صراط: سایت طنین یاس، نخستین جشنواره انتخاب آثار موسیقی کودک با بیش از 65 اثر شروع فعالیت کرد که روز گذشته در اجرای این موسیقی ها تصاویری دیده شد که تا بحال در حوزه کودک و نوجوان در جمهوری اسلامی سابقه نداشته است. جشنواره ای که اگر چه به نام کودک بود اما به کام رقاصان باله تمام شد! در این جشنواره که نام موسیقی کودک را یدک میکشید، گروهی از دختران به اجرای رقص باله پرداختند، حرکات موزون این گروه از دخترکان بزک کرده که با مهارت خاص اجرا می شد نشان دهنده برنامه ریزی و تمریانات خوب! هنرمندان (شما بخوانید رقاصان) آن بود.
حضور نوجوانان نوازنده که با پوشش نامناسب هنرنمایی می کردند، از دیگر جلوههای این جشنواره بود. غرب زدگی در نوع پوشش و حرکات دختران این برنامه چنان بارز بود که نمی توان هیچ ابراز نظری در مورد نوع لباس رقاصان آن داشت. لباس های بدن نمای نازک که نه تنها پوششی برای محافظت آنها از دیدگان نامحرم نبود، بلکه خود به نوعی پیچ و خم بدن آنها را نمایان کرده و بر ز یبایی حرکات موزون عضلات آنها می افزود!
آرایش های زننده و غلیظ مزید بر این علت شده بود. طرز آرایش دختران به گونه ای انجام شده بود که با نوع لباس آنها مطابقت داشته و رقص نور بر جلوه گری آنها می افزود.
در این جشنواره که رقص و حرکات موزون آن را از چنگال موسیقی خارج و تحت شعاع قرار داده بود؛ گویی خودمان، خنجری بر پهلوی فرهنگ و اندیشه های ایرانی – اسلامی، کرامت دختران، شخصیت کودک و کودک واره هایی فرو کردیم که از قلاف سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج شده بود.
سازمانی که ذات وجودش بر حفظ و اشاعه و ارتقاء فرهنگ ناب ایرانی - اسلامی در کشور پایه ریزی شده است.
از این اتفاق نباید ساده گذشت، اجرای اینگونه برنامه ها که بویی از فرهنگ اسلامی و ایرانی نبرده اند، می تواند فتح البابی نامبارک برای شروع گسترده تر این قسم از حرکات غیرفرهنگی در مناسبت های خاص باشد.
به قولی سالی که نکوست از بهارش پیداست. می توان تصورکرد که در جشنواره های فجر شاهد چه برنامه هایی هستیم.
نکته قابل توجه این است که اجرای این دست برنامه ها با چنین شکل و شمایلی نه تنها هویت هنر ایرانی را مترقی شده بر پایه های اسلام نشان نمی دهد، بلکه با زبان جلف بی حیایی و غربزدگی چنان سیلی ناجوانمردانه ای بر صورت هنر می نوازد که جای هیچ جبرانی برایش باقی نمی ماند.
هفته کودک و روز موسیقی که مختص کودکان مسلمان ایرانی است در مهد تمدن اسلامی نباید فرصتی برای عرض اندام فرهنگ های وارداتی و حرکات دون شخصیت زن مسلمان ایرانی باشد.
دست اندرکاران این برنامه چنان در اجرای درست آن با موازین اسلامی ناتوان عمل کرده و کوتاهی کردند که سطح توقع جامعه را به اندازه ای پایی آوردند که دیگر کسی محتوا و پیام را به نقد ننشینند! بکله از منظر ظاهری فقط به آنها گوش زد کنند: « در مملکت اسلامی حضور و پایکوبی زنان در برنامه ای ملی با لباس های بسیار نامناسب و آرایش های خارج از عرف - که جای هیچ توجیهی ندارد - نه تنها قابل اغماض نیست ؛ بلکه قابل پیگیری است.»
این تعارض بین خواسته های نظام اسلامی و عملکرد برخی از دستگاه های دولت در نهادینه کردن مسائل مهمی چون عفاف و حجاب چه بلایی سر کودکان ما می آورد. کودکانی که اکنون آموزش آنها نه از طریق همایش ها است بکله دروازه چشم و حافظه شان برای نوع تفکر آینده مهم ترین ابزار آموزش است.
چگونه می توان از کودکی که برایش اینگونه جشن گرفته شده در جامعه توقع داشت که بر موازین اخلاقی و اسلامی چون حجاب و عفاف را پایبند باشد. او از چه کسی بیاموزد که با هنرهای مختلف مزین شده با آداب و شرع اسلامی می توان سربلند و شاد زیست.
اگر چه این امر پر واضح است که مسئولین فرهنگی و مخصوصا وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول 30 سال گذشته متاسفانه عملکرد خوبی نداشته اند اما این باعث نمی شود که در وزارتخانه تحت امر آنها اموری اتفاق بیافتد که با هنجارهای یک کشور اسلامی ناسازگاری محض داشته باشد..
سوال این جاست که آیا برای این برنامه علاوه بر برنامه ریزی، تعقل و تفکر هم شده است؟ آیا مجریان و برگزار کنندگان آن که قطعا با احکام اسلام آشنا هستند! می دانند که حکم رقصیدن زن در مقابل چشمان نامحرم چیست؟ آیا می دانند رقص بطور کلی در اسلام چه حکمی دارد؟ آیا با خود فکر کرده اند که چهره های بزک کرده دختران در قاب دوربین عکاسان چه انعکاسی منفی می تواند داشته باشد.
اگر این کار از روی تعمد است که جای بخشش باقی نمی ماند و اگر از روی غفلت باید به انتخاب دقیق مسئولین آفرین گفت!
چه کسی می تواند پاسخ گوی جامعه باشد برای لباس نازک و تن نمای زن جوانی که اندامش را به جدید ترین نوع تن نمایی به معرض نمایش ملی گذاشته است؟ بعد از رقص های مثلا توجیه شده سنتی دختران چشممان به هنرنمایی اروپایی مسلک زنان مسلمان روشن.
خلاصه که می توان گفت : از دست اندرکاران و ناظران جشنواره موسیقی کودک، توقع بیشتر از این می رفت که این فرصت را تبدیل به تهدید نکنند و تهدید را عملی....
جنگ نرم دیگر در کانال های ماهواره ای یافت نمی شود بلکه ما آن را به خانه خود آورده و وای به حال فرهنگی که مدافعانش مهاجمان آن باشند و قعطعا برای این هجوم تقدیر و تشکر هم خواهند شد.
اهالی فرهنگ و رسانه منتظر پاسخگویی صریح و روشن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص این ناهنجاری و برخورد با خدشع دار کردن چهره تمدن ایرانی اسلامی هستند.