احمدی کتابهایی هم در بازار دارد؛ مثنوی دانشجویی (نشر سپیده باوران)، جمله معترضه (نشر تکا)، پایین پای دریا (نشر آرام دل)، چای چوپان(سوره مهر) از جمله آثار او است. در اینجا ابتدا شعری برای ماه محرم از سرودههای عباس احمدی میآید و سپس گفتوگوی تفصیلی وی با
ما را نسیم پرچم تو زنده می کند / زخمی است دل که مرهم تو زنده میکند
خشکیده بود چند صباحی قنات اشک / این چشمه را ولی غم تو زنده میکند
آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را / شور تو، روضه و دم تو زنده میکند
ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما: / اسلام را محرم تو زنده میکند
ما با غذای نذریتان رشد کردهایم / جان را عطای حاتم تو زنده میکند
آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را / انگشتر تو، خاتم تو زنده میکند
بالای تل هم آتش این قوم خفته را / آن خواهر مکرم تو زنده میکند
این کشته فتاده به هامون حسین اوست/ خود را به اسم اعظم تو زنده میکند
فردای محشر و غم و طوفان و تشنگی/ ما را امید زمزم تو زنده میکند
«عباس احمدی»
آقای احمدی، سرودن شعر آیینی را از چه زمانی آغاز کردید؟ اگر خاطرهای در روند شاعریتان برای اهل بیت(ع) دارید، بفرمائید؟
سرودن شعر را از دوران نوجوانی یعنی زمانی که در دبیرستان بودم آغاز کزدم و از همان زمان تا کنون شعر آیینی سرودهام.
یادم هست در قالب اردویی از طرف دانشگاه تهران به نام «طرح ولایت» به مشهد مقدس رفته بودیم. آقای حدادیان مداح اهلبیت هم در این سفر با ما بودند. با ایشان درباره شعر آئینی و شاعری صحبتهایی کردیم و من چند بیتی را که در وصف امام رضا(ع) سروده بودم به ایشان دادم. ایشان هم همان شعر را در حرم امام رضا(ع) خواندند. این خاطره و انگیزه خوبی برای من شد زیرا برای اولین بار بود که یکی از مداحان خوب کشورمان شعر من را خوانده بود. از آن زمان شعرهای زیادی سرودهام که توسط عده زیادی از مداحان در مجالس اهلبیت(ع) خوانده شده است و این برای هر شاعری افتخار است.
به نظر شما آسیبهایی که در ادبیات و شعر عاشورایی ظهور میکند در کجا ریشه دارد؟
یکی از مشکلات ادبیات عاشورایی این است که در بحث عاشوراپژوهی به صورت علمی خوب کار نکردیم. یکی دیگر از دلایل این آسیبها خط قرمزهای خودخواستهای است که توسط صاحبنظران ایجاد میشود. کسی خطر یا جرات نمیکند وارد نقد علمی و آسیبشناسی این مقولات شود، به این علت که فکر میکنند این نوع از ادبیات (عاشورایی) جنبه تقدس دارد و نباید آن را نقد یا از آن ایراد گرفت. به نظر من این طرز تفکر درست نیست و باید در یک فضای علمی و بدون تعصب، آثار واشعار ضعیف نقد و بررسی شود.
یکی دیگر از مشکلات شعر عاشورایی امروز پُرگویی بعضی از شاعران است. از آنجا که تعداد مداحان اهل بیت زیاد شده، حجم کار شاعران هم بالا رفته است، دیگر شاعران برای این نوع از شعرها وقت کمتری را اختصاص میدهند و این باعث میشود که کیفیت شعر افت کند و حتی شاعران جوانی که وارد این عرصه میشوند مطالعهشان نسبت به مسائلی چون مقتل، ابعاد فکری و تحلیلی حادثه عاشورا کم است و این کمبود را هم با مطالعه جبران نمیکنند. بدینترتیب شعرها سطحی میشود و مشکلات و آسیبهایی را به همراه دارد.
عباس احمدی در کربلای معلی
فرمودید صاحبنظران باید تقدس شعر عاشورایی را مانع نقد آن ندانند و به حوزه نقد اشعار ورود کنند؟ شما معتقدید هیچ آسیبشناسی جدیای در این زمینه صورت نمیگیرد؟
به نظر من میزان آسیبشناسی و نقدها کافی نیست. استاد مجاهدی و بعضی دیگر از پژوهشگران و شاعران، آسیبشناسی خوبی در زمینه ادبیات عاشورایی انجام دادهاند و حدود 200 مثال شعری و معنایی جمع کردهاند که از لحاظ توحیدی مشکل داشته اما متاسفانه در مجامع و هیئتها خوانده شده و میشود. وجود این اشعار از لحاظ فکری به جامعه ضربه میزند. در کل عدم مطالعه، شتابزدگی و پرگویی در بین شاعران و بعضآ شاعران جوان باعث شده، تا آسیبهایی به ادبیات عاشورایی از لحاظ محتوایی و اندیشه وارد شود.
به نظر شما سطح و عیار اشعاری که در هیئتها خوانده میشود باید چگونه باشد تا به معرفت افزایی مخاطبان کمک کند؟
در حال حاضر در جامعه در بسیاری از بنرهای هیئتها میبینیم، اسم سخنران را کوچک و مداح را بزرگ مینویسند، به همین ترتیب در بیشتر مواقع آن قدر که به مداح پرداخته میشود؛ به شاعر نمیپردازند. شاعران بیشتر در پشت صحنه حضور دارند و از این لحاظ هیئتها مداحمحور شدهاند و اکثر مداحان بیشتر به دنبال شور و هیجان و گریه گرفتن از مخاطب هستند. به نظر من هنوز اشعار قوی جایگاه خود را در هیئتها پیدا نکرده است. البته برخی از مداحان سلیقه مخاطب را پایین آوردهاند ولی بعضی از آنان آثار خوبی دارند و اشعار خوبی از شاعران گرفتهاند و در هیئتها اجرا میکنند.
میتوانیم بگوییم، زبان شعری تا حدودی پیشرفت کرده و به زبان شعر امروز نزدیک شده است. مداحان در انتخاب شعر تاثیر دارند و باید شعرشناس خوبی باشند، البته بعضی از مداحان شاعر هستند که اینها در کارشان موفقتر خواهند بود. اگر مداحی شاعر نباشد حداقل در این کار باید شعرشناس باشد و در زمینه شعری مطالعات خوب و کافی داشته باشد. چون گاهی اوقات شنیده شده که بعضی از مداحان اشعاری را که خواندهاند از لحاظ وزن و قافیه مشکل داشته است. اگر به جای پرداخت به نوع سبک و موسیقی آثار، به نوع شعر و سبک شعری پرداخت بیشتری داشته باشند، صد در صد اثر خوبی خلق میشود.
نظر شما در باره جوششی یا کوششی بودن شعر آیینی چیست؟ آیا رسیدن به چنین مرحله و جایگاهی نیازمند آداب و مسائل خاصی است؟
بودلر شاعر فرانسوی میگوید مصرع اول شعر هدیه خدایان است، مسلما اول شعر همیشه جوشش وجود دارد، ولی هر شعری خالی از تکنیک نیست، مثل هر هنر دیگری دارای یکسری ابزار و تکنیکهایی است؛ یعنی باید ساختارمند باشد، بن و ساختارش شکل گرفته و درست باشد. بر فرض مثال در مجامع شعری، شاعر جوانی شعر میخواند و به او نقد میکنند که ساختار این شعر غلط است و میگوید که این شعر را خودم نگفتهام انگار مثل استاد شهریار به او الهام شده است، یا منظورش انگار این بوده. حال میتوان فرض را بر این گذاشت که یک بیت شعر به او الهام شده است اما کل شعر از لحاظ وزن و قافیه و ساختار باید چکشکاری شود. ما آنقدر عارف نداریم که بخواهد چنین ادعایی داشته باشد و دیگر شاعری مثل مولوی نداریم که بخواهد سراسر جوشش شعری باشد، به نظر من تمام این گفتهها جنبهی نمایشی دارد و بهانه است. البته جوشش وجود دارد نه اینکه به کل نباشد، اما در ادامه تکنیک و ساختار شعر بسیار مهم است و باید به آن توجه ویژهای شود.
ارزیابی شما از وضعیت اشعار امروزی که خوانده میشود چیست و چگونه باید بر غنا و ارزش آنها افزود؟
مقام معظم رهبری هم به مطالعه در این زمینه تاکید دارند و هم به برگزاری محافل ادبی. شاعران جوان باید اشعارشان را به کارگاه ها و جلسات نقد شعر ارائه دهند و نهادهای متولی این امر وجود داشته باشند تا به این آثار ترتیب اثر دهند؛ چه برای چاپ اشعار چه نقد و بررسی اشعار. همچنین در کنار پرداختن به محتوای شعر باید از لحاظ ساختاری و تکنیکی هم توجه زیادی بر روی اشعار صورت بگیرد، تا بر این اساس شعرهای قوی تر به چاپ برسند.
رهبر انقلاب امسال در دیدار با شاعران آئینی به طور جدی روی ادبیات و شعر کودک و نوجوان تاکید داشتند، به نظر شما وضعیت ما در حوزه شعر آئینی کودکان و نوجوانان چگونه است و چطور باید باشد؟
همان طور که گفتم از نظر پرداختن به محتوا و تکنیک در اشعار آیینی و عاشورایی کمبودهایی داریم، این کمبودها در حوزه شعر کودک و نوجوان بسیار جدی است. همه ما شاعران آئینی در حوزه شعر عاشورایی کودک و نوجوان خیلی ضعیف عمل کردهایم.
نکته مهمی هم که باید در این حوزه مدنظر مسئولان باشد، این است که اشعار کودک و نوجوان این عرصه قبل از چاپ حتما باید با یک دید حساس و ریزبینانه از لحاظ ساختاری و تکنیکی کارشناسی و بررسی شوند تا کودک و نوجوان که بسیار تاثیرپذیرند در این حوزه دچار مشکل و بیگانگی و کجفهمی نشوند.
نهادهای دولتی و فرهنگی چه کمکی میتوانند به رشد ادبیات و شعر عاشورایی بکنند؟
نهادهای فرهنگی به شعرهای آیینی اهمیت بیشتری دهند و از جوانانی که در این زمینه فعالیت میکنند حمایت مادی و معنوی کنند. به انتشار آثار بپردازند این نهادها را محدود به عدهای خاصی نکنند که فقط به فعالیت هنری خود بپردازند؛ نهادها باید کمک کنند تا این دایره گستردهتر شود، تا از این طریق جوانان هم بیشتر جذب شوند و استعدادهای بالقوه کشورمان به فعلیت برسند.