نه به عنوان موضوعی برای رساله دکتری بلکه به خاطر دغدغه و علاقه شخصیام پیگیرش هستم. به خاطر همین، دیشب در یکی از مجالس خاص مشهور به عیدالزهرا، فرحهالزهرا و یا در اصطلاحی عامیانهتر «عمرکشون» در اصفهان شرکت کردم.
این مشمئزکنندهترین تجربه زندگی من در سه دههای بود که پشت سر گذاشته بودم. توی مجلس، دلم فقط گریه و استفراغ میخواست. مجلسی پر از فحاشی، پر از شوخیها و حرکتهای رکیک جنسی، پر از اعمال سخیف، پر از توهین، پر از حماقت و پر از تعصب بود.
شاید بر دوستان من این ادعا گران تمام شود اما حقیقت آن است که بیسابقهترین، رکیکترین، چندشآورترین و تنفرآمیزترین توهین به مقدسات دیگران توسط گروهی از شیعیان و نسبت به مقدسات تمام اهل سنت انجام میشود. دست کم من با تحقیقاتی که در زمینه پایاننامهام داشتهام توهین دیگری نسبت به مقدسات دیگران به این اندازه عمیق و سخیف سراغ ندارم. اگر کسی سراغ دارد حتما به من هم بگوید.
این بیسابقه بودن از چند جهت است:
نخست آنکه این رفتار به قصد و انگیزه توهین و با علم به توهینآمیز بودن رفتار انجام میگیرد. در بسیاری از موارد جنجالبرانگیز و چالشآفرین عامل و فاعل مدعی است که قصد توهین نداشته است. مثلا رفتارش را یک نوع بیان هنری، طنز و یا گونهای از نقد و انتقاد میداند. اینگونه مجالس اما از آغاز با انگیزه صریح توهین به مقدسات دیگران بر پا میشود.
دوم آنکه این رفتارها ماهیتی جمعی و آیینی پیدا کرده است. این در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق رفتارهای توهینآمیز نسبت به مقدسات دیگران به صورت فردی انجام میشود.
سوم آنکه این توهینها از سوی توهینکنندگان به عنوان رفتار مستند دینی انجام میشود و به صورت رسمی و صریح توسط گروهی از عالمان دینی و روحانیون مورد تأیید قرار میگیرد.
چهارم آنکه محتوای این مجالس آکنده از توهینآمیزترین رفتارهای ممکن است. اگر کسی شدید تر از این توهینها نسبت به مقدسات دیگران سراغ دارد حتما حتما حتما به من هم بگوید.»
و اما بعد ...
چند نکته به نظرم میرسد:
نخست آنکه به عنوان یک انسان، یک مسلمان و به عنوان یک طلبه شیعه از همه برادران و خواهران اهل سنت عذرخواهی میکنم.
دوم آنکه معتقدم حاکمیت باید ورود جدیتری به این مسأله داشته باشد. البته رهبری انقلاب فتاوای ارزشمندی در حرمت توهین به مقدسات اهل سنت صادر فرمودهاند.
حاکمیتی که معتقد است دولتهای غربی در زمینه توهین به مقدسات باید آزادی بیان را محدود کنند، حاکمیتی که اعتقاد به ایمانی بودن ولایت حضرت علی و نه سیاسی بودن آن را توهین به مقدسات قلمداد میکند و نویسنده چنین مطلبی را روانه زندان میکند، چگونه اجازه میدهد که چنین مجالسی با این حجم از رفتارهای سخیف و کثیف به صورت علنی و اسم و رسمدار برگزار شود؟
متأسفم بگویم که مجلسی که دیشب در آن شرکت کردم مربوط به هیئتی بود که یک هفته قبل مستند عزاداریهایش از سیمای اصفهان پخش شد. جالب آنکه در این مجلس به بهانه فتاوی ارزشمندی که گفته شد، به رهبری انقلاب توهین کردند. راستی مدافعان سینهچاک ولایت این شبها کجا میروند؟
بیشک برخوردهای امنیتی تمام راه حل مسأله نیست. اما اگر جایی چنین برخوردهایی ضرورت داشته باشد این مورد قطعا یکی از همان ضرورتها خواهد بود.»