صراط: محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در برنامه شناسنامه این هفته در پاسخ به این سوال که برادران لاریجانی چطور امکان طی کردن تحصیلات عالیه را پیدا کردند، اظهارداشت: به نظرم ما برادران لاریجانی، تحت تاثیر شخصیت و تعلیم و رفتار مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی (پدر برادران لاریجانی) بودیم، ایشان شخصیت جالب، جذاب و مفیدی برای نسل جوان است. یکی از مهمترین ویژگیهای ایشان زندگی هدفمند بود. ایشان تصمیم داشت تمام عمر خود را وقف توسعه فقه جفری نماید و حدود 85 سال هم این کار را انجام داد و هر امری که معارض با این هدف بود را قاطعانه کنار می گذاشت.
وی ادامه داد: زندگی هدفی خیلی مهم بود. در منزل ما علم بعد از دیانت سوپریم بود. در خانه ما هر کسی به اندازه علمی که داشت احترام داشت. البته والده ما دختر آیت الله العظمی سید محسن اشرفی بود که از زهاد بزرگ بود و ایشان هم این گرایش و نظر پدر را تایید می کردند. لذا بین ما در خانه نوعی مسابقه وجود داشت برای کسب شرافت از طریق سواد و علم بیشتر! این موضوع باعث شد همه برادران لاریجانی به کسب علم توجه داشته باشند. از طرف دیگر مرحوم ابوی اهل تحمیل نبود بلکه اهل مباحثه بود. ایشان هیچ چیزی را در گرایش های علمی به فرزندان خود تحمیل نمی کرد و این موضوع هم سبب شد که فرزندانشان به شاخه های مختلف علوم علاقمند شوند.
لاریجانی افزود: ایشان نظراتشان را بیان می کردند اما دست ما برای انتخاب گرایش علمی باز بود. مثلاً من همه اخوان را به ریاضی خواندن تشویق کردم. غیر از دکتر باقر که فریب من را در ریاضیات نخواند، بقیه وارد ریاضیات شدند.مثلاً فکر می کنم حضرت آیت الله صادق لاریجانی بیش از حد لیسانس ریاضیات بلد است. البته ایشان در کارهای علمی انسان پرنبوغی است.
جواد لاریجانی صحبتهایش را اینطور ادامه داد: وقتی به گذشته نگاه می کنم به این نتیجه می رسم که سه نفر بیشترین تاثیر را در زندگی علمی من داشتند. یکی مرحوم پدر ما بود که توجه ایشان به معارف حقه و معارف جعفری سبب علاقمندی عمده ما به این معارف شد و به لطف الهی آن را همیشه تا حدی نگه داشتیم. نفر دوم استاد بزرگوارم جناب آیت الله حسن زاده آملی است که بر گردن من حق زیادی دارند و خودم را شاگرد ناقابل وی میدانم.
وی افزود: آقای حسن زده آملی از شخصیت هایی است که باید برای نسل جدید او را تعریف کرد. من از وی پرکاری، عشق علمی و از همه مهم تر عشق به ریاضیات را یادگرفتم. سومین نفری هم که در زندگی علمی من تاثیر داشت استاد ریاضیات من در دانشگاه برتلی بود که از ریاضی دان های قرن بیستم بود.
لاریجانی ادامه داد: از همه این ها که بگذریم باید بگویم کسی که بیشترین تحول را در زندگی من ایجاد کرد، حضرت امام بود که ما را بعد دیگری از اسلام آشنا کرد و اسلام را برای ما در زندگی جمعی مطرح کرد.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در بخش دیگری از «شناسنامه» در پاسخ به این سوال که علاقمندی برادران لاریجانی از چه زمانی به سیاست آغاز شد، اظهار داشت: من سیاست را از کلاس هشتم دبیرستان، به راهنمایی مرحوم شهید بهشتی در قم آغاز کردم. انجمنی به نام انجمن سجادیه ایجاد کردیم که جمعه ها خود ایشان، مرحوم مفتح و... می آمدند برایمان صحبت می کردند. در آن سال ها نهضت امام به تازگی شروع شده بود. این انجمن 2- 3 سال ادامه داشت تا اینکه ساواک چند نفر از ما را احضار کرد. یک صبح تا بعد از ظهر ما را آنجا نگه داشتند و از ما تعهد گرفتند که این انجمن باید تعطیل شود. این زمینه بود که ما با به نحوی از مسائل سیاسی آشنا شویم.
وی ادامه داد: حضرت اما تحول بزرگی در نسل ما ایجاد کردند. در دانشگاه فضای تحرکات سیاسی بین چپ و مسلمانان تقسیم بندی می شد. گروههای مارکسیستی هم کار می کردند و شاه هم از وجود این گروه ها بدش نمی آمد تا مسلمانان محدود شوند. کسی که بیشتری تاثیر را در این میان داشت شخصیت، تعالیم و حرف های حضرت امام بود.
لاریجانی همچنین در مورد اولین دیدارش با امام خاطرنشان کرد: حضرت امام در قم رابطه دوستانه بسیار وثیقی با پدر ما داشتند، لذا از سالی که وارد قم شدیم، هفتهای یا دو هفته ای یک بار پدر و حضرت امام با هم دیدار داشتند. در این دیدارها مباحثه علمی صورت می گیرد و در کنار آن مقداری هم اختلاط می کردند. غالباً بعد از این صحبت ها شام هم برگزار می شد. حضرت امام هم در مزاح چیزی کم نداشتند و پدر ما هم معروف بود به شوخ طبع بودند. یک شب غذا آبگوشت بود. ظاهراً آب این آبگوشت قدری زیاد بود، حضرت امام به مزاح گفتند آشیخ جواد دو تا لنگ بهم بیار، چون می شود در این آبگوشت شنا کرد (خنده).
محمدجواد لاریجانی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد اولین مسئولیت های بعد از پیروزی انقلاب خود هم گفت: صدا و سیما و وزارت علوم اولین نهادهایی بود که من در آن فعالیت کردم. همیشه کار علمی به نحوی با من همراه بود.
وی ادامه داد: دو سال قبل از انقلاب به تهران آمدیم. وقتی که امام در نوفل لوشاتو بودند هم مدتی خدمت ایشان رفتیم و بعد از حضور ایشان در ایران، به کشور برگشتیم.
*نزدیک ترین مجلس از نظر قدرت به مجلس ما، سنای آمریکاست
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در بخش دیگری از مصاحبه خود در مورد جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی ایران گفت: مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی جایگاه بسیار جالبی دارد. در هیچ یک از کشورهای دنیا مجلس به قدرت مجلس شورای اسلامی ما نیست. نزدیک ترین مجلس از نظر قدرت به مجلس ما، سنای آمریکاست. مجلس ما رکن بزرگ نگه داری نظام و مردم سالاری است. به نظر من جای کار زیادی وجود دارد تا مجلس به جایگاه واقعی خود برسد. هم نمایندگان باید این شان را ایجاد کنند و هم باید با پیشرفت ساختار مدنی کشور این شان پیدا شود.
لاریجانی تصریحکرد: در دوره های مختلف مجلس تاثیرگذاری های زیادی داشته است. در دوره جنگ آقای هاشمی رئیس مجلس بود که عنصر مهمی در جنگ به حساب می آمد، به همین دلیل مجلس نقش فعالی در جنگ و فتنه بنی صدر داشت. در دوره آقای ناطق مجلس نگاه های ساختاری بسیار وسیعی پیدا کرد. در دوره علی لاریجانی مجلس به جایگاه مورد احترام و اعتماد مردم دست پیدا کرد.
وی ادامه داد: ظهور آرای مختلف در مجلس خیلی زیبا است. من نگران برخی آرای تند نیستم. خیلی صحنه جالبی است که وقتی نماینده ای حرفی می زند که عده زیادی مخالف او هستند و جوابش را می دهند. این بحث ها برای افزایش بصیرت، سر زندگی سیاسی، نشاط و... بسیار موثر است. من به هیچ وجه نگران مباحثات داخل مجلس نیستم. البته باید طوری مدیریت شود که این مباحثات منتج به نتایج خوبی شود. فکر می کنم یکی از ویژگی های خود مدیریتی علی لاریجانی در همین است که نظر خودش را تحمیل نمی کند و سعی می کند نظرات را به هم نزدیک نماید تا درنهایت این نظرات را به به جمع بندی در جهت نظام هدایت کند.
*ریاست حدادعادل در مجلس هفتم بسیار آبرومندانه بود
وی در مورد دوره ریاست حداد عادل هم در مجلس گفت: ریاست حداد عادل بسیار آبرومندانه بود. البته در آن مجلس مشکلات زیادی داشت و مدیریت آن سخت بود. آقای حداد شخصیت بسیار فرهیخته ای است و یکی از شخصیت های بسیار دوست داشتنی جمهوری اسلامی است.
لاریجانی همچنین گفت: جمهوری اسلامی یک سفره گسترده برای خدمت است. هشت سالی که در مجلس بودم برایم تجربه جالبی بود و من با قانون نویسی در ایران و مسائل آن از نزدیک آشنا شدم.
جواد لاریجانی در مورد اختلاف نظری که بین علی و صادق لاریجانی راجع به اظهار نظر علی مطهری در مجلس ایجاد شده گفت: بحثی که این نماینده محترم بیان کرد، از نظر محتوای سیاسی به نظرم می آید وی فتنه را در حد یک دعوای داخلی می دانند که این درست نیست. ماهیت فتنه یک کودتای تمام عیار علیه نظام بود که با مشارکت وسیع آمریکا، دول اروپایی، رژیم صهیونیستی و تمام ضد انقلاب همراه بود. ورود در فتنه ظلم بزرگی به نظام بود.
وی افزود: کسی که وارد انتخابات می شود متعهد به رعایت قوانین انتخابات است. وقتی این اتفاق نمی افتد و قبل از پایان انتخابات یکی از نامزدها مصاحبه می کند و می گوید من رئیس جمهور منتخب هستم یک جرم بزرگ اتفاق افتاده است. فرض کنیم خیابان کشی ها موفق می شد، در این صورت اولین چیزی که قربانی می شد، دموکراسی بود. چون دموکراسی با لشکر کشی خیابانی به دست نمی آید، بلکه دموکراسی پای صندوق های رای تثبیت می شود.
وی ادامه داد: بصیرت یعنی فهم درست فتنه و عبرت گرفتن از آن، کسانی که دلشان برای دموکراسی می سوزد و از استبداد ناراحتند و می گویند بوی استبداد به مشاممان می رسد، باید نگران توفیق این فتنه می بودند چون آنجا دموکراسی ذبح می شد. معتقدم فهم این موضوع بسیار کلیدی است. بازدارندگی کلید استراتژی دفاعی ماست. در بحث سیاسی و جنگ نرم، معنای بازدارندگی بصیرت است. هر چقدر ما به سلاح بصیرت مسلح باشیم، قدرت دفاعمان بالاتر خواهد بود. ما باید بفهمیم که جرم زیادی اتفاق افتاده نباید آن را نادیده گرفت.
لاریجانی ادامه داد: آقای مطهری گفت چرا رئیس قوه قضاییه فتنه را ختم نمیکند، این در حالی است که فتنه با رهبری رهبر شجاع و متدین و آگاه ما و همچنین مردم ختم شد و در 9 دی مهر پایان هم به آن زده شد. دستگاه قضایی وظایف خود را انجام می دهد و به مسائل هر کسی که مرتکب جرم، خشونت و تخلف قانونی شود، رسیدگی می کند.
وی همچنین گفت: روابط ما (برادران لاریجانی) تحمیلی نیست ولی با هم در مورد مسائل مختلف مباحثه می کنیم. هنر اینکه ما به جای دعوا با هم بحث کنیم و به نتیجه برسیم، هنر بزرگی است.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در پاسخ به این که مهم ترین نقد شما به رئیس دستگاه قضایی کشور چیست، اظهار داشت: رئیس دستگاه قضاء مسوول هدایت جریان قضاء است و بسیار تاکید دارد که قضات باید با شجاعت و به صورت مستقل نظر خود را بیان کنند. پرونده های مختلفی در دوره وی وجود داشته، جریان فتنه خودش انبوهی از پرونده های جنجالی است. در زمان آقای احمدی نژاد هم پرونده های مختلفی بود که یک سرش به تشکیلات دولت وصل می شد ( از نظر اتهامی)، رسیدگی به این پرونده ها در بُعد قضایی با دقت بالایی صورت می گیرد. اما گاهی در مورد اطاله یا عدم اطاله بعضی از پرونده ها بنا بر مصالح تصمیماتی صورت میگیرد که آن هم از مجاری قانونی است.
وی افزود: حفظ نظام از اوجب واجبات است. حضرت امام این موضوع را بر اساس مبانی فکری بیان کردند که ما گاهی برای حفظ نظام می توانیم برخی از واجبات را تعطیل کنیم. این نشان می دهد کار ما این نیست که فقط یک پرونده را به پایان برسانیم.
محمدجواد لاریجانی در پاسخ به این سوال که خروج شما از معاونت بین الملل وزارت خارجه با قطعنامه 598 ارتباطی داشت یا خیر، گفت: قطعنامه 598 که بنده مذاکرات عمده اش را انجام می دادم، با ایده ای آغاز شد و در یک زمانی می توانست سند جالبی باشد. عراق به ما حمله کرده بود ولی در عین حال پرچم صلح را در دست داشت و هر روز یک پیشنهاد جدید صلح به دست ما می رسید و ما به آن جواب منفی می دادیم. در اینجا ما تبدیل به شخصیت نه گو و ادامه دهنده جنگ تبدیل شده بودیم به همین دلیل لازم بود این پرچم صلح را از دست عراق بگیریم.
وی افزود: این ایده اول خدمت مقام معظم رهبری مطرح شد، آقای هاشمی و آقای موسوی اردبیلی هم این موضوع را پسندیدند. حضرت امام هم فرمودند ایده خوبی است، روی آن کار کنید.امام در فهم سیاسی نابغه عجیبی بود و مبتنی بر پند امام بندهای این قطعنامه شکل گرفت.
*رفتن من از وزارت خارجه به دلیل اختلافنظر با آقای ولایتی بود
وی ادامه داد: رفتن من از وزارت خارجه ارتباطی به قطعنامه 598 نداشت. بین من و آقای ولایتی اختلاف نظر وجود داشت و به نوعی حس کردم برایشان راحت نیست که آنجا باشم.
لاریجانی در پاسخ به این سوال که انتخاب روش تاخیری در مذاکرات 598 دلیل خاصی داشت، یادآور شد: دلیل این موضوع این بود که نظام باید تصمیم می گرفت که قطعنامه را قبول کنیم یا خیر، از طرف دیگر غرب هم اصرار داشت یا این قطعنامه را بپذیریم یا اگر آن را قبول نداریم بگوییم که آن را نخواهیم پذیرفت. تئوری اطاله یک تکنیک است که گاهی خیلی سخت و مشکل است. قطعنامه سه فاز عمده داشت. فاز اول انعقاد نطفه این ایده و چهارچوب برای قطعنامه بود. این خیلی مهم است که ما ایده های مورد اتفاق نظام را وارد قطعنامه کنیم. مرحله دوم رشد متن قطعنامه بود که فراز و نشیب زیادی داشت. سومین مرحله هم مرحله توافق و اجرا بود.
لاریجانی در بخش دیگری از برنامه در مورد توافق هسته ای دولت یازدهم هم گفت: مساله مهم این است که دولت نباید حس کند حمایت و توفیقش در این است که این توافق حتماً به جایی برسد. ما از دولت آقای روحانی به عنوان دولت و شخصیت محبوب خودمان دفاع می کنیم،چه غربی ها این سند را اجرا کنند چه نکنند، دولت نباید احساس فشار کند که مجبور است این سند به جایی برسد. این اولین چیزی است که باعث می شود سندمان با شتاب زدگی همراه شود. نکته بعدی این است که این سند اگر چه پایه قانونی ندارد، اما بر اساس اصل وفای به عهد اعتبار دارد. باید مراقب جاهایی باشیم که طرف مقابل تخلف از عهد می کند.
وی افزود: معتقدم طرف مقابل تا امروز تخلف از عهد و توافقنامه کرده است. نمونهاش وضع تحریمهای جدید، اجرای قطعنامه منوط به این شده که ما سهم خودمان را انجام دهیم و بعد از راستی آزمایی، غربیها به تعهدات خود عمل کند. این در حالی است که هر دو طرف باید به تعهدات خود عمل کنند و یک کمیته به صورت همزمان به راستی آزمایی بپردازد.
وی افزود: تهدید ایران به اینکه همه گزینهها روی میز است خلاف این توافقنامه است. به نظر من آمریکا و اروپا تخلفات آشکاری داشته اند. مذاکره کنندههای ما آدمهای توانمندی هستند و نباید حس کنند مجبورند این سند را هر طور شده به نتیجه برسانند. این توافقنامه باید منافع ملی ما را تضمین کند و هرجا که اینطور نباشد زمین خواهد خورد چون منافع ملی ما مدافعان سرسختی دارد.
لاریجانی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد پیام امام به گورباچف اظهار داشت: برداشت من از پیام حضرت امام به گورباچف دو چیز بود. اول اینکه ایشان پیش بینی می کردند شوروی از هم می پاشد.نکته دیگر اینکه ایشان معتقد بودند تجربه ای که ملت ایران در کشور شروع کرده (بنای یک نظام مدنی- سیاسی براساس تفکر اسلامی) محدود به سرزمین ایران نیست چون اسلام دینی نیست که عرب و عجم و سیاه و سفید داشته باشد. اسلام یک دین جامع و جهان شمول است. حضرت امام می خواست این تجربه را آغاز کند که تجربه ملت را به دنیا عرضه کند که خیلی خوب هم این کار را انجام دادند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه نامه را چند بار خواندم شش پیشنهاد به امام دادم که پنج پیشنهاد در مورد عبارات بود و یکی مربوط به محتوا بود و آن هم این بود که در پیام امام با قاطعیت گفته بودند مارکسیسم در دنیا از بین رفته است. من عرض کردم شاید اینطور نباشد، این عبارت باید اندکی معتدل تر شود. حضرت امام آن پنج پیشنهاد را قبول کردند اما این آخری را نپذیرفتند. من رفتم و این پیام را به گورباچف دادم. گورباچف وقتی متن را خواند نه تنها ناراحت نبود بلکه گویی صحبت ها را قبول داشت. وقتی به ایران بازگشتم و خدمت امام رسیدم، ایشان فرمودند آقای لاریجانی آن مساله درست بود یا نه؟ من هم عرض کردم او اگر کمترین علاقه ای به مارکسیسم داشت باید عصبانی می شد اما به نظر می آید آن ها هم به این نتیجه رسیده اند که مارکسیسم برای همیشه مرده است.»
محمدجواد لاریجانی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد مذاکره با یکی از مسولان وقت وزارت امور خارجه انگلیس در آستانه انتخابات سال 76 هم گفت:«علت این دیدار پیچیده نبود. وزارت خارجه انگلیس به کاردار ایران در انگلیس نوشت که این شخص می خواهد بعداً در ایران سفیر شود به همین دلیل می خواهد قبل از سفر به ایران ملاقاتی داشته باشد و آشنا شود. این ملاقات در محیط سفارت و با حضور کارشناسان مختلف انجام شد. این دیدار پیامی هم از سوی دولت انگلیس داشت که می گفت شما مساله جایزه مرگ سلمان رشتی را مطرح کرده اید که در اروپا باعث ایجاد حساسیت شده است. ما هم جوابشان را دادیم.
وی گفت: زمانی که ملاقات به پایان رسید به او گفتم شما راجع به انتخابات ایران چه برداشتی در اروپا دارید که او گفت ما در جامعه اروپا به این نتیجه رسیده ایم که به هر ترتیب آقای ناطق نباید رئیس جمهور شود. ما تضمین هایی پیدا کردیم که در دولت آقای خاتمی دگر اندیشان می توانند فعالیت داشته باشند.
وی ادامه داد: یکی از کارشناسانی که در آنجا بود با دوستان ما مثل بهزاد نبوی در ارتباط بود و احساس خطر کرد که اگر به ایران بیام و این مساله را مطرح کنم اتفاق عجیب غریبی خواهد افتاد. قبل از اینکه به ایران برسم یک نشریه دو صفحه ای درست شده و در تیراژ 20 میلیون در سراسر ایران پخش کرده اند. این دو صفحه هم شاید دو جمله درست داشت اما عمدتاً چیز غلطی بود. در واقع دست پیش گرفتند که پس نیفتند. چون فضای انتخاباتی بود بعضی از دوستان دستپاچه شدند اما من از این موضوع ابایی نداشتم. دوستان تبلیغات زیادی کردند و گفتند لاریجانی انگلیسی است، باید اعدامش کنید و عده ای هم در دانشگاه جمع شدند و خواستار راهپیمایی علیه من شدند. آقای هاشمی من را صدا زد. خدمت وی رفتم، گفتم آقای هاشمی چی شده؟ وی گفت اگر خودت همین جوری به دانشگاه بروی و بگویی میخواهم سخنرانی کنم 300 نفر جمع میشوند اما این ها تراکت پخش کردهاند و با تبلیغات فقط توانستهاند 70-80 نفر جمع کنند.
لاریجانی افزود: بعداً معلوم شد آن هایی که به من می گفتند با انگلیس مراوده داری، سرشان کجا بند بود. انگلیس هم خودش در این قضیه بی تاثیر نبود. آن ها حس کردند گاف داده اند و به همین دلیل سعی کردند با کمک عواملی که در داخل داشتند موضوع را جمع کنند. بعضی از دوستانی که الان به سمت غرب غش می کنند در دهه اول انقلاب جزو رادیکال های درجه یک بودند.
وی ادامه داد: در زمان حضرت امام در روزنامه ستونی داشتم که هر هفته پنج شنبه ها می نوشتم. آنجا نوشتم که بحث مذاکره ما با آمریکا به تنهایی موضوعیت ندارد. باید ببینیم مذاکره منافع ما را تامین می کند یا نه، فکر میکنم در موردی بود که در مورد مسائل منطقه ای می خواستیم با آمریکا مذاکره کنیم.من نوشتم ما از مذاکره با هیچ کشوری ابایی نداریم اما باید بدانیم از مذاکره چه می خواهیم. بعد از این بود که در روزنامه هایی مثل سلام غوغایی به پا شد و گفتند این ها سرشان در آخور اسرائیل است و این ها نوکر اسرائیل هستند.سنت افترا و هوچیگری چیزی است که از سمت جناح اصلاح طلبان که در دهه اول رادیکال هم بودند پایه ریزی شد.
*معتقدم آقای ناطق فعالیت سیاسی وسیعتری داشته باشد
وی در مورد حمایتش از آقای ناطق نوری در انتخابات سال 76 هم گفت: آقای ناطق یک نیروی سیاسی بسیار قابل هستند. در جریان انتخابات 88 به وی بدون هیچ دلیلی توهین شد که ایشان بسیار آزرده شدند. آقای ناطق، آقای ناطق است و امتحانش را پس داده است.وی خصوصیات اخلاقی بسیار پسندیده ای دارند و از توانمندی اجرایی بالایی برخوردار است. من طرفدار این هستم که وی فعالیت سیاسی وسیع تری داشته باشد.
*توصیهام به همه جناحها این است برای ریاستجمهوری نیروهای فرهیخته و جوانتر را انتخاب کنند وی گفت:
برای ریاست جمهوری من توصیه ام به دوستان همه جناح ها این است که نیروهای فرهیخته و جوان تر را انتخاب کنند چون معتقدم استعداد و توانایی جوان ها خیلی بیشتر از ماست.
*هیچکس با تخلف هیئت پارلمانی اروپا موافق نبود
جواد لاریجانی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد دیدار هیات پارلمانی اروپا در سفارت یونان هم گفت: تحرک پارلمانی مجلس کار بسیار خوبی است. البته پارلمان اروپا نهاد چندان تاثیر گذاری نیست اما آمدنشان به ایران بد نبود. اما کاری کردند خیلی بد و تخلف بود و هیچ کس با این تخلف موافق نبود. هیات های خارجی که به ایران می آیند اگر می خواهند با کسی ملاقات کنند این موضوع را وزارت خارجه در میان می گذارند و آن کشور حق دارد که تنظیم کند آیا این دیدار می تواند اتفاق بیفتد یا خیر، چنین درخواستی هم به دست وزارت خارجه نرسیده بود و هیچ نهادی در کشور نه با تقاضایی روبه رو بودند و نه با کار این ها موافق بودند.
محمدجواد لاریجانی در بخش پایانی صحبت هایش هم گفت: غربیها آدمهایی هستند که در رفتارشان مبادی آداب نیستند و باید بعد از این مراقب باشیم.
*25 سال است که کشاورز و دامدارم
وی همچنین درمورد حضور در عرصه کشاورزی هم گفت: کشاورزی و دامداری کار بسیار با تشخصی است که من الان حدود 25 سال است به آن مشغولم و این کار را دوست دارم. بی خود نیست انبیاء به این کارها می پرداختند. به نظر من یکی از زیباترین کارها، کار روی زمین و زراعت است. یک وقتی نهادهای کشاورزی آمده بودند و پیشنهاد دادند ما شما را به عنوان کشاورز نمونه معرفی کنیم، من هم گفتم همین یک قلم را کم دارم (خنده).