شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۴ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۲

سکوت باقری شکست

سرمربی مستعفی تیم ملی وزنه‌برداری گفت: همین فحاشی که المپیکی‌ها علیه من مطرح کردند، دروغی تاریخی بود.
کد خبر : ۱۴۵۰۵۷
صراط: وزنه‌برداری ایران پس از روی کار آمدن کوروش باقری پس از وقفه‌ای چند ساله از سال 2010 دوباره آغوش خود را به روی موفقیت گشوده و روزهای خوش دوباره به پولادمردان چشمک زد.

در این میان نمی‌خواهیم از باقری به عنوان تنها عامل موفقیت‌های اخیر وزنه‌برداری نام ببریم و بدون شک در کنار این مربی برنامه‌محور و با دیسیپلین و البته نظم‌گرا، امکانات فدراسیون، پشتیبانی مسئولان ورزش و ورزشکاران سخت‌کوش هم وجود داشتند تا تمام اینها در این سال‌های اخیر مانند زنجیره‌ای، موفقیت‌های بیشمار و چشمگیری را در عرصه‌های بین‌المللی برای وزنه‌برداری به ارمغان بیاورند که از جمله آنها می‌توان به دو عنوان سومی جهان و موفق‌ترین حضور در ادوار المپیک اشاره کرد.

پس از این سال‌های موفق و در یک سال اخیر تنه وزنه‌برداری هم به تنه خیلی دیگر از رشته‌ها خورد و  دیری نپایید که خوشی‌‌های این رشته ورزشی هم به اشک و آه و گریه و حتی نفرین مبدل شد تا امروز حاشیه‌ها همچون بختک بر وزنه‌برداری افتاده و خیال جدا شدن هم نداشته باشد.

رکورددار یکضرب دسته 94 کیلوی المپیک که پس از عارضه قلبی خیلی حال و روز خوشی ندارد پس از قهرمانی جهان استعفا کرد و رفت، رفتنی که خیلی‌ها آن را باور نداشتند و شاید خودش هم باور نمی‌کرد که روزی فرا رسیده که مجبور شود از ورزش محبوبش دل بکند اما با بازگشت به وطن و تماشای انتقادها و تماشای شاگردانی که تا دیروز برایشان خون دل خورده و امروز در رسانه‌ها علیه‌اش جبهه گرفته و برایش خط و نشان می‌کشند، در رفتن تردید نکرده و حداقل تا امروز که مهمان خبرگزاری فارس بود تا از اتفاقات و مسائل و حواشی روز وزنه‌برداری از هر دری با وی سخن بگوییم همچنان روی این تصمیم ایستاده و خیال بازگشت هم ندارد.

حاصل 120 دقیقه مصاحبه خبرنگاران ورزشی خبرگزای فارس با کوروش باقری را در زیر می‌خوانید تا به این ترتیب پس از مدت‌ها روزه سکوت این سرمربی موفق این‌چنین شکسته شده

فارس: از موفقیت‌‌های این روزهای ورزش ایران صحبت را آغاز کنیم.

ابتدا قهرمانی فوتبال ساحلی و موفقیت‌های والیبال را به علاقمندان به این رشته‌ها و مسئولان فدراسیون‌های فوق تبریک می‌گویم. به شخصه از این پیروزی‌ها لذت بردم. همچنین انتخاب آقای گودرزی به عنوان وزیر ورزش را هم تبریک می‌گویم. جای خوشحالی دارد که ورزش هم سرانجام صاحب وزیر شد.

فارس: انتخاب وزیر ورزش چقدر می‌تواند در روند ورزش کشور تأثیرگذار باشد؟

قطعاً مؤثر است، اینکه سکاندار ورزش مشخص شده است، برنامه‌ها هم مشخص‌تر می‌شود و فکر می‌کنم مشکلات مالی فدراسیون‌ها نیز تقریباً برطرف شود.

فارس: محمود گودرزی به عنوان دومین وزیر ورزش انتخاب شده است. ارزیابی‌تان از کارنامه محمد عباسی به عنوان اولین وزیر ورزش چیست؟ عده‌ای معتقد بودند که وی خوش‌شانس بود.

شانس در همه کارها دخیل است اما نمی‌تواند همه چیز بر مبنای شانس باشد. یکبار و دوبار می‌توان شانسی نتیجه گرفت و همیشه مبنای کارها بخت و اقبال نیست. عباسی هم خوب کار کرد، حداقل در حوزه ورزش قهرمانی اگر نتایج را نگاه کنیم و با گذشته مقایسه کنیم، پیشرفت‌ها به خوبی مشخص است. البته امروز دیگر کسی انتظار ندارد ورزش مانند 20 سال پیش درجا بزند و از پیشرفت خبری نباشد چون سرمایه‌گذاری در آن بیشتر شده و مردم نیز به ورزش علاقمندتر شده‌اند. امیدوارم آقای گودرزی هم بتواند از نکات و برنامه‌های مثبت گذشته استفاده لازم را برده و نیروهایی که خودش بهتر از هر کس می‌داند که می‌توانند کمکش کنند را به خدمت بگیرد.

فارس: در ورزش ایران امکانات مالی بیشتر جواب می‌دهد یا برنامه یا تعصب و غیرت؟

همه اینها در کنار هم می‌تواند نتیجه لازم را به همراه داشته باشد.

فارس: اما در دو سال اخیر پولی در کار نبوده با این حال ورزش‌های ایران در المپیک بهترین نتایج را گرفت.

اعتقاد دارم فدراسیون‌هایی که موفق شدند برنامه داشتند، البته شاید آنطور که همگان انتظار داشتند پولی در وزارت ورزش نبود اما فدراسیون‌ها به خصوص فدراسیون وزنه‌برداری توانستند تا حدودی کمبودها را جبران کنند، البته اگر پول بود رسیدن به این هدف‌ها قطعاً راحت‌تر می‌شد.

فارس: به وزنه‌برداری برسیم. کوروش باقری را دعوت کردیم تا انتقادات، شایعات و شائبه‌های وزنه‌برداری به خصوص در ماه‌های اخیر را با وی مطرح کرده تا شما در خصوص مسائل و حواشی روز وزنه‌برداری به عنوان سرمربی تیم ملی شفاف‌سازی کنید.

در خدمت‌تان هستیم. متاسفانه باید از صدا و سیما پس از مسابقات جهانی گلایه کنم که در دو برنامه بیشتر از 50 بار اسم من را بردند اما به هیچ وجه این فرصت به من داده نشد تا بتوانم از خودم دفاع کنم و به این ترتیب یک طرفه به قاضی رفتن به معنای واقعی شکل گرفت.

در مورد وزنه‌برداری باید بگویم که همه به نتایج نگاه می‌کنند. کسی نمی‌گوید که در المپیک‌ها حسین رضازاده چند کیلوگرم وزنه زد بلکه همه از دو مدال طلای وی صحبت می‌کنند یا در مسابقات جهانی 2011 پاریس بعید می‌دانم که بسیاری از مخاطبین وزنه‌برداری رکوردها و حریفان به یادشان مانده باشد، بلکه همه می‌دانند که تیم ملی برای اولین بار به مقام سومی جهان رسید و این مسائل در آمار ماندگار است.

در سال 2013 هم توانستیم برای دومین بار این عنوان را تکرار کنیم که این یک اتفاق بسیار خوب بود اما خیلی‌ها در برنامه‌های تلویزیون اسم خودشان را کارشناس گذاشتند و حتی برنامه‌ها و اهداف فدراسیون را زیر سؤال بردند بدون اینکه در عمرشان حتی یک میله خالی را بالای سر برده باشند یا مربیانی به کارشناسی پرداختند که ای‌کاش در مورد نتایج خودشان در تیم‌هایی که در خارج از ایران داشتند یک مقدار صحبت می‌کردند و کاری به نتایج تیم ملی نداشتند. متأسفانه حرف‌های کذبی زده شد که به هیچ وجه واقعیت نداشت، اما همان طور که گفتم آنجا نبودم تا از خودم دفاع کنم.

روی هم رفته به عنوان سرمربی وقت تیم وزنه‌برداری اعتقاد دارم که تیم ملی در رقابت‌های جهانی لهستان خیلی خوب کار کرد. درست است شاید مدال‌های زیادی نگرفتیم اما مقام‌های چهارم و پنجم هم کم نداشتیم، یعنی فاصله آنها هم تا مدال کمتر از یک قدم و یک حرکت صحیح بود و حتی اگر بدشانسی نمی‌آوردیم می‌توانستیم عنوان نایب قهرمانی را هم به دست بیاوریم. 6 نفر از این تعداد برای اولین بار مسابقات جهانی را می‌دیدند و یک نوجوان 17 ساله در ترکیب داشتیم و همه اینها می‌تواند ثابت کند که در 7 ماه آخر خیلی خوب کار کرده بودیم. در این میان ترکیب تیم ملی هم درست یا غلط و به هر دلیلی تغییر کرده بود و اگر هم تغییر کرده بود خواست من و رضازاده نبود و شرایطی بود که به وجود آمد.

جالب اینکه در گذشته خیلی‌ها انتقاد می‌کردند که چرا در سبک وزن به وزنه‌برداران میدان نمی‌دهید؟ اما امسال در وزن‌های پایین‌تر هم از ملی‌پوشان استفاده کردیم که اتفاقاً نتایج بدی هم به دست نیامد. جابر بهروزی بعد از 14 سال رکورد ایران را زد، رسول تقیان هم یک تجربه بسیار بزرگ به دست آورد. البته اگر رسول به حاشیه‌ها توجهی نداشت، قطعاً او هم نایب قهرمان جهان می‌شد.

امروز که در خدمت‌تان هستم، مسابقات جهانی 2013 هم تمام شده است و دیگر باید به این تیم به عنوان تیم سوم جهان نگاه کرد مثل همان تیم 2011 که برای اولین بار این عنوان را به دست آورده بود. اما جالب اینکه برخی از دوستان در مورد تیم 2011 جوری صحبت می‌کنند که انگار آن تیم، تیم ملی قطر بوده است، اما آن تیم هم تیم ملی ایران بود و سرمربی‌اش هم من بودم، با این تفاوت که دو سال با آن نفرات کار کرده بودم و با تیم 2013 فقط هفت ماه. البته هر چقدر این عناوین بزرگ‌تر شود سر من بالاتر است و بیشتر خوشحالی من را در پی دارد.

فارس: به قول شما سومی جهان تمام شد و پس از آن تیم ملی وزنه‌برداری‌ای مانده که سرمربی ندارد، البته استعفای شما شاید کمی قابل پیش‌بینی بود چون از قبل از رقابت‌های جهانی این شایعه پیش آمده بود که می‌خواهید پس از جهانی خداحافظی کنید و شاید بسیاری هم در حال حاضر آن را یک نمایش می‌دانند. خودتان در مورد این استعفا چه نظری دارید؟

شاید باور نکنید، من قبل از اینکه سکته کنم این تصمیم را گرفته بودم. من خودم را یک سرباز واقعی می‌دانم البته نمی‌توانیم خودمان را با سربازهایی که از سال‌های دفاع مقدس در دل و ذهن مردم جا گرفته‌اند مقایسه کنیم اما کسی که هدفش خدمت و دفاع از این آب و خاک باشد مثل باکری‌ها، همت‌ها و باقری‌ها نگاه نمی‌کند که شرایط چگونه است و چه کسی فرمانده است و چه کسی دستور می‌دهد.

من هم اگر بخواهم سر مردم منت بگذارم و مدام بگویم به خاطر مردم پس باید رفتارم هم مانند حرف‌هایم باشد. با تمام این تفاسیر باز هم تاکید می‌‌کنم که قبل از سکته‌‌ام چنین تصمیمی را گرفتم و اگر هم اسعتفا دادم حس کردم که شاید با توجه به جوی که راه انداخته‌اند این چنین بهتر بتوانم به وزنه‌برداری کمک کنم. همچنان سر حرفم هستم و مظلوم‌نمایی و این صحبت‌ها هم در کار نیست، چون آمار مشخص است و همه چیز را نشان می‌دهد. من از سال 2010 سرمربی تیم ملی شدم و می‌توانید نتایج را با سال 2009 به قبل مقایسه کنید و ببینید که به جز حسین رضازاده چه کسی مدال گرفته است تا پاسختان را بگیرید.

نمی‌گویم که همه‌ چیز کار من بوده است و اول از همه اگر موفقیتی به دست آمده لطف خدا بوده است و سپس همین بچه‌هایی که امروز خیلی از رفتارشان غیرمنطقی است. آنها توانستند خیلی از شرایط سخت را تحمل کنند تا این موفقیت‌ها به دست بیاید. من به این موضوع اعتراف می‌کنم و شکی هم در آن نیست اما این معنی‌اش این نیست که فقط یک نفر یا یک گروه این موفقیت‌ها را به دست آورده باشند.

من هم خوشحالم و باعث افتخارم است که سرمربی تیم ملی‌ای بودم که پس از سال‌ها توانسته است چهره‌های جدیدی را معرفی کند. در سال 2010 به قبل هیچ استعدادی نداشتیم که رو شود. اعتقاد دارم کشورمان در هر زمانی و در تمام زمینه‌ها به خصوص وزنه‌برداری پر از استعداد است و فقط نیاز است این استعدادها خود را نشان داده و تبلور پیدا کنند. من هم ناقض زحمات کسانی که قبل از ما زحمت کشیدند نیستم اما باعث خوشحالی من است که توانسته‌ام در مدت زمان حضورم در تیم ملی چهره‌های جدیدی را در این چند سال اخیر معرفی کنم.

اگر هم تصمیم به استعفا گرفتم چون یک عده‌ در وزنه‌برداری شرایط را به گونه‌ای به وجود آورده و جوی را درست کرده‌‌اند که واقعا کار کردن سخت است. به همین دلیل تصمیم گرفتم استعفا کنم.

 

 

فارس: فعلا هم رضازاده آن را قبول نکرده است.

منتی سر کسی ندارم و به عنوان سرمربی تیم ملی وزنه برداری وظیفه‌ام را انجام دادم و اگر هم دوباره روزی به این پست برگردم هیچ‌گاه سر مردم منت نمی‌گذارم. امروز احساس می‌کنم با این شرایط کار کردن برای کوروش باقری سخت است چون مثل برخی از مربیان تا 2 بامداد با ملی‌پوشان در اتاقم بازی نمی‌کنم و یا اگر صبح وزنه‌برداری بازگشت، در را برایش باز نمی‌کنم و یا تمرین پنجشنبه را صبح برگزار نمی‌کنم تا شب جمعه با شاگردانم به تفریح بروم. برای من که چنین آدمی نیستم و یک اصولی دارم که به آن اعتقاد دارم شرایط برای بازگشت مهیا نیست.

فارس: نظم و دیسیپلین شما خوب بود و جواب هم داد اما فکر نمی‌کنید که سخت‌گیری زیادی منجر به آن شود که کوروش باقری مربی بداخلاق جلوه داده شود؟

عیبی ندارد و من کنار می‌روم و امیدوارم یک نفر خوش اخلاق بیاید.

فارس: واقعا بداخلاقی‌هایتان همین موارد بود؟

بعضی از دوستان می‌گفتند که اردوی تیم ملی را تبدیل به پادگان کرده‌ بودم اما شاید یک عده می‌خواهند آنجا را تبدیل به کاباره یا کازینو کنند ولی من نمی‌توانم این کار را انجام دهم. پس منتی سر کسی نیست و دست‌هایم هم بالاست و اعلام می‌کنم که دیگر نیستم انشالله دیگران که می‌آیند موفق باشند.

فارس: در جلسه‌ای که با رضازاده داشتید چه گذشت؟

جلسه خوبی بود و معتقدم که نگاه رضازاده ملی است.

فارس: خیلی صریح بگویید که می‌مانید یا می‌روید؟ا

فتخارم این است که سرمربی تیم ملی باشم. چه افتخاری بالاتر از این؟ کار و زحمت زیاد دارد اما افتخارم این است اما اگر قرار باشد ورزشکار من را برای سرمربی شدن انتخاب کند، آنهایی که کننده کار هستند خودشان تا آخر داستان را می‌خوانند و مشخص است که آخرش چه می‌شود. اگر شرایط مهیا باشد افتخارم این است که سرمربی تیم ملی باشم.

فارس: شرایط مهیا باشد یعنی چه؟

متاسفانه در این چند وقت اخیر آنقدر مسائل را لوث کردند که جایگاه‌ها و ارزش‌ها گم شد. خیلی‌ها در این مدت خیلی راحت دروغ گفتند. با این شرایط کار کردن سخت بود. در همین یک سال اخیر به اندازه 3 سال قبلش سختی کشیدم. حرف و حدیث و بحث‌های بی مورد که نیازی به گفتن آنها نبود باعث شد تا 50 درصد انرژی‌ام صرف همین حواشی شود. الان هم اگر قرار باشد برگردم با این شرایط دیگر جای بازگشتی نمی‌ماند. یاد آن فردی افتادم که برای خالکوبی شیر روی پشتش رفت و وقتی دید درد دارد گفت خالکوبی یال و دمش را بی‌خیال شود که در جواب شنید مگر شیر بدون یال و دم هم وجود دارد؟ اگر قرار باشد من هم صرفاَ یک جا بنشینم و سرمربی باشم با اینکه کار من راحت‌تر می‌شود اما واقعا آیا می‌توان روند موفقیت‌ها را همچنان ادامه داد؟

فارس: به نظر شما شرایط فراهم می‌شود؟

امیدوارم بشود و آرزوی قلبی‌ام هم این است.

فارس: پس می‌توان استنباط کرد که دوست دارید بمانید و به کار ادامه دهید؟

باز هم می‌گویم که چه افتخاری بالاتر از اینکه سرمربی تیم ملی باشم؟

فارس: گفتید دوست ندارید ورزشکار برای فدراسیون تعیین تکلیف کند اما در گذشته خود شما و حسین رضازاده در این امور دخالت کرده و می‌گویند شما باعث آمدن دوباره ایوانف شدید.

ما کدام مربی را برداشتیم و چه کسی را به جایش آوردیم؟ مصاحبه علی مرادی رئیس وقت فدراسیون وقت را بارها دیده‌ام که گفته است من دخالتی در این موضوع نداشتم و مسئولان وقت در آمدن ایوانف نقش داشته‌اند. یعنی فدراسیون وقت آنقدر ضعیف بوده که ما در یک کشور خارجی دست ایوانف را بگیریم و بیاوریم و بخواهیم با وی قرارداد ببندیم. به نظر شما این موضوع خنده‌دار نیست که یک ورزشکار 24-25 ساله ایوانف را بیاورد؟ پس این موضوعی که می‌گویند یک دروغ محض است.

در اردویی که در بلغارستان برگزار کردیم یکی از خبرنگاران از ایوانف سؤال کرد که آیا بازگشتت به تیم ملی ایران تصمیم درستی بود که همان زمان وی پاسخ داد از بچه‌ها سؤال کنید و حتی از من خواست پاسخ بدهم که من هم گفتم شما مربی هستید. حال من یک سؤال دارم، اگر من ایوانف را بازگرداندم پس چرا از اردوی تیم ملی خط خوردم؟ زمانی که ایوانف به تیم ملی ایران برگشت، اولین کاری که کرد کوروش باقری را از تیم ملی خط زد، به درست و غلط این موضوع کاری ندارم، اما اگر من ایوانف را آورده‌ام چرا اولین نفر مرا خط زد؟

فارس: با این حال در همان سال‌ها به طور اختصاصی مربیگری رضازاده را خود شما برعهده داشتید.

من تنها کوچینگ مسابقه رضازاده را عهده‌دار بودم آن هم به سال 2002 برمی‌گردد که با وجود اینکه بهترین تیم را داشتیم اما چهار نفر از ملی‌پوشان از جمله خود من به دلیل ضعف مربیان از دور مسابقات اوت کردیم که وقتی رضازاده این اشتباهات فاحش مربیان در پشت صحنه را دید از من خواست تا او را در حین مسابقه هدایت کنم. پس از آن هم در یکی دو مسابقه دیگر به عنوان کوچینگ او را هدایت کردم و هیچ‌گاه مربی اختصاصی رضازاده نبوده‌ام. اگر من مربی او بودم کجا از من به عنوان مربی قوی‌ترین مرد جهان و قهرمان المپیک تقدیر به عمل آمده است؟

فارس: با این حال این موارد باعث شده تا المپیکی‌ها به همان موضوع استناد کرده و حق دخالت در فدراسیون را به خود بدهند.

شرمنده‌ام که این حرف را می‌زنم اما این یک دروغ واضح است. وقتی که من ایوانف را برگرداندم چرا بلافاصله مرا از اردو بیرون کرد؟ آیا این با عقل و منطق جور درمی‌آید؟ بعد هم اینکه آیا رئیس وقت فدراسیون تا این اندازه بی‌کفایت بوده است که ورزشکار بخواهد برای تیم ملی مربی بیاورد؟ حتی زمانی که دوپینگ آن 9 نفر هم مثبت اعلام شد من دیگر در اردو نبودم که بخواهم در این موارد تأثیرگذار باشم. پس این حرف‌هایی که مطرح می‌شود کاملاً کذب و دروغ است.

فارس: خواسته المپیکی‌ها این بود تا در اردویی جداگانه برای حضور در تیم ملی آماده شده تا پس از رکوردگیری، بهترین‌ها برای قهرمانی جهان اعزام شوند.

مگر در اردو نبودند؟ ما آنها را چهار ماه قبل از رقابت جهانی لهستان به اردوی تیم ملی دعوت کردیم و زمانی بود که هنوز هیچ اسمی‌ به فدراسیون جهانی ارسال نشده بود و جالب اینکه خودشان به اردو نیامدند. بهانه گرفتن هیچ کاری ندارد. آنها یکبار گفتند باقری اجازه نمی‌دهد ما در لیگ وزنه بزنیم و دیدید این موضوع هم دروغ بود و آنها با تیم‌های لیگی هم قرارداد بستند و حتی فرصت وزنه‌زدن هم داشتند.

فارس: گفته می‌شود اختلافات زمانی به وجود آمد که اردوی تیم ملی جوانان بهمن ماه سال گذشته در تهران آغاز شد و در آن اردو سلیمی هم برای ریکاوری حاضر بود و برخورد شما با وی این جرقه اختلافات را زد.

در آن برهه زمانی هیچ اتفاقی رخ نداد بلکه تمام این صحبت‌ها، مصاحبه‌ها و حاشیه‌ها پس از عید نوروز و درابتدای سال جاری به وجود آمد.

فارس: اما حتماً یک بحث‌هایی بود که شما در مصاحبه اسفندماه‌تان به خبرگزاری فارس گفتید خوشحال می‌شوم المپیکی‌ها در خانه خودشان را آماده کنند و حتی آنها را به اردو هم دعوت نکردید.

آنها همان زمان هم این بهانه را داشتند که سر فرصت خود را آماده می‌کنند، باز هم می‌گویم در آن برهه زمانی هیچ اتفاقی نیفتاد یا حداقل من از آن بی‌خبر هستم.

فارس: ریشه این جریانات و حواشی به این موضوع برمی‌گردد که المپیکی‌ها معتقد هستند که شما به آنها فحاشی کردید. می‌شود خیلی شفاف در این مورد صحبت کنید؟

فحاشی را به شدت رد می‌کنم و در این زمینه هم دروغ می‌گویند. سخت‌گیر هستم و این را قبول دارم. اینکه موهای یک نفرشان را زدند درست است و اینکه یک نفر دیگرشان را هم جلوی در نگاه داشتم هم درست است، اما به هیچ‌وجه فحاشی را قبول ندارم، چون به هیچ وجه چنین چیزی در لغت‌نامه اخلاق و رفتار من جای ندارد. سر آنها داد می‌زدم، تنبیه‌شان می‌کردم و حتی وزنه‌برداری داشتم که غش کرد و برایش اورژانس هم خبر کردیم.

فارس: پس شاید نتوانستند سخت‌گیری‌ها را تحمل کنند.

اتفاقاً تحمل کردند که این موفقیت‌ها به دست آمد. در همان زمان دو نفر از فشار تمرینات شانه خالی کرده و اردوها را ترک کردند. دروغ شاید در کوتاه‌مدت بتواند خودش را سریع به مردم نشان دهد، اما این حقیقت است که در بلندمدت پیدا می‌شود و موفقیت هم با حقیقت است. همیشه گفته‌ام که زمان خیلی از حقایق را روشن می‌کند. خیلی انتقادها از من و تیم ملی شد و مطمئنم که اگر تیم ملی قهرمان جهان هم می‌شد باز هم این انتقادات مطرح بود چون از قبل برنامه‌ریزی شده بود. یک عده از بیرون منتظر تفرقه در فدراسیون بودند، همان کسانی که خودشان در گذشته ناموفق بودند و همان کسانی که در فلان کشور هیچ نتیجه‌ای کسب نکردند و البته همان کسانی که فرصت داشتند خودشان را نشان بدهند اما نتوانستند.

فارس: آیا رضازاده این تفرقه‌اندازها را می‌شناخت؟

بله، اما متأسفانه ورزشکاران هم چون موفق بودند، سطح توقعات‌شان هم دیگر متفاوت شده بود. البته من هم از بزرگترهایی مانند ایوانف یاد گرفته بودم که چگونه با ورزشکاری که موفقیتی به دست آورد و در جامعه مطرح شده است برخورد کنم اما دیگر اردویی نبود که بخواهم برنامه‌هایم را اعمال کنم. اردویی برگزار نشد و همه چیز به هم ریخت.

فارس: منتقدان می‌گویند اگر رضازاده کمی قدرتمندتر وارد این مسائل می‌شد شاید هیچ‌گاه چنین اتفاقاتی رخ نمی‌داد.

تنها ایرادی که می‌توان از رضازاده گرفت این بود که شفقت و مهربانی‌اش زیاد از حد بوده و هست و من برداشتم این است. تمام انسان‌ها نقاط قوت و ضعف دارند، اما خانواده وزنه‌برداری یک روزی غبطه این را خواهند خورد که کسی مثل حسین رضازاده دوباره رئیس فدراسیون شود. خیلی‌ها فکر می‌کنند اگر وزنه‌برداری وجهه و شخصیتی پیدا کرده است، تمام و کمال برای خود وزنه‌برداری است، اما اعتقاد دارم امروز آدم‌هایی که در فدراسیون هستند باعث می‌شوند تا به آن فدراسیون و مقامی که دارند وجهه داده شود و من رضازاده را چنین شخصیتی می‌بینم. شاید خود رضازاده هم به این موضوع تا این اندازه پی نبرده باشد، اما معتقدم خیلی زمان می‌برد تا یک رئیس فدراسیون مانند رضازاده پیدا شود تا به راحتی بتواند از تمام پتانسیل موجود در تمام کشور استفاده کند.

قبل از رضازاده هم رئیس فدراسیون داشتیم و خود من از زمان برومند تا به حال بوده‌ام. شاید خیلی‌ها فکر می‌کنند صندلی ریاست باعث شده است تا این شرایط به وجود بیاید اما من می‌گویم خیر، بلکه حسین رضازاده باعث شده است که به صندلی ریاست وزنه‌برداری شخصیت داده شود البته رضازاده هم انسان است و ممکن است مانند همه انسان‌ها نقاط ضعفی هم داشته باشد که این هم طبیعی است. چیزی که رضازاده در زمان ریاستش به وزنه‌برداری داده است خیلی بیشتر از آن چیزی بوده که وزنه‌برداری بخواهد به رضازاده بدهد و فکر می‌کنم که حسین رضازاده یک مهره بسیار ارزشمند برای وزنه‌برداری است که فعلاً نمی‌توانیم قدرش را بدانیم.

 

فارس: می‌گویند رضازاده خیلی شما را دوست دارد و می‌خواهد تا آخر پای حمایت از دوستش بایستد.

اگر بخواهید بحث رفاقت را به میان بکشید، باید به سال 2007 اشاره کنم که سر هیچ و پوچ از مربیگری تیم ملی کنار گذاشته شدم. آن موقع هم رضازاده بود و حدود سه سال فقط عیدها با این دوستی که می‌گویید، در تماس بودم تا فقط به وی تبریک عید را بگویم. اگر بحث رفاقت است چرا همان زمان این رفاقت من را در تیم ملی نگه نداشت؟ رضازاده موفقیت‌ها را می‌بیند و به نظرم این حمایت‌ها طبیعی است و هر کس دیگری هم بود از او حمایت می‌کرد.

فارس: یک عده دیگر از منتقدان می‌گویند مگر در وزنه‌برداری قحط‌‌الرجال است که کوروش باقری از سرمربیگری تیم نوجوانان تا بزرگسالان را برعهده داشته باشد و چرا در رده‌های مختلف، افراد مختلف به کار گرفته نمی‌شوند؟

این هم مانند داستان مذاکرات 5+1 است که مشکل تفهیم کلمات بود. اینجا هم دقیقاً همین است. اگر عنوان سرمربی تیم‌های ملی به من رسید به این خاطر بود که تجربه کرده بودیم اگر هر رده سنی بخواهد یک سرمربی داشته باشد، چه اختلافاتی به وجود می‌آید و حتی در گذشته به خاطر همین موضوع، ضرب و شتم هم شده بود. من عنوانم این هست، اما این عنوان به آن معنی نیست که به شکل عملی همه کارها را من انجام دهم. تیم ملی نوجوانان کاملاً برعهده جورج زالای است.

فارس: اما گفته می‌شود تمام سیستم فدراسیون وزنه‌برداری با سیاست‌های شما اداره می‌شود.

من استعفا داده‌ام و دیگر نیستم، پس لزومی ندارد بخواهم در پرده حرف بزنم. برای انتخاب تیم‌های نوجوانان و جوانان، زالای و یکی دیگر از مربیان شهرستان‌ها انتخاب نفرات را از رقابت‌های قهرمانی کشور برعهده داشته‌اند. پس اگر من سرمربی این تیم‌ها بودم چرا خودم نباید برای انتخاب نفرات می‌رفتم؟

فارس: اما قبول دارید حرف آخر را شما می‌زنید؟

باید این چنین باشد و باید یک نفر حرف آخر را بزند. از این به بعد هم اگر فدراسیون وزنه‌برداری بخواهد موفق باشد باید یک نفر به هر عنوانی که هست به عنوان مسئول فنی باشد. شما فکر می‌کنید زمان ایوانف به چه شکلی بود؟ در آن زمان هم ایوانف حرف آخر را می‌زد با اینکه یک نفر را برای تیم‌های ملی رده‌های سنی انتخاب کرده بود. با این حال طبیعی است که یک نفر حرف آخر را بزند. اگر قرار باشد هر کس حرف خودش را بزند، اتفاقات ناجوری می‌افتد که قابل جمع کردن نیست.

فارس: اینکه تفاوت سنی رضازاده با ورزشکاران کم است مشکلات را به وجود نیاورد؟

اگر حرفش را نمی‌خواندند، نباید تیمش موفق می‌شد. البته دوست دارم منتقدان کلمه موفق را تعریف کنند، آیا تیم ملی قبلاً قهرمان دنیا می‌شد که امروز که سوم شده است می‌گویند ناموفق هستیم؟ اگر رکوردها را مقایسه می‌کنند، آیا تیمی که سه سال برایش زحمت کشیده شده است با تیمی که هفت ماه کنار هم جمع شده است، قابل مقایسه است؟ پس زمان و برنامه‌ریزی و بودجه و مواردی که در ابتدا گفتید بی‌تأثیر می‌شود.

فارس: آیا با توجه به اتفاقاتی که افتاده است این امکان وجود دارد که کوروش باقری به عنوان سرمربی با المپیکی‌ها دوباره سر یک سفره جمع شوند؟

من قبل از این هم مشکلی نداشتم و دوستان دیگر هستند که با این موضوع مشکل دارند و همین دوستان به دلیل مشکلی که دارند باعث شده‌اند تا امروز که خدمت شما هستم بگویم هیچ برنامه‌ای برای بازگشت ندارم. چون آرزوی قلبی‌ام موفقیت وزنه‌برداری است، فکر می‌‌کنم اگر نباشم بهتر است.

فارس: اگر این رسم بعدها از جانب ورزشکاران بدعت بشود آیا می توان در ورزش به ویژه در وزنه برداری کار کرد؟

همین فحاشی که مطرح کردند، دروغی تاریخی و قرن بود و حرف شما را قبول دارم که یک بدعت بد خواهد شد و فکر می‌کنم که شده هم باشد.

فارس: پس قبول دارید که با رفتنتان این بدعت را بیشتر جا می‌اندازید.

اعتقاد دارم این بدعت گذاشته شده و امیدوارم هرچه خیر است پیش بیاید.

فارس: در مورد سکته‌تان هم خیلی مسائل مطرح شد از جمله اینکه سکته‌ای در کار نبود و شما به خاطر مسائلی، به آن روز افتادید.

دوست نداشتم این آرزو را بکنم اما کسانی که این حرف‌‌ها را می‌زنند امیدوارم مانند کوروش باقری بشوند. هفته پیش باطری که قرار بود در قلبم بگذارند هم تهیه شده بود و آزمایشات اولیه انجام شده بود. قرار بود دوشنبه بستری شوم و سه‌شنبه باطری بگذارم که پس از مشاوره پزشکان، اعلام شد که یک ماه دیگر صبر کنم چون شاید با بهتر شدن شرایط دیگر احتیاجی به باطری نداشته باشم. کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند خودشان این کارها را کرده‌اند. یعنی به راحتی دروغ گفته‌اند و به راحتی حرف کذب برای مردم زده‌اند. چه لزومی داشته تا من دروغ بگویم؟ چه منفعتی از این کار می‌بردم؟

فارس: مثلا برای مظلوم‌نمایی.

قبول دارم که مردم دلشان برای مظلوم‌ها بیشتر می‌سوزد و تا حدود زیادی با حرف شما موافقم اما من چه نیازی داشتم تا خودم را به مظلومیت بزنم. نتیجه کار من مشخص است و خدا کمک کرده با وجود اینکه تیم عوض شد توانستم نتیجه قبلی را تکرار کنم و چهره‌های جدید معرفی کنم. پس چه نیازی برای این کار بوده است؟ آرزو دارم کسانی که این شایعات را درست می‌کنند و می‌گفتند من هیچ چیزم نشده‌ام، امیدوارم آنها هم مثل من هیچ چیزشان بشوند!

فارس: یکی از مخاطبان فارس در زیر یکی از خبرهای وزنه‌برداری نوشته بود که خداوند جان دوباره به شما داد تا قدر بدانید و اخلاقتان درست شود!

نمی‌دانم این مخاطب از طرف خدا بوده یا خیر. هر کسی با خدا یک جور ارتباط دارد. ابعاد ارتباط خداوند با انسان‌ها انقدر وسیع است که کسی نمی‌تواند به طور قطع بگوید که چه اتفاقی افتاده است. نظر ایشان که این بوده شاید ارتباط خاصی با صاحب زمان (ع) یا خداوند متعال داشته و من نمی‌دانم. اما من به این شکل نمی‌بینم. من اعتقاد دارم که خداوند یک لطف بی پایان به من داشت و طرف مثبت این موضوع را می‌بینم. شاید قرار بود عمرم تمام شود و خدا به واسطه دعای مردم یک عمر دوباره به من داد. امیدوارم این اتفاق دیگر برای هیچکس نیافتاد. البته امروز که استعفا داده‌ام دیگر نمی‌توانند وصله‌ای را به من بچسبانند.

فارس: چه زمانی تکلیف این استعفا مشخص می‌شود؟

از نظر من مشخص است و صحبت خاصی هم باقی نمانده است. 

فارس: خیلی‌ها در زمانی که بستری بودید به بیمارستان آمدند اما ملاقات المپیکی‌ها با جار و جنجال همراه شد حتی گفتند بهداد سلیمی نیم ساعت صبر کرده تا عکاسان و خبرنگاران برسند.

من هم این موضوع را شنیده‌ام اما ایرادی ندارد و دستشان درد نکند که برای ملاقات آمدند. افراد زیادی مثل کریم باقری، پرویز مظلومی، محسن خلیلی، هادی طباطبایی، حمید استیلی، علیرضا دبیر، آرش میراسماعیلی و بسیاری دیگر از دوستان برای ملاقات آمدند و به این دلیل کسی از آمدن این افراد خبردار نشد چون دوربینی آنجا نبود.

فارس: اما ملاقات سلیمی به خاطر حمایتی که از شما شد، جنجالی به پایان رسید.

من این حرکت را همان موقع تقبیح کردم و من اصولاً چنین آدمی نیستم که بخواهم اینگونه مشکلاتم را حل کنم و این روش من نیست. اتفاقاً‌ دوست دارم در این خصوص پیگیری‌های لازم به عمل آید تا مشخص شود داستان این زد و خورد چه بوده است.

فارس: چه تعریفی از دوپینگ در وزنه‌برداری دارید؟

دوپینگ در خیلی از موارد در ورزش اتفاق می‌افتد و اگر دوپینگ نبود این همه تست مثبت اعلام نمی‌شد. چطور می‌شود که در وزنه‌برداری در یک سال 69 نفر دوپینگ می‌کنند و جالب اینکه اکثر آنها هم از یک ماده ممنوعه استفاده کرده‌ باشند. این نشان می‌دهد که متأسفانه دوپینگ سازمان‌دهی شده است اما در تیم ملی ایران تمام برنامه‌های ما بر اساس اعلامیه‌های فدراسیون پزشکی - ورزشی بوده و من هم ممنونم از آنها که در این سه سال کمک زیادی به ما کردند. قطعاً‌ زمانی که آزمایش یک وزنه‌بردار مثبت اعلام می‌شود به گونه‌ای است که همه از زیر بار مسئولیت فرار می‌کنند و این موضوع معمولاً گردن مربی می‌افتد اما من اعتقاد دارم که این اتفاق ممکن است برای هر ورزشکار دیگری رخ دهد به این دلیل که نمی‌توانیم 24ساعته روی زندگی یک ورزشکار احاطه کامل داشته باشیم. اما به شکل خاص در وزنه‌برداری در جایی که بنده مسئولیت داشتم و تا زمانی که من بودم هیچ ماده ممنوعه‌ای را مصرف نکرده‌ایم و اگر هم باشم این کار را نخواهیم کرد.

فارس: یکی از دو دوپینگی وزنه‌برداری ایران در سال 2013 معتقد بود که تمام برنامه‌هایش زیر نظر شما و فدراسیون بوده است.

لابراتوار برخلاف بسیاری از آدم‌ها دروغ نمی‌گوید و چون اهل دروغ نیست هرچه در آزمایش باشد را نشان می‌دهد.

شاید دارویی که می‌گوید را استفاده نکرده باشد اما شاید داروی دیگری را مصرف کرده که حاوی آن ماده بوده است اما سؤال من این است که مگر همه این بچه‌ها نمی‌گویند که از دست من دارو گرفته‌اند پس چرا تنها تست دو وزنه‌بردار مثبت اعلام شد.

 

 فارس: یک شایعه هم وجود دارد که بیشتر از دو وزنه‌بردار دوپینگی هستند.

این موضوع را قبول ندارم چون 2013 رو به پایان است و اگر قرار بود دوپینگی دیگری وجود داشته باشد اسم او را اعلام می‌کردند. مطمئن باشید اگر این موضوع صحت داشت، فدراسیون ایران هم جریمه می‌شد ضمن اینکه برای هر یک از این دو وزنه‌بردار یک ماده ممنوعه متفاوت در آمده است. با این حال مطمئنم که چنین ماده‌هایی در اردوی تیم ملی نبوده و مصرف نشده است. چگونه است که یک ورزشکار وقتی حدود 20 بار آزمایشش منفی اعلام می‌شود و به حق از وی تجلیل می‌شود این حرف‌ها مطرح نیست اما یک زمان که یک آزمایش مثبت می‌شود باید سراغ مربی بیایند.

فارس: در حین یک برنامه تلویزیونی هم بحث تضمین برای بازگشت به اردوی تیم ملی توسط سلیمی مطرح شد، در این خصوص چه نظری دارید؟

اگر تضمین بدهند کار سرمربی بعدی راحت می‌شود، چون در این صورت دیگر مسائل مربوط به دارو و آزمایش به خود ورزشکار سپرده خواهد شد و این خودش بهترین تضمین است که از این به بعد خود ورزشکار هر چیزی را که فکر می‌کند خوب است، انجام بدهد.

فارس: اما این هم بدعت بدی می‌شود.

این یک حرف غیرمنطقی بود که نباید به هیچ وجه از سوی هیچ وزنه‌برداری مطرح می‌شد.

فارس: از اتفاقات مشکوک در قزاقستان صحبت کرده بودید، آیا همچنان به آن اعتقاد دارید؟

جواب آزمایش دوپینگ در المپیک معمولاً در کمتر از 48 ساعت اعلام می‌شود و در مسابقات جهانی و آسیایی کمتر از دو هفته نخواهد بود. جالب اینکه ما روز سوم که به ایران رسیدیم بعضی از دوستان که به یک شخص مرتبط بودند در رسانه‌های خود اعلام کردند که دوپینگ دو نفر مثبت اعلام شده است و جالب تر اینکه فکر می‌کنم پس از سه روز با تأخیری که در هواپیمایمان داشتیم هنوز نمونه‌ها به کلن آلمان نرسیده بود. پس وقتی بعد  از سه روز این صحبت‌ها مطرح می‌شود یعنی این دوستان از مواردی با اطلاع بودند و این موضوع شبهه برانگیز است و به همین دلیل هنوز هم سر حرفم هستم.

فارس: المپیکی‌ها در مصاحبه‌های گذشته خود گفته بودند اگر برگردیم شاید کاری کنند که دوپینگی شویم.

چگونه؟ اگر بگویند و من هم آشنا بشوم خوب است که چگونه می‌خواستم آنها را دوپینگی کنم.

فارس: مثلاً در غذا یا آب‌هایشان موادی ریخته شود.

خیر؛ اینها منظورشان دارویی‌هایی است که به آنها می‌دهیم که همینجا اعلام می‌کنم که از این پس آنها خودشان دارو را مصرف کنند. ضمن اینکه غذا هم توسط مجموعه آزادی برای 5-6 فدراسیون به صورت مشترک تهیه می‌شود. این که گفتند تضمین می‌خواهیم از نظر من هم حرف بدی است و اصولاً این صحبت‌ها بیشتر خنده‌دار است تا اینکه بخواهیم روی آنها بحث کنیم.

فارس: یک شایعه دیگر هم همواره علیه رضازاده وجود دارد، و حال می‌خواهیم شما به عنوان سرمربی تیم ملی وزنه‌برداری آن را شفاف‌سازی کنید؛ همواره این ابهام مطرح است که فوق‌سنگین‌ها در تیم ملی دچار سرنوشت‌های عجیب و غریبی می‌شوند که به طور مثال می‌توان به سعید علی‌حسینی اشاره کرد و انگار رضازاده نمی‌خواهد کسی رکوردش را بشکند.

اگر رضازاده می‌خواست این کار را بکند چگونه سلیمی در سال 2011 رکوردش را زد.

فارس: اما هنوز رکوردهای مجموع و دو ضرب مانده است.

خوب نتوانستند این رکوردها را بزنند مگر زور است (با خنده). من به هرکسی که بخواهد تضمین می‌دهم که اگر می‌تواند برود رکوردهای رضازاده را بزند.

فارس: بهادر مولایی هم که مهمان ما بود می‌گفت بر اساس این شایعه حتی به من هم می‌گویند مواظب خودت باش!

خوب طبیعی است و با این شایعات این بنده خدا هم دچار تردیدهایی شده است که گویا واقعاً اتفاقاتی در پشت پرده می‌افتد. در این کمتر از چهار سالی که در خدمت وزنه‌برداری بوده‌ام هیچ موردی دال بر اینکه این صحبت‌ها درست است ندیده‌ام و اصولاً حسین رضازاده در طی دوران مربیگری من با وجود اینکه در مسابقات هم حضور داشته هیچ دخالتی در انتخاب وزنه‌ها نداشته است. باور کنید حتی یک مورد دخالت هم وجود نداشته است.

فارس: بخش زیادی از این شایعات به خاطر سعید علی‌حسینی و اتفاقاتی است که در آن برهه زمانی به وجود آمد.

در آن زمان که اصلاً من نبودم و سه سال بود که از فاصله دو کیلومتری فدراسیون رد هم نشده بودم و از داستان علی‌حسینی اطلاعی ندارم. چیزی را که به عنوان یک چارچوب به آن اعتقاد دارم این است که وادا با کسی شوخی ندارد و وزنه‌برداری که آزمایشش در بیاید، اسمش را اعلام می‌کنند. برخی مواقع دچار اشتباهاتی می‌شویم و در خصوص دادن تست دوپینگ برایمان سوءتفاهم‌هایی به وجود می‌آید. اینها مسائلی است که وجود دارد و نمی‌توان آنها را انکار کرد.

فارس: در حال حاضر هم گفته می‌شود اگر وزنه‌برداری یک سال اسمش به وادا اعلام نشود، او به صورت اجباری بازنشسته خواهد شد.

یعنی الآن ایلیای قزاقستانی هم بازنشسته شده است؟ من به هیچ وجه این صحبت‌ها را قبول ندارم. سه ماه یکبار از ما لیست می‌خواهند و ما هم اسم کسانی را که در اردو هستند را می‌دهیم چون اگر اسم فردی که در اردو نیست را بدهیم، فردا در صورتی که مأموران وادا بیایند و از ما سراغ آن وزنه‌بردار را بگیرند و وی نباشد یک نفر باید پاسخگوی عواقب آن باشد. همین جوری ما را متهم می‌کنند که می‌خواهیم آنها را دوپینگی کنیم. در آن صورت که دیگر جای خود را دارد.

فارس: به قول شما وادا با کسی تعارف ندارد، اما آیا آیان، رئیس فدراسیون جهانی با کسی تعارف دارد، در این زمینه‌ هم حرف و حدیث زیاد است. به طور مثال علی مرادی می‌گوید در سال 2005 همه یک نوع غذا می‌خوردند و رضازاده خاویار مصرف می‌کرد و شایعاتی از این دست که وجود دارد.

اولاً که من چنین صحبتی را قبول ندارم اما اگر چنین رفاقتی وجود داشته باشد مگر ایرادی دارد؟

فارس: در آن زمان گویا رضازاده هم از همان داروهایی مصرف می‌کرد که سایرین مصرف کرده بودند.

عرض کردم که من آن موقع در اردوی تیم ملی نبودم مثل زمانی که آن اتفاقات برای علی حسینی به وجود آمد و برخی از مردم به اشتباه فکر می‌کنند آن زمان هم من سرمربی تیم ملی بودم. من از خرداد سال 89 سرمربی تیم ملی شدم و این اتفاقات در زمانی افتاد که اصلا من در فدراسیون و تیم ملی وزنه‌برداری نبودم. قبل‌تر از آن هم یعنی زمان ایوانوف، زمانی که او پایش به ایران رسید من را از اردوی تیم ملی بیرون کرد.

فارس: به نظر شما آیان در این زمینه اهل معامله هست؟

پاسخ مثبتی که آزمایشگاه می‌دهد را هیچ قدرتی نمی‌تواند بازگرداند البته امکان دارد قدرت کشورها و لابی‌هایشان باعث شود تا تعداد نفرات کمتری از یک تیم آزمایش دوپینگ بدهند. ممکن است چنین اتفاقی بیفتد اما اینکه از کسی آزمایش بگیرند و جواب مثبت باشد و نخواهند بگویند، این موضوع امکان نخواهد داشت و من چنین چیزی را اصلاً قبول ندارم. سال‌ها است در وزنه‌برداری حضور دارم و تا به حال با چنین موضوعی مواجه نشدم. آیا ما از ورزشکاران مطرحی مثل آرمسترانگ و بن جانسون بزرگتر هستیم که بخواهند ما را زیرسبیلی رد کنند.

فارس: اینکه گفته می‌شود در المپیک مدال‌ها را می‌خرند جریانش چیست؟ شاهین نصری‌نیا هم‌تیمی قدیمی‌تان روی این موضوع تأکید زیادی داشت.

با کمال احترام برای نظر نصیری‌نیا من این صحبت او را قبول ندارم مگر می‌شود یک سال خورد و خوابید و با پول، مدال خرید و یک نفر که یک سال زحمت می‌کشد به حقش نرسد؟ منظور از خریدن همین است دیگر. چنین چیزی اصلاً امکان ندارد چون کسی که روی تخته می‌رود می‌خواهد وزنه بزند. بنابراین منظور این حرف را نمی‌فهمم. کسی که برای طلا می‌رود حتماً تلاشش را کرده است. شاید برخی کشورها مانند مثال قبلی با توجه به توان مدیریتی و سایر موارد آوانس‌هایی را بگیرند و شاید این تفاوت‌ها باشد اما اینکه در مسابقه مدالی خرید و فروش شود را قبول ندارم.

فارس: مناظره تلویزیونی شما و بهداد سلیمی تا چه اندازه در حاشیه‌هایی که امروز برای وزنه‌برداری به وجود آمد، نقش داشت.

باز هم می‌گویم که آن شب در جریان نبودم که غیر از من مهمان دیگری در استودیوی برنامه وجود دارد و به من گفته بودند که به تنهایی مهمان آن برنامه هستم. اتفاقا اگر یک بار دیگر فیلم آن مناظره را منتشر کنید خیلی خوب است تا مردم ببیند چه صحبت‌هایی آن شب رد و بدل شد.

فارس: از نظر شما چرا آن صحبت‌ها از جانب سلیمی مطرح شد؟ شما آن حرف‌ها را روی چه حسابی می‌گذارید؟

من روی حساب جوانی‌اش می‌گذارم. دنیا مثل برق و باد می‌گذرد و کوروش باقری اگر جایی احساس کرد و گفت من بالاترین و بهترین هستم و هیچکس بالاتر از من نیست و نخواهد آمد همانجا سرازیری نابودی‌اش خواهد بود. چه کسی فکر می‌کرد پس از حسین رضازاده به آن سرعت کسی جایگزینش شود. بنابراین این موضوع نشان می‌دهد این دنیا جای منیت نیست. خود من دو ماه پیش 48 دقیقه از این دنیا رفتم و آن بالایی تشخیص داد که دوباره برگردم. که البته این لطف خدا را می‌رساند، پس معتقدم که هیچ منیتی در این دنیا وجود ندارد.

فارس: همان شب‌هایی که رقابت‌های قهرمانی جهان بود، بهداد سلیمی هم در یک سالن تمرینی وزنه 260کیلوگرمی را بالای سر برد.

وزنه خوبی زده است اما ای کاش آن را در لیگ می‌زد. البته بهداد قبلاً این وزنه را در تمرین هم بلند کرده بود اما باز هم می‌گویم که ای کاش در لیگ وزنه‌برداری این وزنه‌ها را بلند می‌کرد که خیلی قشنگ‌تر و رسمی‌تر هم بود.

فارس: برای همین لیگ برتر هم خیلی شائبه‌ها وجود دارد مبنی بر اینکه چون کوروش باقری مشاور پیکان است، امتیازبندی مسابقات در هفته‌های گذشته به خاطر پیشنهاد شما تغییر کرد. در این خصوص چه صحبتی دارید؟

البته من بالای سر تیم نیستم اما نحوه امتیازدهی دوباره برگشت و قرار شد به همان روال سابق امتیازها از هفته اول حساب شود البته منکر این موضوع که به پیکانی‌ها مشاوره می‌دهم نمی‌شوم. بیشتر ملی‌پوشان با پیکان قرارداد داشتند و من هم به عنوان سرمربی تیم ملی با ملی‌پوشان در ارتباط بودم و نگاهم بیشتر ملی بود تا باشگاهی. با این حال معتقدم چرا نباید از تیم‌هایی مانند پیکان حمایت کرد؟ مگر ما همیشه جار نمی‌زنیم که چرا هیچکس در وزنه‌برداری تیم‌داری نمی‌کند. امتیازها از روز اول برگردانده شده و دیگر حرف و حدیث و اعتراضی در این مورد وجود ندارد. 

فارس: از محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی خبر دارید؟

خیر، از او بی‌خبر هستم.

فارس: به نظر می‌رسد یک جورهایی پس از یکسال به سرنوشت هم دچار شدید.

به نظر من بنا سلطان تمام مربیان در ایران همه رشته‌ها است و نتیجه‌ای که گرفت در المپیک بی‌نظیر بود و بعید می‌دانم که مربی دیگری در المپیک‌های آینده چنین نتایجی را بدست بیاورد. شاید بنا هم مثل امروز که من فکر می‌کنم، در آن مقطع تصمیمش را گرفته بود و شاید من هم باید مثل بنا پس از المپیک می‌رفتم، البته من هم می‌خواستم این کار را انجام بدهم و اگر آن زمان می‌رفتم شاید اتفاقات دیگری رخ می‌داد.

فارس: باید در المپیک لندن اتفاقی رخ داد که قصد داشتید بروید؟

اگر در ایران یک نفر در مدت زمان طولانی یک پست را در اختیار داشته باشد هر اندازه هم که خوب کار کند، یک عده برایش خوش استقبال و بد بدرقه می‌شوند.

فارس: آیا به واقع در لندن اتفاقی افتاد که حس کنید در آینده می‌خواهد چنین حاشیه‌هایی در وزنه‌برداری بوجود بیاید؟

خیر، چیز خاصی نبود. اما من از قبل به ملی‌پوشان گفته بودم که شرایطشان در بین مردم متفاوت خواهد شد. امیدوارم حداقل در آنها در این زمینه صداقت داشته باشند. من حدس می‌زدم پس از المپیک تغییراتی به وجود بیاید اما نه به این شکل. هنوز صحبت‌های ایوانف قبل از المپیک سیدنی که پس از المپیک چه اتفاقاتی خواهد افتاد را بیاد دارم و او حتی می‌گفت که برنامه‌های تمرینی هم پس از المپیک باید تغییر کند. اما متاسفانه فرصت دوباره پیش نیامد تا بخواهم این برنامه‌ها را اعمال کنم اما امیدوارم بعدی‌ها بتوانند این فرصت را داشته باشند.

فارس: چرا در وزنه‌برداری هم مثل بسیاری از رشته‌ها پیشکسوتانش چشم دیدن همدیگر را ندارند. چرا یک کمیته فنی در وزنه‌برداری تشکیل نمی‌شود تا همه دور یک میز جمع شوند و بهانه‌ای دست منتقدان ندهند و حتی بتوان مشکلات را مدیریت کرد.

به نظر من این یک روش خوب نیست.

فارس: اینکه تا این اندازه پشت سر بد و بیراه بگویند، خوب است؟

مگر سال 2007 تا 2009 ما این مدل کار نکردیم. بجز کورش باقری همه بودند. آیا در آن دوره موفقیتی بدست آمد.

فارس: در همین زمینه هم برخی‌ها از نصیری‌نیا به عنوان جانشین شما نام می‌برند.

شاهین وزنه‌بردار بسیار خوبی بود اما از مربیگری‌اش اطلاعی ندارم تا چه سطحی پیشرفته. امیدوارم هرجا هست موفق باشد.

 

 فارس: ریشه اختلافتان با حسین توکلی از کجاست و چرا با هم دچار اختلاف هستید؟

من دچار اختلاف نشدم. موفقیت برای همه جذبه دارد، برخی می‌توانند حسادت خود را کنترل کنند و برخی نمی‌تواند و این طبیعی است که خیلی‌ها بخواهند جای انسان موفق باشند و من این موضوع را خیلی عجیب نمی‌دانم. چه بسا در آینده بین همین جبهه واحد امروز هم مثل کسانی که گنج پیدا می‌کنند اختلافاتی بیافتد. طالب موفقیت زیاد است و همه دوست دارند جای آدم‌های موفق باشند اما برخی‌های دیگر نمی‌توانند و می‌خواهند به روش‌های دیگر پیش بروند که من هم ایرادی نمی‌بینم، ضمن اینکه با رفتن من از وزنه‌برداری امروز این فرصت برای آنها مهیا شده است.

فارس: اختلافات حسین رضازاده و علی مرادی در فدراسیون ایران و کنفدراسیون آسیا از کجا نشأت می‌گیرد؟ چرا به جای استفاده از این پتانسیل باید دچار این اختلافات و شکاف‌ها باشیم.

شاید علی مرادی هم دوست داشت به جای رضازاده این موفقیت‌ها را بدست بیاورد. مرادی 12 سال رئیس فدراسیون بود و رضازاده تنها 4 سال. مرادی در 12 سال نتوانست موفقیت‌های رضازاده در این 4 سال را بدست بیاورد و شاید او هم دوست داشت به جای رضازاده باشد. یکی از دلایل این اختلاف می‌تواند همین موضوع باشد.

فارس: اما علی مرادی هم سمت کمی ندارد؟

این سمت‌ها با این که رئیس فدراسیون موفقی باشید خیلی فرق دارد. شاید حتی امروز خیلی‌‌ها دوست داشته باشند بجای رئیس فدراسیون والیبال باشند چون او اینقدر موفق است که جای هیچ حرف و حدیثی را نگذاشته است. همین انتقادات در گذشته هم علیه کفاشیان وجود داشت اما مگر آن انتقادات امروز هم وجود دارد؟ منتقدان منتظر هستند در صورتی که فوتبال ساحلی که امسال قهرمان شد، سال آینده نایب قهرمان شود همین مربی که امسال تیم را قهرمان کرده است را به دار بکشند.

فارس: دوست داشتید در این فضا وزنه‌بردار بودید؟

این پاسخ را به این دلیل نمی‌دهم که خودم سرمربی بودم اما فضایی در این 4 سال فراهم بود که هر کس استعداد داشت می‌توانست موفق باشد و من امروز از این که بسیاری از وزنه‌برداران با من تماس می‌گیرند و برنامه آینده‌ام را می‌پرسند ناراحت می‌شوم از اینکه به آنها پاسخ می‌دهم دیگر نیستم و آنها دچار یأس و ناامیدی می‌شوند. حداقل اتفاقی که در این 4 سال افتاد این بود که یک روحیه مدال‌آوری در کل خانواده وزنه‌برداری بوجود آمد و توقعات هم از این رشته بالا رفت. امروز بچه‌ای که به سالن می‌رود فقط به دنبال این است که به تیم ملی رسیده و برای کشورش مدال کسب کند. آیا 4،5سال پیش هم چنین فضایی وجود داشت.

فارس: چرا در دوره دوم ایوانف، تیم ملی موفق نشد؟

چون یکرنگی و یکدلی که در فدراسیون بود دیگر وجود نداشت و مربیان در خودشان دچار اختلاف شدند و از سوی دیگر هم خیلی تیم ملی را شلوغ کردند و نفرات بیشتری را آوردند. در آن زمان شرح وظایف مشخص نبود و در چنین فضایی هیچگاه موفقیت به بار نمی‌آید.

فارس: با ورود مربی خارجی در تیم ملی وزنه برداری موافق هستید؟

اگر مربی خارجی خوب باشد، چه ایرادی دارد؟ 

فارس: خود شما حاضرید به عنوان دستیار وی کار کنید؟

چه ایرادی دارد؟ اتفاقا اگر یک مربی خوب مانند آبا‌جی‌اف و ایوانف باشد چیزهای جدید هم یاد می‌گیرم، مسئولیتم هم کمتر خواهد بود. 

فارس: در جلسه‌ای که با رضازاده داشتید در این خصوص هم صحبت کردید؟

خیر. نگاه رضازاده بیشتر ملی بود و از من هم می‌خواست تا به شرایط نگاه شخصی نداشته باشم. می‌گفت ما که نمی‌توانیم خودمان را گول بزنیم و چون موفق عمل کرد‌ه‌ای صلاح این است که باشی و کار را ادامه دهی. یکی دو نفر را هم به عنوان دستیار نام برد تا به تیم ملی اضافه شوند که ارتباط آنها با این 5 نفر بیشتر باشد. 

فارس: شاهین نصیری‌نیا هم بود؟

خیر، اجازه بدهید که اسم نیاورم اما در کل احساس می‌کنم تا این لحظه در این فضا کار کردن سخت است، حداقل برای من خیلی سخت است. 

فارس: از تیم جدید 2013 راضی بودید؟

خوب بودند و اتفاقا اگر مسائل حاشیه‌ای نبود، بهتر هم نتیجه می‌گرفتند. 

فارس: یکی از ایرادهای حسین توکلی به این بود که مگر در وزنه‌برداری قحط‌الرجال است که باید یک وزنه‌بردار 17 ساله همراه تیم بزرگسالان به رقابت‌های جهانی اعزام شود.

مگر آن وزنه بردار 17 ساله قوی ترین 94 کیلویی ایران نبود؟ پس چرا نباید اعزام می‌شد؟ چون سنش کم بود نباید به تیم ملی بزرگسالان می‌آمد؟ نعیم سلیمان اوغلو در 16 سالگی قهرمان جهان شد. توکلی یادش رفته که در سال 1998 با وجود رئیسعلی حاتمی و کمال موسوی به بازی‌های آسیایی رفت؟ چون توانست در آن وزن اول شود. دهقان هم در لیگ همه را برد و اول شد. چه ایرادی دارد که سنش کم است؟ به نظر من این یک انتقاد نابجا بود. 

فارس: با وزیر جدید ملاقاتی نداشتید؟ اگر بخواهند در تیم ملی می‌مانید؟

آقای گودرزی را از قبل می‌شناختم اما سعادت نداشتم به خدمت برسیم. در مجموع هر جایی که احساس کنم می‌توانم به ورزش کمک کنم این کار را خواهم کرد. 

فارس: رکورد یکضرب دسته 94 کیلوی المپیک که در دستان شماست چه زمان شکسته خواهد شد؟

انشالله هر زمان که می‌شکند به دست یک ایرانی شکسته شود. 

فارس: از اینکه مدال المپیک ندارید حسرت نمی‌خورید؟

خیر چون دیگر گذشته‌ها گذشته است. برای من چیزی که اهمیت دارد این است که همچنان نام یک ایرانی در این دسته به عنوان یک رکورددار وجود دارد مانند دسته فوق سنگین المپیک که هر 3 رکورد برای حسین رضازاده هست. 

فارس: در مورد سهراب مرادی چه صحبتی دارید؟ او راه آن 5 نفر را نرفت اما امروز به سرنوشت آنها گرفتار شده و تیم ملی را از دست داده است.

از این موضوع خیلی ناراحت شدم اما مطمئنم سهراب مرادی اگر روحیه‌اش را حفظ کند می‌تواند در المپیک آینده حتما با وزنه‌برداری تسویه حساب کند و این قابلیت را دارد. 

فارس: روزی که برنامه ورزش از نگاه دو را می‌دیدید از اینکه سیبل انتقادات شده بودید چه احساسی داشتید؟

هیچ. فقط ته دلم خندیدم و گفتم که خدایا خودت بهتر از هرکسی همه چیز را می‌دانی. بیمی نداشتم از آن حرف‌ها چون خدا شاهد و حاضر ما بوده و خودش حقیقت را می‌دانست. در آن لحظات خیلی‌ها که برنامه را می‌دیدند در تماس با من ابراز ناراحتی می‌کردند. آنجا حداقل با خدای خودم راحت بودم که اولا فحاشی نکرده بودم و حاضرم قسم بخورم که این کار را نکردم و ثانیا اینکه برخلاف صحبت‌های برخی از آنها، قلبا دوست داشتم تمامشان مدال کسب کنند. از این حرف‌ها خنده‌ام گرفت چون اگر دوست نداشتم کسی مدال نگیرد هیچگاه او را به اردو راه نمی‌دادم. چرا باید می‌آوردم که بعد دوست نداشته باشم مدال کسب کند. یا اینکه به خاطر رأی به محمد بنا به عنوان بهترین مربی با آنها آنطور برخورد کرده باشم که قبلا در این زمینه توضیحات لازم را داده‌ام و دیگر جای صحبتی نمی‌ماند. 

فارس: پس از بیماری همچنان صلابت گذشته را دارید؟

صلابت به ظاهر نیست بلکه به اعتقاداتی است که همچنان به آنها پایبندم. به نظر شما اگر به برخی اشتباهات و مسائل چشم پوشی می‌کردم راحت تر نبودم؟ من سخت ترین راه را انتخاب کردم. اینکه جلوی علایق کسی را گرفتم تا برایش مانع رسیدن به موفقیت نشود و امروز بد شده‌ام، اشکالی ندارد. 

فارس: شما نتیجه دیسیپلین و نظم اردویی را با موفقیت‌هایتان گرفتید. اگر دوباره برگردید حاضرید به خاطر بهتر شدن شرایط در این نظم گرایی تجدید نظر کنید؟

اگر این کار را کردم آن زمان دیگر کسی حق ندارد از من انتظار موفقیت داشته باشد. چون این کار اعتقاد قلبی‌ام بوده و تجربه هم این را نشان داده است.


منبع: فارس