صراط: علی مطهری به توجیه و تأویل مواضع تحریکآمیز سرپرست وزارت علوم در فتنه
سال 1388 پرداخت.عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در جمع خبرنگاران با القای اینکه
دعوا بر سر توفیقی دعوای «اصولگرا» و «اصلاحطلب» است، درباره سخنان
تحریکآمیز توفیقی در دانشگاه گفت: حرفهای آقای توفیقی قبل از اعلام نظر
شورای نگهبان بوده و هر کسی حق اعتراض دارد حتی هر کسی حق دارد اعلام کند
تقلب شده و معتقد باشد که تقلب شده ولی بعد از اعلام نظر شورای نگهبان دیگر
به اعتراض خودش ادامه ندهد؛ ما چنین کسی را فتنهگر نمیدانیم، آقای
توفیقی هم همینطور است، ممکن است ایشان واقعا معتقد بوده که تقلب شده
همانطور که آن روزها خیلی از افراد حتی بسیاری از اصولگراها هم هنوز آن
موقع فکر میکردند و معتقد بودند که تقلب شده است.
وی افزود: حرف آقای توفیقی در آن روزها که 26 خرداد بوده حرف عجیبی نبوده است و گناهی هم نیست که کسی حتی الان هم معتقد باشد در انتخابات 88 تقلب شده و به این معنی نیست که او ضد انقلاب و یا ضد ولایت فقیه است. زیرا نظر افراد را نمیشود عوض کرد، بحث درباره التزام عملی است اگر بعد از اعلام نظر شورای نگهبان کسی همچنان به اعتراضات خیابانی خودش ادامه دهد به او میگوییم فتنهگر.
درباره این اظهارات، سزاوار یادآوری است که:
1- آقای توفیقی در سخنرانی کذایی درصدد آرام کردن جمع نبوده بلکه با تحریک احساسات حاضران، ادعا میکرده در انتخابات تقلب شده و رأی موسوی را به نام کس دیگری خواندهاند، بیآن که کوچکترین سندی در آن سخنرانی یا پس از آن ارائه کند. بنابراین توفیقی با این اقدام خود هم دروغ گفته و هم تهمت بزرگی را به نظام وارد کرده است. ایراد اتهام بدون سند ولو به افراد ظلم و جرم است چه رسد به اینکه علیه نظام جمهوری اسلامی باشد. چنین اقدامی نه تنها «حق» -آنگونه که آقای مطهری ادعا میکند- نیست بلکه یک عمل مجرمانه است.
2- کسانی چون سعید حجاریان، محمدعلی ابطحی، محمد خاتمی، موسویخوئینیها، تاجیک و... در خلوت یا جلوت بر دروغ بودن ادعای تقلب اذعان کردهاند و با این وصف سکوت 4 ساله آقای توفیقی درباره دروغ بزرگی که گفته و سهمی که در پدید آوردن فتنه ایفا کرده، نشانه جنایت و ستمی دیگر است. در واقع سوال این است که با فرض جوزدگی آقای توفیقی، چرا وقتی سران جریان اصلاحات نیز اذعان کردند تقلب دروغ بوده، حاضر به جبران جفای بزرگ خود نشده است؟!
3- آقای مطهری مدعی است حتی اگر کسی الان هم معتقد به وقوع تقلب باشد، ضد انقلاب نیست. اولا؛ داشتن یک فهم (ولو غلط) با اقدام عملی ساختارشکنانه و آشوبافکنانه کاملا جداست. ثانیا؛ امیر مومنان(ع) در پاسخ طلحه و زبیر که مدعی بودند بیعتشان با حضرت از روی اکراه بوده و نه اختیار، فرمودند آنها یا باید به بیعت علنی خود وفادار بمانند و یا اینکه برای آنچه ادعا میکنند و در سینهشان پنهان است، دلیل بیاورند. یا باید برای ادعای تقلب- آن هم در حد 11 میلیون رأی!- سند ارائه کرد و یا اینکه عذر تقصیر آورد و اذعان کرد که موضعگیری گذشته فاقد کمترین مبنا بوده است.
4- فهم این نکته سخت نیست که اعتماد و وفاداری به حاکمیت، حداقل شرط حضور در سطح مدیریتی آن است و فردی که نظام اسلامی را -با بیتقوایی تمام- متهم به خیانت در آراء مردم کرده، طبعا و قطعا فاقد کمترین صلاحیت مدیریتی است. با این وصف حضور فعلی آقای توفیقی بر مسند وزارت علوم، عملی نامشروع و تصرف غیرقانونی است.
5- و بالاخره این سوال همیشگی باقی است که برای آقای مطهری اصل نظام جمهوری اسلامی که شهدای والا مقامی نظیر استاد شهید مرتضی مطهری(ره) جان عزیز خود را در راه آن فدا کردند، مهمتر است یا همراهی با یک ائتلاف آلوده به انواع خیانت؟! آیا غیر از این است که کار فتنهگران در آشوبهای خیابانی به حذف نام مبارک جمهوری اسلامی کشید؟!
وی افزود: حرف آقای توفیقی در آن روزها که 26 خرداد بوده حرف عجیبی نبوده است و گناهی هم نیست که کسی حتی الان هم معتقد باشد در انتخابات 88 تقلب شده و به این معنی نیست که او ضد انقلاب و یا ضد ولایت فقیه است. زیرا نظر افراد را نمیشود عوض کرد، بحث درباره التزام عملی است اگر بعد از اعلام نظر شورای نگهبان کسی همچنان به اعتراضات خیابانی خودش ادامه دهد به او میگوییم فتنهگر.
درباره این اظهارات، سزاوار یادآوری است که:
1- آقای توفیقی در سخنرانی کذایی درصدد آرام کردن جمع نبوده بلکه با تحریک احساسات حاضران، ادعا میکرده در انتخابات تقلب شده و رأی موسوی را به نام کس دیگری خواندهاند، بیآن که کوچکترین سندی در آن سخنرانی یا پس از آن ارائه کند. بنابراین توفیقی با این اقدام خود هم دروغ گفته و هم تهمت بزرگی را به نظام وارد کرده است. ایراد اتهام بدون سند ولو به افراد ظلم و جرم است چه رسد به اینکه علیه نظام جمهوری اسلامی باشد. چنین اقدامی نه تنها «حق» -آنگونه که آقای مطهری ادعا میکند- نیست بلکه یک عمل مجرمانه است.
2- کسانی چون سعید حجاریان، محمدعلی ابطحی، محمد خاتمی، موسویخوئینیها، تاجیک و... در خلوت یا جلوت بر دروغ بودن ادعای تقلب اذعان کردهاند و با این وصف سکوت 4 ساله آقای توفیقی درباره دروغ بزرگی که گفته و سهمی که در پدید آوردن فتنه ایفا کرده، نشانه جنایت و ستمی دیگر است. در واقع سوال این است که با فرض جوزدگی آقای توفیقی، چرا وقتی سران جریان اصلاحات نیز اذعان کردند تقلب دروغ بوده، حاضر به جبران جفای بزرگ خود نشده است؟!
3- آقای مطهری مدعی است حتی اگر کسی الان هم معتقد به وقوع تقلب باشد، ضد انقلاب نیست. اولا؛ داشتن یک فهم (ولو غلط) با اقدام عملی ساختارشکنانه و آشوبافکنانه کاملا جداست. ثانیا؛ امیر مومنان(ع) در پاسخ طلحه و زبیر که مدعی بودند بیعتشان با حضرت از روی اکراه بوده و نه اختیار، فرمودند آنها یا باید به بیعت علنی خود وفادار بمانند و یا اینکه برای آنچه ادعا میکنند و در سینهشان پنهان است، دلیل بیاورند. یا باید برای ادعای تقلب- آن هم در حد 11 میلیون رأی!- سند ارائه کرد و یا اینکه عذر تقصیر آورد و اذعان کرد که موضعگیری گذشته فاقد کمترین مبنا بوده است.
4- فهم این نکته سخت نیست که اعتماد و وفاداری به حاکمیت، حداقل شرط حضور در سطح مدیریتی آن است و فردی که نظام اسلامی را -با بیتقوایی تمام- متهم به خیانت در آراء مردم کرده، طبعا و قطعا فاقد کمترین صلاحیت مدیریتی است. با این وصف حضور فعلی آقای توفیقی بر مسند وزارت علوم، عملی نامشروع و تصرف غیرقانونی است.
5- و بالاخره این سوال همیشگی باقی است که برای آقای مطهری اصل نظام جمهوری اسلامی که شهدای والا مقامی نظیر استاد شهید مرتضی مطهری(ره) جان عزیز خود را در راه آن فدا کردند، مهمتر است یا همراهی با یک ائتلاف آلوده به انواع خیانت؟! آیا غیر از این است که کار فتنهگران در آشوبهای خیابانی به حذف نام مبارک جمهوری اسلامی کشید؟!