گروه فرهنگی صراط - این روزها سریال افسانه جومونگ برای چندمین بار از صداوسیما پخش میشود. علاوه بر شبکه تماشا، تعدادی از شبکههای استانی نیز با چند قسمت جلو یا عقب پخش همزمان آن را در برنامههای خود گذاشتهاند.
به گزارش گروه فرهنگی صراط، 5 سال پیش که سریال مذکور برای اولین بار در کشور ما پخش شد، با سرعت قابلملاحظهای جای خود را در سبد فرهنگی خانوادهها باز کرد و مانند هر سریال اینچنینی دیگری سیدیهای مختلف آن اعم از نسخه های ضبط شده از تلویزیون و نسخه های اوریجینال سانسورنشده(!) آن نیز با همان سرعت توزیع شد.
سریال جومونگ به چنان محبوبیتی در کشور رسید که بازیگر نقش اول آن ترجیح داد تا حین پخش سریال، با هماهنگی برخی کمپانی های کره ای که بازار ایران را قبضه کرده اند، سری به هواداران خود در ایران نیز بزند و البته با استقبال بی نظیر ایرانی ها مواجه شد!
سانگ ایل گوک، بازیگر نقش جومونگ مرداد 1388 به تهران سفر کرد
حواشی این سریال به همین جا ختم نشد و انتشار اخبار حوادثی که پیرامون جومونگ در کشور اتفاق می افتاد - مانند قصد جدی برخی افراد برای ازدواج با سوسانو(!) – نیز به یکی از جذابیت های روزمره تبدیل شد.
جومونگ هم اکنون 4 بار در هر روز از شبکه تماشا و دو یا سه بار از برخی شبکه های استانی تکرار می شود؛ یعنی در برخی استان ها، هر قسمت این سریال به طور متوسط 6 تا 7 بار از صداوسیما پخش می شود!
افسانه جومونگ اما نمادها و نشانه های فراوانی دارد که برای مشکوک شدن به آن در گام اول، و سپس رفع هر گونه شبهه در هدفدار بودن آن در مراحل بعد، کافی به نظر می رسد!
بدون هیچ توضیح دیگری، یادداشتی را که علىاكبر رائفىپور با عنوان "افسانه جومونگ، بیریشه، مشکوک"، در گرماگرم پخش اول سریال در 12 شهریور 88 در روزنامه جوان نوشته بود، با هم مرور می کنیم:
در سريال «افسانه جومونگ» جومونگ همچون موسى (ع) در خانه فرعون (امپراتور) رشد و نمو مى كند،با وى به مخالفت برمى خيزد و در نهايت مردم آواره را با گذراندن از رودخانه اى پهناور (كه گذرموسى (ع) از رود نيل را تداعى مى كند) به سرزمين خالى از سكنه (!) پدرانش يعنى چوسان قديم (ارض موعود) وارد مى كند.
چوسان در ذهن عبارت «چو سان - jew sun» يعنى خورشيد يهود را متبادر مى سازد و ماجرا آنجا شگفت آور مى شود كه خورشيد در تورات، نماد ارض موعود يا سرزمين مادرى مى باشد! چوسان كه ارض موعود شد، منجى اين قوم - جومونگ - نيز راهبى يهودى مى شود (jew monk = راهب يهودى) و پايه هاى ابتدايى امپراتورى خود را در جو لبن (jew lebun = لبنان يهود) بنا مى كند. در اكثر واژه هاى كليدى اين افسانه كره اى، «جو» يا چيزى شبيه آن (كه دقيقاً با همين تلفظ، در زبان لاتين به معناى يهودى است) به كار رفته است. شايان ذكر است، لازم نيست دقيقاً املاى اين لغات صحيح باشد؛ چرا كه در عمل هم ممكن نيست. بلكه نويسندگان اين افسانه كوشيده اند از اسامى يا كلماتى بهره ببرند كه بيشترين شباهت را با اسامى و مفاهيم يهود داشته باشند و تلفظ مشابه آنها - نه الزاماً املا - اهداف صهيونيستى عناصر پشت پرده اين مجموعه را در ذهن بينندگان نهادينه كند. جالب اينكه بيشتر اين عبارات، اسامى خاص هستند تا در صورت ترجمه و دوبله به زبان هاى ديگر، تغيير نكنند.
البته آنچه ذكر شد، سواى موارد متعدد نمادگرايى تصويرى صهيونيستى اين سريال است. اگر نقشه چوسان قديم كه روى پوست ترسيم شده را ديده باشيد فقط كافيست نقشه فرضى ارض موعود صهيونيست ها (نيل تا فرات) را قبلاً ديده باشيد تا از اين شباهت بى اندازه به شگفت آييد. در پس زمينه سكانس هاى مختلف اين سريال با ستاره شش گوش يا تصاوير متعدد پرچم هايى داراى نقش خورشيد كه نماد ارض موعود صهيونيست هاست، مواجه مى شويد.
نقش «كابالا» يا عرفان و سنت شفاهى يهود و پيشگويى هايشان در اين سريال غوغا مى كند. گويا قرار نيست هيچ تصميمى بدون اذن پيشگوهاى زن اين سريال انجام گيرد. لابد آنها هم حداقل يك «نوستراداموس» يا «ربى يهودا»، «ارى مقدس»، «ربى شمعون» و ديگر كاباليست هاى يهودى لازم دارند تا برايشان، واقعه ۱۱ سپتامبر را پيشگويى كنند و از آينده روشن قومشان بگويند. تاكيد بسيار بر مساله پيشگويى، پرده از نيتى شوم و شيطانى بر مى دارد كه آن چيز جز نامگذارى دهه دوم قرن بيست و يكم به نام دهه كابالا نيست.
آنچه در اين سريال و ديگر فعاليت هاى فرهنگى - رسانه اى يهود به آن پرداخته مى شود. آماده سازى ذهن مردم جهان براى پياده شدن مفاهيم دلخواهشان است. همان گونه كه فيلم ها، سريال ها و آوازه خوانى هاى سبك متال و... دهه نود، جهان را براى ورود به عصر ترانس مدرنيسم كه همان Satanism يا شيطان پرستى بود، آماده كرد.
جومونگ كه گويا «ماشيح يهود» بوده و قومش نيز همان فرزندان برتر خداوند هستند، ارتباطى تنگاتنگ با تورات و تلمود دارد. آنگونه كه همواره مورد عنايت الهى است و حتى همچون پيامبران بنى اسراييل (طالوت و داوود)، خداوند به او روش بافت و ساخت زره را آموخته و سربازانش با تعدادى كم بر دشمنان بسيار خود از امپراتورى چينى ها (هان) پيروز مى شود.
نقش زنان در اين سريال (اعم از كاراكترهاى مثبت ومنفى) انسان را به ياد پيامبران زن هفتگانه يهود يا حداقل ديگرانى چون ريوقا، ساره، يائل و ... مى اندازد. شخصيت بانو «سوسانو» بسيار شبيه «دبورا» پيامبر زن يهودى است كه بنابر فصل هاى چهار و پنج كتاب شوفطيم از مجموعه عهد عتيق بر سربازان سيسرا پيروز مى گردد يا اقدامات تجارى وى «گراسيا ناسى» زن تاجر معروف يهودى و عامل اصلى نفوذ يهوديان در دربار عثمانى را در خاطر زنده مى كند. بانو سويا (همسرجومونگ) نيز كه ابتدا به اسارت مى رود، ولى پس از بازگشت به خاطر اهداف عاليه قوم همسرش از معرفى مجدد خود سرباز مى زند، انسان را ياد داستان «هدسه» كه بنابر فيلم صهيونيستى «يك شب با پادشاه» به زور از خانه عمويش مردخاى ربوده شد و به همسرى خشايار شاه درآمد، مى اندازد.
در بررسى شخصيت هاى زن اين سريال، از هدسه كه با نفوذ در دربار ايران، مقدمات قتل ۷۷۰۰۰ ايرانى را فراهم كرد، بگذريم (كه شرح آن در دفتر استر از مجموعه عهد عتيق آمده است)، به ياد «ركسلانه» يا «خرم سلطان» يهودى مى افتيم كه با نفوذ در دربار سليمان، پادشاه عثمانى به همسرى وى درآمد و با قتل وليعهد «مصطفى» بالاخره منجر به قتل سلطان سليم دوم و شعله ور شدن آتش فتنه جنگ هاى ايران و عثمانى شد. در ديالوگ هاى اين سريال، فراوان عبارت آوارگى، اسارت، سرزمين مادرى و تاريخى، كوچ و ... به چشم مى خورد كه همگى يادآور فرازهايى از تورات است.
جومونگ براى دفاع از خود، حق دارد از سلاح هاى نامتعارف زمان خودش مانند شمشير فولادى، بمب هاى آتشزا و ... عليه دشمنان خود استفاده كند تا جايى كه بيننده، اين برترى تسليحاتى را نوعى حق مسلم وى مى داند كه حاصل هوشمندى و تخصص كارگزاران اوست.
دشمن اصلى جومونگ، امپراتورى چينى ها يا همان «هان» است كه سربازهايش با پرى كه روى كلاهخودهايشان دارند، بى شباهت به جنگاوران مسلمان نيستند. منطقى هم به نظر مى رسد. بايد در مقابل نفوذ روز افزون اقتصادى چينى هاى كمونيست در مقابل ايالات متحده كه ۸۰ درصد ثروتش در اختيار جمعيت حداكثر ۶ درصدى يهوديان است، ايستاد. يكى از اين راه ها، قدرت گرفتن كره به عنوان متحد آمريكا و اسراييل در حياط خلوت چين است.
توجه بيش از حد اين سريال به مقوله تجارت، بى شك براى يهوديان زرپرست، زيبنده تر است تا شينتويست ها و مائويست هاى روح گراى شرق آسيا، شايد هم صهيونيست نمى تواند قبول كند كه پيروان مكتب كمونيسم (چين) امروز اينگونه در اقتصاد آزاد جهان جولان دهند.
لابد كره هم به عنوان هم پيمان ايالات متحده و اسراييل با توجه بيش از حد به مقوله تجارت در اين افسانه تازه ساز (!) به دنبال ايجاد مقدمات فرهنگى جهت سرازير كردن هر چه بيشتر توليدات خود در كشورهاى هدف (مانند ايران) است؛ چرا كه مناسبات اقتصادى ۱۲ ميليارد دلارى بين ايران و كره و نيز داشتن مقام سوم صادرات به ايران، چشم طمع چشم بادامى هاى كره اى را هر چه بيشتر به سوى اين مرز پرگهر جلب كرده است.
اين در حالى است كه نوادگان جومونگ بارها در مجامع بين المللى همداستان با آمريكا و اسراييل، فعاليت هاى صلح آميز هسته اى ما را محكوم كرده اند، راستش من خودم هم نمى فهمم چرا بايد بازارمان را در اختيار كشورى بگذاريم كه حقوق مسلم ما را قبول ندارد. البته اين تنها گزاره اقتصادى - تجارى اين مجموعه نيست بلكه موارد ديگرى همچون نقش شركت گوگل در القاى تبليغات غير مستقيم نيز در اين سريال مشهود است.
آنجا كه قرار است امپراتورى نو بنياد جومونگ «گوگورى يو» نام گيرد، بيننده را به ياد تبليغات و شايعات گسترده مبنى بر تاسيس كشورى به نام گوگورى يو يا گوگ لند در جزيره اى G شكل «لوگوى اصلى شركت گوگل» در اقيانوس آرام از سوى مديران گوگل مى اندازد.
البته شايد سخت باشد اگر بگويم حرف G از نمادهاى اصلى فراماسونرى است يا اينكه نرم افزار google earth هيچگاه آنگونه كه پايگاه اتمى نطنز را به وضوح مشخص كرده پايگاه اتمى ديموناى اسراييل را به دلايل امنيتى تصوير نكرده است. نمى دانم شايد اين هم از ترفندهاى اقتصادى بانو سوسانو و جومونگ باشد!
البته با تمام تلاش و زبردستى كه نويسندگان و دست اندركاران كره اى- اسراييلى اين مجموعه به خرج داده اند، هيچگاه نخواهند توانست اسامى برخى شخصيت ها و كاراكترهاى اين سريال مانند «مگول»، «يا گاك» و «ماگاك» را كه از ديدگاه ترمينولوژى يا اصطلاح شناسى همان «مغول»، «ياجوج» و «ماجوج» خودمان هستند، با پوشش فرهنگى بپوشانند؛ چرا كه همواره در پشت اين اسامى قتل و غارت، خونريزى و توحش نهفته است. البته بد نيست بدانند كه مردمان اين سرزمين همان صاحبان فرهنگى هستند كه از مغول ها، مسلمان ساختند و بنا بر برخى تفاسير اين ذوالقرنين يا كوروش ايرانى بود كه اسلاف و اجداد آنها يعنى ياجوج و ماجوج را از اين سرزمين بيرون راند. به هر حال اگر يكى از قسمت هاى اين سريال را از دست داديد، چندان نگران نباشيد چون صدا و سيما آن را سه بار برايتان پخش خواهد كرد!
به گزارش گروه فرهنگی صراط، 5 سال پیش که سریال مذکور برای اولین بار در کشور ما پخش شد، با سرعت قابلملاحظهای جای خود را در سبد فرهنگی خانوادهها باز کرد و مانند هر سریال اینچنینی دیگری سیدیهای مختلف آن اعم از نسخه های ضبط شده از تلویزیون و نسخه های اوریجینال سانسورنشده(!) آن نیز با همان سرعت توزیع شد.
سریال جومونگ به چنان محبوبیتی در کشور رسید که بازیگر نقش اول آن ترجیح داد تا حین پخش سریال، با هماهنگی برخی کمپانی های کره ای که بازار ایران را قبضه کرده اند، سری به هواداران خود در ایران نیز بزند و البته با استقبال بی نظیر ایرانی ها مواجه شد!
سانگ ایل گوک، بازیگر نقش جومونگ مرداد 1388 به تهران سفر کرد
حواشی این سریال به همین جا ختم نشد و انتشار اخبار حوادثی که پیرامون جومونگ در کشور اتفاق می افتاد - مانند قصد جدی برخی افراد برای ازدواج با سوسانو(!) – نیز به یکی از جذابیت های روزمره تبدیل شد.
جومونگ هم اکنون 4 بار در هر روز از شبکه تماشا و دو یا سه بار از برخی شبکه های استانی تکرار می شود؛ یعنی در برخی استان ها، هر قسمت این سریال به طور متوسط 6 تا 7 بار از صداوسیما پخش می شود!
افسانه جومونگ اما نمادها و نشانه های فراوانی دارد که برای مشکوک شدن به آن در گام اول، و سپس رفع هر گونه شبهه در هدفدار بودن آن در مراحل بعد، کافی به نظر می رسد!
بدون هیچ توضیح دیگری، یادداشتی را که علىاكبر رائفىپور با عنوان "افسانه جومونگ، بیریشه، مشکوک"، در گرماگرم پخش اول سریال در 12 شهریور 88 در روزنامه جوان نوشته بود، با هم مرور می کنیم:
در سريال «افسانه جومونگ» جومونگ همچون موسى (ع) در خانه فرعون (امپراتور) رشد و نمو مى كند،با وى به مخالفت برمى خيزد و در نهايت مردم آواره را با گذراندن از رودخانه اى پهناور (كه گذرموسى (ع) از رود نيل را تداعى مى كند) به سرزمين خالى از سكنه (!) پدرانش يعنى چوسان قديم (ارض موعود) وارد مى كند.
چوسان در ذهن عبارت «چو سان - jew sun» يعنى خورشيد يهود را متبادر مى سازد و ماجرا آنجا شگفت آور مى شود كه خورشيد در تورات، نماد ارض موعود يا سرزمين مادرى مى باشد! چوسان كه ارض موعود شد، منجى اين قوم - جومونگ - نيز راهبى يهودى مى شود (jew monk = راهب يهودى) و پايه هاى ابتدايى امپراتورى خود را در جو لبن (jew lebun = لبنان يهود) بنا مى كند. در اكثر واژه هاى كليدى اين افسانه كره اى، «جو» يا چيزى شبيه آن (كه دقيقاً با همين تلفظ، در زبان لاتين به معناى يهودى است) به كار رفته است. شايان ذكر است، لازم نيست دقيقاً املاى اين لغات صحيح باشد؛ چرا كه در عمل هم ممكن نيست. بلكه نويسندگان اين افسانه كوشيده اند از اسامى يا كلماتى بهره ببرند كه بيشترين شباهت را با اسامى و مفاهيم يهود داشته باشند و تلفظ مشابه آنها - نه الزاماً املا - اهداف صهيونيستى عناصر پشت پرده اين مجموعه را در ذهن بينندگان نهادينه كند. جالب اينكه بيشتر اين عبارات، اسامى خاص هستند تا در صورت ترجمه و دوبله به زبان هاى ديگر، تغيير نكنند.
البته آنچه ذكر شد، سواى موارد متعدد نمادگرايى تصويرى صهيونيستى اين سريال است. اگر نقشه چوسان قديم كه روى پوست ترسيم شده را ديده باشيد فقط كافيست نقشه فرضى ارض موعود صهيونيست ها (نيل تا فرات) را قبلاً ديده باشيد تا از اين شباهت بى اندازه به شگفت آييد. در پس زمينه سكانس هاى مختلف اين سريال با ستاره شش گوش يا تصاوير متعدد پرچم هايى داراى نقش خورشيد كه نماد ارض موعود صهيونيست هاست، مواجه مى شويد.
نقش «كابالا» يا عرفان و سنت شفاهى يهود و پيشگويى هايشان در اين سريال غوغا مى كند. گويا قرار نيست هيچ تصميمى بدون اذن پيشگوهاى زن اين سريال انجام گيرد. لابد آنها هم حداقل يك «نوستراداموس» يا «ربى يهودا»، «ارى مقدس»، «ربى شمعون» و ديگر كاباليست هاى يهودى لازم دارند تا برايشان، واقعه ۱۱ سپتامبر را پيشگويى كنند و از آينده روشن قومشان بگويند. تاكيد بسيار بر مساله پيشگويى، پرده از نيتى شوم و شيطانى بر مى دارد كه آن چيز جز نامگذارى دهه دوم قرن بيست و يكم به نام دهه كابالا نيست.
آنچه در اين سريال و ديگر فعاليت هاى فرهنگى - رسانه اى يهود به آن پرداخته مى شود. آماده سازى ذهن مردم جهان براى پياده شدن مفاهيم دلخواهشان است. همان گونه كه فيلم ها، سريال ها و آوازه خوانى هاى سبك متال و... دهه نود، جهان را براى ورود به عصر ترانس مدرنيسم كه همان Satanism يا شيطان پرستى بود، آماده كرد.
جومونگ كه گويا «ماشيح يهود» بوده و قومش نيز همان فرزندان برتر خداوند هستند، ارتباطى تنگاتنگ با تورات و تلمود دارد. آنگونه كه همواره مورد عنايت الهى است و حتى همچون پيامبران بنى اسراييل (طالوت و داوود)، خداوند به او روش بافت و ساخت زره را آموخته و سربازانش با تعدادى كم بر دشمنان بسيار خود از امپراتورى چينى ها (هان) پيروز مى شود.
نقش زنان در اين سريال (اعم از كاراكترهاى مثبت ومنفى) انسان را به ياد پيامبران زن هفتگانه يهود يا حداقل ديگرانى چون ريوقا، ساره، يائل و ... مى اندازد. شخصيت بانو «سوسانو» بسيار شبيه «دبورا» پيامبر زن يهودى است كه بنابر فصل هاى چهار و پنج كتاب شوفطيم از مجموعه عهد عتيق بر سربازان سيسرا پيروز مى گردد يا اقدامات تجارى وى «گراسيا ناسى» زن تاجر معروف يهودى و عامل اصلى نفوذ يهوديان در دربار عثمانى را در خاطر زنده مى كند. بانو سويا (همسرجومونگ) نيز كه ابتدا به اسارت مى رود، ولى پس از بازگشت به خاطر اهداف عاليه قوم همسرش از معرفى مجدد خود سرباز مى زند، انسان را ياد داستان «هدسه» كه بنابر فيلم صهيونيستى «يك شب با پادشاه» به زور از خانه عمويش مردخاى ربوده شد و به همسرى خشايار شاه درآمد، مى اندازد.
در بررسى شخصيت هاى زن اين سريال، از هدسه كه با نفوذ در دربار ايران، مقدمات قتل ۷۷۰۰۰ ايرانى را فراهم كرد، بگذريم (كه شرح آن در دفتر استر از مجموعه عهد عتيق آمده است)، به ياد «ركسلانه» يا «خرم سلطان» يهودى مى افتيم كه با نفوذ در دربار سليمان، پادشاه عثمانى به همسرى وى درآمد و با قتل وليعهد «مصطفى» بالاخره منجر به قتل سلطان سليم دوم و شعله ور شدن آتش فتنه جنگ هاى ايران و عثمانى شد. در ديالوگ هاى اين سريال، فراوان عبارت آوارگى، اسارت، سرزمين مادرى و تاريخى، كوچ و ... به چشم مى خورد كه همگى يادآور فرازهايى از تورات است.
جومونگ براى دفاع از خود، حق دارد از سلاح هاى نامتعارف زمان خودش مانند شمشير فولادى، بمب هاى آتشزا و ... عليه دشمنان خود استفاده كند تا جايى كه بيننده، اين برترى تسليحاتى را نوعى حق مسلم وى مى داند كه حاصل هوشمندى و تخصص كارگزاران اوست.
دشمن اصلى جومونگ، امپراتورى چينى ها يا همان «هان» است كه سربازهايش با پرى كه روى كلاهخودهايشان دارند، بى شباهت به جنگاوران مسلمان نيستند. منطقى هم به نظر مى رسد. بايد در مقابل نفوذ روز افزون اقتصادى چينى هاى كمونيست در مقابل ايالات متحده كه ۸۰ درصد ثروتش در اختيار جمعيت حداكثر ۶ درصدى يهوديان است، ايستاد. يكى از اين راه ها، قدرت گرفتن كره به عنوان متحد آمريكا و اسراييل در حياط خلوت چين است.
توجه بيش از حد اين سريال به مقوله تجارت، بى شك براى يهوديان زرپرست، زيبنده تر است تا شينتويست ها و مائويست هاى روح گراى شرق آسيا، شايد هم صهيونيست نمى تواند قبول كند كه پيروان مكتب كمونيسم (چين) امروز اينگونه در اقتصاد آزاد جهان جولان دهند.
لابد كره هم به عنوان هم پيمان ايالات متحده و اسراييل با توجه بيش از حد به مقوله تجارت در اين افسانه تازه ساز (!) به دنبال ايجاد مقدمات فرهنگى جهت سرازير كردن هر چه بيشتر توليدات خود در كشورهاى هدف (مانند ايران) است؛ چرا كه مناسبات اقتصادى ۱۲ ميليارد دلارى بين ايران و كره و نيز داشتن مقام سوم صادرات به ايران، چشم طمع چشم بادامى هاى كره اى را هر چه بيشتر به سوى اين مرز پرگهر جلب كرده است.
اين در حالى است كه نوادگان جومونگ بارها در مجامع بين المللى همداستان با آمريكا و اسراييل، فعاليت هاى صلح آميز هسته اى ما را محكوم كرده اند، راستش من خودم هم نمى فهمم چرا بايد بازارمان را در اختيار كشورى بگذاريم كه حقوق مسلم ما را قبول ندارد. البته اين تنها گزاره اقتصادى - تجارى اين مجموعه نيست بلكه موارد ديگرى همچون نقش شركت گوگل در القاى تبليغات غير مستقيم نيز در اين سريال مشهود است.
آنجا كه قرار است امپراتورى نو بنياد جومونگ «گوگورى يو» نام گيرد، بيننده را به ياد تبليغات و شايعات گسترده مبنى بر تاسيس كشورى به نام گوگورى يو يا گوگ لند در جزيره اى G شكل «لوگوى اصلى شركت گوگل» در اقيانوس آرام از سوى مديران گوگل مى اندازد.
البته شايد سخت باشد اگر بگويم حرف G از نمادهاى اصلى فراماسونرى است يا اينكه نرم افزار google earth هيچگاه آنگونه كه پايگاه اتمى نطنز را به وضوح مشخص كرده پايگاه اتمى ديموناى اسراييل را به دلايل امنيتى تصوير نكرده است. نمى دانم شايد اين هم از ترفندهاى اقتصادى بانو سوسانو و جومونگ باشد!
البته با تمام تلاش و زبردستى كه نويسندگان و دست اندركاران كره اى- اسراييلى اين مجموعه به خرج داده اند، هيچگاه نخواهند توانست اسامى برخى شخصيت ها و كاراكترهاى اين سريال مانند «مگول»، «يا گاك» و «ماگاك» را كه از ديدگاه ترمينولوژى يا اصطلاح شناسى همان «مغول»، «ياجوج» و «ماجوج» خودمان هستند، با پوشش فرهنگى بپوشانند؛ چرا كه همواره در پشت اين اسامى قتل و غارت، خونريزى و توحش نهفته است. البته بد نيست بدانند كه مردمان اين سرزمين همان صاحبان فرهنگى هستند كه از مغول ها، مسلمان ساختند و بنا بر برخى تفاسير اين ذوالقرنين يا كوروش ايرانى بود كه اسلاف و اجداد آنها يعنى ياجوج و ماجوج را از اين سرزمين بيرون راند. به هر حال اگر يكى از قسمت هاى اين سريال را از دست داديد، چندان نگران نباشيد چون صدا و سيما آن را سه بار برايتان پخش خواهد كرد!
هرشب از سرکار میام می بینم
توصیه می کنم بخش مذاکرات گویو با هان و گولهایی که یانگجو سر تسو می ماله رو حتما ببینید...از تاریخ خودمون که کسی عبرت نمی گیره شاید این چشم بادومی ها چیزی یاد بعضی ها دادن!
کار کار اسراییله
آقا خانم برادر خواهر هرکی که هستی این حناتون دیگه رنگ نداره به خدا رنگ نداره دستتون برای مردم رو شده
مردم سریال میسازن مام میسازیم
برید نیکیتارو ببینید
ایول
پيچيدگي رسانه به همينه كه هيچ كس نمي تونه خير رو از شر بشناسه
بريد بشينيد جومونگ رو ببينيد تا وقتتون بگزره بنده هاي خدا جومونگ براي رسيدن به هدفش هزاران نفررو بيخودي كشت هدفي كه تشكيل يه كشوره همون كاري كه اسرايئل داره ميكنه دلم براي كودك فلسطيني كه چشم اميدش به من و شماست مي سوزه
الان با روشنگری پروفسورهای صراط من متوجه شدم مادر بزرگ خدابیامرزم هم صهیونیستی بود آخه یه کیف دستی مثلثی شکل داشت که یک آینه دایره ای شکل هم داخلش بود،تازه هر وقت ما شیطونی میکردیم با سوزن می زد رو دستمون!!!
خوب که دقت میکنم میبینم اون سوزن نماد ابلیس بوده و ما غافل بودیم.
خدا رحمتش کنه.
خوب است انسان به هوش باشد ولی نباید غرق در توهم شود.
این چیزهایی که می گوئید اصلاً به ذهن بینندگان خطور نمی کند
http://against-zionism.mihanblog.com/post/22
http://fars.tv/videos/5941/%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D8%AC%D9%88%D9%85%D9%88%D9%86%DA%AF
اگه خواستید نقد عارفانه یه توپ دارم قل قلیه رو براتون بفرستم
یا اگه خواستید همین صراط نیوزو به اسراییل پیوندش بدیم
تند نرید!!!!!!!
و هر کس از ياد خدا روىگردان شود شيطان را به سراغ او ميفرستيم پس همواره قرين اوست.
این عاقبت کسانی که است که به حق نمی گروند.
درسته افسانه است اما مثلا جولبون و بویو و اینا واقعا وجود داشته...
در ضمن جناب رائفی پور که این تحلیل رو نوشته از داستان سریال جومونگ خبر نداشته که امپراتور گوماآ رو به فرعون تشبیه کرده!!
1-آدامس اربیت2-گوشی نوکیا3-فروشگاه هایپر4-وووووو
مرگ بر اسراییل
منتشر کنید
بابا نوکیا که دیگه رسما خودش اعلام کرذه حامی اسرائیله و بهش افتخارم می کنه! چندبارم به خاطر خدماتش از سران رژیم اشغالگر جایزه گرفته. راجع به موارد دیگه هم تحقیق کن حتما به نتایج خوبی میرسی.
هم تحریم داره
هم پیشرفت های تسلیحاتی
هم شکستن تحریم
هم مذاکرات پنهانی
بازم بگم
آیا در فیلم های کرده ای تا به حال چیزی جز احترام به والدین،ارزشهای والای انسانی چیزی دیدید؟ بهتره کمی واقع بین باشیم.
سایت:http://www.yahoodsetiz.blogfa.com/tag/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AE%D9%81%D9%8A
اگه هست یه مثال بزن.
2.جومونگ 90 درصد تخیل است
3.توهین و تهمت به افراد نشان دهنده شخصیت و فرهنگ کمه افراد توهین کننده است
4.سریال کاملا صهیونیستی برای درک مطلب درباره عقاید یهود و صهیونیست یه جستجو کنید همه چیز دستتون میاد
5.اینکه صدا و سیما کم کار و سریالها بی محتوی است کاملا موافق هستم
6.صرط جون مادرت نظر رو بچاب انقدر سانسور نکن
یک اده باسواد مذهبی پیدا نمیشه که تایدش کنه
حرفهاش فقط به درد مذهبیهای بیسواد و متوهم میخوره
اسراییل مثل آب خوردن تو روز روشن جنایت میکنه اونوقت این آقا به زور از تو فیلم و سریال و کارتون ها نماد بیرون میکشه
آخه حماقت تا این حد ....!!!!
حالا باید دید طبق پیش بینی ایشون ریاض الاسعد فرمانده ارتش آزاد سوریه همان دجال است؟
برخی اول در مورد تاریخ مطالعه کنند بعد نظر بدن
مرگ بر جومونگ
مرگ بر سوسانو
مرگ بر تسو
مجری نداره که چرت و پرت بگه
مستند سیاسی پخش نمی کنه
وسط سریال پیام بازرگانی نمیذاره
از همون اول مشخص بود که سریال جومونگ چه اهدافی در آستین خود پنهان کرده است. یکی دیگه هم من میگم، پرنده ی سه پا رو دقت کنید یا همون نماد جومونگ، 13 نقطه در اطراف آن پرنده وجود دارد.!
بر فرض صحت دعاوی شما، باز هم پیامها و عبرتهای این فیلم، اثرگذارتر از هزار سخنرانی و مقاله ی امثال شماست...
من با بعضی نظرات شما موافقم . ولی چرا این سریال را از یک بعد دیگر نگاه نکنیم .
چرا باید فقط صفر و یک نگاه کنیم , یا فقط مبارزات آن جلب است یا فقط بعد قسمتهای سانسوری و.. یا همین که شما درموردش نقد نوشتید که صهیونستی است.
چرا از یک بعد دیگر که برای ما درس آموز باشد نگاه نکنیم مثلا اینکه آن را با شرایت امروز کشور که با تهدیدات کشورهای سلطه گری مثل آمریکا مواجه است و افراد مختلف روشهای مختلف را انجام می دهند مثلا جومونگ تحریم نمک را دور زد نمک کشور تامین کرد یا تسو برای اینکه ولی عهد بشه رفت دست به دامن زوانتو شد و از آنجا آهنگر آورد ولی آنها همه جاسوس بودن و ...
عزیز دله من شما درست میگید ولی قرآن می گه از داستان زندگی دیگران عبرت بگیرید خب شما نمی توانید این سریال را برای یاد گیری و عبرت گیری ببینید خودمون که سریال بلد نیستیم بسازیم حداقل از سریال اینجوری یک عبرت بگیریم نه اینکه بعد منفی قصه روهم که مردم نمیدونن بیایم جار بزنیم شما درست می گید ولی هر مسئله ای را باید گفت.
خدا مگر در قرآن داستان های مختلف ندارد پس آن داستان ها را چه کنیم
خیلی خلاصه نظراتم را بیان می کنم:
اگه این سریال را صهیونیست ها ساخته اند باید گفت پس این آدم ها بسیار دوست داشتنی هستند ومن از صمیم قلب دعا می کنم همه مردم دنیا صهیونیست شوند!آقای رائفی پور پیام روشن وآشکار فیلم را که عدالت طلبی ودوری از ستم است نمی بیند وبه دنبال نشانه های مخفی در فیلم می گردد تا ذهن خو گرفته به توهمات خویش را ارضاء کند!
این فیلم مخاطبان عمومی را به عدالت طلبی وتوجه به هم وطنان وامور اخلاقی وپرهیز از قدرت طلبی دعوت می کند ولی آقای رائفی پور خواسته ویا ناخواسته در خدمت اهداف احتمالی سازندگان در آمده چراکه تمام آن چیزهایی که ایشان درباره فیلم بیان کرده همانند ادعای یک سیاهی لشکر است که مدعی هنرپیشگی بود و وقتی از او پرسیدند چه نقشی داشتی گفت نقش جنازه!
من به عنوان یک مسلمان حسرت می خورم که چرا ما به جای مطرح ساختن شخصیت های دینی مانند حضرت خدیجه سلام الله علیها وفداکاریهای او به تخریب کار دیگران می پردازیم!شما خوشحال نیستید که پاکی وعدالت اینقدر طرفدار دارد که حتی صهیونیست ها مجبورند دم از آن بزنند وبه زعم شما حضور خود را تنها به مانند همان سیاهی لشکر چون جنازه ای در قالب نمادها نشان دهند!آقای رائفی پور دست بردارید من شما را از آن روزی می شناسم که آثار فریتس اشپرینگ میر را ترجمه شده تحویل می گیرید ویا آثار استاد مرتضی رضوی را می خوانید وهمه را به گونه ای مطرح می کنید که گویا خود تحقیق کرده اید! زحمت می کشید ولی چنان عاشق کار خود شده اید که در هر چیزی به دنبال نشانه های صهیونیستی هستید واین خود همان چیزی است که صهیونیست ها می خواهند!شما بهترین مبلغ نشانه های صهیونی ویا فراماسونری هستید!فکر می کنم شهرت شما شما را از هدف خوبتان غافل کرده است!آقای حسن عباسی هم همانند شما زحمت می کشد ولی هردو شما عاشق حرف هایتان شده اید ودیگر رسالت روشنگری برایتان فرع شده است!
جومونگ واقعا وجود داشته
آن متعلق به کره شمالی بوده و در پیونگ یانگ دارای مقبره هست
چرا اینقدر دنبال حواشی هستیم
این سریال نماد جنگ با ظلم است
همون کاری که حضرت موسی کرد. این مورد تائید قرآن است