وی در این مصاحبه به فرانس پرس گفت: آن چه از آن روز به یاد دارم این است که صدام تا آخرین لحظات عمرش کنترل خودش را حفظ کرده بود، حتی برای لحظه ای هم اظهار ندامت و پشیمانی نکرد.
موفق الربیعی در حالی که در دفتر کارش واقع در منطقه کاظمین بغداد در فاصله تنها یکصد متر از جایگاه اعدام صدام واقع شده در حالی که دوشنبه هفتمین سالگرد اعدام دیکتاتور معدوم عراق است آن روز را چنین تشریح می کند: در در با او ملاقات کردم، هیچ خارجی یا آمریکایی با ما در این مکان نبودند، صدام پیراهنی سفید و کت و شلواری تیره رنگ برتن داشت، از چیزی ترسی نداشت حتی نشانه ای از ترس را بر چهره اش ندیدم، البته شاید برخی از مردم از من این انتظار را داشته باشند که بگویم او از ترش به خود می پیچید، یا این که بگویم او تحت تاثیر دارو بود، اما اینها حقایقی تاریخی هستند که باید به درستی منعکس شوند.
مشاور امنیت ملی سابق عراق در این باره توضیح می دهد: بله جنایتکار بود، قاتل بود، خونخوار بود، اما می گویم او تا آخرین لحظات کنترل خود را حفظ کرده بود.
وی می افزاید: هیچ عبارتی دال بر ندامت و پشیمانی از وی نشنیدم، حتی نشنیدم از خداوند برای خودش طلب مغفرت کند، حتی نشنیدم درخواست عفو و بخشش کند، هیچ دعا و نمازی برای خود به جای نیاورد، معمولا ً کسی که در آستانه مرگ است می‌گوید: پروردگارا گناهانم را ببخش و من به نزد تو می‌آیم، اما وی هیچ یک از این عبارت و امثال آن را نگفت.
وی درباره اعدام دیکتاتور سابق عراق می‌گوید: اعدام صدام حسین کسی که بیش از دو دهه با قبضه ای آهنین بر عراقی‌ها حکومت کرد و توسط نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا سرنگون شد، در بامداد روز 30 دسامبر سال 2006 در مقر شعبه پنجم دایره استخبارت نظامی (اطلاعات ارتش) در روز عید قربان بعد از اتهام به قتل عام بیش از 148 شیعی روستای الدجیل اعدام شد.
مشاور سابق امنیت ملی عراق در باره آن روز می‌افزاید: زمانی که با وی دیدار کردم دستانش بسته بودند و قرآنی در دست داشت.
موفق الربیعی افزود: او را با خود به اتاق قاضی بردم در آنجا حکم و رای قاضی بر وی قرائت شد، او پیوسته می‌گفت: "مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، زنده باد فلسطین و مرگ بر فارس‌های مجوس".
وی می‌افزاید: او را با خود به اتاق اعدام بردم، ایستاد و به چوبه دار نگریست و سپس به من نظری افکند و گفت: دکتر این برای مردان است.
موفق الربیعی افزود: دستانش را باز کردم و از پشت مجددا بستم، خطاب به من گفت: آخ ، بنابراین کمی شل بستم، به من قرآن را داد، گفتم: چه کنم؟ گفت: به دخترم برسان، گفتم: کجا ببینمش به قاضی بده، او هم به قاضی داد.
مشاور سابق امنیت ملی عراق در ادامه گفت: در حین اعدام برخی از اشتباه ها صورت گرفت، و پاهای صدام در حین بالا رفتن از پله های جایگاه اعدام بسته بودند که برای بالا بردنش مجبور شدیم او را بالا بکشیم، پیش از اعدام هم وی حاضر نشد کیسه پارچه ای را بر روی سرش بکشد، و در سالن اعدام هم شعارهایی مانند " زنده باد امام محمد باقر صدر " که در دوره صدام اعدام شد، و "مقتدی مقتدی "رهبر برجسته شیعیان عراق سرداده شد که صدام هم گفت: آیا این نشان مردانگی است؟ " .
به گفته موفق الربیعی آخرین کلماتی که صدام گفت: "اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا" وپیش از کامل کردن این عبارت اعدام شد، بعد از اعدام موفق الربیعی شخصا ً به اتفاق چند تن دیگر به داخل محوطه رفتن و جسد صدام را در داخل کیسه ای سفید رنگ قرار دادند، سپس بر روی بلانکار قرار دادند و برای چند دقیقه در اتاق باقی گذاشتند.
موفق الربیعی درباره مرحله بعد از اعدام هم گفت: ما جسد صدام را با استفاده از بالگرد نظامی آمریکایی از میدان زندان کاظمین به مقر نوری مالکی نخست وزیر عراق در منطقه سبز امنیتی منتقل کردیم، متاسفانه بالگرد مملو از اشخاصی بود که همراه ما بودند از این رو برای بلانکار جایی در بالگرد باقی نماند، اما چون بلانکار بزرگ بود نتوانستیم درب بالگرد را ببندیم و به صورت در باز به پرواز در آمدیم.
وی می افزاید: تازه قرص کامل خورشید قابل رویت شده بود و این نشان می داد ما قبل از طلوع آفتاب کار را تمام کرده بودیم، یعنی هنوز عید قربان نشده بود، در منزل نوری مالکی وی دستان ما را به گرمی فشرد و از ما تقدیر کرد و گفت: بارک الله به شما.
موفق الربیعی می افزاید: به نخست وزیر عراق گفتم: بفرمائید، وپارچه را از صورت صدام کنار زدم و توانست صدام را ببیند.
مشاور سابق امنیت ملی عراق در باره انگیزه اش از حضور در این مراسم گفت: من در زمان صدام طی سه نوبت بازداشت و روانه زندان شدم، زمانی که او را اعدام کردم احساسی داشتم که قابل توصیف نیست، او کسی بود که جنایات بسیاری که قابل شمارش نیستند مرتکب شده بود، او لایق آن است که هزار مرتبه اعدام شود و دوباره زنده شود و مجددا اعدام شود، از این رو در آن روز احساس عجیبی داشتم.
موفق الربیعی افزود: من می دانستم او آدم معمولی نیست، در جریان حکومتش بر عراق جنگ های بسیاری را بر این کشور تحمیل کرد، او از سلاح شیمیایی برضد ملتش استفاده کرد، او هزاران تن از مردم عراق را در گورهای دسته جمعی مدفون کرد، هزاران تن را در اعدام های دسته جمعی کشت، لذا می دانستم اعدام او یک رویداد تاریخی خواهد بود.
مشاور سابق امنیت ملی عراق از وجود یک سری فشارها بر دولت عراق پیش از اعدام صدام خبر داد که به گفته وی برخی از آنها قانونی بودند و برخی دیگر سیاسی بودند که از سوی رهبران عشایر عرب بر دولت تحمیل می شدند.
وی درباره آغاز و شکل گیری روند اعدام صدام گفت: در یکی از کنفرانس های خبری تلویزیونی بین نوری مالکی نخست وزیر عراق و جورج بوش رئیس جمهوری سابق آمریکا این روند رسما آغاز شد، زمانی که بوش از مالکی سوال کرد، با این جنایتکار می خواهید چه کنید؟ که مالکی در پاسخ می گوید: اعدامش می کنیم، و بوش به نشان تایید انگشت شصتش را نشان داد.
