از یک سو به اعتقاد کارشناسان علت اصلی این گرایش به تاخیر افتادن امر مهم و آرامش بخش ازدواج است که آنهم به دلیل مشکلاتی همچون بیکاری جوانان،تامین مسکن مناسب،هزینه های بالای جشن عروسی وتعهد مهریه های بالا بوجود آمده است.
و در اینباره نقش اساسی و اولیه خانواده ها را نباید نادیده گرفت چرا که معضلات فرهنگی همچون اسراف ،چشم وهمچشمی، توقع بالای خانواده ها در تهیه مسکن و جهیزیه از سطح خانواده به سطح جامعه انتقال می یابد و منجر به شکل گیری مشکلات عدیده بر سر راه ازدواج جوانان شده و آنان را از انجام این امرمهم منصرف می سازد.
بدون تردید تک تک افراد جامعه در راستای حل معضل بیکاری جوانان و یاری رساندن به آنان برای تامین مسکنی با قیمت مناسب، داشتن شغلی آبرومندانه برای یک زندگی نوپا نقش دارند چرا که کارفرما و کارآفرین، مستاجر و صاحبخانه، کاسب و بازاری افرادی هستند که در بطن همین جامعه کنونی زندگی می کنند و با مشکلات آن آشنا هستند. آسان گیری پدران و مادران در امر ازدواج جوانان، همراهی کارفرما و صاحبخانه در امر کار و مسکن می تواند هریک بخش عظیمی از مشکلات را حل نموده و راهی را هموار سازد و در مقابل بالا رفتن روز به روز توقع والدین از جوان خواهان ازدواج، ایجاد نکردن بستر مناسب اشتغال برای قشر جوان جامعه توسط متولیان این امر در بخش های خصوصی و دولتی و بالا بردن بهای اجاره مسکن با میل مالکین آنان بدون نظارت مراکز مسوول نظارت و بازرسی نیز می تواند هر روز باعث بوجود آمدن مشکلات بزرگتری شود. البته آسان گیری خود زوجین نیز با پایین آوردن سطح توقعات از یکدیگر در برپایی مراسمی شایسته اما کم هزینه، داشتن زندگی نوپا با امکانات حداقلی اما بادوام، سهم قابل توجهی را دربرطرف نمودن مشکلات سد راه ازدواج داشته باشند.
* نتیجه فاصله گرفتن از اعتقادات و ارزشهای دینی و اصالتها
از سویی دیگر کارشناسان بر این باورند که فاصله گرفتن جوانان از اعتقادات و ارزشهای دینی و اصالتها و نجابت ها و بنیانهای خانواده منجر به گسترش خانه های مجردی شده است. چرا که هدف اصلی جوانان را رهایی از قید و بند و چارچوب خانواده، اخلاق و عفاف می دانند به این دلیل که طبق آمار منتشر شده با تفکیک خانه های مجردی دانشجویان شهرستانی بیشترین تعداد خانه های مجردی در سطح شمال شهر تهران اجاره گرفته می شود که با توجه به میزان بهای بالایی که بابت اجاره آن پرداخت می شود این گرایش را نمی توان به مشکلات مادی بر سر راه ازدواج مربوط دانست؛ و باید گفت مهمترین علت این تمایل در این قشرخاص جامعه را فرار از قید و بند خانواده و رها شدن در نفسیات خود می دانند و البته باز هم نباید نقش خانواده را نادیده گرفت چرا که بنابر تربیت خانواگی افراد و یا پایبند نبودن آنان به ارزشهای اعتقادی و اخلاقی آنان است که منجر به این رهاسازی می گردد.
* نقش سُست بودن بنیان خانواده در خانه های مجردی
با توجه به اینکه بسیاری از پدران و مادران خانواده های روشنفکر و مرفه بیشتر اوقات خود را خارج از خانه می گذرانند و به شکل خاص و مشخص زمانی را به در کنار هم بودن و با هم گفتگو کردن اختصاص نمی دهند، اینکه در اغلب این خانواده ها مادران خانواده بر اساس تفکرات روشنفکرانه خود سعی می کنند اکثر اوقات شبانه روز را به خود اختصاص دهند؛ بنابراین خلا شدید عاطفی در این نوع خانواده ها احساس می شود و بدون تردید بی تاثیر نیز نخواهد بود و جوان سعی می کند این خلا عاطفی و روحی خود را با توسل به تامین مسکن مجردی (برای خارج شدن از چارچوب خانواده) با دوستان خود جبران کرده و با توجه به تربیت آنان نمی توان مطمئن بود که این ارضاءروحی و عاطفی با در نظر گرفتن احساسات خام جوانی منطبق با منطق، اخلاق، شرع و عرف جامعه باشد و این باعث بروز فساد از این مکان به سطح جامعه شده که مهمترین دلیل آن بنیان های سست خانواده های تربیت کننده این قشر از جوانان است.
بنابراین
تحکیم بنیان خانواده، توجه به نیاز جوانان از نظر اعتقادی، اخلاقی، روحی و
عاطفی از سوی پدر و مادر در زمان خاص خود، پایین آمدن سطح توقع جامعه از
جوانان در آغاز ازدواج و ترغیب آنان به تشکیل خانواده با برنامه های مناسب و
آموزنده و آموزش مهارتهای زندگی و رفتاری به آنان می تواند سهم بسزایی در
کاهش این رخداد نامیمون داشته باشد.