«محتشم کاشانی» از نامهای مرجع در واژهنامه عاشوراییان است، همان شاعری که نه به خاطر حرفه بلکه به واسطه خرقه نوکریاش و نه به بهانه اسم بلکه به بهای رسمش در قطعه نامداران طائفه محرمیان آرمیده است.
به همین مناسبت شایسته دیدیم با سخنوری از عالم علم و ادب و یکی از شاعران برجسته شعر آیینی معاصر گفتوگویی ترتیب دهیم و پیرامون ابعاد شخصیتی و البته ناگفتههای زندگی محتشم شعر ایران گپی داشته باشیم.
اما بر آن بودیم تا تنها به این جملات که «شمسالشعرا مولانا کمالالدین علی محتشم کاشانی فرزند خواجه میراحمد یکی از مشهورترین شاعران عصر صفوی به شمار میرود که در سال 935 هجری قمری در شهر ادبآفرین و شاعرخیز کاشان دیده به جهان گشود و در سال 996 هجری بدرود حیات گفت» دلخوش نشویم و کمی بیشتر در مورد سایه روشنهای زندگی این مرثیهسرای بزرگ عهد صفوی بدانیم.
بنابراین «سید علی اصغر صائم کاشانی» شاعر 12 هزار بیت، 16 مجموعه و 72 جلد آثار تألیفی و سراینده دیوان عشق، شکار ستاره، بلور اشک، فروغستان عشق، دریای عطش، دل هست اینجا کبوتر، گلهای سرخ، دست در آغوش سکوت و... روبروی خبرنگار فارس در کاشان نشست و به ذکر نکاتی در مورد شغل اصلی محتشم، دلیل بهرهگیری از ترکیببند در شعر، درباری بودن یا نبودن این شاعر، شبهات پیرامون رساله جلالیه و...پرداخت که در زیر مشروح آن را میخوانید:
فارس: نخست کمی در مورد شغل محتشم که محل اختلاف است بگویید؟
صائم کاشانی: برخی از تذکرهنویسان نظیر میرزا سام صفوی بر این عقیدهاند که محتشم بزاز و پارچهفروش بوده است ادعایی که در تذکرهای با عنوان «تحفه سامی» بیان میشود در حالی که چنین نبوده و شغل محتشم کاشانی شعربافی و پارچهبافی بوده است.
فارس: چه دلیل یا دلایلی شعرباف بودن محتشم را اثبات میکند؟
صائم کاشانی: شواهد فراوانی در این خصوص موجود است؛ به طور مشخص در زمان محتشم صنعت شعربافی در کاشان رونق زیادی داشته است به صورتی که بسیاری از مردم کاشان دارای حرفه پارچهبافی، زریبافی و مخملبافی بودهاند و این هنر و صنعت از دیار کاشان به سایر شهرها و مناطق گسترش پیدا کرده است و بنابر شواهد تاریخی محتشم علاوه بر اینکه شاعری نازکاندیش بوده هنرمندی زبردست در پیشه پارچهبافی در زمان خود بوده است.
فارس: محتشم در زمینه شاعری چه شاگردانی را پرورش داد؟
صائم کاشانی: در وهله نخست جالب است بدانید همین مکانی که اکنون آرامگاه و محل دفن محتشم کاشانی است در روزگار زندگانی وی، محل تدریس و مکتب محتشم و به نوعی خانقاه و همچنین محل شعرخوانی محتشم و مکانی برای آموزش شاگردان این استاد شعر و ادب بوده است.
بسیاری از شاعران بزرگ عهد صفوی در مکتب محتشم پرورش یافتهاند و شخصیتهایی نظیر حسرتی کاشانی و وحشتی جوشقانی و از آنها مهمتر میر تقیالدین حسینی کاشانی صاحب تذکره ارزشمند «خلاصةالاشعار و زبدةالافکار» و جمعآوری کننده اشعار محتشم از هنر شاعری این استاد بیبدیل بهرهها جستهاند
فارس: محتشم به جز مرثیهسرایی در کدام گونههای ادبی و قالبهای شعری ورود پیدا کرده است؟
صائم کاشانی: محتشم پیش از آن که در مرثیهسرایی وارد شود شاعری قصیده و غزلسرا بوده است و محتشم علاوه بر آن که در مرثیهسرایی شاعری توانا بوده در انواع و اقسام ادبی استاد بوده است.
یکی از مهارتهای محتشم در شعر ساختن ماده تاریخ(محاسبه واقعهای به حساب ابجد و مطابقت داشتن این عدد با تاریخ آن رویداد) بوده است و در این مهارت یکی از سرآمدها لقب گرفته است به طوری که برای جلوس شاه اسماعیل دوم صفوی شش رباعی خلق کرده که میتوان از آنها به عنوان بینظیرترین ماده تاریخ در ادبیات پارسی نام برد به گونهای که وقار شیرازی یکی از شعرای قرن سیزدهم شرحی درباره این شش رباعی نوشته و معتقد است از این رباعیها میتوان یکهزار و 128 تاریخ استخراج کرد.
فارس: چرا و چگونه محتشم به مرثیهسرایی روی آورد؟دلیل انتخاب قالب «ترکیببند» برای مرثیهسرایی چه بود؟
صائم کاشانی: داستان ورود محتشم به مرثیهسرایی شنیدنی است؛ با توجه به سقوط ادبیات در زمان صفویه،
محتشم اشعار خود را از طریق برادرش که عبدالغنی نام داشته به دربار سلاطین هندوستان میفرستاده و صله دریافت میکرده است تا زمانی که این برادر که یاور محتشم بوده در سفری به حج بدرود حیات میگوید پس از آنکه خبر فوت برادر به محتشم میرسد وی ترکیببند جانسوز در رثای این مصیبت میسراید که دارای این مطلع است:«ستیزهگر فلکا از جفا و جور تو داد/نفاق پیشه سپهرا از کینهات فریاد»
فارس: پس نخستین بار محتشم مرثیهسرایی آن هم با قالب ترکیببند را در سوگ برادر استفاده کرده است؟
صائم کاشانی: همین طور است! اما نقل است پس از این سوگ سروده محتشم در شب نخست ماه محرم در عالم خواب مصطفی خوبیها را زیارت میکند و پیامبر اکرم(ص)، از وی میخواهد به جای نوحهسرایی بیش از حد برای بردارش شعری در رثای مظلومیت فرزندش حسین(ع) بسراید، در این هنگام محتشم میگوید«یا رسولالله چه بگویم» و پیامبر(ص) مصراع نخستین یا به نقلی بیت آغازین را بر او عنایت میکند:«باز این چه شورش است که در خلق عالم است...» دراین هنگام محتشم از خواب برمیخیزد و بر خود میلرزد و ترکیببند ماندگار خود را میسراید.
فارس: میتوان گفت مرثیهسرایان متأخر هم با تأثیرپذیری از محتشم به سرودن اشعاری از این دست مبادرت ورزیدهاند؟
صائم کاشانی: با توجه به اینکه ترکیببند محتشم جانسوز، روان و بدون تصنع و تکلف است و بر قلهسار ادبیات آیینی و عاشورایی از تمام سرودههای دیگر در این حوزه بالاتر و والاتر ایستاده است اما بسیاری از شاعران بزرگ به استقبال شعر او رفتهاند از جمله صباحی بیدگلی با سرودن ترکیببندی ناب با 14 بند، محمودخان ملکالشعرای صبای کاشانی، ملکالشعرای صبوری کاشانی، وصال شیرازی، وصاف بیدگلی و دهها شاعر دیگر به استقبال ترکیببند تأثیرگذار محتشم رفتهاند.
فارس: با توجه به شرایط ادبیات در دوران صفوی محتشم به چه جریانی در شعر قائل بود؟ نمونههایی برای تأثیرگذاری محتشم روی سایر شاعران وجود دارد؟
صائم کاشانی: در عصر صفویه که محتشم در آن دوران میزیسته قریب به اتفاق شاعران تحت تأثیر سبکهای هندی یا اصفهان قرار داشتند اما محتشم از شاعرانی نظیر جامی و بابا فغانی دو غزلسرای برجسته سبک عراقی تأثیر میگیرد و غزلهایی ناب به این شیوه میسراید که رساله جلالیه نمونهای برجسته از مهارت این شاعر بزرگ در سرودن غزل است بنابراین محتشم شاعری توانمند در همه گونهها و قالبهای شعری است.
بسیاری از غزلهای محتشم مورد استقبال دیگر شاعران متأخر و حتی معاصر نیز قرار گرفته است و بسیاری به پیروی از اشعار محتشم غزلهایی عاشقانه را سرودند.
به عنوان نمونه غزلی که مورد تحسین سایر ادیبان و شعرا قرار گرفته شامل این بیت است که:
«من کیستم به دوزخ هجران فتادهای/ وز جرم عشق دل به عقوبت نهادهای»
یا هاتف اصفهانی شعری با توجه به یکی از سرودههای محتشم میگوید که یکی از بیتهای آن این است که:
«تو کشیده تیغ و مرا هوس که ز قید جان برهانیم به مراد دل برسی اگر به مراد خود برسانیم»
و در این میان برخی از ابیات و سرودههای محتشم به صورت تمثیل درآمده است نظیر:«کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست» یا «ما به یارانیم مشغول و رقیب ما به یار/ یا به یاران میتوان مشغول بودن یا به یار».
فارس: در خصوص ادعایی که معتقد به سفارشی بودن ترکیببند عاشورایی محتشم و ارتباط وی با دربار صفوی است چه نظری دارید؟ آیا شما با درباری خواندن محتشم موافقید؟
صائم: به هیچ عنوان! اینکه میگویند محتشم به دربار شاه صفوی وابسته بوده است و تنها با توجه به تمایل شاهان صفوی برای تقویت فرهنگ تشیع شعر میسروده از اساس باطل است.
نخست با توجه به خوابی که محتشم میبیند و در عالم رؤیا پیامبر اکرم(ص) مشوق ایشان میشود و یا در جایی که در سرودن ابیات دیگری با مشکل مواجه میشود و ائمه اطهار به او کمک میکنند، به عنوان مثال آنجا که در سرودن مصراع بعدی «هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال» ناتوان میشود مولای متقیان را در عالم خواب زیارت میکند و ایشان این بیت را با این مصراع تکمیل میفرماید که«او در دل است و هیچ دلی نیست بیملال» و دلیل دیگر خواب مقبل اصفهانی شاعر معاصر محتشم است که در عالم رؤیا مشاهده میکند هنگامی که شاعر کاشانی در خدمت رسول اکرم(ص) این قسمت از ترکیببند را قرائت میکند که«این کشته فتاده به هامون حسین توست/وین صید دست و پا زده در خون، حسین توست» از دست رسول اکرم(ص) صله و خلعت میگیرد.
بنابراین نمیتوان این اتهام که محتشم وابسته به دربار بوده و به دستور شاه اسماعیل شعر را آغاز کرده و سروده است را پذیرفت باید در اعتقادات آنهایی که این مسئله را عنوان میکنند تردید کرد چونکه نمیخواهند بگویند محتشم شاعری ولایی، آیینی و عاشورایی بوده بنابراین وابسته به دربار بودن محتشم را عنوان میکنند
و اگر ما هم پذیرای این مطلب باشیم دور از انصاف است. ترکیببندی که این همه جانسوز، تأثیرگذار و ماندگار است جز نظر اهل بیت چیز دیگری نمیتواند باشد همچنین چیزی نمیتواند باشد.
فارس: به جز این نقلها و عنایات اهل بیت دلیل دیگری بر عدم وابستگی محتشم کاشانی به دربار شاه صفوی دارید؟
صائم کاشانی: البته! بهترین دلیل برای وابسته نبودن مرثیهسرای بزرگ کاشانی وضعیت دوران پیری این شاعر است محتشم کاشانی قبل از ارتحال رنج فراوانی میبیند. محتشم در سالهای آخر عمر دچار ضعف و درد پا میشود تا جایی که فلج میشود و دیگر نمیتواند به شعربافی ادامه دهد و زندگی خود را بسیار سخت میگذراند و حتی به وضعیت فقر و نیازمندی مبتلا میشود و این خود دلیلی است بر عدم وابستگی محتشم کاشانی به دربار صفوی چراکه اگر با دربار ارتباط داشت دیگر به ضعف و ناراحتی جسمانی دچار نمیشد و دیگر به ورطه فقر و تنگدستی نمیافتاد و این چنین شرایط دوران پایان زندگی او سخت نمیشد.
فارس: شبهه دیگری که در مورد محتشم کاشانی مطرح است عدم وارستگی درونی و نداشتن تهذیب نفس لازم این مرثیهسرای بزرگ است تا جایی که برخی «رساله جلالیه» محتشم را دلیل این مدعا میدانند، نظر شما در مورد این ادعا چیست؟ اصلا داستان سروده شدن این رساله چه بوده است؟
صائم کاشانی: در زمان محتشم کاشان حاکمی داشته که به مناسبت اعیاد مذهبی و ملی در منزل خود جشنی برپا میکرده و از رجال کاشان برای شرکت در این بزمها دعوت صورت میگرفته است و به طور طبیعی محتشم هم که از رجال علمی و ادبی کاشان به شمار میرفته در آن جشنها حضور داشته است.
در آن مراسم شخصی به نام جلال و مشهور به شاطر جلال که فردی چست و چالاک بوده در آن جشنها به پایکوبی میپرداخته و محتشم نیز که از حرکات این فرد لذت میبرده و غزلهایی در این خصوص میسروده که اسم آنها را رسال جلالیه گذارده شده است. به عنوان نمونه میسراید:
«روی ناشسته چو ماهش نگرید/چشم بیسرمه سیاهش نگرید» یا در بیتی دیگر این چنین میگوید «عذرخواهی کندم بعد از قتل/عذر بدتر ز گناهش نگرید».
فارس: بنابراین شما این شبهه را تأیید میکنید؟
صائم کاشانی: خیر...همان طور که عارفان عالم و عالمان عارف میگویند «المجاز قنطرةالحقیقة» یعنی عشقهای مجازی پلی برای عشقهای حقیقی هستند و یا به نظر عارفانی چون ملا محسن فیض کاشانی ملا احمد نراقی امام محمد غزالی که میگویند «من عَشَق و کَتَم و عفّ و ماتَ فقد مات شهیداً»به این معنا که اگر کسی عاشق شد و آن عشق را کتمان کرد و سپس عفاف ورزید و پس از بمیرد شهید از دنیا میرود نمیتوان در مورد محتشم قضاوت سویی داشت.
محتشم با دیدن خواب حضرت رسول متحول میشود در نهادش عرفان به وجود میآید و از مقام یک شاعر غزلسرا و اهل تغزل به وادی دیگری وارد میشود.
عشق به اهلبیت و به خصوص حضرت اباعبداللهالحسین(ع) و عنایات ائمه اطهار محتشم را دگرگون ساخت و وی را در رسیدن به عشق حقیقی یاری کرد.
عشق مجازی محتشم را نفی نمیکنم اما به طور یقین وی از عشق مجازی وارد عشق حقیقی میشود همان راهی که عارفان بسیاری این مرحله را طی کردند و به هیچ عنوان این جرمی مرتکب نشدهاند همانند نمونه نزدیک به این دوران شهریار که با وجود عشق مجازی در مرحله بالاتر به چنان مرتبهای میرسد که لیاقت سرودن شعرهای ماندگار برای مولای متقیان و حضرت اباعبدالله را پیدا میکند.
فارس: سخن آخر و توصیه شما نسبت به مسئولان و متولیان فرهنگی در برخورد با مقام محتشم کاشانی چیست؟
صائم کاشانی: مسئولان با دیدن کتیبههای مزین به اشعار محتشم فکر نکنند این مرثیهسرای نامآور در غربت به سر نمیبرد بلکه باید اذعان کرد محتشم همانگونه که در زندگیاش و به خصوص در اواخر عمر خود غریب بود اکنون نیز در چنین وضعیتی قرار دارد.
چرا باید قبر محتشم شعر ایران در کوچهای بنبست و در انزوا قرار داشته باشد به گونهای که هنوز بسیاری از مردم کاشان به درستی از محل آرامگاه محتشم کاشانی اطلاع ندارند.
البته نباید از مسئولان فرهنگی منطقه در خصوص احیای خانه و آرامگاه محتشم کاشانی به دلیل عدم در اختیار داشتن اعتبارات گسترده انتظار زیادی داشت بلکه مسئولان فرهنگی مرکز باید توجه ویژهای به این موضوع داشته باشند چراکه محتشم کاشانی چهرهای منطقهای و یا استانی نیست بلکه شخصیتی ملی و حتی فراملی است که چون ستارهای درخشان در سپهر فرهنگ تشیع میدرخشد.