وی افزود: این تصور وجود دارد که طنز فقط صرف
خنده است؛ درحالی که فقط به معنای خنده نیست و معانی دیگری هم دارد. کتاب
«طنز در تعزیه» استاد احترامی سال ها است که چاپ شده اما در انبارها مانده و
منتشر نمی شود؛ درحالی که کتاب بسیار ارزشمندی است، از این رو شناختن و
فهماندن طنز مشکل است.
امینی اظهار داشت: همه شئونات ما حتی
اخیرا آئین های خاص فرهنگی و روابط فردی مان تحت تاثیر شدید سیاست بازی
قرار گرفته که متاسفانه این موضوع به ضرر فرهنگ، عواطف انسانی و تعلیم و
تربیت است. تا حرفی از طنز به میان می آید تصور این است که طنز نویس باید
حرفی درباره سیاست مدارها بگوید. در طنز مطبوعاتی اینگونه است. به صورت
آشکار و نهان برای انسان شاخ و دم می کشند و اسمش را می گذارند طنز، این
امر باعث می شود کارهای ارزشمند فرهنگی مانند علومی دیده نشده و فقط در
میان خواص بماند.
امینی با اشاره به اینکه موضوع طنز در همه
دوران ها انسان و وضعیت متناقضش است، افزود: انسان وضعیت متناقضی در جهان
دارد و به دلیل اندیشه، اراده و توانایی خاص نامحدودی که از آن برخوردار
است نمی تواند در این عالم محدود زندگی کند؛ از این رو تناقض انسان و عالم
وضعیت طنزگونه ای ایجاد می کند و همین موضوع طنز را ارزشمند و جدی می کند.
طنز یک مقوله جدی است و به وضعیت انسان می پردازد.
وی گفت: به
گمانم اصلا طنز بدون وارد شدن به حریم های ممنوعه طنز نمی شود؛ این حریم
های ممنوعه در هر زمان و محیطی فرق می کند؛ درواقع وارد شدن به این حریم ها
کار طنزپرداز است.
امینی ادامه داد: تمام هنر طنزپرداز این است
که وارد خط قرمزها شود؛ اما به گونه ای بنویسد که به کسی برنخورد. به
عبارتی دیگر طنزنویس درباره چیزی می نویسد که همه از آن خبردارند اما وی
لباسی بر آن می پوشاند که همه از آن لذت می برند.
شاعر کشورمان
تصریح کرد: بعد از فرار رضا خان در دوره ای محتوای مطبوعات طنز فقط فحاشی
بود. حتی یک دوره پس از انقلاب تا دهه 60 و نیز در دوره اصلاحات غالب
نشریات به طنز فحاشی روی آورده بودند.
وی در پایان با بیان اینکه
شرط خوب و هنرمندانه نوشتن به شرایط باز و یا بسته نیست، خاطرنشان کرد: در
دوره اصلاحات روزنامههایی که از هر دو جناح بودند هرکدام ستونی از طنز در
مطالبشان داشتند اما به هم فحش می دادند؛ در صورتی که هیچ سبقه هنری ندارد
و نیز رنگی از بیان، بلاغت و ظرافت های ادبی در آنها نبود . این امر کمکی
به هنر و اندیشه ما نمی کند. فقط اصلاح طلبان گمان می کردند به مرتجعین و
مستبدین فحاشی می کنند و اصولگراها هم تصور می کردند طرف مقابلشان دشمن
است.