صراط:توافق
فراپادمانی و داوطلبانه روز گذشته ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی،
ابهامات موجود در زمینه عملکرد گذشته آژانس را برطرف نمیکند.ایران و آژانس
روز گذشته بیانیه مشترکی را منتشر کردند که هدف از آن، «اطمینان از ماهیت
صرفاً صلحآمیز برنامه هستهای ایران» عنوان شده است. طبق این بیانیه
«ایران باید ظرف 3 ماه اقدامات عملی در زمینه ارائه اطلاعات مربوطه و
دسترسی به معدن گچین در بندرعباس و رآکتور آب سنگین اراک، ارائه اطلاعات
درباره همه رآکتورهای تحقیقاتی جدید، ارائه اطلاعات در زمینه شناسایی 16
سایت که برای ساخت نیروگاههای هستهای در نظر گرفته شده، شفافسازی
اظهارات ایران درباره تأسیسات غنیسازی اضافی و نیز فناوری غنیسازی لیزری
اتخاذ کند».آژانس در مقابل هیچ تعهدی نکرده و صرفاً «توافق کرد نگرانیهای
امنیتی ایران را از جمله از طریق استفاده از دسترسی مدیریت شده و محافظت از
اطلاعات محرمانه مد نظر قرار دهد.»هر چند که جمهوری اسلامی ایران طرفدار
شفافسازی و اعتمادسازی در زمینه فعالیتهای هستهای خویش است، اما برخی
ابهامات در توافق اخیر به اعتبار عملکرد گذشته آژانس دیده میشود از جمله
اینکه:
1- جمهوری اسلامی ایران پیش از این ضمن اجازه بازرسیهای گسترده (حتی در سقف پروتکل الحاقی و فراتر از آن) بارها به ابهامات و سؤالات آژانس پاسخ داده که تدوین مدالیته و پاسخ به 6 سؤال آخر آژانس از آن جمله است. اکنون با توجه به اینکه مدالیته و چهارچوب جدیدی تدوین نشده، چشماندازی برای پایان این پرونده نیز نمیتواند متصور باشد و دور از ذهن نیست که پس از رفع ابهامات و اتهامات بیپایه و سند، ادعاهای جدیدی پیش کشیده و به بهانه آنها اعلام شود نمیتوان پرونده ایران را مختومه کرد. این حاصل رویکرد کج دار و مریز و تحت فشار آژانس طی 10 سال اخیر بوده است و بدتر اینکه بعضاً ادعاهای محافل صهیونیستی یا گروهکهای تروریستی همکار با سازمان جاسوسی آمریکا و انگلیس، بانی این اتهامپراکنیها بودهاند بی آن که آژانس حاضر باشد اسناد ادعایی (جعلی و خلاف واقع) را به ایران عرضه کند.
2- همان گونه که دکتر صالحی دیروز تصریح کرده، توافق جدید اقدامی داوطلبانه برای اعتمادسازی است و ایران تعهدی قانونی در این زمینهها ندارد. دکتر صالحی گفتهاند «این توافق نقشه راه را برای حل و فصل موضوع ساختگی هستهای ایران روشن میکند». هر نقشه راهی میگوید که مقصد کجاست و نهایتاً به کجا منتهی میشود. آیا اولاً بیانیه صادره به این معنا نقشه راه است و ثانیاً پذیرش اقدام داوطلبانه در ازای کدام تعهد و امتیاز متقابل؟!
3- این توافق جدید در حالی انجام میشود که مدیر آژانس گزارشهای جامع درباره همکاری ایران ارائه نمیدهد و از جمله میگوید ایران در 10 سال گذشته مثلاً 90 درصد ابهامات با فلان مشخصات و جزئیات را برطرف کرده و این فهرست 10 درصدی باقی مانده است بلکه با کتمان و به حاشیه انداختن تمام آن اعتمادسازیها که معلوم کرده نوع ادعاها واهی و دروغ بوده- اتهامات فاقد سند جدید را مطرح و برجسته میکند.
4- «توافق آژانس برای مد نظر قرار دادن نگرانیهای امنیتی ایران»- بدون ملزم کردن خویش- در حالی است که سریترین اطلاعات ایران درباره مراکز و دانشمندان هستهای کشورمان از سرویسهای جاسوسی کشورهای متخاصم سردرآورد و به جنایات تروریستی و فعالیتهای خرابکارانه انجامید اما آژانس تاکنون درباره درز این اطلاعات سری هیچ توضیحی نداده است.
5- و بالاخره اینکه عملکرد مدیرکل آژانس به اعتبار رفتارهای یکسونگرانه و تبعیض آلود با دولتهای مختلف زیر سؤال است. در حالی که قدرتهای اتمی با کمترین نظارت و بازرسیهای آژانس، مشغول توسعه انواع تسلیحات هستهای کشتار جمعی هستند، مدیر آژانس باید توضیح دهد که چرا عمده تمرکز این نهاد حقوقی بر یک کشور قربانی تسلیحات کشتار جمعی است و آژانس به جای اینکه در کنار وظایف نظارتی مراقبتی به مسئولیت قانونی حمایت از کشورها برای استفاده از فناوری صلحآمیز اتمی طبق انپیتی عمل کند، صرفاً تبدیل به پلیس و گماشته قدرتهای اتمی شده است. به عنوان مثال میتوان پرسید آقای آمانو غیر از سفرهای گاهبه گاه به آمریکا و تقدیم گزارش به محافل آمریکایی درباره میزان نظارت و سختگیری بر ایران، چه قدر در راستای امحای تسلیحات اتمی رژیمهای آمریکا و انگلیس و فرانسه قدم برداشته است؟ این مسائل بیطرفی آژانس را به چالش میکشد و این گمانه را تقویت میکند که آژانس دچار سیاسیکاری شده و بنابراین اگر یکصد سال دیگر هم به بازرسی و نظارت درباره برنامه هستهای ایران ادامه دهد،- به اعتبار بیارادگی- قادر نیست پرونده را مختومه اعلام کند.
تحریمها حمایت مردم ایران از برنامه هستهای را افزایش داد
تحریمها با وجود آن که بر زندگی مردم ایران فشار آورده اما طبق نظرسنجیها باعث حمایت بیشتر آنها از برنامه هستهای شده است.رادیو بیبیسی این تحلیل را با اشاره به نظرسنجی گالوپ مطرح کرد. طبق نظرسنجی تلفنی گالوپ از 4507 شهروند ایرانی، 85 درصد آنها گفتهاند که تحریمهای بینالمللی به زندگی آنها ضربه زده است اما در عین حال 68 درصد اعلام کردهاند ایران با وجود تحریمها همچنان باید به برنامه اتمی ادامه دهد. درصد حمایت قبل از تحریمها 63 درصد بوده و 5 درصد افزایش یافته است.بر اساس همین نظرسنجی- که احتمالا تلطیف هم شده!- 67 درصد مردم آمریکا، کشورهای اروپای غربی، اسرائیل و سازمان ملل را مسئول اصلی تحریمها میدانند که سهم آمریکا در این میان 46 درصد است.
حسین قاضیان تحلیلگر بیبیسی درباره این نظرسنجی گفت: اگر بخواهیم بدانیم پیام این نظرسنجی خصوصا برای دولت آمریکا چیست، باید این را به خاطر بیاوریم که دو سؤال برای تصمیمگیران آمریکایی از اعمال و تشدبد تحریمها مطرح بوده یکی اینکه آیا تحریمها بر مردم ایران تاثیر گذاشته و دوم اینکه آیا فشار تحریمها با تصمیم سیاستگذاران آمریکایی همسو است؟ هدف آمریکاییها از تحریم، نخست فشار بر حکومت و دوم فشار غیرمستقیم به دولت از طریق مردم بود.قاضیان گفت: طبق این نظرسنجی سؤال نخست مبنی بر این که آیا تحریمها تاثیر داشته و فشار ایجاد کرده، پاسخ مثبت میگیرد اما آیا این فشارها همسو با نکات مدنظر سیاستگذاران آمریکایی بوده و مردم به این تصور افتادهاند که حکومت باید از برنامه هستهای دست بردارد، خود این نظرسنجی نشان میدهد که نتیجه منفی بوده است.
وی افزود: تحریمها در جهت خواست سیاستگذاران و تصمیمسازان آمریکایی عمل نمیکند و مردم کماکان اعتقاد دارند برنامه هستهای به رغم فشارها باید ادامه پیدا کند.او اظهار داشت: جالبتر این است که حدود یک سال پیش یعنی در بهمنماه سال 1391 که همین سؤال از مردم شده بود، 63 درصد اعتقاد به ادامه برنامه هستهای ایران داشتند و در حالی که مردم در طی این مدت احساس میکنند فشارها بیشتر شده اما همچنان حمایت آنها از برنامه هستهای افزایش پیدا کرده و به 68 درصد رسیده است.به گزارش صدای آمریکا موسسه گالوپ در تحلیل نتایج این نظرسنجی مینویسد: 68 درصد ایرانیها به رغم حجم و فشار تحریمها میگویند ایران باید به توسعه فناوری اتمی ادامه دهد. این درصد بالای حمایت از برنامه اتمی، نقش پررنگ ناسیونالیسم ایرانی را در پرونده هستهای نشان میدهد.
اعتراف رئیس MI6 انگلیس به فعالیتهای خرابکارانه علیه ایران
رئیس سرویس جاسوسی رژیم انگلیس رسما اعلام کرد که این رژیم علیه ایران جاسوسی میکند. جان ساورز همچنین اعتراف کرد سرویس امایسیکس پیگیر فشار تحریمها بر ایران بوده است.وی ضمن سخنانی در کمیته امور اطلاعاتی و امنیتی پارلمان انگلیس گفت ایران به خاطر تاثیر فشار تحریمها به میز مذاکرات هستهای بازگشته است.وی در پاسخ به این سوال که آیا سازمانهای اطلاعاتی انگلیس نیز نقشی در این تحولات و آغاز مذاکرات هستهای ایران داشتهاند یا نه؟ گفت: بله تاثیر داشتهاند. البته من باید درباره آنچه که میگویم دقت کنم چون مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران در جریان است.ساورز افزود: «سازمانهای اطلاعاتی ما به سیاستمداران در درک درست برنامه هستهای ایران کمک کردهاند. ما سعی میکنیم تصویر روشنی به سیاستمداران و مذاکرهکنندگانمان در مورد برنامه هستهای ایران و آنچه که در آن کشور میگذرد، ارائه دهیم. برخی از این اطلاعات علنی است و مثلا توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی تهیه شده است و برخی نیز محرمانه میباشد.»
وی گفت: دلیل اینکه ایران به پای میز مذاکرات بازگشت به خاطر تاثیر تحریمها بوده است و ما نقش مهمی در نظارت بر اجرای این تحریمها و جلوگیری از دور زدن تحریمها توسط ایران داشتهایم.ساورز گفت: ما متخصصان زیادی در مسائل ایران در سازمانهای اطلاعاتی [جاسوسی] و به ویژه «امآی6» داریم و این تخصصها در دسترس دولتمردان است تا بهتر بتوانند آنچه را که در عرصه پیچیده سیاست ایران و از جمله در روابط میان رهبری، رئیسجمهوری، سپاه پاسداران و دیگر نهادها روی میدهد بهتر درک کنند.ساورز در پاسخ به سوالی در مورد اعتمادسازی و اینکه آیا میتوان به تعهدات ایران در جریان مذاکرات اعتماد کرد یا نه؟ اظهار داشت: این موضوع مشکلی است و ما در این زمینه باید به گزارشها و نتایج بازرسیهای سازمانهایی نظیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی تکیه کنیم.شایان ذکر است ساورز از جمله چهرههای امنیتی و اطلاعاتی رژیم انگلیس است که یک دهه پیش در پوشش دیپلمات در وزارت خارجه انگلیس فعالیت میکرد و عضو تیم مذاکرهکننده انگلیس با ایران- به همراه 2 کشور دیگر اروپایی- بود. وی از همان موقع پیگیر اموری نظیر جاسوسی، صدور قطعنامه و فشار تحریمها بود. ترور برخی دانشمندان هستهای کشورمان مقارن با اظهارات ساورز مبنی بر عملیات اطلاعاتی برای مهار برنامه هستهای ایران بود.
اسرائیل سگ زنجیری آمریکاست فقط همین!
با نگاهی به مواضع مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی تقسیم کار میان آنها برای تحت فشار گذاشتن ایران به منظور امتیازگیری بیشتر و بازارگرمی برای امتیازات اعطایی از سوی غرب قابل مشاهده است.به گزارش رجانیوز در هفتههای اخیر به موازات برخی از اظهارات مقامات آمریکایی درباره برنامه هستهای ایران که از سوی برخی رسانهها داخلی به عنوان انعطافپذیری کاخ سفید یاد میشود، مقامات رژیم صهیونیستی با لحن تندتری علیه مواضع هستهای ایران موضع میگیرند.با این حال برخی جریانات رسانهای با استناد به این رویکردها میکوشند تا تفکیک میان استراتژی آمریکا و اسرائیل در مواجهه با موضوع هستهای ایران هرگونه انتقادات به شیوه مذاکرات و محتوای احتمالی آن را هم سویی با رژیم صهیونیستی معرفی کند. این در حالی است که بررسی سیاستهای منطقهای آمریکا در گذشته و حال حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی ادامه دهنده و مجری سیاستهای ایالات متحده در منطقه بوده است.
رجانیوز افزود: در واقع رژیم صهیونیستی ابزاری برای اجرایی کردن نقشهها و برنامههای آمریکا در منطقه است، در همین راستا تفاوت لحن مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی بر مبنای سیاست «چماق و هویج» طرحریزی شده، به این معنا که با توجه به تجربه مذاکرات هستهای گذشته، آمریکا با بزرگنمایی مواضع مقامات رژیم صهیونیستی، مشوقهای جزئی را به ایران پیشنهاد میدهد تا ایران با مشاهده «چماق» اسرائيلی]![ و بازارگرمی چهرههایی چون نتانیاهو، به سمت «مشوقهای آمریکایی» رهنمون شود.اصطلاح معتبر کردن تهدید نظامی هم که صهیونیستها دائماً از آن استفاده میکنند در واقع نه به معنای توانایی جنگ بلکه به این معناست که آمریکا چگونه میتواند از ابزار تهدید نظامی بهره بگیرد که نتیجه آن کوتاه آمدن ایران و اجتناب از ورود به درگیری باشد، هر چند که مقامات کشورمان نشان دادند ارزشی برای تندگوییهای رژیم صهیونیستی قایل نیستند.
رهبر معظم انقلاب سال 1372 در دیدار جمعی از روحانیون درباره نقش اسرائیل در منطقه فرمودند: صهیونیستها هم در این منطقه، مثل سگ زنجیری استکبار عمل میکنند. پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن، شأن صهیونیستهاست. از آنها، غیر از این هم انتظاری نیست و البته، کسی هم اهمیتی به آنها نمیدهد.ایشان سال 1390 نیز در مراسم تحلیف و دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش، در این باره تصریح کردند: هم آمریکا بداند، هم دستنشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی در این منطقه بداند؛ پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضی، هرگونه تجاوزی، بلکه هر گونه تهدیدی، پاسخی خواهد بود که از درون، آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشی خواهد کرد.
1- جمهوری اسلامی ایران پیش از این ضمن اجازه بازرسیهای گسترده (حتی در سقف پروتکل الحاقی و فراتر از آن) بارها به ابهامات و سؤالات آژانس پاسخ داده که تدوین مدالیته و پاسخ به 6 سؤال آخر آژانس از آن جمله است. اکنون با توجه به اینکه مدالیته و چهارچوب جدیدی تدوین نشده، چشماندازی برای پایان این پرونده نیز نمیتواند متصور باشد و دور از ذهن نیست که پس از رفع ابهامات و اتهامات بیپایه و سند، ادعاهای جدیدی پیش کشیده و به بهانه آنها اعلام شود نمیتوان پرونده ایران را مختومه کرد. این حاصل رویکرد کج دار و مریز و تحت فشار آژانس طی 10 سال اخیر بوده است و بدتر اینکه بعضاً ادعاهای محافل صهیونیستی یا گروهکهای تروریستی همکار با سازمان جاسوسی آمریکا و انگلیس، بانی این اتهامپراکنیها بودهاند بی آن که آژانس حاضر باشد اسناد ادعایی (جعلی و خلاف واقع) را به ایران عرضه کند.
2- همان گونه که دکتر صالحی دیروز تصریح کرده، توافق جدید اقدامی داوطلبانه برای اعتمادسازی است و ایران تعهدی قانونی در این زمینهها ندارد. دکتر صالحی گفتهاند «این توافق نقشه راه را برای حل و فصل موضوع ساختگی هستهای ایران روشن میکند». هر نقشه راهی میگوید که مقصد کجاست و نهایتاً به کجا منتهی میشود. آیا اولاً بیانیه صادره به این معنا نقشه راه است و ثانیاً پذیرش اقدام داوطلبانه در ازای کدام تعهد و امتیاز متقابل؟!
3- این توافق جدید در حالی انجام میشود که مدیر آژانس گزارشهای جامع درباره همکاری ایران ارائه نمیدهد و از جمله میگوید ایران در 10 سال گذشته مثلاً 90 درصد ابهامات با فلان مشخصات و جزئیات را برطرف کرده و این فهرست 10 درصدی باقی مانده است بلکه با کتمان و به حاشیه انداختن تمام آن اعتمادسازیها که معلوم کرده نوع ادعاها واهی و دروغ بوده- اتهامات فاقد سند جدید را مطرح و برجسته میکند.
4- «توافق آژانس برای مد نظر قرار دادن نگرانیهای امنیتی ایران»- بدون ملزم کردن خویش- در حالی است که سریترین اطلاعات ایران درباره مراکز و دانشمندان هستهای کشورمان از سرویسهای جاسوسی کشورهای متخاصم سردرآورد و به جنایات تروریستی و فعالیتهای خرابکارانه انجامید اما آژانس تاکنون درباره درز این اطلاعات سری هیچ توضیحی نداده است.
5- و بالاخره اینکه عملکرد مدیرکل آژانس به اعتبار رفتارهای یکسونگرانه و تبعیض آلود با دولتهای مختلف زیر سؤال است. در حالی که قدرتهای اتمی با کمترین نظارت و بازرسیهای آژانس، مشغول توسعه انواع تسلیحات هستهای کشتار جمعی هستند، مدیر آژانس باید توضیح دهد که چرا عمده تمرکز این نهاد حقوقی بر یک کشور قربانی تسلیحات کشتار جمعی است و آژانس به جای اینکه در کنار وظایف نظارتی مراقبتی به مسئولیت قانونی حمایت از کشورها برای استفاده از فناوری صلحآمیز اتمی طبق انپیتی عمل کند، صرفاً تبدیل به پلیس و گماشته قدرتهای اتمی شده است. به عنوان مثال میتوان پرسید آقای آمانو غیر از سفرهای گاهبه گاه به آمریکا و تقدیم گزارش به محافل آمریکایی درباره میزان نظارت و سختگیری بر ایران، چه قدر در راستای امحای تسلیحات اتمی رژیمهای آمریکا و انگلیس و فرانسه قدم برداشته است؟ این مسائل بیطرفی آژانس را به چالش میکشد و این گمانه را تقویت میکند که آژانس دچار سیاسیکاری شده و بنابراین اگر یکصد سال دیگر هم به بازرسی و نظارت درباره برنامه هستهای ایران ادامه دهد،- به اعتبار بیارادگی- قادر نیست پرونده را مختومه اعلام کند.
تحریمها حمایت مردم ایران از برنامه هستهای را افزایش داد
تحریمها با وجود آن که بر زندگی مردم ایران فشار آورده اما طبق نظرسنجیها باعث حمایت بیشتر آنها از برنامه هستهای شده است.رادیو بیبیسی این تحلیل را با اشاره به نظرسنجی گالوپ مطرح کرد. طبق نظرسنجی تلفنی گالوپ از 4507 شهروند ایرانی، 85 درصد آنها گفتهاند که تحریمهای بینالمللی به زندگی آنها ضربه زده است اما در عین حال 68 درصد اعلام کردهاند ایران با وجود تحریمها همچنان باید به برنامه اتمی ادامه دهد. درصد حمایت قبل از تحریمها 63 درصد بوده و 5 درصد افزایش یافته است.بر اساس همین نظرسنجی- که احتمالا تلطیف هم شده!- 67 درصد مردم آمریکا، کشورهای اروپای غربی، اسرائیل و سازمان ملل را مسئول اصلی تحریمها میدانند که سهم آمریکا در این میان 46 درصد است.
حسین قاضیان تحلیلگر بیبیسی درباره این نظرسنجی گفت: اگر بخواهیم بدانیم پیام این نظرسنجی خصوصا برای دولت آمریکا چیست، باید این را به خاطر بیاوریم که دو سؤال برای تصمیمگیران آمریکایی از اعمال و تشدبد تحریمها مطرح بوده یکی اینکه آیا تحریمها بر مردم ایران تاثیر گذاشته و دوم اینکه آیا فشار تحریمها با تصمیم سیاستگذاران آمریکایی همسو است؟ هدف آمریکاییها از تحریم، نخست فشار بر حکومت و دوم فشار غیرمستقیم به دولت از طریق مردم بود.قاضیان گفت: طبق این نظرسنجی سؤال نخست مبنی بر این که آیا تحریمها تاثیر داشته و فشار ایجاد کرده، پاسخ مثبت میگیرد اما آیا این فشارها همسو با نکات مدنظر سیاستگذاران آمریکایی بوده و مردم به این تصور افتادهاند که حکومت باید از برنامه هستهای دست بردارد، خود این نظرسنجی نشان میدهد که نتیجه منفی بوده است.
وی افزود: تحریمها در جهت خواست سیاستگذاران و تصمیمسازان آمریکایی عمل نمیکند و مردم کماکان اعتقاد دارند برنامه هستهای به رغم فشارها باید ادامه پیدا کند.او اظهار داشت: جالبتر این است که حدود یک سال پیش یعنی در بهمنماه سال 1391 که همین سؤال از مردم شده بود، 63 درصد اعتقاد به ادامه برنامه هستهای ایران داشتند و در حالی که مردم در طی این مدت احساس میکنند فشارها بیشتر شده اما همچنان حمایت آنها از برنامه هستهای افزایش پیدا کرده و به 68 درصد رسیده است.به گزارش صدای آمریکا موسسه گالوپ در تحلیل نتایج این نظرسنجی مینویسد: 68 درصد ایرانیها به رغم حجم و فشار تحریمها میگویند ایران باید به توسعه فناوری اتمی ادامه دهد. این درصد بالای حمایت از برنامه اتمی، نقش پررنگ ناسیونالیسم ایرانی را در پرونده هستهای نشان میدهد.
اعتراف رئیس MI6 انگلیس به فعالیتهای خرابکارانه علیه ایران
رئیس سرویس جاسوسی رژیم انگلیس رسما اعلام کرد که این رژیم علیه ایران جاسوسی میکند. جان ساورز همچنین اعتراف کرد سرویس امایسیکس پیگیر فشار تحریمها بر ایران بوده است.وی ضمن سخنانی در کمیته امور اطلاعاتی و امنیتی پارلمان انگلیس گفت ایران به خاطر تاثیر فشار تحریمها به میز مذاکرات هستهای بازگشته است.وی در پاسخ به این سوال که آیا سازمانهای اطلاعاتی انگلیس نیز نقشی در این تحولات و آغاز مذاکرات هستهای ایران داشتهاند یا نه؟ گفت: بله تاثیر داشتهاند. البته من باید درباره آنچه که میگویم دقت کنم چون مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران در جریان است.ساورز افزود: «سازمانهای اطلاعاتی ما به سیاستمداران در درک درست برنامه هستهای ایران کمک کردهاند. ما سعی میکنیم تصویر روشنی به سیاستمداران و مذاکرهکنندگانمان در مورد برنامه هستهای ایران و آنچه که در آن کشور میگذرد، ارائه دهیم. برخی از این اطلاعات علنی است و مثلا توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی تهیه شده است و برخی نیز محرمانه میباشد.»
وی گفت: دلیل اینکه ایران به پای میز مذاکرات بازگشت به خاطر تاثیر تحریمها بوده است و ما نقش مهمی در نظارت بر اجرای این تحریمها و جلوگیری از دور زدن تحریمها توسط ایران داشتهایم.ساورز گفت: ما متخصصان زیادی در مسائل ایران در سازمانهای اطلاعاتی [جاسوسی] و به ویژه «امآی6» داریم و این تخصصها در دسترس دولتمردان است تا بهتر بتوانند آنچه را که در عرصه پیچیده سیاست ایران و از جمله در روابط میان رهبری، رئیسجمهوری، سپاه پاسداران و دیگر نهادها روی میدهد بهتر درک کنند.ساورز در پاسخ به سوالی در مورد اعتمادسازی و اینکه آیا میتوان به تعهدات ایران در جریان مذاکرات اعتماد کرد یا نه؟ اظهار داشت: این موضوع مشکلی است و ما در این زمینه باید به گزارشها و نتایج بازرسیهای سازمانهایی نظیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی تکیه کنیم.شایان ذکر است ساورز از جمله چهرههای امنیتی و اطلاعاتی رژیم انگلیس است که یک دهه پیش در پوشش دیپلمات در وزارت خارجه انگلیس فعالیت میکرد و عضو تیم مذاکرهکننده انگلیس با ایران- به همراه 2 کشور دیگر اروپایی- بود. وی از همان موقع پیگیر اموری نظیر جاسوسی، صدور قطعنامه و فشار تحریمها بود. ترور برخی دانشمندان هستهای کشورمان مقارن با اظهارات ساورز مبنی بر عملیات اطلاعاتی برای مهار برنامه هستهای ایران بود.
اسرائیل سگ زنجیری آمریکاست فقط همین!
با نگاهی به مواضع مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی تقسیم کار میان آنها برای تحت فشار گذاشتن ایران به منظور امتیازگیری بیشتر و بازارگرمی برای امتیازات اعطایی از سوی غرب قابل مشاهده است.به گزارش رجانیوز در هفتههای اخیر به موازات برخی از اظهارات مقامات آمریکایی درباره برنامه هستهای ایران که از سوی برخی رسانهها داخلی به عنوان انعطافپذیری کاخ سفید یاد میشود، مقامات رژیم صهیونیستی با لحن تندتری علیه مواضع هستهای ایران موضع میگیرند.با این حال برخی جریانات رسانهای با استناد به این رویکردها میکوشند تا تفکیک میان استراتژی آمریکا و اسرائیل در مواجهه با موضوع هستهای ایران هرگونه انتقادات به شیوه مذاکرات و محتوای احتمالی آن را هم سویی با رژیم صهیونیستی معرفی کند. این در حالی است که بررسی سیاستهای منطقهای آمریکا در گذشته و حال حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی ادامه دهنده و مجری سیاستهای ایالات متحده در منطقه بوده است.
رجانیوز افزود: در واقع رژیم صهیونیستی ابزاری برای اجرایی کردن نقشهها و برنامههای آمریکا در منطقه است، در همین راستا تفاوت لحن مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی بر مبنای سیاست «چماق و هویج» طرحریزی شده، به این معنا که با توجه به تجربه مذاکرات هستهای گذشته، آمریکا با بزرگنمایی مواضع مقامات رژیم صهیونیستی، مشوقهای جزئی را به ایران پیشنهاد میدهد تا ایران با مشاهده «چماق» اسرائيلی]![ و بازارگرمی چهرههایی چون نتانیاهو، به سمت «مشوقهای آمریکایی» رهنمون شود.اصطلاح معتبر کردن تهدید نظامی هم که صهیونیستها دائماً از آن استفاده میکنند در واقع نه به معنای توانایی جنگ بلکه به این معناست که آمریکا چگونه میتواند از ابزار تهدید نظامی بهره بگیرد که نتیجه آن کوتاه آمدن ایران و اجتناب از ورود به درگیری باشد، هر چند که مقامات کشورمان نشان دادند ارزشی برای تندگوییهای رژیم صهیونیستی قایل نیستند.
رهبر معظم انقلاب سال 1372 در دیدار جمعی از روحانیون درباره نقش اسرائیل در منطقه فرمودند: صهیونیستها هم در این منطقه، مثل سگ زنجیری استکبار عمل میکنند. پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن، شأن صهیونیستهاست. از آنها، غیر از این هم انتظاری نیست و البته، کسی هم اهمیتی به آنها نمیدهد.ایشان سال 1390 نیز در مراسم تحلیف و دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش، در این باره تصریح کردند: هم آمریکا بداند، هم دستنشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی در این منطقه بداند؛ پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضی، هرگونه تجاوزی، بلکه هر گونه تهدیدی، پاسخی خواهد بود که از درون، آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشی خواهد کرد.