البته هدف از این نوشتار، بررسی این تحولات نیست؛ بلکه قرار بود تنها به عظمت این اتفاق اشاره شود تا بعد برویم به سراغ این مطلب که چرا ازیکسو عدهای با تحمیل این فتنه به کشور، هزینههای بسیاری را بر مردم و نظام وارد کردند، اما امروز و بعد از گذشت بیش از چهار سال از این واقعه، با آن ها مطابق با قانون رفتار نشده و از سران فتنه گرفته تا شخصیتهایی که در ردههای پایینتر به آنها کمک کردند، از رأفت اسلامی بیش از حد بهره بردهاند؟
آنچه که این روزها و بعد از نشستن اندک غبار زمان بر این حادثه مشاهده میشود این است که گویا جمعیت فتنهانگیز نه تنها قدردان تحمل مردم، نظام، رهبری و قوهی قضایه نیستند بلکه رأفت اسلامی شامل حال خود را نه تنها درک نکرده که با برداشتی از سر زیادهخواهی، آنرا باج نظام به خود فرض کرده تا صدای اعتراضشان بلند نشود. و این تازگیها هم که برادر رئیسجمهور دوران اصلاحات افاضات فرموده و فتنهانگیزیشان را نه تنها ضربه به نظام ندانسته که حق خود میدانند و از سر لطف، از این حق قابل افتخار را به ملت بخشیدهاند!
حالا خوب است تنها چند سال از این ماجرا گذشته و حافضهی ما آنقدرها هم بد نیست که یادمان نیاید حق چه کسانی در لابهلای کشیدهشدن سیاست به کف خیابان، پایمال شد و چه افرادی بودند که مبتلا به هزینههای زیاد گشتند و چه افرادی بودند که این حقوق را پایمال کردند و هزینه آفریدند. اما وقتی با آنها بیشتر از درکشان مسامحه میشود، وقع ماوقع و باید هم محمد خاتمی فتنهی 88 را میراث خوب بداند و به آن ببالد.
مطمئنا اگر روند فعلی به همین شکل ادامه پیدا کند و با شناختی که از این جمعیت گستاخ داریم، بعید نیست در آیندهای نزدیک جای شاکی ومجرم عوض شده و شاهد این باشیم که در دادگاهی صحرایی، افتخارآفرینان یومالله 9دی را محاکمه کنند. پس باید همهی ما تلاش کنیم تا بستر اجتماعی محاکمهی قانونی سران فتنه و آنهایی که با ایشان در این جرم بزرگ شریک بودند، فراهم شود تا قوهی قضاییه بتوانند به بهترین شکل و بدون هر نوع سوءاستفاده و فضاسازی سیاسی، مهر مختومه بر این پروندهی تا امروز باز مانده، بزند.
و نکتهی آخر؛ قابل توجه فتنهانگیزان غیرمحترم: دیگر گذشت آن زمان که گذر زمان، غبار فراموشی را بر اذهان جامعه بنشاند. سعی بیهوده نفرمایید و زحمت اضافی به ما ندهید که این ره که تو میروی، به جهنم ختم میشود.