صراط: چه خوب است که انسان یک دفترچه یادداشتی داشته باشد و وقتی که صبح از خواب بیدار میشود، بعضی از مطالب و مسائل مهم را در آن بنویسد. البته موضوع برای نوشتن و تفکر کردن، زیاد است، مثلاً میتواند سوداگری را به عنوان یک مسئله مهم انتخاب کند و بنویسید؛ سوداگری این است که چیزی بدهیم و در عوض چیزی بگیریم، پولی بدهیم و نانی بگیریم، وجهی بپردازیم و پارچهای دریافت کنیم، کاری یاخدمتی انجام بدهیم و پولی دریافت کنیم و... و بعد کمی تفکر کند و ببیند اگر از او عزیزترین و گرانبهاترین سرمایهاش را بخواهند، توقع دارد در قبال آن چه بهایی بپردازند.
بعدش دوباره اندیشه کند و به خودش بگوید: «حالا که صبح شد و یک شب و روز دیگر از بهترین سرمایه (عمر) من از کفم رفت و یک روز به مرگ نزدیکتر شدم، درقبال آن، چه چیزی به دست آوردهام؟ آیا شب و روز گذشتهام به غفلت و گناه و خسران طی شد و یا درقبال آن، متاعی ارزشمند به دست آوردم که در روز واپسین، از سود آن بهرهمند خواهم شد.» ... و این بهترین پند است.
چه خوب است که انسان (در هر مرتبه و در هر شغلی) وقتی به پشت سر خود نگاه میکند، در یک محاسبهی دقیق و سختگیرانه و بدون مسامحه، فهرستی از کارهایی را مشاهده کند که قابل ارائهی به پیشگاه الهی است. این که به ما گفتهاند: «حاسبوا أنفسکم قبل أن تحاسبوا» و علمای سلوک و اخلاق، محاسبه را یکی از اولین وظائف سالک دانستهاند، برای این است که ما دائم در حال خواندن نامهی عمل خودمان باشیم و در روزی که این نامهی اعمال خوانده خواهد شد، غافلگیر نشویم.
قبل از این که نامهی اعمال ما در پیشگاه الهی مورد محاسبه و مطالعه قرار بگیرد، خود ما بخوانیم؛ اگر کمبودی هست، اصلاح کنیم؛ اگر نقطهی قوتی در آن هست، خدا را بر آن سپاس بگزاریم. و الا اگر این محاسبه را انجام ندهیم و غافل بمانیم، آن وقت غافلگیر میشویم.
امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه عرض میکند: «اللّهم فارحمنی إذا انقطعت حجّتی و کلّ عن جوابک لسانی و طاش عند سۆالک ایّای لبّی»، در مقابل سوال الهی، حجت انسان و استدلال انسان تمام میشود (به تعبیر رایجِ امروز، انسان کم میآورد) زبان انسان از گویایی میافتد و حتی ذهن و عقل و لب انسان هم آشفته میشود؛ «و طاش عند سۆالک ایّای لبّی». آنهایی که خودشان را زیر مداقهی یک محاسبه قرار دادند، امید فرجی دارند.
حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا
همچنان که در مسائل شخصی، محاسبهی نفس برای ما لازم است که فرمود: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»؛ باید محاسبهی کار خود و اعمال خود و حرکات شخصی خود را داشته باشیم. محاسبهی ملی هم یک کار بااهمیت و پرارزش است؛ خودمان را محاسبه کنیم، به خودمان نگاه کنیم؛ آنچه را که بر ما گذشته است، بار دیگر مورد نظر قرار دهیم؛ از آن درس و عبرت بگیریم، برای آینده بهره ببریم.(1)
وقتی به نامهی اعمال خود نگاه کردیم و دیدیم در این نقاط کمبود وجود دارد، چون هنوز وقت باقیست و عمر باقیست، جبران میکنیم؛ «و أنیبوا إلی ربّکم» («أنیبوا» یعنی برگردید و جبران کنید) اگر دیدیم نقاط روشنی وجود دارد، به کمک الهی، به توفیق الهی و به هدایت الهی، دلگرم و امیدوار میشویم؛ هم خدا را شکر میگزاریم، هم ادامه میدهیم؛ محاسبه، فایدهاش این است. (2)
بعدش دوباره اندیشه کند و به خودش بگوید: «حالا که صبح شد و یک شب و روز دیگر از بهترین سرمایه (عمر) من از کفم رفت و یک روز به مرگ نزدیکتر شدم، درقبال آن، چه چیزی به دست آوردهام؟ آیا شب و روز گذشتهام به غفلت و گناه و خسران طی شد و یا درقبال آن، متاعی ارزشمند به دست آوردم که در روز واپسین، از سود آن بهرهمند خواهم شد.» ... و این بهترین پند است.
چه خوب است که انسان (در هر مرتبه و در هر شغلی) وقتی به پشت سر خود نگاه میکند، در یک محاسبهی دقیق و سختگیرانه و بدون مسامحه، فهرستی از کارهایی را مشاهده کند که قابل ارائهی به پیشگاه الهی است. این که به ما گفتهاند: «حاسبوا أنفسکم قبل أن تحاسبوا» و علمای سلوک و اخلاق، محاسبه را یکی از اولین وظائف سالک دانستهاند، برای این است که ما دائم در حال خواندن نامهی عمل خودمان باشیم و در روزی که این نامهی اعمال خوانده خواهد شد، غافلگیر نشویم.
قبل از این که نامهی اعمال ما در پیشگاه الهی مورد محاسبه و مطالعه قرار بگیرد، خود ما بخوانیم؛ اگر کمبودی هست، اصلاح کنیم؛ اگر نقطهی قوتی در آن هست، خدا را بر آن سپاس بگزاریم. و الا اگر این محاسبه را انجام ندهیم و غافل بمانیم، آن وقت غافلگیر میشویم.
امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه عرض میکند: «اللّهم فارحمنی إذا انقطعت حجّتی و کلّ عن جوابک لسانی و طاش عند سۆالک ایّای لبّی»، در مقابل سوال الهی، حجت انسان و استدلال انسان تمام میشود (به تعبیر رایجِ امروز، انسان کم میآورد) زبان انسان از گویایی میافتد و حتی ذهن و عقل و لب انسان هم آشفته میشود؛ «و طاش عند سۆالک ایّای لبّی». آنهایی که خودشان را زیر مداقهی یک محاسبه قرار دادند، امید فرجی دارند.
حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا
همچنان که در مسائل شخصی، محاسبهی نفس برای ما لازم است که فرمود: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»؛ باید محاسبهی کار خود و اعمال خود و حرکات شخصی خود را داشته باشیم. محاسبهی ملی هم یک کار بااهمیت و پرارزش است؛ خودمان را محاسبه کنیم، به خودمان نگاه کنیم؛ آنچه را که بر ما گذشته است، بار دیگر مورد نظر قرار دهیم؛ از آن درس و عبرت بگیریم، برای آینده بهره ببریم.(1)
وقتی به نامهی اعمال خود نگاه کردیم و دیدیم در این نقاط کمبود وجود دارد، چون هنوز وقت باقیست و عمر باقیست، جبران میکنیم؛ «و أنیبوا إلی ربّکم» («أنیبوا» یعنی برگردید و جبران کنید) اگر دیدیم نقاط روشنی وجود دارد، به کمک الهی، به توفیق الهی و به هدایت الهی، دلگرم و امیدوار میشویم؛ هم خدا را شکر میگزاریم، هم ادامه میدهیم؛ محاسبه، فایدهاش این است. (2)
پی نوشت ها:
1_ (بیانات رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی - 1392/01/01)
2_(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی 1386/03/08)