صراط: آیتالله سیدمحمد حسینی قزوینی مدیر شبکه ولایت از جمله افرادی است که به طور تخصصی در حوزه تشیع فعالیت می کند و شبکه «ولایت» نیز یکی از فعالیت های وی به شمار میآید.
تجربه و نگاه مناسب وی سبب شده که شبکه «ولایت» و سایت «ولیعصر» امروز یکی از مراکز مهم پاسخگویی به شبهات و مقابله با وهابی ها باشد.
آیت الله قزوینی در این مصاحبه عنوان می کند که چگونه برخی شبکه ها چه به نام شیعه و چه به نام سنی به تخریب اسلام همت گماشته اند.
* شبکه های توهین کننده هم شیعه هستند و هم سنی
شبکه های ماهواره ای موجود که درباره اسلام برنامه تولید می کنند را در یک تقسیم بندی ابتدایی به شبکههای شیعه و سنی تقسیم بندی میشوند.
شبکههای شیعی برخی شان معاند با نظام جمهوری اسلامی و برخی هم غیرمعاند هستند و شبکههای اهل سنت هم یا برخی مربوط به دانشگاه الازهر است که بین ما و آنها بحث علمی و مودبانه در جریان است و یا برخی افراطی هایی هستند که اهل بحث سالم و ادب نیستند که این مورد البته در برخی شبکه های شیعی هم وجود دارد.
*برخی شبکههای به ظاهر شیعه رکیکترین توهینها را به آیت الله سیستانی و آیتالله بهجت کردند که وهابیها تاکنون نکردهاند
مثلاً شبکههایی مثل اهل بیت، فدک، عترت یا برخی دیگر را ما شبکه شیعه نمیدانیم چون اولاً شیعه یک مؤلفه و شاخصهای دارد که اگر رعایت نشود، هویت شیعی بودن از دست میرود. در همین شبکه های به ظاهر شیعه به مراجع و مقدسات شیعه، رکیکترین توهینها را میکنند که سرسختترین دشمنان شیعه تاکنون نکردند.
مثلا شبکه عترت و فدک که به آیتالعظمی سیستانی رکیکترین توهینها را کردهاند. توهینهایی که حتی وهابیها نکردند یا به آیتالله العظمی بهجت به همین شکل چون که ایشان مباحث عرفانی مطرح میکردند و به این واسطه نستجیر بالله ایشان را زندیق خواندند و تعابیر وقیحی را بکار بردند که اصلاً بیان کردنش صحیح نیست. جالب اینکه اینها اسم خودشان را هم شبکه شیعی گذاشتند.
* برخی شبکههای به ظاهر شیعه مرجعیت را هدف گرفتهاند
حالا یک زمانی است که اینها به امام یا رهبری دروغ هایی را نسبت میدهند، این بحث سیاسی دارد و تحت تأثیر رسانهها و استکبار جهانی قرار میگیرند و توهین میکنند که آن بحث جدایی است چون رنگ و بوی سیاسی دارند ولی نسبت به آیتالله العظمی بهجت یا سیستانی یا بعضی مراجع بزرگوار دیگر که در مسائل سیاسی هم نیستند و دخالت در کارهای سیاسی کشورهای شیعه و سنی نمیکنند، اما باز اینطور تعابیر زشت و وقیح برایشان بکار میبرند نشان می دهد که قطعاً اینها شیعه نیستند.
دکتر مایکل یکی از کارشناسان غربی در رابطه با رمز موفقیت شیعه میگوید که یکی از مهمترین رموز موفقیت شیعه در طول تاریخ نفوذ مرجعیت بوده است حتی صدام با آن قدرتش بر تمام مخالفین پیروز شد ولی درباره حوزه علمیه نجف نتوانست کاری از پیش ببرد.
یا دکتر هانتینگتون کتابی دارد به نام برخورد تمدنها و در آنجا رسماً اعلام میکند که اگر آمریکا میخواهد کاری جلو ببرد باید از طریق تهاجم فرهنگی جلو برود و تمدنهای موجود مخالف با فرهنگ آمریکا را نابود کند.
* برخی شبکه های شیعه و سنی در مسیر دشمن حرکت میکنند
با توجه به سیاست دشمنان اسلام در نقاط مختلف مثل سوریه، مصر (حالا ما کاری نداریم که اخوانیها چه کردند و چه نکردند)، افغانستان، پاکستان و ... که خواهان اختلاف بین مسلمانان هستند و تمام تلاششان را میکنند که در ایران هم این نقشه شیطانی را پیاده کنند به نظر می رسد بهترین راهی که انتخاب کردند این شبکههای به ظاهر شیعی است.
قرآن می فرماید شما حق ندارید به بتپرستان فحش بدهید زیرا آنها هم در مقابل خدا را ناسزا میدهند و اگر ما بخواهیم با این منطق قرآن پیش برویم قطعاً این شبکهها نه شاخصههای اسلامی دارند و نه شیعه و از آن طرف هم وهابیها که خود را اهل سنت میدانند مثل شبکه صفا و وصال و 12-10 شبکه دیگر نیز به ظاهر خود را اهل سنت میدانند ولی در مسیر دشمن حرکت میکنند.
* یک سنی را هم ندیده ام که بگوید اهل بیت را قبول ندارد
طبق آماری که در سایت دانشگاه علم و صنعت دیدم حدود 300 شبکه ماهوارهای در خاورمیانه، برنامههای علیه شیعه پخش میکنند و از این تعداد 6-5 شبکه عربی 5-4 شبکه فارسی شاخص هستند.
من گمان نمیکنم در کره زمین یک سنی پیدا بشود که بگوید من اهل بیت را دوست ندارم من 35-34 سال است که چه در داخل و چه در خارج با اهل سنت مرتبط هستم و چنین چیزی را ندیده ام. حتی با برخی از وهابیهای عربستان سعودی هم بنده ارتباط تنگاتنگ دارم مثلا دکتر عبدالوهاب ابوسلیمان عضو هیئت کبار عربستان (این هیأت کبار توسط پادشاه عربستان تعیین میشود) که اتفاقا به ایران هم آمد و مهمان مراجع بود و ما هم چندین بار منزل ایشان رفتیم که بسیار مؤدب و متین بود یا شیخ عاقر از شخصیتهای طراز اول مکه که فرد بسیار مؤدبی هستند یا دکتر دهش که تفکرات وهابی دارند ولی همیشه در بحث ها ادب را رعایت می کند. من با خیلی از اینها ارتباط داشتم اما یک کلمه از اینها یا در کتابهایشان نگفتند که ما اهل بیت را دوست نداریم.
* برخی تکفیری ها به نام شبکه های اهل سنت حرف هایی علیه اهل بیت می زنند که بنی امیه نزده است
اما یک سری تکفیریهایی که امروز آمدند و در رأس شبکههای به اصطلاح خودشان سنی قرار گرفته اند بدترین توهین ها را به امام حسین (ع) میکنند. حتی بنی امیهای که اهل بیت را شهید و اسیر کردند این طور به اهل بیت فحاشی نکرده اند.
یا جسارتهایی که به حضرت امیر(ع) کردند که البته الحمدالله ما هم در شبکه ولایت آن چنان آنها را با جوابهای علمی و نقلی منکوب کردیم که در برنامه زندهشان هقt>t>t> هق گریه کردند و نتوانستند جواب بدهد.
اهانت از هر طرف که باشد از نظر ما محکوم است ولی گاهی برخی افراطی گری ها به مسایلی دامن می زند. شبکههایی هستند که به نام اهل سنت به خود اهل سنت هم جسارت میکنند. مثلا همین چند روز قبل یکی از کارشناسان گفت که در کردستان 400 مرکز فحشا وجود دارد که خود کردهای کردستان اعتراض کردند. یا حرف های سخیفی که نمی شود عنوان کرد و اینها نشان می دهد که مطلب علمی ندارند و به همین خاطر روی فاز اهانت و افترا و فحش و ناسزا رفتند.
* بیش از 50 نفر از علمای اهل سنت در شبکه ولایت تفکر سلفی و وهابی را محکوم کردند
یکی از هموطنان اهل سنت روزی روی خط آمده بود و میگفت که اینها که اینطور اهانت به اهل بیت میکنند، ما نه تنها آنها را سنی نمیدانیم بلکه مسلمان هم نمیدانیم طبق روایت پیامبر هر کس بغض اهل بیت را داشته باشد زنازاده است و کسانی که این طور به امام حسین (ع) توهین میکنند از نسل پدرشان نیستند. البته اخیراً من احساس میکنم که اینها به خاطر اهانتهای تند به اهل بیت و یا اهل سنت، بینندگان خود را از دست دادند اما ما بارها گفتیم، انتظار ما از علمای اهل سنت ایران، این است که صریحاً در برابر توهینهای اینها در مورد اهل بیت و ایرانیها و کردها دارند، موضع بگیرند و محکوم کنند. البته بیش از 50 نفر از علمای اهل سنت به شبکه ولایت آمدند و تفکر سلفی و وهابی را محکوم کردند و این قدم مبارک و خوبی بود البته ما برای آینده هم طرحهایی داریم.
* سایت «ولیعصر» قویترین سایت پاسخ به شبهات در خاورمیانه
سایت «ولیعصر» حدود 20 سال سابقه دارد و ما در آن شبهات را پاسخ می دهیم. احساس میکنیم قویترین سایت پاسخ به شبهات در خاورمیانه هستیم. حتی من زمانی به آمریکا رفته بودم تعدادی از دانشجویان که آمده بودند گفتند فلانی تنها پناهگاه ما در غرب در پاسخ به شبهات، سایت ولیعصر است و هر شبههای را که وهابیها مطرح میکنند ما میبینیم که در سایت پاسخ داده شده است.
یک سری شبهاتی است که وهابیها در سایتهایشان مطرح میکنند و کارشناسان ما آنها را رصد میکنند و جواب میدهند و یک سری شبهاتی است که در ماهواره ها مطرح میکنند که آنها هم بررسی شده و پاسخ داده میشوند.
*محصول 4 دهه کار حوزوی من 4 کارشناس موثر بوده است
ما تعداد نیروهای کارشناس برای پاسخگویی به این شبهات، کم داریم و محصول بیش از 4 دهه عمر حوزوی و نزدیک 30-25 سال تدریس، 4 نفر هستند؛ آقایان ابوالقاسمی، روستایی، عباسی و یزدانی که به صورت آنلاین در شبکه هستند و به شبهات پاسخ میدهند. البته حدود 30 نفر از حوزویان را سال گذشته، دورههای مخصوصی دادیم و در حال تربیت آنها هستیم. حتی تعدادی طلبههای فاضل غیرایرانی را تربیت میکنیم و حتی 12-10 خانم از اساتید جامعه الزهرا و دانشگاهها هم تربیت میکنیم و بخشی از آنها هم الان برنامه پاسخگویی به شبهات دارند ولی من احساس میکنم در شبهاتی که مطرح میشود اگر به روز نباشیم دچار مشکل می شویم. با این حال ما شبهات مطرح شده را حداکثر با یک ماه یا دو ماه تأخیر به آنها پاسخ میدهیم و نمیگذاریم که بدون پاسخ باقی بماند.
*حدود 95 درصد شبهات را پاسخ می دهیم/جوانهایی در اروپا این موارد را تدریس میکنند
به طور متوسط هر روز بالای 000/30 مراجعه کننده به سایت داریم و غالب سؤالاتی که میشود، پاسخ داده شده است، یعنی از 100 شبهه ما 95-90 شبهه را جواب دادیم. پاسخ ها در سایت ولیعصر هم مستدل و وزین است و توهین و فحش و ناسزا به هیچ وجه نداریم و آمار ما در بعضی ماهها که بالای 000/200 صفحه از سایت دانلود شده نشان دهنده همین است. من چندی پیش مشهد بودم یک عده از جوانان از لندن آمده بودند میگفتند که بخشهایی را که شما در شبکه دارید را پیاده می کنیم و به زبان انگلیسی ترجمه و در مراکز اسلامی تدریس میکنیم یا در آلمان، بخشهای سایت را ترجمه و تدریس میکنند.
* مبلغ وهابی که شیعه شد
رئیس دارالافتاء یک از کشورهای آسیای میانه که از شخصیتهای ممتاز و منشی اعظم آن کشور است که به شبکه «ولایت» آمد و مصاحبهای با ما داشت، میگفت: من 4 ماه است شبکه شما را میبینیم حنفی هم بودم اما شیعه شدم، خانواده و 60 تا نوه و نتیجه من شیعه شدند.
یا مورد دیگر اینکه یک یا شب درباره سلمان حدادی برنامهای داشتیم، که یک نفر از استانهای سنینشین تماس گرفت و گفت ما سه برادر هستیم، 20 عائله داریم و به حقانیت شیعه یقین پیدا کردیم و شیعه شدیم.
ما افرادی از این نوع زیاد داریم مخصوصاً خارج از کشور. حتی مسیحیانی که شیعه شدند و یا وهابی بودند مثل سلمان حدادی که خودش مبلغ وهابیت بود و میگفت من دوره دیده بودم که ظرف 5 دقیقه یک مسلمان را وهابی کنم! اما یک بار یک جمله از آقای قزوینی شنیدم که تلنگری در دل من به وجود آورد و تحقیق کردم سپس یقین کردم که مذهب شیعه حق است که الان ایشان مبلغ شیعه شدند.
یا یک فردی که از لندن آمده بود و میگفت من 19 سال مبلغ بهایی در لندن بودم ولی وقتی از مذهب شما شنیدم منقلب شدم. شماره خودش را هم داد و گفت پسران من چندین مراکز تجاری در لندن دارند و عمده غذای حلال لندن، در دست آنهاست و اصرار میکرد که اگر آمدید لندن مدیون هستید اگر جای دیگر بروید.
یا چندی قبل خانمی از آمریکا تماس گرفته بود و میگفت: من هر گناهی که بگویید مرتکب شدم و هر معصیت و جنایی از آدم کشتن و غیره را انجام دادم اما صحبتهای شما من را منقلب کرده است اگر من برگردم توبه من پذیرفته است یا نه؟ و از این دست موارد زیاد اتفاق افتاده است.
* روایتی از استاد کانادایی که در عربستان شیعه شد
من سه سال پیش مکه بودم با یکی از بزرگوارانی که از کویت آمده بود یک جلسهای داشتیم گفت: در کانادا در یکی از دانشگاهها استادی بود که خیلی برو بیا داشت و دانشجویان و اساتید از او حرف شنوی داشتند. او یهودی بود وهابیها سرمایهگذاری زیادی روی او کردند و طی 5-4 سال او را مسلمان و وهابی کردند و از او دعوت کردند که در دانشگاه محمد بن سعد ریاض تدریس کند. او آمد و در همان 2-1 سال اول، موجی ایجاد کرد و بسیاری از دانشجویان و اساتید را به سمت خودش جلب کرد. وهابیها از او درخواست کردند که یک کتابی در رد فرقهای به نام شیعه که یهودیها آن را تأسیس کردهاند بنویسد و ما این کتاب را با تیراژ گسترده چاپ و پخش میکنیم او گفت: خب کتابهای آنها را به من بدهید که من نقدی روی آنها بنویسم. آنها گفته بودند که همین مطالبی که علمای ما از شیعه نقل کردند کافی است اما آن استاد کانادایی اصرار کرد که خودش کتابهای شیعه را بخواند که بالاخره قبول می کنند. بعد از حدود 6-5 ماه او اعلام جلسه میکند و در جلسه میگوید که آقایان چنین درخواستی از من داشتند و من تحقیق و بررسی کردم، آقایان اساتید و دانشجو من به این نتیجه رسیدم که تنها مذهبی که با قرآن و سنت پیامبر تطبیق میکند، مذهب شیعه است و من رسماً تشیع خود را اعلام میکنم.
اما این استاد کانادایی شیعه شده را به زندان میاندازند و وزیر کانادا با مشکلاتی او را آزاد میکند و بعد از آن به کانادا هم نرفت و الان در لندن است و من شماره ایشان را دارم و خیلی خوب است که پیگیری بشود که ایشان کجا هستند و چه میکنند چون انسان قیمتی است.
الان شبکه ولایت شقالقمر نکرده و این که این همه اهل سنت، اظهار علاقه میکنند و وهابیها را محکوم میکنند به خاطر این است که ما معتقدیم باید مؤدب و علمی حرف بزنیم. ما اسم خلفای اهل سنت را هم با ادب ذکر میکنیم.
* ترویج فرهنگ شیعه جز با احترام به مقدسات طرف مقابل امکان پذیر نیست
من از بدو ورودم به حوزه علمیه (سال 47-46 دروس حوزوی را از حوزه علمیه قزوین شروع کردم) در منطقه ای زندگی می کردیم که اهل سنت در آنجا ساکن بودند و من با اینکه کوچک و کم سن بودم میرفتم با آنها بحث میکردم. از همانجا من به این نتیجه رسیدم که اگر ما بخواهیم فرهنگ شیعه را برای مخالفین بیان کنیم جز از طریق احترام به طرف مقابل و احترام به مقدسات آنها امکانپذیر نیست.
خب اگر من بیایم توهین کنم آن وقت نباید انتظار داشته باشم که طرف مقابلم، سخن مرا بشنود و این انتظار بیجا است چون این فطرت است و اگر کسی بخواهد حرفش در طرف مقابلش تأثیرگذار باشد باید از توهین دوری کند و لذا قرآن میفرماید که با مردم با سخن خوب حرف بزنید نمیگوید قولوا للمسلمین یا مؤمنین. می گوید با توده مردم. این دستور قرآنی است و لذا ما سیره ائمه (ع) را در کتب شیعه میبینیم که نسبت به کسانی که منطق فحش و ناسزا و اهانت داشتند با آنها برخورد تند کردند. در کتاب اعتقادات شیخ صدوق نقل میکنند که مردی به امام صادق (ع) گفت: یکی از دوستان شما به مسجد میرود و در آنجا به دشمنان شما فحش میدهد و اسم آنها را هم میبرد، امام صادق (ع) فرمودند: چه مرضی دارد؟ خدا لعنتش کند که ما را در معرض فحش دشمن قرار میدهد چون وقتی شما به مقدسات آنها توهین میکنید آنها هم به مقدسات شما توهین میکنند.
*حدیث جالب امام صادق(ع) درباره اهل سنت
یا در کافی جلد 2، ص 636 حدیث 4 و 5 که هر دو از نظر سندی صحیح هستند، معاویه بن وهب میگوید یا بن رسولالله برخورد ما با اهل سنت چگونه باشد، امام صادق میفرمایند: شما امامانی دارید که از آنها تقلید میکنید و به آنها اقتدا میکنید، امام شما من هستم والله من اگر یک سنی مریض باشد به عیادتش میروم، یا اگر یک شبی از دنیا برود در تشییع جنازهی او حاضر میشوم یا اگر یک سنی امانتی به من بسپارد، امانتداری میکنم، اگر برای محکمه، کمکی بخواهد به کمک او میروم.
این منطقه ائمهی ماست با مخالفین.من خودم فرزندانم را طوری تربیت کردم که نسبت به اهل سنت، مؤدبانه برخورد کنند. این احترام ما در ماهواره و شبکه به اهل سنت، تظاهر نیست بلکه من به این معتقدم.
همین چند روز پیش خانمی از آبادان تماس گرفت و گفت فلانی اسم خلفا را در کتابهایش با رضیالله آورده، من از او ناراحتم و دیگر شبکه ولایت را گوش نمیکنم. من هم گفتم، خواهرم، ما برای شما نامه ننوشتیم، اختیار داری می خواهی گوش کن یا نه. این منطق ماست. قبل از ما علامه شرفالدین، علامه عسگری و بزرگان ما این کار را کردند. من نمیتوانم براساس احساسات شما از عقیده شخصی خودم برگردم.
*در اهل سنت روایات صحیح داریم که هرکس بغض حضرت علی را داشته باشد منافق است
هم اهل سنت و هم شیعه میگویند بر دشمنان اهل بیت لعنت. در اهل سنت روایات صحیح مبنی بر اینکه هرکس بغض حضرت علی را داشته باشد، منافق است. و این روایت صحیح مسلم است جلد اول حدیث 144 و قرآن هم میفرماید که منافقین درجاتشان از کفار هم در جهنم پایینتر است.
*روایت های جالبی از قرضاوی و ریگی درباره ناسزاگویی به خلفا
شما ببینید در بیانیهای که از قرضاوی، رهبر وهابیهای تکفیری عراق قبل از مرگش میگوید، قتل شیعه واجب است چون به صحابه ناسزا میگویند. حتی الان در سوریه که اینها به این شکل شیعه را میکشند، مجوزشان ناسزاگویی شیعه به صحابه است.
وقتی عبدالمالک ریگی را دستگیر کردند یکی از سئوالاتی که از او پرسیدند این بود که شما چقدر زمان و هزینه میکنید تا مغز یک سنی را شستشو دهید که برود در عزاداری شیعیان و کمربند انفجاری به خود ببندد و هم خودش را منفجر کند و هم دهها نفر را به خاک و خود بکشد؟ او گفت: کاری نمیکنیم؛ فیلم چند نفر از مداحان و مجلسهایی که در آن به خلفا ناسزا میگویند را میگذاریم و وقتی آن فرد سنی این ناسزاهایی که به خلفا گفته میشوند را میشنود، یک پارچه باروت میشود و هرچه ما بگوییم، میگوید چشم!
*حدیث رفعالقلم به هیچ وجه من الوجوه سندیت ندارد
حدیث رفعالقلم که برخی می گویند به هیچ وجه من الوجوه سندیت ندارد. من در این باره حاضرم با هرکسی بحث کنم. اصلاً این خلاف قرآن و سنت و عقل و بعثت انبیاء است.
البته این رفع القلمی که برخی این تفاسیر را از آن دارند معنی اش چیز دیگری است که الان فرصت نیست آنرا تبیین کنیم.
* سختترین شبههای که شنیدم
ما تا به حال شبههای نشنیدیم که سخت باشد چون شبهات وهابیت چیزی نیست که برایش جواب نداشته باشیم اما شاید گاهی شبههای مطرح شود که حضور ذهن نداشته باشم. مثلاً یک بار پرسیدند که شما معتقدید که زمانی که پیامبر در قید حیات بودند، برای رابطه با همه مردم با زبانهای متفاوت، مترجم داشتند. حال که پیامبر از دنیا رفتند و شما معتقدید که ایشان صدای همه را میشنود یکی به ترکی، یکی چینی، فارسی و انگلیسی و غیره چگونه ممکن است؟
این شبههای بود که ما یکدفعه به آن برخورد کردیم و البته در فاصله کمتر از یک ساعت پاسخ این شبهه داده شده و پاسخ این بود که مقام پیامبر ما از حضرت سلیمان بالاتر است و این را شیعه و سنی اعتقاد دارد. حال آنکه حضرت سلیمان حرف حیوانات را هم میشنید، بشر که جای خود دارد.
یا شبهه دیگری که میگویند: در حرم امامان شیعه که چندین هزار نفر با ایشان صحبت میکنند، چطور متوجه حرف همه میشوند، در پاسخ میگوییم، خدای عالم وقتی به کسی بخواهد قدرت بدهد، اینگونه میشود، همانطور که شیعه و سنی اعتقاد دارد که عزرائیل که ملکالموت است در لحظهای جان هزاران و بلکه میلیونها نفر را میگیرد مثل سیل، زلزله و... حتی معتقدیم که حیوانات را هم حضرت عزرائیل قبض روح میکند، همان خدایی که این قدرت را به او داده به امام هم که مقامی بس بالاتر دارد نیز این قدرت را میدهد.