در واقع نگاهی به اتفاقات رخ داده در اولین جلسه رسمی آغاز به کار شورای چهارم نشان میدهد نمیتوان هیچ تحلیل روشنی از فرآیند انتخاب شهردار داشت.
دیروز در حالی احمد مسجد جامعی با یک معیار میلیمتری از همتای پیشنهاد شده خود برای ریاست یعنی مهدی چمران عبور کرد که بسیاری از نگاهها تغییر گرایش ناگهانی یک عضو ورزشکار شورا را بی تاثیر نمیدانستند؛ عضوی که در تمام روزهای گذشته به ریاست چمران علاقهمند بوده و گویی ناگهان بر روی برگه انتخاب نام کوچک احمد را پسندیده است.
مثال ساده ای که بیانگر آن است که تا لحظهی نود گمانهزنی ها برای انتخاب شهردار ادامه خواهد داشت و باید دید در این بین از میان دکتر محمد باقر قالیباف و مهندس محسن هاشمی چه کسی می تواند عقاید رنگارنگ شورانشینان را به سوی خود جلب کند.
شورانشینانی که در اولین جلسه کاری خود کمی ناهماهنگ نشان داده و بر سر ساده ترین موضوعات حاشیهسازی می کردند.
حاشیه سازی که در نوع خود جالب بوده و بر این امر حکایت می کرد که برخی
نمایندگان مورد تائید مردم تهران هنوز به سادهترین حقوق شورایی خود آگاهی
نداشته و معلمی لازم است تا آنها را توجیه سازد.
نگرانی وقتی پر رنگ تر می شود که بدانیم همین آقایان خواننده و ورزشکار و
غیره قرار است بر اساس معیارهای حیاتی یک شهر سکانداری را برای پایتخت بزرگ
ایران برگزینند.
تهرانی که به عنوان تاثیر گذارترین شهر در ایران کوچکترین تحولات در آن با وسواس خاصی پیگیری شده و کافی است شهردار منتخب این شورا مجبور شود به نوعی از شرمندگی حامیان بهشتیاش درآید.
اما و اگرهایی که اگرچه امیدواریم به واقعیت نپیوندد اما هوای گرم تابستانی موجود در شورا چیز دیگری میگفت.
در حالی انتخاب رسمی شهردار به هفته آینده موکول شده است که گپ و گفتی با حامیان دو طرف مایل به شهردار بودن نشان می دهد هر دو گزینه از امید بسیاری برخوردارند و دیدن نام گزینههای مشترک از حامیان شورایی آن دو فرد، بیانگر این واقعیت است که هنوز چانه زنی ها از روایت معتبری خبر نمی دهند.