صراط: متن مطلب مورد اشاره بدین شرح است:
برای ارزیابی دقیق آنچه در صحنه سیاسی و رسانهای ایران در روزهای اخیر و در آستانه مراسم 13آبان اتفاق میافتد، باید به دو سرفصل اثرگذار بپردازیم. نخست، آنالیز رفتارهای دولت آمریکا در مورد کشورمان در یک سال گذشته و دوم، آنالیز رفتار سیاسی دولتمردان ایرانی در برابر آمریکا.
بر اساس این تحلیل میتوان بررسی کرد که رویکرد کشورمان در ادامه باید چگونه باشد و چه تغییراتی در رفتار ایران در برابر آمریکا باید به وجود بیاید؟ در مطالعه رفتار آمریکا در یک سال گذشته، اقدامی که نشانی از اصلاح رفتار خصمانه این دولت در جهت کمعمق کردن چاه بیاعتمادی میان دو کشور باشد، هنوز در حد انتظار مشاهده نشده است.
به طور ملموس میتوان به این نکته اشاره کرد که در مقطع زمانی یاد شده، قطعنامه جدیدی علیه ایران صادر نشده و تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال نشده است. در مقابل، آمریکا در یک سال گذشته تاکید میکرد که منتظر نتیجه انتخابات (که در آن زمان انتخابات در پیش رو نام برده میشد) در ایران خواهد ماند و سپس در مورد اقدام علیه کشورمان تصمیمگیری خواهد کرد.
شاید بعضی افراد حمایت آمریکا از مخالفان بشار اسد را در سوریه یا برخی رفتارهای این دولت در آمریکا را اقداماتی علیه ایران تفسیر کنند اما این افراد باید بدانند در عرصه بینالملل هر کشور آیتمها و موضوعات خاص خود را دارد اما به نظر نمیرسد مسئله سوریه و افغانستان و ... ربطی به رفتار امروز افرادی داشته باشد که هنوز به موضوع ارتباط با آمریکا هرچند در سطح کنترلشده و مذاکره بیاعتمادند.
آمریکا در این یک سال همگام با دیگر کشورهای اروپایی از تغییرات به وجود آمده بعد از 24خرداد در ایران اظهار خرسندی کرده و ابراز کرده که تغییرات سیاسی در ایران باعث میشود ایران وارد فاز جدیدی در مذاکرات با کشورهای غربی به خصوص مذاکرات 1+5 شود.
نکته دیگری که در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد این است که حداقل از زمانی که آقای روحانی در ایران روی کار آمدهاند، دو گروه افراطی در آمریکا، یکی جنگطلبان و رادیکالهای جمهوری خواه و دیگری لابی صهیونیستی، مدام به دولت اوباما فشار میآورند که آمریکا طوری رفتار کند که (به ادعای آنها) فریب شعارهای ایران را نخورد و حتی بنیامین نتانیاهو در اظهاراتی بیادبانه که گرچه دیپلماتیک نبود اما از وی بعید هم نبود، آقای روحانی را «گرگ در لباس میش» نامید!
در سویی دیگر کنگره آمریکا درصدد تحریمهای جدید علیه ایران بود تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما دولت اوباما در برابر همه این رفتارها واکنش نشان داد و این تصمیمگیریها را به بعد از روشن شدن نتایج مذاکرات ایران و 1+5 موکول کرد. در هر صورت اینها اقداماتی نیست که ما بخواهیم آنها را اقداماتی در حد انتظار در مقابل رفتارهای گذشته دولت آمریکا بدانیم و رفتارهای تازهای را علیه آمریکا برنامهریزی کنیم.
در دولت گذشته نامههایی از سوی رئیس دولت به رئیس جمهور آمریکا ارسال شد که در عرف دیپلماتیک این رفتارها همسو با دکترین سیاست خارجی ایران ارزیابی نمیشود. اصول سیاست خارجی ما مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت است. در زمان دولت فعلی این طرف آمریکایی بود که بارها درخواست ملاقات با ایران را مطرح نمود و در آخر با ابتکار آمریکاییها مکالمهای به صورت تلفنی برقرار شد.
بر اساس دکترین نظام جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی ما در دوران دولت جدید همواره با عزت، حکمت و مصلحت همراه بوده و دستاوردهای بزرگی که ایران در نشست نیویورک و ژنو به دست آورد، میتواند زمینهساز دستاوردهای بزرگتر باشد. امروز عقل حکم میکند برای مصلحت کشور و منافع ملی ایران کسانی که 8سال سیاستهای دولت گذشته را در زمینه مسائل بینالملل تحمل کردند، حداقل 8ماه به این دولت فرصت دهند تا نتایج راهبرد برد- برد ایران در سیاست خارجی روشن و شفاف مشخص شود. مسائلی که طی روزهای گذشته در کشور به وجود آمده و در خطبههای پیش از نماز جمعه به اوج خود رسید فضای خوبی را برای فعالیت دیپلماتهای ایرانی فراهم نخواهد کرد.
هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد در فضایی که غرب از تغییر برخورد دیپلماتیک با ایران صحبت میکند، پشت نمایندگان و اعضای تیم مذاکره هستهایمان خالی بماند و حمایت لازم از آنها به عمل نیاید. به نظر میرسد این رفتارها بیشتر نوعی رفتارهای جناحی و گروهی باشند که به خاطر نتایج انتخابات ریاست جمهوری و شکست در این انتخابات در برابر رای قاطع رئیس جمهور فعلی ایران صورت گرفتهاند. باید در مقابل گامهای مثبت و رو به جلوی طرف غربی ما نیز گامهای مثبتی برداریم و این کار نه وادادگی که عین عزت، حکمت و مصلحت است.
برای ارزیابی دقیق آنچه در صحنه سیاسی و رسانهای ایران در روزهای اخیر و در آستانه مراسم 13آبان اتفاق میافتد، باید به دو سرفصل اثرگذار بپردازیم. نخست، آنالیز رفتارهای دولت آمریکا در مورد کشورمان در یک سال گذشته و دوم، آنالیز رفتار سیاسی دولتمردان ایرانی در برابر آمریکا.
بر اساس این تحلیل میتوان بررسی کرد که رویکرد کشورمان در ادامه باید چگونه باشد و چه تغییراتی در رفتار ایران در برابر آمریکا باید به وجود بیاید؟ در مطالعه رفتار آمریکا در یک سال گذشته، اقدامی که نشانی از اصلاح رفتار خصمانه این دولت در جهت کمعمق کردن چاه بیاعتمادی میان دو کشور باشد، هنوز در حد انتظار مشاهده نشده است.
به طور ملموس میتوان به این نکته اشاره کرد که در مقطع زمانی یاد شده، قطعنامه جدیدی علیه ایران صادر نشده و تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال نشده است. در مقابل، آمریکا در یک سال گذشته تاکید میکرد که منتظر نتیجه انتخابات (که در آن زمان انتخابات در پیش رو نام برده میشد) در ایران خواهد ماند و سپس در مورد اقدام علیه کشورمان تصمیمگیری خواهد کرد.
شاید بعضی افراد حمایت آمریکا از مخالفان بشار اسد را در سوریه یا برخی رفتارهای این دولت در آمریکا را اقداماتی علیه ایران تفسیر کنند اما این افراد باید بدانند در عرصه بینالملل هر کشور آیتمها و موضوعات خاص خود را دارد اما به نظر نمیرسد مسئله سوریه و افغانستان و ... ربطی به رفتار امروز افرادی داشته باشد که هنوز به موضوع ارتباط با آمریکا هرچند در سطح کنترلشده و مذاکره بیاعتمادند.
آمریکا در این یک سال همگام با دیگر کشورهای اروپایی از تغییرات به وجود آمده بعد از 24خرداد در ایران اظهار خرسندی کرده و ابراز کرده که تغییرات سیاسی در ایران باعث میشود ایران وارد فاز جدیدی در مذاکرات با کشورهای غربی به خصوص مذاکرات 1+5 شود.
نکته دیگری که در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد این است که حداقل از زمانی که آقای روحانی در ایران روی کار آمدهاند، دو گروه افراطی در آمریکا، یکی جنگطلبان و رادیکالهای جمهوری خواه و دیگری لابی صهیونیستی، مدام به دولت اوباما فشار میآورند که آمریکا طوری رفتار کند که (به ادعای آنها) فریب شعارهای ایران را نخورد و حتی بنیامین نتانیاهو در اظهاراتی بیادبانه که گرچه دیپلماتیک نبود اما از وی بعید هم نبود، آقای روحانی را «گرگ در لباس میش» نامید!
در سویی دیگر کنگره آمریکا درصدد تحریمهای جدید علیه ایران بود تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما دولت اوباما در برابر همه این رفتارها واکنش نشان داد و این تصمیمگیریها را به بعد از روشن شدن نتایج مذاکرات ایران و 1+5 موکول کرد. در هر صورت اینها اقداماتی نیست که ما بخواهیم آنها را اقداماتی در حد انتظار در مقابل رفتارهای گذشته دولت آمریکا بدانیم و رفتارهای تازهای را علیه آمریکا برنامهریزی کنیم.
در دولت گذشته نامههایی از سوی رئیس دولت به رئیس جمهور آمریکا ارسال شد که در عرف دیپلماتیک این رفتارها همسو با دکترین سیاست خارجی ایران ارزیابی نمیشود. اصول سیاست خارجی ما مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت است. در زمان دولت فعلی این طرف آمریکایی بود که بارها درخواست ملاقات با ایران را مطرح نمود و در آخر با ابتکار آمریکاییها مکالمهای به صورت تلفنی برقرار شد.
بر اساس دکترین نظام جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی ما در دوران دولت جدید همواره با عزت، حکمت و مصلحت همراه بوده و دستاوردهای بزرگی که ایران در نشست نیویورک و ژنو به دست آورد، میتواند زمینهساز دستاوردهای بزرگتر باشد. امروز عقل حکم میکند برای مصلحت کشور و منافع ملی ایران کسانی که 8سال سیاستهای دولت گذشته را در زمینه مسائل بینالملل تحمل کردند، حداقل 8ماه به این دولت فرصت دهند تا نتایج راهبرد برد- برد ایران در سیاست خارجی روشن و شفاف مشخص شود. مسائلی که طی روزهای گذشته در کشور به وجود آمده و در خطبههای پیش از نماز جمعه به اوج خود رسید فضای خوبی را برای فعالیت دیپلماتهای ایرانی فراهم نخواهد کرد.
هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد در فضایی که غرب از تغییر برخورد دیپلماتیک با ایران صحبت میکند، پشت نمایندگان و اعضای تیم مذاکره هستهایمان خالی بماند و حمایت لازم از آنها به عمل نیاید. به نظر میرسد این رفتارها بیشتر نوعی رفتارهای جناحی و گروهی باشند که به خاطر نتایج انتخابات ریاست جمهوری و شکست در این انتخابات در برابر رای قاطع رئیس جمهور فعلی ایران صورت گرفتهاند. باید در مقابل گامهای مثبت و رو به جلوی طرف غربی ما نیز گامهای مثبتی برداریم و این کار نه وادادگی که عین عزت، حکمت و مصلحت است.