«جابز» فقید، زمانی در مراسم فارغالتحصیلان دانشگاه استنفورد گفت: شما نمیتوانید رابطه نقاط و اتفاقات را با پیشبینی آینده درک کنید. تنها با نگاه کردن به گذشته، میتوانید نقاط را بههم وصل کنید. باید اطمینان داشته باشید که این نقاط بهنحوی در زندگی شما به هم متصل خواهند شد. شما باید به چیزی باور داشته باشید. چراکه باور به اینکه نقاط به نحوی زندگی آینده شما را میسازند، این اطمینان را به شما میدهد که مسیر قلبی خود را دنبال کنید. حتی اگر آن مسیر شما را از خانه گرم و نرمی که در آن هستید، خارج کند و این تمام چیزی است که تفاوتها را ایجاد میکند.
دنیای گوشی هوشمند، تبلتها و بسیاری تکنولوژیهایی که شاید خیلی هم ضروری نباشند، مدیون دیدگاه متفاوت او هستند. بسیاری از این تکنولوژیها، پیش از «استیو جابز» هم وجود داشت اما کاری که «جابز» انجام داد، ارایه آنها در فرمی مشتریپسند بود.
واقعیت آن است که تفاوت عمیقی میان تعاریف امروزی ملزومات سبک زندگی دیجیتالی با نیازهای واقعی تکنولوژیهای کامپیوتری داریم. مثلا در دنیای کامپیوتر، مثل معروفی داریم که نیازها، همیشه یک گام از توان ما جلوترند، برای همین هم هست که فناوری زیرساختهای اینترنتی همیشه از نیاز جهانی عقبترند، شکافی که با گذشت هرسال، عریضتر نیز میشود. مسیر سختگیرانه و شاید خودخواهانهای که «جابز» با اپل پیشنهاد میکرد، هیچ ارتباطی با پر کردن ایندست شکافها نداشت و به همینخاطر هم او هیچگاه شخصیت محبوبی در دنیای متخصصان کامپیوتر بهشمار نمیرفت. در مقابل به نوع دیگری از پیشرفت اعتقاد داشت.
دیدگاهی قاعدهمند مبتنی بر ایجاد سبک زندگی دیجیتالی که اینروزها اوج آن را در قالب اکوسیستمهایی مثل ویندوز و اندروید و آی او اس (ios) ، مشاهده میکنیم؛ اکوسیستمی مرکب از تمام دستگاههای دیجیتالی که در فرمی یکپارچه، همه ابعاد زندگی فردی ما را اداره میکنند، تفکری که تصویری از آینده دنیای فناوری را به ما گوشزد میکند.
در نهایت میشود گفت که «استیو جابز» یک آیندهنگر بود، یکی از آنهایی که جرات میکنند تا برای رسیدن به رویاهایشان، ریسک کنند حتی اگر این ریسک به قیمت زندگی آنها تمام شود. این موضوع شاید مهمترین وجه تمایز او با دیگر غولهای دنیای دیجیتال بهشمار میرفت.