پیش از این نیز، طی سالهای 87 تا 89 و زمانی که دکتر جلیلی مسئولیت مذاکرات را بعهده داشت، ژنو سهبار میزبان مذاکرات ایران با طرفهای خود بود. و اتفاقاً ژنو 1 شاهد رویداد مهمی بود و آن اینکه پس از درخواستهای مکرر، برنز نماینده امریکا که برای اولین بار به عنوان عضو در این مذاکرات حضور داشت موفق شد با جلیلی ملاقات خصوصی داشته باشد که بدلیل گزارش غیرواقعی وی پس از این دیدار، آخرین دیدار خصوصیاش با جلیلی بود. چهارمین نشست نیز 23 و 24 مهر با سرپرستی دکتر ظریف در این شهر برگزار شد تا نوبت به ژنو 5 رسید.
نشست ژنو 5، آنقدر اهمیت داشت که حدود سیصد خبرنگار را از رسانههای مهم جهان به هتل اینترکنتینانتال بکشاند و سرانجام 5 وزیر امور خارجه و یک قائممقام وزیر (چین) را شتابان و بدون برنامهریزی قبلی راهی ژنو کند.
اما بطور غیرمنتظره و به قول برخی رسانههای فرانسوی "ناگهانی و عجیب" مواضع فوبیاس وزیر امور خارجه فرانسه مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات شد و اجازه نداد متن توافق شده، نهایی شود!
این در حالی بود که ظریف پیش از ژنو 5 به پاریس رفت و با همین آقای فوبیاس دیدار کرد و نتیجه دیدارش را هم فراهم شدن زمینه برای تفاهم بیشتر ارزیابی نمود.
وزیر امور خارجه کشورمان، 16 آبان در صفحه فیسبوک خود گزارشی از این سفر ارائه کرد که در قسمتی از آن چنین آورده است. " ... بعد هم برای ملاقات با وزیر امور خارجه فرانسه به وزارت خارجه رفتیم. دوستان میگفتند که در 6-7 سال گذشته هیچ ملاقاتی در پاریس میان دو وزیر خارجه صورت نگرفته است. البته من آقای فابیوس را یک بار در نیویورک در ملاقات دو وزیر، یک بار در ملاقات دو رئیس جمهور و یک بار در جلسه وزرای 1+5 دیده بودم و این چهارمین دیدار ظرف 2 ماه با ایشان بود. تشریفات کامل بجا آورده بودند منجمله گارد احترام و ... سه موضوع هستهای، سوریه و روابط دوجانبه را بحث کردیم، بحثها جدی، محترمانه، کارشناسی و بسیارمفید بود. با توجه به مواضع نسبتاً تند وزیر خارجه فرانسه، فکر میکنم زمینه برای تفاهم بیشتر فراهم شد ..."
آنچه در ژنو 5 روی داد را میتوان خوشبینانه، "اتفاقی" پنداشت و امیدوار بود که در ژنو 6 موانع رفع و ماجرا ختم به خیر شود و ضمن تأمین حقوق راهبردی ملت ایران، امتیازات معقولی به طرف مقابل داده شود و طرح جامع مورد نظر به تصویب برسد و گام اول پیشبینی شده یا همان گام اعتمادساز برداشته شود. اما حداقل از روی احتیاط و نه بدبینی میتوان، بلکه لازم است احتمالات دیگر مورد توجه قرار بگیرد.
ابتدا لازم است رفتار فرانسه در این مذاکرات مورد کنکاش قرار گیرد.
گزینه اول در مورد رفتار فرانسه، عرض اندام این کشور در برابر امریکا به منظور جدیتر گرفته شدن در معادلات جهان خصوصاً وقایعی است که در خاورمیانه در حال وقوع میباشد.
گزینه نسبتاً خوشبینانه دیگر آن است که اقدام فوبیاس را صرفاً در هماهنگی با رژیم صهیونیستی تحلیل کنیم و نقش امریکا و حتی انگلیس را در این میان نادیده بگیریم.
البته اگر همین دو گزینه را هم بپذیریم، این پرسش پیش میآید که آیا تا ژنو 6 عرض اندام فرانسه خاتمه مییابد؟ یا موضع رژیم صهیونیستی عوض خواهد شد؟ یا هماهنگی فرانسه با این رژیم دستخوش تغییر میگردد؟ پاسخ به این پرسشها بدون تردید منفی است.
سناریوی سوم، که احتمالش قویتر است و با گزینههای قبل هم مانعهالجمع نیست، تقسیم کار بین اعضای 1+5 بخصوص اعضای غربی آن است. اگر بخواهیم این گزینه را به سادگی کنار بزنیم باید در کدخدایی امریکا که قرار بود دم او را ببینیم و مسائل حل شود، تجدیدنظر کنیم. چرا که یا این کدخدا کلاً از این ماجرا بیخبر بوده است که کدخدای بیکفایتی است چون حداقل از طریق شنود تلفن مقامات فرانسوی باید ازقبل خبردار میبود! یا باخبر بوده است و اقدامی در جهت همراه کردن فرانسه برنداشته که حسن نیتش نسبت به ایران بار دیگر زیر سؤال میرود و یا تلاش کرده اما فرانسه حرف کدخدا را تمکین نکرده و رویش را زمین گذاشته که معلوم میشود این کدخدا خیلی هم کدخدا نیست!
توجه کنیم که کری در پایان مذاکرات ژنو 5 به صراحت این موضوع را که فرانسه، پروژه امریکا را در مذاکرات تخریب کرده باشد، تکذیب کرد. او ضمناً گفت: همکاری بسیار نزدیکی با فرانسه داشته است و در این خصوص با فرانسه اتفاقنظر دارد که باید برخی مسائل حل و فصل شود.
همانطور که میبینید هیچ راهی نمیتوان یافت که بتوان به سادگی از کنار موضوع گذشت؛ چون این پرسش خودنمایی میکند که آیا در ژنو 6 همه این مسائل به راحتی حل خواهد شد و این فقط یک بازی بود برای فشار بیشتر اما محدود به ایران، یا آنچه در ژنو 5 اتفاق افتاد از مسائل مهم دیگری حکایت میکند؟
به نظر میرسد ژنو 5 پیام مهمی داشت و آن اینکه نگاه راهبردی کشورهای غربی به سردمداری امریکا و تحت نفوذ لابی صهیونیسم تا جائیکه بتواند، اجازه نخواهد داد جمهوری اسلامی ایران گامهای جدید و موثر به سمت "متغیر مستقل" شدن بردارد و باید ایران از دستیابی به هرآنچه ـ از جمله فنآوری هستهای ـ که در این مسیر تعیینکننده است بازداشته شود. تبدیل ایران اسلامی به یک "متغیر مستقل"، توازن استراتژیک در منطقه ژئو استراتژیک خاورمیانه را بیش از این به نفع ایران تغییر خواهد داد و این موضوعی نیست که غرب به سرکردگی امریکا و رژیم صهیونیستی به راحتی به آن تن بدهند مگر آنکه به آنها تحمیل شود و چارهای جز آن نداشته باشند!
بنابراین، جدیترین احتمال در ژنو 6، تداوم فشار از سوی غرب و به ویژه امریکا بر ایران است تا اولاً اگر بتوانند (که نخواهند توانست) حقوق ملت ایران بر اساس مفاد مصرح NPT از جمله غنیسازی در خاک ایران را تضییع کنند ثانیاً هیچ امتیاز مهم و معنیداری از جمله لغو تحریمها را به ایران ندهند.
توجه به اظهارنظرهای مکرر مقامات امریکایی به وضوح این احتمال را به گزینه قطعی، نزدیکتر نشان میدهد.
جدیدترین اظهارنظر مربوط به جان کری و پس از بازگشت از ژنو 5 میباشد. وزیر امور خارجه امریکا به خبرنگاران گفت: درخواست امریکا برای توقف پیشرفت برنامه هستهای ایران در گام اول، مقدمهای برای درخواست برچیدن کامل برنامه هستهای ایران است. وی همچنین دوباره تصریح کرد: امریکا درعین حال تحریمهای خود را علیه ایران حفظ خواهد کرد.
پیش از این نیز اوباما در نطق خود در سازمان ملل، بطور کاملاً معنیدار فقط حاضر شد بگوید: "به حق مردم ایران برای دستیابی مسالمتآمیز به انرژی هستهای احترام میگذاریم" و زمانی که عدهای این سخن را دال بر به رسمیت شناختن حق غنیسازی برای ایران دانستند، سوزان رایس مشاور امنیت ملی اوباما در گفتوگو با CNN توضیح داد: "منظور اوباما حق غنیسازی اورانیوم نبوده است".
شرمن معاون وزارت امور خارجه امریکا و نماینده اوباما در 1+5 نیز به صراحت در پرسش و پاسخی که پس از نشست وزرای 1+5 با ظریف در نیویورک برگزار شد به خبرنگاران اعلام کرد: "تمام اعضای فعلی دولت اوباما و شخص رئیس جمهور ایالات متحده امریکا عقیده دارند که حتی غنیسازی 5/3 درصد قابل قبول نیست".
بنابراین جدّیترین احتمال، بعید بودن پذیرش خط قرمز جمهوری اسلامی ایران از سوی اعضای غربی 1+5 خصوصاً امریکا است.
لذا لازم است دولت دکتر روحانی در کنار پیگیری مجدانه مذاکرات با 1+5 که توسط دیپلماتهای توانمند و مورد اعتماد و حمایت رهبری و مردم اداره میشود، بدلیل موضع خصمانه و غیرقابل اعتماد امریکا و همپیمانانش احتمال به نتیجه نرسیدن مذاکرات را نیز جدی بگیرند و گزینههای دیگر، هم در عرصه دیپلماسی و تعامل سازنده با جهان را آماده کنند و هم مهمتر از این، تدبیر برای حل مشکلات اقتصادی کشور با اتکاء به توانمندیهای داخلی را جدیتر دنبال نمایند.
درسهای مهم ژنو 5 بیاعتمادی به طرفهای غربی خصوصاً امریکا و نگذاشتن همه تخممرغها در سبد مذاکرات است و همچنین ضرورت نگاه صحیح به درون برای شناخت توانمندیهای داخلی و نحوه بکارگیری آنها برای فائق آمدن بر مشکلات.