگری هم مقلد فلانی است. اما بعد 20 سال اجماعی حاصل میشود. این اصل است و دیگر تغییر ناپذیر است. کشور و مردم اداره میشوند. من مخالف این هستم که چپ، قانون چپ وضع کند و راست قانون راست و بعد مقابل هم بایستند و حقوق عامه را از بین ببرند.
***فکر میکردم حرفهایم خیلی درست است
* تسنیم: برسیم به شب انتخابات. شما در شب انتخابات و فردای آن استرس نداشتید. فکر میکردید رای بیاورید؟
- غرضی: من که فکر میکردم حرفهام خیلی درست است. و نگرانی هم نداشتم.
***دیدم مردم با من گفتوگو نمیکنند
* تسنیم: فکر میکردید چقدر رای داشته باشید؟
- غرضی: فکر میکردم خیلی رای میآورم. صبح جمعه که برای رای دادن رفتم مسجد لرزاده، دیدم که این صفها با من گفتوگو نمیکنند. همان جا فهمیدم رای نمیآورم.
* تسنیم: وضعیت چگونه بود در مسجد؟
- غرضی: مردم همه به جلیلی رای میدادند. من فکر میکردم حداقل یک تعداد قابل ملاحظهای رای میآورم ولی جمعیت قطبی شده بود. یک قطب آقای روحانی که هاشمی و خاتمی و سید حسن خمینی و ناطق پشتش بودند و قطب قویای بود.
من فکر میکردم که رای دارم زیرا آقای روحانی سابقهای در دولت نداشت ولی مردم 10-20 سال مرا در دولت دیدند. فکرم اینطوری بود ولی خوب
* تسنیم: اولین بار با آقای روحانی کجا آشنا شدید؟
- غرضی: آقای روحانی میگوید که مرا در بیت امام در نوفللوشاتو دیده است.
***خاطره روحانی از نوفل لوشاتو را به یاد ندارم
* تسنیم: خاطرهای هم در این زمینه از شما نقل کرده است.
- غرضی: یک چیزی هم گفته که من یادم نمیآید. بالاخره یک کسی میرود سر علم، هر کسی حرفی میزند. تمام بیت امام را بنده و عراقی میگرداندیم. حالا ایشان یک مطلبی یادش مانده.
***عارف تحت سلطه خاتمی بود
*تسنیم: در قبل از انتخابات که آقای عارف کنار رفت و آقایان خاتمی و هاشمی پشت آقای روحانی آمدند، شما به عنوان یک دولتمرد با سابقه چرا به سمت ائتلاف قدم برنداشتید؟
- غرضی: ائتلاف امکان نداشت زیرا آنهایی که ثبتنام کرده بودند پشتوانههایی دیگری داشتند که خودشان هم نتوانستند ائتلاف کنند. مثلا طیف راست که 5 کاندیدا داشت اصلا پشتوانههایش با هم درگیر بودند.
آنوقت میماند عارف و من که عارف هم تحت فشار و سلطه آقای خاتمی بود. خاتمی هم که قول داده بود که گفتمان پیروز شود بهتر است تا اصلاحطلبی پیروز شود. دیگر من جایی نداشتم. یک دانه از سوالات من را این 7 بزرگوار جواب ندادند. بالاخره موقعیت شد 14 سوال از آنها پرسیدم ولی یکی را هم جواب ندادند. اصلا ارتباط من با احزاب و گروهها و شخصیتها براساس مواضع گذشته است. ما محکم میایستیم و میگوییم که قیمت حرف بایستی که مطابق طلا باشد(خنده) این حرفا را بزنیم همه فرار میکنند.
* تسنیم: الان اگر برگردید به اردیبشهت ماه آیا باز هم وارد انتخابات میشوید و همان حرفا را میزنید؟
- غرضی: حتما همین این کار را میکنم
* تسنیم: همین روند را دنبال میکنید با همین نتیجه
- غرضی: بله! با همین نتیجه
* تسنیم: یعنی در امورتان بازنگری نمیکردید؟
- غرضی: نه اما ممکن است موقعیتمان ایجاب کرده باشد که بیاییم این حرفها را بزنیم و زدیم. من تمام زندگیام اینطوری است. آمدن، زندگی کردن، فرار کردن و رفتن در گروهها و دعوا راه انداختن و... همهاش همینطوری بوده یعنمی هیچ کدامش تابع مقررات تعریفی شما نبوده. تمام عمرم اینطوری بوده.
میترسم این حرفها را بزنم که بگویم که به نتیجهاش فکر نمیکنم.
* تسنیم: در شب انتخابات ما تا صبح شنبه پیگیر نتایج بودیم. شما چه کردید؟
- غرضی: ما همان بعد از ظهرش تبریک گفتیم.
***شب اعلام نتایج "صاف خوابیدم"
*تسنیم: منظورم جمعه بود نه شنبه
- غرضی: تخت خوایبدم.
* تسنیم: خانه بودید؟
- غرضی: آره
* تسنیم: کار خاصی نکرید؟
- غرضی: نه دیگه مساله روشن بود.
یک چیز خیلی قشنگی شد. انتخابات آرام و قشنگی برگزار شد و آمریکاییها رفتند عقب. همین بس است
* تسنیم: شما چرا برای انتخابات مجلس کاندیدا نشدید.
- غرضی: در مجلس مخصوصا در تهران باید تو این لیستها رفت. منم که مشکل دارم
* تسنیم: باز هم مشکل شما و احزاب؟
- غرضی: شما وقتی در لیستی میروید بالاخره یک سایهای دارید. من بروم در یک لیست و این لیست رای بیاورد، باید بروم با اینا اکو مکو کنم. این خلاف شرع و شان است. نه. من نمیروم.
* تسنیم: شما آینده را چه میکنید. همینطور گوشهگیری یا به فضای سیاسی ورود میکنید؟
- غرضی: آخر من با تعاریف شما خیلی هماهنگ نیستم، یعنی شما هر کسی را که در مسئولیتی باشد، جزو انقلاب و اسلام میدانید و هر کس نباشد، فکر میکنید گوشهگیر است. ما جزو جریان اجتماعی هستیم و کار میکنیم. من الان برای رسانهها مطلب مینویسم.
* تسنیم: قصدی برای ادامه حضور در فضای سیاسی دارید؟
- غرضی: بستگی به موقعیت دارد. من نمیتوانم مطالبق روشهای موجود عمل کنم. بالاخره روشهای موجود هزینه دارد و باید شما کار اقتصادی کنید و بایستید. من این کارها را نمیکنم.
*** با 23 هزار تومان نماینده اصفهان شدم
من استاندار خوزستان بودم که آقای سلامتیان که نماینده اصفهان بود، فرار کرد و الان در بیبیسی است. ما با او هم سن و سال بودیم. من دیدم در اصفهان جا پیدا شد بنابراین در انتخابات مجلس اصفهان ثبت نام کردم و 392 هزرار رای آوردم. در آن سال (60) 23 هزار تومان هم خرج کردم (خنده) اگر از این پدیدهها دارید که بدون خرج و تعهد و وابستگی موقعیت پیدا شود، بگویید. اینکه مطابق روشهای دیگران کار انجام میدهند و ستاد و .... تقسیم پست و ... چی بشه و مشغول کار شوید را قبول ندارم و تاریخ اسلام را اینطوری نمیشناسم.
* تسنیم: یعنی از تجربه اصفهان استفاده کردید؟
- غرضی: در آن زمان به دلیل اینکه شهرت من از اصفهان بود، نتیجه داد و خیلی راحت رای آوردم ولی اینجا دیگر عکسش جواب داد.
* تسنیم: بازخورد رای آوری در خانواده چطور بود. خانواده نگفتند چرا بیصدا ثبتنام کردید؟
- غرضی: خیلی مثبت برخورد کردند؛ خیلی. آمدند ایستادند. من که کسی را نداشتم. ایستادند و کارها را انجام دادند.
شاید اوایلش خیلی مثبت برخورد نکردند اما وقتی دیدند که حرفایی زده میشود که جواب فکری و عقیدتیشان را دارد و آینده را ترسیم میکند، خیلی به من کمک کردند.
* تسنیم: خانواده شما چند نفرند؟
- غرضی: 6 نفریم. من و خانم و 4 تا اولاد که یک دختر و 3پسر هستند.
* تسنیم: فعالیتهای انتخاباتی شما تنها بر عهده فرزندان پسرتان بود؟
- غرضی: بله! 2 پسرم که فارغ التحصیل بودند، بسیار دویدند و همین مستندات را درست کردند.
* تسنیم:شما بخشی از تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی هستید. چرا خاطرات را ثبت نمیکنید؟
- غرضی: صلاح نمیدانم. نمیخواهم این کار را بکنم.
* تسنیم: خیلی از سیاسیون و انقلابیون خاطراتشان را چاپ کردند
- غرضی: آنها به اندازه لازم این کار را کردند. من به آن مطالب نمیتوانم خیلی اضافه کنم.
* تسنیم: شما وزیر نفت در دولت شهید باهنر بودید. از آن دوران چیزی به یاد دارید؟
- غرضی: دولت باهنر عکسالعمل جریانات قبل بود. مثلا عکسالعمل 7 تیر بود. دولت باهنر دنبال این بود که بتواند کشور را اداره کند و اسنجام بدهد. بین 7 تیر و 8 شهریور فاصله کمی است. رجایی خدا رحمتش کند تلاش میکرد و بقیه هم همیطور دنبال این بودند تا اینکه در 8 شهریور آن اتفاق افتاد. آن موقع اشخاص خیلی فعال بودند تا بتوانند از این مرحله عبور کنند. به جهت اینکه دائما ترور بود، هر کسی تابع ذهنیت و توان خودش در اداره کشور کمک میکرد.
* تسنیم: شما در روز انفجار کجا بودید؟
- غرضی: در وزارت نفت بودم. نشسته بودم که دیدم دودی رفت بالا. تلفن زدم. از آنجا نخستوزیری معلوم بود.
من وقتی که حادثه 7 تیر اتفاق افتاد، مفصل در دولت صحبت کردم که شما مورد تهدید هستید منتها آنجا خیلی روحیه انقلابی حاکم بود و گفتند ما نمیترسیم.
***ماجرای ترور غرضی
* تسنیم: شما خودتان در دوران مسئولیت ترور شدید؟
- غرضی: قضیهاش خیلی قشنگ است. وقتی استاندار خوزستان شدم آنجا خیلی شلوغ بود و مردم را میکشتند. من یک پژو و راننده داشتم که رانندهام در زمان جنگ شهید شد. با هم جلوی هلال احمر که مقابل منطقه جنگلی بود، داخل ماشین بودیم و میخواستیم از ماشین پیاده شویم که با ژ3 ماشین را به رگبار بستند. من و شوکتپور نشستیم. وقتی پیاده شدیم، دیدیم تمام شیشهها خرد شده اما ما (خنده) سالم سالمیم. برگشتیم به جنگل و دیدیم که کسی نیست.
البته خیلی جاهای دیگر بود. در وزارت نفت که نشسته بودم یه روز آمدند سنگر گرفتند و از یک گودالی تیراندازی میکردند. خواستند از آنجا حمله کنند که بچهها زودتر فهمیدند و درگیر شدند. از این اتفاقات خیلی افتاده اما ما بالاخره ماندیم.
***تفاوتهای شهید رجایی و احمدینژاد
*تسنیم: از دولت آقای رجایی گفتید، این سوال پیش آمد که در سال 84 آقای احمدینژاد خود را بسیار نزدیک به شهید رجایی می دانستند و شاید یکی از دلایل رایآوری ایشان هم بازگشت به همان طرز تفکر بود. در 8 سالی که گذشت، آیا آقای احمدینژاد توانست نزدیک منش شهید رجایی باشد؟
- غرضی: آقای رجایی اجماعی، یعنی با حزب کار میکرد. در مورد وزرایش با حزب مشورت میکرد. به نظرم تنها کسی که بدون مشورت با حزب وارد کابینه شد، من بودم که به جهت اینکه گفته بودند میتواند در حوزه نفت کار کند، قبول کرد.
او رای بقیه را داشت و اجماعی کار میکرد. به نظرم نمیآید آقای احمدینژاد با جمع کار میکرد. احمدینژاد بر جمعی ریاست میکرد. این تفاوت سیاسیشان است.
تفاوت اقتصادیشان این بود که رجایی بدون کار کارشناسی حرفی نمیزد. وقتی وزیر آموزش و پرورش بود، اهواز آمد. من آنجا استاندار بودم و خیلی با ایشان راجع به آموزش و پرورش صحبت کردم. پیدا بود که ذهنیتهایی از اقتصاد داند. مثلا به من گفتند که خوشت آمد ما این یک تومان بنزین را 3 تومان کردیم و 2 تومان را به افراد 60 سال به بالا در روستا میدهیم؟ گفتم آره از آرزوهام بود اما پدیده تورمش دنبالش هست. خندید و گفت از دست غرضی نجاتمون بده.
در اقتصاد آقای احمدینژاد به رای خودش عمل کرد. این کارهایی که کردند مثل روز روشن بود. یعنی یک دفعه 45 هزار میلیارد تومان به بنگاهها داد. زمان اعلام این خبر، سکه 92 هزار تومان بود. همینطور که پولها را تزریق کردند، در کمتر از یک ماه سکه 160 هزار تومان شد. خیلی به مجموعهشان گفتم که وقتی پول نقد تزریق میکنید و در قبالش کالا و اشتغال نیست، تورم ایجاد میشود.
* تسنیم: به تیم اقتصادی دولت گفتید؟
- غرضی: دست آقای جهرمی وزیر کار بود. اینها جوان بودند و داشان میخواست دنیا را درست کنند. 45 هزار میلیارد تومان خیلی پول بود. ظرف مدت یک ماه به تمام فرمانداریها گفتند هر کس می خواهد بیاید پول بگیرد. 300 میلیون 300 میلیون به افراد میدادند و آنها نیز میرفتند زمین میخریدند.
در مسکن مهر هم همینطور شد. امروز وزیر اقتصاد گفته که 50 درصد تورم زیر سر مسکن مهر است. من این حرف را قبول دارم.
آقای رجایی آدم متعادلی بود. یعنی به من در مورد نفت میگفت نگران نباشید. درست میشود. به من نمیگفت فلانی را معاون بگذار.
من در 2 حوزهای که احمدینژاد را میشناسم، گفتم. در اقتصاد رجایی هیچ حرفی نمی زد ولی احمدینژاد همه را مثل انحلال شوراها، خودش تشخیص میداد. این قوانین 100 سال قدمت داشته ولی ایشان گفت قبول ندارم.
*گفتوگو از میثم حمزهلو و صادق امامی