سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک در اوایل دهه 1960 میلادی توسط عربستان، ایران، عراق، کویت و ونزوئلا و با هدف اولیه همسویی سیاستهای صادرات نفت این پنج کشور و دیکته کردن قیمتهای بالای نفت تشکیل شد.
این پنج کشور در اوایل تشکیل اوپک مشخصا این قدرت را داشتند ولی اگرچه اوپک هنوز حدود 40 درصد نفت مورد نیاز جهان را تامین میکند، اما سلطه این سازمان طی سالیان گذشته کاهش یافته است. امروز تنها عربستان و تا حدودی امارات، قطر و کویت توانایی تنظیم داوطلبانه سطح تولید خود را دارند. دیگر اعضای اوپک شامل لیبی، الجزایر، نیجریه، اکوادور و آنگولا برای تامین بودجه خود مجبورند بیوقفه تولید کنند. این به معنای این است که اوپک قدرت سابق را ندارد. حتی تولیدکنندهای در سطح عربستان سعودی به سختی میتواند قیمت نفت را از طریق افزایش یا کاهش تولید خود تغییر دهد.
در حال حاضر موج جدید تولید نفت در خارج از اوپک به راه افتاده است. تولید نفت آمریکا به حدود هشت میلیون بشکه در روز (بالاترین سطح از دهه 1980 تاکنون) رسیده است. در دیگر نقاط نظیر کانادا و برزیل نیز تولید رونق پیدا کرده است. در عین حال، افزایش تولید نفت خارج از اوپک در برابر برنامههای بلندپروازانه برخی از اعضای اوپک نظیر ایران وعراق برای توسعه تولید خود به چشم نمیآید. درحالیکه تولید نفت خارج از اوپک قابل کنترل است، اما برنامههای ایران و عراق میتواند به کاهش قابل توجه قیمت نفت در نیمه دوم دهه جاری میلادی بینجامد.
اهداف بلندپروازانه عراق و ایران
بخش انرژی عراق در پنج سال اخیر احیا شده و اکنون تولید نفت این کشور حدود 3.5 میلیون بشکه در روز است. وزارت نفت عراق هدف بلندپروازانه رساندن تولید نفت این کشور به 9 یا 10 میلیون بشکه در روز تا سال 2020 را برای خود ترسیم کرده است. همچنین ایران چشم انداز افزایش تولید نفت را پیش روی خود میبیند. رییسجمور ایران پس از پیشرفت در مذاکرات اخیر هسته ای، یک برنامه اصلاحاتی قابل توجه را آغاز کرده و امیدوار است تولید نفت ایران را ظرف شش ماه به سطح 4.2 میلیون بشکه در روز قبل از تحریمها و ظرف 18 ماه به سطح شش میلیون بشکه در روز برساند. مشخصا اهداف هر دو کشور عراق و ایران ظرف چارچوبهای زمانی فوق قابل دستیابی نیستند، اما افزایش قابل توجه تولید نفت این دو کشور امکان پذیر است.
میزان افزایش تولید نفت عراق تا حد زیادی به دو عامل بستگی دارد. اولا نظام سیاسی و خشونتها در عراق روال سرمایهگذاری و قانونگذاری نظیر صدور قراردادها و مجوزها را تعیین خواهد کرد. عامل دوم و مهمتر شامل محدودیتهای لجستیکی برای افزایش سطح تولید نفت در این دوره کوتاه مدت است. برخی از این محدودیتها را میتوان با هماهنگی درست بین شرکتهای نفتی بینالمللی، شرکتهای خدمات نفتی و شیعیان ساکن در منطقه بصره و گروههای مختلف ذینفع سیاسی در بغداد حل کرد. همکاری مناسب بین تمام این گروهها بعید به نظر میرسد و به معنای این است که عراق نخواهد توانست به این اهداف بلند پروازانه دست پیدا کند اما میتواند تا سال 2020 میلادی به سطح پنج الی شش میلیون بشکه در روز و ظرف یک دهه آینده به حدود 6.5 میلیون بشکه در روز برسد.
اما در مورد ایران، این چالشها تاحدودی ساده تر است. محدودیتهای ایران عمدتا به دلیل تحریمهای خارجی هستند. همانگونه که در کشورهای دیگر دیده شده معمولا زمانیکه تولید نفت در یک کشور به دلیل تغییر رژیم، تحریمها و یا دیگر مسائل مختل میشود، بازگشت سطح تولید به قبل کمتر اتفاق میافتد. اما اگر تحریمها لغو شوند، ایران میتواند به سرعت ظرف 12 تا 18 ماه تولید خود را حدود 500 الی 750 هزار بشکه در روز افزایش دهد. در بلندمدت دلایل مختلفی وجود دارد که ایران براساس آنها میتواند سطح تولید خود را به قبل از سطوحی که قبلا به آن دست یافته بود برساند، اما این چارچوب زمانی آن چندین سال خواهد بود نه چندین ماه. البته تمام این مسائل به رخدادهای ژئوپلتیکی که میتواند این روند را کند یا متوقف کند نظیر مشکلات داخلی در ایران و احتمال روند کند مذاکرات بستگی دارد. ایران پس از افزایش تولید نفت، همانند عراق احتمالا تولید نفت خود را سالانه حدود 250 تا 300 هزار بشکه در روز افزایش خواهد داد و پس از سال 2020 به اهداف ترسیم شده نزدیک خواهد شد.
آینده اوپک
اوپک با چالشهای کوتاه مدت و بلندمدت مختلفی مواجه است. طی دو سال گذشته تولید نفت در آمریکا و کانادا به شکل غیرمنتظرهای به میزان یک میلیون بشکه در روز افزایش یافته است. اگرچه اختلال در تولید نفت لیبی بخش اعظم این افزایش را جبران کرده کرده است، اما افزایش صادرات نفت آمریکا باعث شده عربستان گاهی اوقات برای حفظ قیمتها مجبور به کاهش سطح تولید خود شود. تولید نفت آمریکا احتمالا در سال 2014 حدود یک میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت و احتمالا باعث فشار بیشتر روی قیمتهای مدنظر اوپک خواهد شد.
تولید نفت ایران و عراق در بلندمدت مسئله کلیدی است. اگر ایران و عراق در مجموع تولید خود را تا سال 2020 به سطح قابل دستیابی 11 میلیون بشکه در روز برسانند، به معنی افزایش پنج الی شش میلیون بشکه در روز نسبت به سطوح فعلی است. سهمیه صادراتی اوپک در حال حاضر عامل تنش میان اعضای آن است، اما تولیدکنندگان همیشه راههایی را برای دور زدن این مساله پیدا کردهاند اما به نظر می رسد که با این اوصاف دور زدن این مساله غیرممکن خواهد بود. اگرچه مصرف داخلی ایران در سالهای آینده به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت، اما افزایش صادرات ایران بسیار بیشتر از آن چیزی است که عربستان بتواند جای آن را باز کند. این مساله باعث فشار روی اوپک و اعضای رقیب آن شامل عراق و عربستان خواهد شد. عربستان احتمالا از ایران و عراق خواهد خواست تا به طور داوطلبانه رشد صادرات خود را محدود کنند اما بدون وجود امتیازات و انگیزههای کافی دلیلی وجود ندارد که ایران و عراق این کار را انجام دهند، به ویژه در شرایطی که این افزایش صادرات در کوتاه مدت به نفع اقتصاد آنها است.
افزایش صادرات نفت ایران و عراق همچنین در رقابت گستردهتر بین عربستان و ایران بر سر مسائلی نظیر ناآرامیهای سوریه و نفوذ ایران در مناطق مرزی نفت خیز عربستان تاثیرگذار است. به طور سنتی عربستان سعودی همیشه خواستار افزایش تولید اوپک برای حفظ سهم بازار این سازمان بوده است. زیرا قیمتهای بالا باعث افزایش تولید انرژی در دیگر نقاط میشود اما ایران و عراق همیشه خواستار تولید متعادل و قیمتهای بالا بودهاند. ایران و عراق خواستار افزایش تولید خود برای بلندمدت هستند و معتقدند که بدون لزوم کاهش قیمت میتوانند با تکیه بر افزایش تقاضا از سوی بازارهای در حال توسعه آسیا صادرات خود را افزایش دهند.
آسیا اکنون بزرگترین واردکننده نفت جهان(بالاتر از اروپا و آمریکای شمالی)است. به طور طبیعی این مساله باعث افزایش وابستگی بین اوپک و کشورهای درحال توسعه آسیا به ویژه هند و چین شده است. چین پروژههای گستردهای در عربستان، عراق و ایران دارد. رده پای واردات نفت چین همچنین در ونزوئلا به شکل قابل توجهی افزایش یافته و این کشور حدود 15 درصد نفت مورد نیاز خود را از آنگولا وارد میکند. هند همچنین ارتباطات خود را با اعضای اوپک افزایش داده و بزرگترین مشتری نفت نیجریه به حساب میآید.
نشریه آمریکایی فوربس در ادامه گزارش خود نوشته است: آسیا به عنوان بزرگترین مشتری نفت اوپک به تقاضای قوی خود در آینده نزدیک ادامه خواهد داد و بنابراین فشار روی اوپک الزاما به معنی کاهش قیمتها نخواهد بود. تاثیر روی قیمتها در بلند مدت کمتر مشخص است اما قیمتها نه تنها به وسیله میزان رشد آسیا در آینده بلکه بر اثر عرضه جهانی نفت در کشورهای غیرعضو اوپک تعیین خواهد شد. در حالیکه اوپک به طور سنتی یک ابزار سیاسی برای افزایش قیمتهای نفت و یا توقف صادرات(نظیر آنچه که در سال 2008 رخ داد) بوده است اما چالش تازه اوپک بیشتر در زمینه حفظ منطقی قیمتهای نفت و نه افزایش مصنوعی آن یا توقف صادرات است. اوپک برای حفظ سلامت خود در بلندمدت باید قیمتها را به صورت نسبی پایین نگه دارد تا هم بازارهای نوظهور آسیایی بتوانند به خرید خود ادامه دهند و هم تولید جایگزینهایی نظیر نفت شیل، خودروهای برقی یا گاز طبیعی مایع بیش از حد اقتصادی نشود. به علاوه کاهش قیمت نفت برای مشتریان آسیایی رشد اقتصادی منطقه را تقویت و به افزایش تقاضای نفت اوپک خواهد انجامید.