صراط: روزنامه جمهوری اسلامی، نزدیک به هاشمی رفسنجانی، امروز یکشنبه 28/07/92 در سرمقاله خود نوشت: در روزهای اخیر، اعتراضات زیادی به بعضی منسوبین امام خمینی رضوانالله تعالی علیه به خاطر سخنانی که از آنها در رسانههای مکتوب یا مجازی منتشر شده، صورت گرفته است و هنوز هم ادامه دارد. اینکه آیا این اعتراضات درست است یا نه؟ مقوله مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد تا هم منسوبین با وظایف خود آشنا شوند و هم معترضان بدانند در چه چارچوبی میتوانند اعتراض کنند.
قبل از پاسخ دادن به این سؤال، لازم است به جایگاه امام خمینی اشارهای داشته باشیم تا بهتر بتوانیم مقوله مورد نظر را مورد بررسی قرار دهیم.
امام خمینی، از نوادر تاریخ است که به دلیل ویژگیهای کم نظیر توانست کارهای بزرگی انجام دهد و مسیر تاریخ را در یکی از حساسترین مقاطع تغییر دهد. اهمیت امام خمینی فقط به این نیست که انقلاب اسلامی را رهبری کرد و به پیروزی رساند و نظام جمهوری اسلامی را در ایران بنیان گذاشت. این کارهای بزرگ از نتایج شخصیت کم نظیر امام خمینی است که با تهذیب نفس، اخلاص، بیاعتنائی به مادیات، توجه عمیق به مبدأ و معاد، رسیدن به قله بلند عرفان و پایبندی تام و تمام به احکامالله شکل گرفته بود. با این ویژگیها بود که امام خمینی محبوب قلوب شد و توانست با دست خالی تمام قدرتهای جهانی مسلط بر ایران را وادار به عقب نشینی کند و رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را ساقط نماید و مردم ایران را از یوغ بردگی شاهان و زنجیرهای اسارت استبداد و استعمار آزاد سازد و به استقلال برساند.
این، فقط بخش کوچکی از کارکرد شخصیت بزرگ امام خمینی است. کار بزرگ تر، ایجاد تغییرات گسترده در نگاه انسانهای معاصر به تاریخ و مسیری است که باید برای زندگی انسانی در پیش بگیرند. امروز، هیچ نقطهای از جهان را نمیتوان پیدا کرد که تأثیری از افکار بلند امام خمینی در ابعاد انسانی، اسلامی و انقلابی در خود نداشته باشد. محافل علمی، فکری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در سرتاسر جهان با آرمانهای امام خمینی آشنا هستند و تحت تأثیر افکار ایشان قرار دارند. حتی مخالفان و دشمنان امام خمینی نیز در عین حال که در جبهه مقابل قرار دارند، برای وی احترام قائل هستند و او را یک انسان فوقالعاده میدانند.
نکته بسیار مهمی که باید مورد دقت قرار گیرد اینست که جاذبه امام خمینی به قدرت مادی و حکومتی مربوط نمیشد. امام، بر دلها حکومت میکرد و حکومت بر دلها به امور فوق مادی تکیه دارد. یکی از روشنترین نشانههای این واقعیت اینست که امام خمینی هم اکنون نیز که حدود ربع قرن از رحلت این عزیز دوران میگذرد همچنان بر قلبها حاکم است و حتی جاذبه بیشتری برای مردم دارد و روز به روز براین جاذبه افزوده میشود.
با چنین تصویری که از امام خمینی داریم، طبیعی است که جایگاه ایشان با سایر افراد متفاوت است. این جایگاه، الزاماتی دارد که یکی از آنها به منسوبین امام مربوط میشود؛ فرزندان؛ نوادگان، سایر بستگان و حتی دوستان و پیروان.
در روایات داریم که ائمه معصومین علیهم السلام به شیعیان توصیه و تأکید میفرمودند مواظب رفتارها و گفتارهای خود باشند زیرا انتساب آنها به ائمه موجب میشود با اعمال و گفتارهای مثبت خود موجب زینت و با اعمال و گفتارهای منفی خود موجب وهن ائمه نزد دیگران شوند. این، یک انتظار عقلائی است که پشتوانه شرعی، اخلاقی و اجتماعی نیز دارد و به همین جهت است که مردم از انسانهای بزرگ و منسوبین آنها انتظار دارند به همان میزان که بزرگ هستند یا به بزرگان وابسته هستند رفتار و گفتار ممتازتری نیز داشته باشند.
اخیراً مطالبی از بعضی منسوبین امام خمینی در بعضی رسانهها به ویژه رسانههای مجازی منتشر شده که دور از انتظار است. اظهاراتی در مورد حجاب، معاشرت، چگونگی پوشش، طنزپردازی و حتی نسبت دادن آن به امام و مهمتر از همه، بیحرمتی نسبت به شهدا و خانوادههای آنها از جمله مطالبی هستند که از بعضی منسوبین امام منتشر شده و موجب نگرانی و حتی اعتراض مردم گردیده است. در این زمینه، چهار نکته را باید همه به خاطر داشته باشیم.
اول آنکه کسی نباید از منسوبین امام انتظارداشته باشد در همه زمینهها مثل امام زندگی کنند. آنها میتوانند همچون سایر مردم، بدون اینکه ملزم به انجام همه اموری که امام انجام میدادند و یا ترک همه اموری که امام ترک میکردند، عضوی از جامعه باشند. میدانیم که امام خمینی به انجام بسیاری از امور مقید بودند، از انجام بسیاری از اموری که مردم عادی انجام میدهند پرهیز میکردند و در مجموع زندگی خاصی داشتند که افراد عادی نمیتوانند آنگونه زندگی کنند. منسوبین امام، الزامی ندارند مانند امام و با همان ویژگیها زندگی کنند. بنابر این، از این نظر، منسوبین امام با سایر مردم فرقی ندارند.
دوم آنکه منسوبین امام، در عین حال که از نظر چگونه زندگی کردن با سایر مردم فرقی ندارند، این الزام را دارند که حریم امام را در گفتار و رفتار نگهدارند. آنها نباید سخنی بگویند که موجب وهن امام شود و یا اقدامی نمایند که در چشم مردم موجب وارد شدن لطمه به امام گردد. حتی اگر نقطه نظراتی دارند که بیان آنها و اقدام آشکار برای انجام آنها موجب وهن امام یا پیدایش تغییری در نگاه مردم به امام میشود نباید آن را رسانهای و عمومی کنند. زیرا مردم به آنها از منظری نگاه میکنند که ویژگیهای امام را میبینند و اگر از آنها سخنی بشنوند یا رفتاری ببینند که مغایر با آنچه از این منظر میبینند باشد، خلاف انتظار است و ممکن است با حفظ حریم امام منافات داشته باشد.
سوم آنکه در میان معترضان، افراد و جریانهائی وجود دارند که نه از سر دلسوزی برای امام بلکه با هدف بهرهگیریهای سیاسی اقدام به اعتراض و فضاسازی میکنند. این دسته از معترضان با استفاده از چنین فرصتی درصدد انتقام گرفتن از رقبای سیاسی و جبران شکستهای خود بر میآیند تا از آب گل آلود شده ماهی مقصود را صید کنند. بدیهی است که به این گونه افراد و جریانات نباید فرصت چنین سوء استفادههائی داده شود. گفتن و نوشتن مطالبی که بهانهای به دست اینان بدهد، علاوه بر اینکه خلاف شأن امام و رعایت نکردن حریم ایشان است، نوعی کمک کردن به فرصت طلبان نیز محسوب میشود و به هر دو جهت مذموم و محکوم است.
و چهارمین نکته آنکه متولی حرم امام بودن و عنوان یادگار امام را داشتن نیز الزاماتی دارد که یکی از آنها جلوگیری از اقدامات حرمت شکنانه توسط منسوبین امام است و درصورت عدم امکان و یا مواجه شدن با عمل انجام شده، نشان دادن عکس العمل فوری و تصحیح یا تکذیب مطلب یا مطالبی است که موجب نگرانی و اعتراض مردم میشود و بهانهای به دست فرصت طلبان میدهد. اگر زبانها و قلمهائی به هنگام اهانت افراد خودسر یا جریانهای انحرافی به بیت امام، خود را موظف به دفاع از امام و منسوبین ایشان میدانند، در موارد مقتضی این انتظار را نیز دارند که متولیان بیت، منسوبین امام را مدیریت کنند و به وظیفه پیشگیری عمل نمایند و درصورت بروز تخلف، در اسرع وقت عکسالعمل قاطع و روشن نشان دهند. پای بندی به الزامات منسوب امام بودن است که برای منسوبین حرمت میآورد و کسانی که این الزامات را رعایت نکنند نباید انتظار داشته باشند مردم برای آنها حرمتی قائل شوند. مردم، به امام علاقمند هستند و این ارادت را با هیچ چیز معامله نمیکنند حتی با منسوب امام بودن.
قبل از پاسخ دادن به این سؤال، لازم است به جایگاه امام خمینی اشارهای داشته باشیم تا بهتر بتوانیم مقوله مورد نظر را مورد بررسی قرار دهیم.
امام خمینی، از نوادر تاریخ است که به دلیل ویژگیهای کم نظیر توانست کارهای بزرگی انجام دهد و مسیر تاریخ را در یکی از حساسترین مقاطع تغییر دهد. اهمیت امام خمینی فقط به این نیست که انقلاب اسلامی را رهبری کرد و به پیروزی رساند و نظام جمهوری اسلامی را در ایران بنیان گذاشت. این کارهای بزرگ از نتایج شخصیت کم نظیر امام خمینی است که با تهذیب نفس، اخلاص، بیاعتنائی به مادیات، توجه عمیق به مبدأ و معاد، رسیدن به قله بلند عرفان و پایبندی تام و تمام به احکامالله شکل گرفته بود. با این ویژگیها بود که امام خمینی محبوب قلوب شد و توانست با دست خالی تمام قدرتهای جهانی مسلط بر ایران را وادار به عقب نشینی کند و رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را ساقط نماید و مردم ایران را از یوغ بردگی شاهان و زنجیرهای اسارت استبداد و استعمار آزاد سازد و به استقلال برساند.
این، فقط بخش کوچکی از کارکرد شخصیت بزرگ امام خمینی است. کار بزرگ تر، ایجاد تغییرات گسترده در نگاه انسانهای معاصر به تاریخ و مسیری است که باید برای زندگی انسانی در پیش بگیرند. امروز، هیچ نقطهای از جهان را نمیتوان پیدا کرد که تأثیری از افکار بلند امام خمینی در ابعاد انسانی، اسلامی و انقلابی در خود نداشته باشد. محافل علمی، فکری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در سرتاسر جهان با آرمانهای امام خمینی آشنا هستند و تحت تأثیر افکار ایشان قرار دارند. حتی مخالفان و دشمنان امام خمینی نیز در عین حال که در جبهه مقابل قرار دارند، برای وی احترام قائل هستند و او را یک انسان فوقالعاده میدانند.
نکته بسیار مهمی که باید مورد دقت قرار گیرد اینست که جاذبه امام خمینی به قدرت مادی و حکومتی مربوط نمیشد. امام، بر دلها حکومت میکرد و حکومت بر دلها به امور فوق مادی تکیه دارد. یکی از روشنترین نشانههای این واقعیت اینست که امام خمینی هم اکنون نیز که حدود ربع قرن از رحلت این عزیز دوران میگذرد همچنان بر قلبها حاکم است و حتی جاذبه بیشتری برای مردم دارد و روز به روز براین جاذبه افزوده میشود.
با چنین تصویری که از امام خمینی داریم، طبیعی است که جایگاه ایشان با سایر افراد متفاوت است. این جایگاه، الزاماتی دارد که یکی از آنها به منسوبین امام مربوط میشود؛ فرزندان؛ نوادگان، سایر بستگان و حتی دوستان و پیروان.
در روایات داریم که ائمه معصومین علیهم السلام به شیعیان توصیه و تأکید میفرمودند مواظب رفتارها و گفتارهای خود باشند زیرا انتساب آنها به ائمه موجب میشود با اعمال و گفتارهای مثبت خود موجب زینت و با اعمال و گفتارهای منفی خود موجب وهن ائمه نزد دیگران شوند. این، یک انتظار عقلائی است که پشتوانه شرعی، اخلاقی و اجتماعی نیز دارد و به همین جهت است که مردم از انسانهای بزرگ و منسوبین آنها انتظار دارند به همان میزان که بزرگ هستند یا به بزرگان وابسته هستند رفتار و گفتار ممتازتری نیز داشته باشند.
اخیراً مطالبی از بعضی منسوبین امام خمینی در بعضی رسانهها به ویژه رسانههای مجازی منتشر شده که دور از انتظار است. اظهاراتی در مورد حجاب، معاشرت، چگونگی پوشش، طنزپردازی و حتی نسبت دادن آن به امام و مهمتر از همه، بیحرمتی نسبت به شهدا و خانوادههای آنها از جمله مطالبی هستند که از بعضی منسوبین امام منتشر شده و موجب نگرانی و حتی اعتراض مردم گردیده است. در این زمینه، چهار نکته را باید همه به خاطر داشته باشیم.
اول آنکه کسی نباید از منسوبین امام انتظارداشته باشد در همه زمینهها مثل امام زندگی کنند. آنها میتوانند همچون سایر مردم، بدون اینکه ملزم به انجام همه اموری که امام انجام میدادند و یا ترک همه اموری که امام ترک میکردند، عضوی از جامعه باشند. میدانیم که امام خمینی به انجام بسیاری از امور مقید بودند، از انجام بسیاری از اموری که مردم عادی انجام میدهند پرهیز میکردند و در مجموع زندگی خاصی داشتند که افراد عادی نمیتوانند آنگونه زندگی کنند. منسوبین امام، الزامی ندارند مانند امام و با همان ویژگیها زندگی کنند. بنابر این، از این نظر، منسوبین امام با سایر مردم فرقی ندارند.
دوم آنکه منسوبین امام، در عین حال که از نظر چگونه زندگی کردن با سایر مردم فرقی ندارند، این الزام را دارند که حریم امام را در گفتار و رفتار نگهدارند. آنها نباید سخنی بگویند که موجب وهن امام شود و یا اقدامی نمایند که در چشم مردم موجب وارد شدن لطمه به امام گردد. حتی اگر نقطه نظراتی دارند که بیان آنها و اقدام آشکار برای انجام آنها موجب وهن امام یا پیدایش تغییری در نگاه مردم به امام میشود نباید آن را رسانهای و عمومی کنند. زیرا مردم به آنها از منظری نگاه میکنند که ویژگیهای امام را میبینند و اگر از آنها سخنی بشنوند یا رفتاری ببینند که مغایر با آنچه از این منظر میبینند باشد، خلاف انتظار است و ممکن است با حفظ حریم امام منافات داشته باشد.
سوم آنکه در میان معترضان، افراد و جریانهائی وجود دارند که نه از سر دلسوزی برای امام بلکه با هدف بهرهگیریهای سیاسی اقدام به اعتراض و فضاسازی میکنند. این دسته از معترضان با استفاده از چنین فرصتی درصدد انتقام گرفتن از رقبای سیاسی و جبران شکستهای خود بر میآیند تا از آب گل آلود شده ماهی مقصود را صید کنند. بدیهی است که به این گونه افراد و جریانات نباید فرصت چنین سوء استفادههائی داده شود. گفتن و نوشتن مطالبی که بهانهای به دست اینان بدهد، علاوه بر اینکه خلاف شأن امام و رعایت نکردن حریم ایشان است، نوعی کمک کردن به فرصت طلبان نیز محسوب میشود و به هر دو جهت مذموم و محکوم است.
و چهارمین نکته آنکه متولی حرم امام بودن و عنوان یادگار امام را داشتن نیز الزاماتی دارد که یکی از آنها جلوگیری از اقدامات حرمت شکنانه توسط منسوبین امام است و درصورت عدم امکان و یا مواجه شدن با عمل انجام شده، نشان دادن عکس العمل فوری و تصحیح یا تکذیب مطلب یا مطالبی است که موجب نگرانی و اعتراض مردم میشود و بهانهای به دست فرصت طلبان میدهد. اگر زبانها و قلمهائی به هنگام اهانت افراد خودسر یا جریانهای انحرافی به بیت امام، خود را موظف به دفاع از امام و منسوبین ایشان میدانند، در موارد مقتضی این انتظار را نیز دارند که متولیان بیت، منسوبین امام را مدیریت کنند و به وظیفه پیشگیری عمل نمایند و درصورت بروز تخلف، در اسرع وقت عکسالعمل قاطع و روشن نشان دهند. پای بندی به الزامات منسوب امام بودن است که برای منسوبین حرمت میآورد و کسانی که این الزامات را رعایت نکنند نباید انتظار داشته باشند مردم برای آنها حرمتی قائل شوند. مردم، به امام علاقمند هستند و این ارادت را با هیچ چیز معامله نمیکنند حتی با منسوب امام بودن.