نکته قابل توجه این است که از بررسی پاره ای از متون و منابع نگارش یافته در باب «حجّ»، چنین برمی آید که بُعد اخلاقی این فریضه والای آسمانی، بیش از دیگر ابعادش مورد غفلت و بی توجّهی محققان و نویسندگان قرار گرفته است; در حالی که به یقین، توجّه به جنبه های اخلاقی این سفر الهی و معنوی، موجب پُربار شدن معنویات برآمده از آن خواهد شد.
بررسی سنّت گفتاری و رفتاری پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)در زمینه «حجّ»، حکایت از آن دارد که آن بزرگوار، ضمن اهمیت دادن به بُعد فقهی «حجّ» و کوشش فراوان در جهت آموزش مناسک آن به مسلمانان،(3)از توجه دادن آنان به دیگر ابعاد حج، بهویژه بُعد اخلاقی آن، دریغ نورزید.
آن حضرت، از سویی در طول این سفر ـ همچون دیگر لحظات زندگیش ـ خود عامل به فضایل اخلاقی بوده و از دیگر سوی، با لحاظ فرصت های مناسب، بارها از سالکان این سفر معنوی خواست تا به اصول و فضایل اخلاقی پایبند باشند و از هر چیزی که از رذایل اخلاقی محسوب می گردد، پرهیز نمایند; تنها در خطبه ای که در جریان «حَجّة الوداع» در صحرای عرفات ایراد نمود، رعایت امور اخلاقی ذیل را به مسلمانان توصیه کرد:(4)
* اخلاص در عمل و پرهیز از ریا.
* حفظ و ادای امانت.
* پرهیز از سنت های جاهلی (مانند تعصّب های نابه جا، اعمال بغض و کینه توزی و...).
* نادیده گرفتن برتری های کاذب نژادی و قبیله ای.
* برخورد شایسته با زیردستان و رعایت حقوق آنان (بهویژه بانوان).
* حفظ وحدت، اخوّت و همدلی مؤمنان با یکدیگر.
* دوری جستن از خیانت به دیگران و غیبت و...(5)
اکنون ما، در این نوشتار کوتاه، تنها پاره ای از توصیه ها و کارکردهای اخلاقی پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) در سفر معنوی حج را به بحث و بررسی گذاشته ایم، به امید آن که توانسته باشیم ره توشه ای را برای راهیان کوی دوست فراهم آوریم; إن شاءالله
1 ـ اخلاص (= پرهیز از ریا)
از برترین مصادیق فضایل اخلاقی، خصلت والای «اخلاص» است. در اهمیت اخلاص همین بس که معیار و ملاک عبادی بودن افعال بندگان قلمداد گردیده است.
علی(علیه السلام) فرمود: «الإخلاص ملاک العبادة»;(6) «اخلاص، معیار و ملاک عبادت است».
به سخن دیگر; قبولی هر عمل قربی بندگان الهی، مشروط به برخورداری آن، از خصلت زیبای «اخلاص» است.
پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «إذا عملت عملاً فاعمل لله خالصاً لأنّه لا یقبل من عباده الأعمال إلاّ ما کان خالصاً»;(7) «هرگاه کاری کردی، آن را تنها برای خدا انجام ده; زیرا او، تنها اعمال خالص بندگانش را می پذیرد.»
بی تردید، فریضه ارزشمندِ حج، از این قاعده مستثنی نیست; بلکه می توان گفت: وابستگی آن
به اخلاص، امری اجتناب ناپذیر است; زیرا هدف غایی در این سفر، راه یافتن به محضر پروردگار و مشاهده جمال محبوب است.
امام سجّاد(علیه السلام)، به وقت ملاقات با «شبلی»(8) از وی پرسید: «فَحِینَ وَصَلْتَ مَکَّةَ نَوَیْتَ بِقَلْبِکَ أَنَّکَ قَصَدْتَ اللَّهَ؟ قَالَ: لاَ، قَالَ(علیه السلام) : فَمَا دَخَلْتَ الْحَرَمَ وَ لاَ رَأَیْتَ الْکَعْبَةَ وَ لاَ صَلَّیْتَ.
ثُمَّ قَالَ: طُفْتَ بِالْبَیْتِ وَ مَسِسْتَ الاَْرْکَانَ وَ سَعَیْتَ؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَ(علیه السلام) : فَحِینَ سَعَیْتَ، نَوَیْتَ أَنَّکَ هَرَبْتَ إِلَی اللَّهِ»;(9)
«آن گاه که به مکه رسیدی با قلب خود نیّت خدا را داشتی؟... آیا وقتی به سعی پرداختی، بر آن بودی که به سوی خدا بگریزی؟»
امام خمینی(قدس سره) نیز ـ با الهام از این گونه گفتار ائمّه(علیهم السلام) ـ فرمود:
«لبیک های مکرر از کسانی حقیقت دارد که ندای حق را به گوش جان شنیده و به دعوت الله تعالی به اسم جامع(10) جواب می دهند. مسأله، مسأله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب. گویی گوینده از خود در این محضر بی خود شده و جواب دعوت را تکرار می کند. و دنباله آن سلب شریک به معنای مطلق(11) آن می نماید، که اهل الله می دانند، نه شریک در الوهیت فقط ...»(12)
در گفتار دیگری فرمود:
«مهم آن است که حاج بداند که کجا می رود و دعوت کی را اجابت می کند و میهمان کیست، و آداب این میهمانی چیست; و بداند هر خودخواهی و خودبینی با خداخواهی مخالف است و با هجرت الی الله مباین و موجب نقص معنویت حج است.»(13)
به یقین، دست یابی و حضور در چنین جایگاهی، بدون اخلاص ممکن نخواهد بود. مرحوم آیت الله میرزا مهدی الهی قمشه ای(14) در این راستا این گونه سروده است:
ای دل اگر عزم دیار یار داری *** قصد حجاز و کعبه و دیدار داری
شوق شهود حضرت دلدار داری *** اوّل ز دل نفس سوی الله پاک گردان(15)
استاد فرزانه، آیة الله جوادی آملی نیز فرمود:
«تجلّی این خلوص در برخی از عبادات نمایان تر و طرد شرک در برخی دیگر قوی تر و آشکارتر است. از جمله این عبادات، حج می باشد; زیرا توحید در آن تجسّم می یابد و از آغاز تا انجام نمونه ای است برای توحید و طرد شرک... از مولای ما امام صادق(علیه السلام) در دعای سفر حج، روایت شده است، پس از ادای کلمات فرج فرمود: بِسْمِ اللَّهِ خَرَجْتُ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ... فَإِنَّمَا أَنَا عَبْدُکَ وَ بِکَ وَ لَکَ.»(16)
سپس فرمود:
«کسی که آگاه است و به زبان دعا احاطه دارد، تفاوت میان فرمایش آن حضرت که فرمود: «فَإِنَّمَا أَنَا عَبْدُکَ وَ بِکَ وَ لَکَ» را با دیگر ادعیه و اوراد، به خوبی درمی یابد. چون مهم در این جا ذات خدای تعالی است و لقای اوست، نه اسمی از اسمای حُسنای حضرتش.
حج، سیر به سوی خدا و رفتن برای دیدار او و تعالی است برای نزدیکی به آن، که در علوّ و والایی نزدیک و در نزدیکی اش بس والا و بالا است و تکامل به جوار کسی است که از رگ گردن به ما نزدیک تر است و بنده جز با توحید دایم و ناب و طرد شرک جلی و خفی به مولایش تقرّب نمی جوید.»(17)
ناگفته نماند: کسب «اخلاص» به وقت انجام اعمال عبادی ـ به خصوص فریضه حج ـ و حفظ آن از آلوده شدن به ریا و خودنمایی، کاری بس سخت و دشوار است. امیرمؤمنان(علیه السلام)می فرماید: «تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ تَخْلِیصُ النِّیَّةِ عَنِ الْفَسَادِ أَشَدُّ عَلَی الْعَامِلِینَ مِنْ طُولِ الْجِهَادِ»;(18) «خالص ساختن عمل سخت تر از خود عمل است و پاک کردن نیت از فساد و ناخالصی برای عمل کنندگان از جهادِ طولانی دشوارتر است.»
البته دشواری کسب اخلاص در سفر حج و دیگر اعمال عبادی موجب نمی شود که ما در پی تحصیل آن نباشیم، بلکه می بایست با تلاشی مضاعف در این راستا حرکت کنیم و پس از شناسایی آفت ها به مقابله جدّی با آن ها برخیزیم; زیرا همان گونه که پیشتر اشاره شد، اعمال غیر مخلصانه مورد قبول درگاه خداوند قرار نخواهد گرفت.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «قَالَ اللَّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ أَنَا خَیْرُ شَرِیک، مَنْ أَشْرَکَ مَعِی غَیْرِی فِی عَمَل عَمِلَهُ لَمْ أَقْبَلْهُ»;(19) «خداوند متعال فرموده است: من بهترین شریک هستم، هرکس در عمل خود برای من شریک بیاورد، هرگز آن را نمی پذیرم... .»
پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) ، افزون بر توصیه حج گزاران به کسب اخلاص و دوری از ریا و خودنمایی، خود نیز در پی تحصیل این خصلت نیکو بود و مأموریت یافت که به مردم اعلام کند: «إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ»;(20) «من مأمور شده ام که خدا را بپرستم و برای او دین را خالص گردانم.»
لبیک های مکرر از کسانی حقیقت دارد که ندای حق را به گوش جان شنیده و به دعوت الله تعالی به اسم جامع جواب می دهند. مسأله، مسأله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب
انس بن مالک می گوید: «پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) ، پس از تهیه ابزار و وسایل مورد نیاز و تهیه حوله ای که قیمت آن چهار درهم یا کمتر از آن بوده، آماده حرکت برای سفر حج شد; در آن هنگام روبه درگاه خداوند نموده، چنین گفت:
«اللّهُمّ حَجَّةً لاَ رِیَاءَ فِیهَا وَ لاَ سُمْعَةَ»...»;(21) «خدایا! حجّی را انجام می دهم که از خودنمایی و کسب عنوان و اعتبار دور است.» متأسفانه، هرچه بر عمر حج و تاریخ اسلام می گذرد، شاهد دور شدن و فاصله گرفتن جمع زیادی از حج گزاران از این سیره نبوی می شویم; این است که می بینیم پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) با علم و آگاهی دقیق از نیت و باطن این گروه از راهیان به دیار کعبه و حرم، فرمود:
«یَأْتِی عَلَی النّاسِ زَمانٌ یُحِجّ أَغْنِیَاءِ أُمَّتِی لِلنُّزْهَةِ، أَوْسَاطُهَا لِلتِّجَارَةِ، فُقَرَاؤُهُمْ لِلرِّیَاءِ وَ السُّمْعَةِ».(22)
«زمانی می رسد که ثروتمندان امّت من برای تفریح به حج می روند، و مردم عادی برای تجارت، و قاریان آن ها برای خودنمایی و کسب عنوان و اعتبار، و فقرای امت من برای تکدّی و گدایی به حج مشرف می شوند».
سلمان فارسی از شنیدن این جملات تعجب می کرد، ولی هر جمله ای که سبب تعجّب وی می شد، پیامبر(صلی الله علیه وآله) می فرمود: «سوگند به خدایی که جان من در دست اوست، این حوادث در آینده واقع خواهد شد.»(23)
امام صادق(علیه السلام) نیز در این باره فرمود:
«الْحَجُّ حَجَّانِ، حَجٌّ لِلَّهِ وَ حَجٌّ لِلنَّاسِ، فَمَنْ حَجَّ لِلَّهِ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَی اللَّهِ الْجَنَّةَ وَ مَنْ حَجَّ لِلنَّاسِ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَی النَّاسِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
«حج دو گونه است; برای خدا و برای مردم، هرکه برای خدا حج کند، پاداش او بهشت است و هرکه برای مردم به حج رود، در قیامت پاداش خود را باید از مردم بگیرد. (کنایه از این که پاداشی نصیب وی نخواهد شد.»
در هر حال، اگر با انجام حج، دنبال ثواب و پاداش الهی و طالب غفران و آمرزش پروردگار کریم هستیم، باید اخلاص را سرلوحه کار خویش قرار دهیم. امام سجّاد(علیه السلام) در این باره می فرماید:
«مَنْ حَجَّ یُرِیدُ بِهِ وَجْهَ اللَّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لاَیُرِیدُ بِهِ رِیَاءً وَ لاَ سُمْعَةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الْبَتَّةَ».
«کسی که در حج، هدفی جز خدا نداشته باشد و در فکر دیدن و شنیدن و ستایش مردم نباشد، حتماً خداوند او را می بخشد.»
شایسته است برای دستیابی به خوی شایسته اخلاص، رو به درگاه خدا آوریم و بگوییم:
«اللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِی مِنَ الشِّرْکِ، وَ عَمَلِی مِنَ الرِّیَاءِ وَ لِسَانِی مِنَ الْکَذِبِ وَ وَ عَیْنِی مِنَ الْخِیَانَةِ».
«خدایا! قلبم را از توجه و تکیه بر غیر خودت، و عملم را از ریا، و زبانم را از دروغ و چشمم را از نگاه های ناپاک و خیانت بار حفظ فرما!»
ادامه دارد...
پی نوشت ها
1 . تنها در «کتابنامه حج»، تألیف شیخ محمد حسن بکائی (چاپ اول، زمستان 1374ش) از 1355 کتاب مربوطه یاد شده است.
2 . مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی، در کتاب «الذریعة إلی تصانیف الشّیعة» ج6، صص 254 ـ 249 از چهل و سه کتاب نگارش یافته در باب احکام، آداب و اعمال حج یاد می کند و در ج22 همین کتاب، صص276 ـ 253 نیز یکصد و شصت و هفت جلد مناسک حج از علما و فقهاء را نام برده است. البته در سایر مجلّدات هم، کتاب های دیگری را ثبت کرده است. (مراجعه شود به: ج22، ص274)
3 . محمدی ری شهری، محمد، «الحجّ والعمرة فی الکتاب والسنّة»، صص223 ـ 221 ; شماره 679 و 681 ـ 683، چاپ چهارم، 1384ش، دارالحدیث للطّباعة والنشر، قم.
4. متن این خطبه، در کتاب «حج الأنبیاء والأئمه»، حیدر خزرجی، صص145 ـ 138 (چاپ اول، محرم 1416ق. نشر مشعر، از منابع حدیثی گوناگون شیعه و اهل سنت نقل گردیده است.
5 . آیة الله جوادی آملی، در کتاب «جرعه ای از بیکران زمزم» (ترجمه و تحقیق علی حجّتی کرمانی)، چاپ اول، 1371، صص177 ـ 171 به شرح ده نکته مهم برگرفته از این خطبه پرداخته است.
6 . مدیرشانه چی، کاظم، الحِکم من کلام أمیرالمؤمنین(علیه السلام) ، ج1، ص71، ش608، چاپ اول، 1417ق. بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد.
7 . مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج74، ص103، چاپ دوم، 1403ق. مؤسسة الوفاء، بیروت، لبنان.
8. جهت توضیح بیشتر مراجعه شود به: جوادی آملی، عبدالله، صهبای حج، ص344، چاپ سوم، خرداد 1381، نشر اسراء، قم ; محمدی ری شهری، محمد، الحج والعمرة فی الکتاب والسنة، ص240، چاپ چهارم، 1384، دارالحدیث للطباعة والنشر، قم.
9. محمدی ری شهری، محمد، الحج والعمرة فی الکتاب والسنة، ص237، چاپ چهارم، 1384، دارالحدیث للطباعة والنشر، قم.
10 . اسم جامع الهی، «الله» است که در تلبیه (لبیک گفتن حاجیان) مکرر بر زبان جاری می شود.
11 . همان گونه که توحید بر سه قسم است: توحید ذاتی، توحید صفاتی و توحید افعالی. در قبال هر یک از آن ها شرک قرار دارد یعنی: شرک ذاتی، شرک صفاتی و شرک افعالی و منظور از شرک به معنای مطلق آن، هر سه قسم شرک است.
12 . موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج19، ص42
13. همان، ص199
14. علامه حسن زاده آملی، در توصیف مرحوم الهی قمشه ای چنین گفته است: مرحوم استاد الهی قمشه ای یکی از نوادر روزگار بود به ارتحال خود دل اهل الله را سوگوار کرد... الهی سحری بود، الهی شب با ستارگان گفتگو داشت، الهی را مناجات های آتش سوز است، الهی گریه ها داشت، الهی عالم ربانی بود الهی اهل ایقان بود، الهی مفسّر قرآن بود، الهی سوز و گداز داشت، الهی راز و نیاز داشت، الهی مراقب بود، الهی عارف بود، الهی عارف بود، الهی عاشق بود، الهی مهربان بود و حسن زاده را آرام جان بود، الهی محبّ خالص پیغمبر و آل پیغمبر بود، الهی صاحب تألیفات بود، الهی نغمه حسینی بسرود، الهی تربیت شده آقابزرگ حکیم و عارف یزدی بود، الهی الهی بود (نامه ها بر نامه ها، صص109 و 110، چاپ اول، 1373ش، انتشارات قیام، قم)
15. رهبر، محمدتقی، اخلاق و آداب در حج و زیارت، ص29، چاپ اول، پاییز 1377، نشر مشعر، تهران.
16 . حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج8 ، ص279، چاپ دوم، 1386ق. مکتبة الإسلامیة، تهران.
17 . جوادی آملی، عبدالله، جرعه ای از بیکران زمزم (ترجمه و تحقیق علی حجتی کرمانی)، ص98 و ص99، چاپ اول، 1371ش
18 . مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج74، ص284، چاپ دوم، 1403ق. مؤسسة الوفاء، بیروت، لبنان.
19 . محمدی ری شهری، محمد، منتخب میزان الحکمة، ج1، ص320، ش1883، ترجمه حمیدرضا شیخی، چاپ سوم، 1383، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم
20 . زمر : 11
21 . ری شهری، محمد، الحجّ والعمرة فی الکتاب والسنّة، ص220، چاپ چهارم، 1384ق. دارالحدیث للطّباعة والنشر، قم.
22 . همان.
23 . قرائتی، محسن، حج، صص37 و 38، چاپ 1365، دفتر انتشارات اسلامی قم (به نقل از تفسیر المیزان، ج5 ، ص43