صراط: بازیگر نقش کامران در نفس عمیق، سعید امینی از میان ما رفت. دلیل مرگ او
گاز گرفتگی عنوان شده است. او با بازی در نفس عمیق، فیلم ماندنی پرویز
شهبازی، در تاریخ سینمای ایران و ذهن علاقه مندان اغلب جوان این فیلم،
ماندگار شد. و دیگر علاقه ای به ادامه بازیگری نداشت. و در زندگی واقعی،
سرانجامی همچون سرانجام نقش اش در فیلم یافت.
منصور شهبازی، همبازی او در فیلم چندی پیش در گفتگویی، از خاطرات اش از این بازیگر گفت: «سعید امینی (نفس عمیق) از دوستان من بود. در واقع بچه محل بودیم، یادم هست عمویم وقت زیادی برای پیدا کردن بازیگر برای نقش کامران گذاشت ولی بینتیجه ماند. یک روز رفتم دفتر و او را خیلی خسته دیدم، از او درباره فیزیک بازیگری که دنبالش میگردد پرسیدم، یاد سعید افتادم و گفتم یکی از دوستهای من هست که ظاهرش شبیه کسی هست که میخواهی...
روزی که رفتم دنبال سعید جلوی در آرایشگاه به او رسیدم یعنی اگر پنج دقیقه دیرتر میرسیدم دیگر به درد نقش کامران نمیخورد، میخواست موهایش را کوتاه کند. او را بردم دفتر، تا در را باز کردم، قبل از اینکه سعید بگوید سلام، آقای شهبازی گفت خودش است. از او پرسید به بازیگری علاقه داری، سعید گفت نه، او هم گفت چه بهتر!
بعد از «نفس عمیق» یک روز با سعید بودم که از دفتر مسعود کیمیایی با او تماس گرفتند و دعوت کردند در «سربازان جمعه» بازی کند، سعید گفت من فردا کار مهمی دارم و نمیتوانم بیایم. گفتم چرا قرار به این مهمی را کنسل کردی، گفت فردا باید بروم اسکی! سعید اصلا به سینما علاقه نداشت. چهار سال است از او بیخبرم. آخرین بار هم محرم سه سال پیش بود که همدیگر را از دور در خیابان دیدیم و برای هم دست تکان دادیم.»
منبع: کافه سینما
منصور شهبازی، همبازی او در فیلم چندی پیش در گفتگویی، از خاطرات اش از این بازیگر گفت: «سعید امینی (نفس عمیق) از دوستان من بود. در واقع بچه محل بودیم، یادم هست عمویم وقت زیادی برای پیدا کردن بازیگر برای نقش کامران گذاشت ولی بینتیجه ماند. یک روز رفتم دفتر و او را خیلی خسته دیدم، از او درباره فیزیک بازیگری که دنبالش میگردد پرسیدم، یاد سعید افتادم و گفتم یکی از دوستهای من هست که ظاهرش شبیه کسی هست که میخواهی...
روزی که رفتم دنبال سعید جلوی در آرایشگاه به او رسیدم یعنی اگر پنج دقیقه دیرتر میرسیدم دیگر به درد نقش کامران نمیخورد، میخواست موهایش را کوتاه کند. او را بردم دفتر، تا در را باز کردم، قبل از اینکه سعید بگوید سلام، آقای شهبازی گفت خودش است. از او پرسید به بازیگری علاقه داری، سعید گفت نه، او هم گفت چه بهتر!
بعد از «نفس عمیق» یک روز با سعید بودم که از دفتر مسعود کیمیایی با او تماس گرفتند و دعوت کردند در «سربازان جمعه» بازی کند، سعید گفت من فردا کار مهمی دارم و نمیتوانم بیایم. گفتم چرا قرار به این مهمی را کنسل کردی، گفت فردا باید بروم اسکی! سعید اصلا به سینما علاقه نداشت. چهار سال است از او بیخبرم. آخرین بار هم محرم سه سال پیش بود که همدیگر را از دور در خیابان دیدیم و برای هم دست تکان دادیم.»
منبع: کافه سینما