یکی از مباحث اساسی در خصوص مدیریت مصرف انرژی در کشور در حال حاضر، و به ویژه بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، نرخ و بهای حاملهای انرژی در کشور است. بعد از افزایش قیمت حاملهای انرژی در کشور و بعد از آنکه افزایش نرخ ارز منجر به خنثی شدن آثار هدفمندی شد، اکنون سوال اساسی در اینجا است که آیا باید نرخ حاملهای انرژی در کشور مجددا افزایش یابد؟
این موضوع به خصوص در مورد بهای گاز مصرفی در کشور جدی تر است. زیرا اکنون این حامل انرژی، کم سر و صداترین مورد در بین سایر نمونه ها است و در عین حال وفور آن در عین سادگی استحصال آن مانع از درک اهمیت گاز طبیعی و مدیریت مصرف آن در کشور شده است.
دولت برای بودجه سال 93 پیشنهاد افزایش حدود 5 برابری قیمت گاز مصرفی پتروشیمی ها را در قالب یک لایحه تقدیم مجلس کرده است. مرکز پژوهشهای مجلس هم افزایش قیمت گاز پتروشیمیها از 70 به 325 تومان را منطقی اعلام کرد و ذکر کرده است که پتروشیمیهای ایران به دلیل گاز ارزان 2 برابر عربستان سود میبرند.
اما از سوی دیگر بهای گاز مصرفی برای خانوار نیز بعید نیست که تا چندی بعد مورد بازبینی قرار گیرد و بعد از آب و برق سر و صدایی برای افزایش بهای گاز نیز به راه بیفتد.
موضوع بر سر مدیریت مصرف گاز در کشور است. مصرفی که گویا چندان جدی گرفته نمیشود. چندی پیش بود که سخن از آن در آمد که مصرف گاز در ایران از مصرف گاز اروپا پیشی گرفته است. جواد اوجی وزیر نفت در دولت احمدی نژاد سال گذشته اعلام کرد: هم اکنون متوسط مصرف گاز در ایران چهار برابر متوسط جهانی و حدود 18 برابر کشور ژاپن است، هم اکنون سرانه مصرف گاز هر ایرانی 10 برابر مردم کشورهای اروپایی است. در زمستان ها مصرف روزانه گاز ایران معادل کل کشورهای عضو اتحادیه اروپا است.
نگاهی به آمار مصرف گاز در ایران اما عمق جدیت موضوع را بیشتر نشان میدهد. در حال حاضر ایران در رتبه بندی جهانی مصرف گاز در رتبه سوم، بعد از ایالات متحده آمریکا و روسیه قرار گرفته است. با مصرف سالیانه 137 میلیارد و 500 میلیون متر مکعب گاز طبیعی:
این در حالی است که کشور چین با جمعیتی بالغ بر 1 میلیارد و 200 میلیون نفر، در رده بعدی ایران و با اختلافی در حدود 10 میلیارد متر مکعب گاز قرار گرفته است.
از سوی دیگر نگاهی به روند افزایش مصرف گاز طبیعی در ایران نشان میدهد که طی یک دهه گذشته مصرف گاز در کشور به شکل سرسام آوری افزایش یافته است و تقریبا به بیش از دو برابر رسیده است:
کاتوزیان واقعی نبودن قیمت حامل های انرژی و عدم بهره برداری از فناوری های جدید در مصرف انرژی را از عوامل عدم مصرف بهینه انرژی در کشور ذکر کرده است.
این همه حاکی از آن است که مصرف انرژی در ایران به هیچ وجه با بازدهی آن همخوانی ندارد. حال دولت بر این اساس اقدام به افزایش قیمت گاز مصرفی پتروشیمی ها کرده است و هیچ بعید نیست که در همین راستا بهای گاز مصرفی خانوار نیز افزایش یابد.
اما موضوع در اینجا است که هدر رفت انرژی در ایران، بیش از همه، علاوه بر فرهنگ نامناسب مصرف، ناشی از به روز نبودن زیر ساختهای مصرف انرژی است. عدم وجود استانداردهای به روز در مصرف سوخت کشور – از نوع مصرف بنزین در خودروهای تولیدی تا مصرف انرژی وسایل گرما زا و مانند آن – تا عدم هماهنگی میان ساخت و سازهایی که در کشور صورت میگیرد با نیازهای مصرف انرژی آنها.
بدون شک هرگونه اقدام در راستای بهینه سازی مصرف سوخت کشور، باید علاوه بر در نظر آوردن نرخ حاملهای سوخت، نگاهی جدی به این زیرساختها نیز داشته باشد و یک حرکت اساسی و حداقل میان مدت برای تصحیح و بهینه سازی آنها از سوی دولت و مجلس صورت پذیرد و به افزایش بهای سوخت مصرفی بسنده نشود.