صراط: این حقیقتی است تلخ و انکارناپذیر که بهنظر میرسد در تصمیمگیریهای کلان کشور بهطورجدی مورد ملاحظه قرار نمیگیرد.
گواه این ادعا، گمانهزنیهایی است که هر سال برای تعیین میزان تعرفههای
پزشکی و درمانی انجام میشود اما در نهایت با افزایش میزان تعرفههای
درمانی و پزشکی، این مردم هستند که متضرر میشوند.
تجربه سالهای قبل نشان داده است که در نظام سلامت کشور همواره همه راهحلها و سازو کارها نه به نفع مردم که به زیان مردم تمام میشود و این درحالی است که مردم در وضعیت فعلی هم بیش از توان مالی خود برای هزینههای تشخیصی و درمانی از جیبشان میپردازند و دیگر تحمل بیش از این را ندارند. صرف اصلاح تعرفههای پزشکی هم دردی را دوا نمیکند.
زیرا سؤال اینجاست: آیا در سالهای اخیر که میزان تعرفههای پزشکی و درمانی هر سال افزایش یافت، پدیده زیرمیزی از بین رفت؟ آیا دیگر هیچ پزشکی تخلف نکرد؟ آیا همه پزشکان وقت کافی برای تشخیص و معاینه بیماری بیمار خود اختصاص دادند و براساس استانداردهای تعیین شده بیمار را معاینه کردند؟ آیا بیمارستانها بهطور شایسته و بایسته به امر خدماترسانی به مردم پرداختند؟ آیا به نسبت افزایش میزان تعرفههای درمانی، سیستم معیوب بیمه کشور، تقویت شد و به داد مردم رسید؟
آیا از بار 70درصدی هزینههای سنگین درمانی بردوش مردم کاسته شد؟ آیا سیستم بیمهای کشور، هزینههای اضافی بر دوش مردم را پوشش داد؟ آیا راضی و خشنود کردن جامعه پزشکان کشور باید به بهای نارضایتی مردم تمام شود؟ آیا اگر میزان تعرفههای درمانی غیرواقعی است باید برای واقعی کردن آن، جیب خالی مردم را نشانه گرفت؟
چرا اگر به گفته کارشناسان نظام سلامت کشور، میزان تعرفههای درمانی واقعی نیست، یکبار برای همیشه، راهکار اصولی و مناسبی برای این موضوع تکراری و همیشگی اندیشیده نمیشود که نه سیخ بسوزد و نه کباب؟ چرا اقدام اصولی و در خوری انجام نمیشود که در آن نفع همه ذی نفعها درنظر گرفته شود؟
با افزایش میزان تعرفههای درمانی و پزشکی، بیماران بیمارتر میشوند و مردم سالم نیز بیمار، چراکه به واقع در وضعیت فعلی آنقدر هزینههای درمانی زیاد است که نه آنکه بیمار است میتواند به درمان اصولی بپردازد و نه آنکه به ظاهر سالم است میتواند سلامت خود را با انجام معاینات دورهای و بموقع تضمین کند.باید برنامهریزان، سیاستگذاران و متولیان امر سلامت کشور، بهجای خرج کردن از جیب مردم، با همفکری و همگرایی، همدلانه تلاش کنند تا سهم سلامت از تولید ناخالص ملی افزایش یابد.
نظام درمانی در اغلب کشورهای پیشرفته بر سیستمهای حمایتی بناشده است. در چنین سیستمهایی کل هزینههای درمانی و بهداشتی مردم توسط دولت پرداخت میشود و در عوض مردم مالیات و حق بیمه میپردازند و اطمینان دارند که درصورت مواجهه با مشکلی درمانی، نظام بهداشت و درمان کشورشان از صفر تا صد هزینهها را تأمین و پرداخت میکند و بیمار به جز درد بیماری، درد دیگری ندارد.