صراط: لاریجانی ها، برادرانی که ریاست دوقوه، از سه قوه کشور را برعهده دارند،
جدای از شباهت های بسیار در مواقع خاص، دارای تفاوت های جالب رفتاری نیز
هستند.
خاندان لاریجانی ها که از نسل یکی از عالمان شهیر و قابل احترام هستند، سالهاست که در عرصه های مختلف کشور مسئولیت های مختلفی را برعهده دارند.
براساس این گزارش، محمدجواد لاریجانی و علی لاریجانی نسبت به سایر برادران دارای حضور رسانه ای و مسئولیتی بیشتری هستند اما همینک، محمدجواد، بیشتر درگیر مسایل حقوق بشری است و مسئولیتش نسبت به دو برادر دیگر قدری کمتر شده است.
همینک، دو برادر، ریاست دو قوه از سه قوه ی کشور را در دست دارند و البته همین نکته در نظر منتقدین آنها مورد توجه قرار دارد. در عرصه ی رسانه، برای شناخت آنها، یکی را به عنوان لاریجانی و دیگری را با پیشوند آملی مورد خطاب قرار می دهند.
این دو اما علاوه بر این شناسایی اسمی و جدای از شباهت های رفتاری بسیاری که در مواقع خاص به خوبی قابل مشاهده است، دارای تفاوت هایی در اتخاذ مواضع نیز هستند.
اگرچه پرونده کامل بررسی دقیق و موشکافانه ی رفتار برادران لاریجانی زمان مناسبت تر و فرصت بیشتری را می طلبد اما در این نوشتار تلاش شده تنها به یک تفاوت آشکار میان دو برادری که رییس دو قوه اند، اشاره شود.
علی لاریجانی، رییس قوه مقننه، در ابعاد داخلی و خارجی دارای موضعی متفاوت است. او به همان میزان که در مسایل سیاست خارجی که پای منافع ملی در میان است مواضع جدی، شفاف و بعضا انقلابی اتخاذ می کند، در مسایل داخلی تلاش می کند نوعی از احتیاط در مواضع و محافظه کاری را در دستور کار قرار دهد.
به عنوان نمونه، وی در مباحث خارجی مانند آمریکا، بیداری اسلامی، سوریه محور مقاومت و مانند آنها به صورت جدی و شفاف از مواضع جمهوری اسلامی دفاع می کند که تازه ترین موضعش راجع به نقش قطعنامه ژنو از سوی آمریکا، جزو جالبترین و پرسروصداترین مواضع چند وقت اخیر او بوده است. آنجا که گفت "حرفهایی که بعضی مسوولان آمریکایی راجع به مسائل هستهای میزنند، زیاده سخن گویی است، ما یک توافقی در ژنو کردیم، آنها اگر جرات دارند زیر این توافق بزنند تا ببیند ما چه میکنیم، بالاخره شما یک حرفی زدید و تعهداتی دادید".
لاریجانی اما درباره اتفاقات داخلی تلاش می کند نقشی میانه رو و کم فعالی را درپیش بگیرد؛ به عنوان در ماجرای فتنه 88 بیشتر سعی می کرد نوعی مشی کدخدامنشی را اتخاذ کند؛ همان مشی که کدخداهای قدیمی طرفین دعوا را صدا می کردند و بی آنکه بخواهند به مطالبتشان رسیدگی کنند، تنها با ذکر یک صلوات بر گذشته، همه چیز را حل و فصل می کردند که البته آن حل و فصل، تنها ظاهر ماجرا بود درحالی که کینه ها را در دلها بیشتر می کرد.
اگرچه موضعگیری چند وقت قبل وی در برابر نواده امام خمینی(ره) و نیز انتقاد صریح از حذف شعار "مرگ بر آمریکا" که توسط رفسنجانی پیگیری می شد، به شدت جالب توجه و کم سابقه بود اما در همین مسایل نیز، ردپای سیاست خارجی به چشم می خورد.
وی همچنین درباره اقدامات قابل تامل دولت یازدهم به ویژه در مساله مذاکرات پرحرف و حدیث هسته ای، سعی کرده تنها به بیان برخی کلیات بسنده کند.
او البته اگر فردی مانند احمدی نژاد را در مقابل داشته باشد، روحیه ی میانه روی را به کناری زده و صریحتر به میدان می آید.
اما لاریجانی دوم، که همان آیت الله آملی لاریجانی است و ریاست قوه مقننه را دراختیار دارد، در مسایل مختلف داخلی و خارجی با برادرش متفاوت است. هرچقدر رییس مجلس در مسایل داخلی سعی در محافظه کاری دارد، رییس قضا شفاف و صریح سخن می گوید. او به ویژه در مساله فتنه و سران آن، همچنان موضع انقلابی خود را حفظ و بعضا ارتقا داده است. به عنوان نمونه، عبارت ذیل یکی از موضعگیری های انقلابی رییس قوه قضاییه است: "کسانی که اهل فتنه سال ۸۸ بودند و راه حضرت امام(ره) را برنمیتافتند، دوباره سر برآوردهاند و گویی افعی جانشان گرما خورده است و به جنبش افتادهاند اما اشتباه میکنند چرا که امت تفکرات این گروه را برنمیتابد".
آملی لاریجانی همچنین روز گذشته به برخی اقدامات تیم مذاکره کننده نیز انتقاد کرده و گفته "از وزیر امور خارجه و تیم مذاکره کننده میخواهیم که در مذاکرات آتی خود با طرف غربی، شفاف سازی کنند تا امکان تکرار چنین تفسیرهای «نامعقولی» فراهم نشود".
او اما در مسایل خارجی و بین المللی کمتر ورود می کند و در مواقع لزوم به بیان برخی کلیات بسنده می کند.
تلاش آملی لاریجانی البته به همان میزان که در برخی پرونده ها مانند فساد 3 هزار میلیاردی قابل تقدیر است اما در مواردی همچون پرونده مهدی هاشمی، منتقدان بسیاری دارد.
با این همه، آملی لاریجانی نیز نشان داده مانند برادر خود، زمانی که فردی مثل احمدی نژاد با مواضع خاصش در صحنه باشد، برخی محافظه کاری ها دیگر محلی از اعراب نخواهند داشت.
***
نتیجه گیری آنکه با توجه به حضور دو برادر در راس دو قوه کشور که در نوع خود بی سابقه است، به نظر می رسد نوعی تقسیم کار نیز میان این برادران شکل گرفته و مسایل داخلی و خارجی و موضعگیری برای آنها به نوعی میان این دو نفر تقسیم شده است.
نکته ی دیگر اینکه تعامل این دو نفر با رییس دولت یازدهم نیز به نسبت سال های اخیر در بالاترین حد خود قرار دارد و این مساله می تواند به افزایش همدلی میان قوا و بهترشدن فضای سیاسی کشور کمک کند؛ البته اگر دولت از تمرکز بیش از اندازه بر سیاست خارجی دست برداشته و به مسایل داخلی التفات بیشتری داشته باشد.
منبع: خیبرآنلاین
خاندان لاریجانی ها که از نسل یکی از عالمان شهیر و قابل احترام هستند، سالهاست که در عرصه های مختلف کشور مسئولیت های مختلفی را برعهده دارند.
براساس این گزارش، محمدجواد لاریجانی و علی لاریجانی نسبت به سایر برادران دارای حضور رسانه ای و مسئولیتی بیشتری هستند اما همینک، محمدجواد، بیشتر درگیر مسایل حقوق بشری است و مسئولیتش نسبت به دو برادر دیگر قدری کمتر شده است.
همینک، دو برادر، ریاست دو قوه از سه قوه ی کشور را در دست دارند و البته همین نکته در نظر منتقدین آنها مورد توجه قرار دارد. در عرصه ی رسانه، برای شناخت آنها، یکی را به عنوان لاریجانی و دیگری را با پیشوند آملی مورد خطاب قرار می دهند.
این دو اما علاوه بر این شناسایی اسمی و جدای از شباهت های رفتاری بسیاری که در مواقع خاص به خوبی قابل مشاهده است، دارای تفاوت هایی در اتخاذ مواضع نیز هستند.
اگرچه پرونده کامل بررسی دقیق و موشکافانه ی رفتار برادران لاریجانی زمان مناسبت تر و فرصت بیشتری را می طلبد اما در این نوشتار تلاش شده تنها به یک تفاوت آشکار میان دو برادری که رییس دو قوه اند، اشاره شود.
علی لاریجانی، رییس قوه مقننه، در ابعاد داخلی و خارجی دارای موضعی متفاوت است. او به همان میزان که در مسایل سیاست خارجی که پای منافع ملی در میان است مواضع جدی، شفاف و بعضا انقلابی اتخاذ می کند، در مسایل داخلی تلاش می کند نوعی از احتیاط در مواضع و محافظه کاری را در دستور کار قرار دهد.
به عنوان نمونه، وی در مباحث خارجی مانند آمریکا، بیداری اسلامی، سوریه محور مقاومت و مانند آنها به صورت جدی و شفاف از مواضع جمهوری اسلامی دفاع می کند که تازه ترین موضعش راجع به نقش قطعنامه ژنو از سوی آمریکا، جزو جالبترین و پرسروصداترین مواضع چند وقت اخیر او بوده است. آنجا که گفت "حرفهایی که بعضی مسوولان آمریکایی راجع به مسائل هستهای میزنند، زیاده سخن گویی است، ما یک توافقی در ژنو کردیم، آنها اگر جرات دارند زیر این توافق بزنند تا ببیند ما چه میکنیم، بالاخره شما یک حرفی زدید و تعهداتی دادید".
لاریجانی اما درباره اتفاقات داخلی تلاش می کند نقشی میانه رو و کم فعالی را درپیش بگیرد؛ به عنوان در ماجرای فتنه 88 بیشتر سعی می کرد نوعی مشی کدخدامنشی را اتخاذ کند؛ همان مشی که کدخداهای قدیمی طرفین دعوا را صدا می کردند و بی آنکه بخواهند به مطالبتشان رسیدگی کنند، تنها با ذکر یک صلوات بر گذشته، همه چیز را حل و فصل می کردند که البته آن حل و فصل، تنها ظاهر ماجرا بود درحالی که کینه ها را در دلها بیشتر می کرد.
اگرچه موضعگیری چند وقت قبل وی در برابر نواده امام خمینی(ره) و نیز انتقاد صریح از حذف شعار "مرگ بر آمریکا" که توسط رفسنجانی پیگیری می شد، به شدت جالب توجه و کم سابقه بود اما در همین مسایل نیز، ردپای سیاست خارجی به چشم می خورد.
وی همچنین درباره اقدامات قابل تامل دولت یازدهم به ویژه در مساله مذاکرات پرحرف و حدیث هسته ای، سعی کرده تنها به بیان برخی کلیات بسنده کند.
او البته اگر فردی مانند احمدی نژاد را در مقابل داشته باشد، روحیه ی میانه روی را به کناری زده و صریحتر به میدان می آید.
اما لاریجانی دوم، که همان آیت الله آملی لاریجانی است و ریاست قوه مقننه را دراختیار دارد، در مسایل مختلف داخلی و خارجی با برادرش متفاوت است. هرچقدر رییس مجلس در مسایل داخلی سعی در محافظه کاری دارد، رییس قضا شفاف و صریح سخن می گوید. او به ویژه در مساله فتنه و سران آن، همچنان موضع انقلابی خود را حفظ و بعضا ارتقا داده است. به عنوان نمونه، عبارت ذیل یکی از موضعگیری های انقلابی رییس قوه قضاییه است: "کسانی که اهل فتنه سال ۸۸ بودند و راه حضرت امام(ره) را برنمیتافتند، دوباره سر برآوردهاند و گویی افعی جانشان گرما خورده است و به جنبش افتادهاند اما اشتباه میکنند چرا که امت تفکرات این گروه را برنمیتابد".
آملی لاریجانی همچنین روز گذشته به برخی اقدامات تیم مذاکره کننده نیز انتقاد کرده و گفته "از وزیر امور خارجه و تیم مذاکره کننده میخواهیم که در مذاکرات آتی خود با طرف غربی، شفاف سازی کنند تا امکان تکرار چنین تفسیرهای «نامعقولی» فراهم نشود".
او اما در مسایل خارجی و بین المللی کمتر ورود می کند و در مواقع لزوم به بیان برخی کلیات بسنده می کند.
تلاش آملی لاریجانی البته به همان میزان که در برخی پرونده ها مانند فساد 3 هزار میلیاردی قابل تقدیر است اما در مواردی همچون پرونده مهدی هاشمی، منتقدان بسیاری دارد.
با این همه، آملی لاریجانی نیز نشان داده مانند برادر خود، زمانی که فردی مثل احمدی نژاد با مواضع خاصش در صحنه باشد، برخی محافظه کاری ها دیگر محلی از اعراب نخواهند داشت.
***
نتیجه گیری آنکه با توجه به حضور دو برادر در راس دو قوه کشور که در نوع خود بی سابقه است، به نظر می رسد نوعی تقسیم کار نیز میان این برادران شکل گرفته و مسایل داخلی و خارجی و موضعگیری برای آنها به نوعی میان این دو نفر تقسیم شده است.
نکته ی دیگر اینکه تعامل این دو نفر با رییس دولت یازدهم نیز به نسبت سال های اخیر در بالاترین حد خود قرار دارد و این مساله می تواند به افزایش همدلی میان قوا و بهترشدن فضای سیاسی کشور کمک کند؛ البته اگر دولت از تمرکز بیش از اندازه بر سیاست خارجی دست برداشته و به مسایل داخلی التفات بیشتری داشته باشد.
منبع: خیبرآنلاین