برای مصاحبه با عباسی به دفتر کار وی در ساختمان دانشکده مهندسی هسته ای دانشگاه شهید بهشتی تهران رفتیم؛ دفتر کاری که بسیار ساده بود و مانند دفاتر بسیاری از اساتید دانشگاه فضای علمی برآن حاکم بود.
دکتر عباسی بدون تکلف و صریح به سوالات پاسخ داد؛ از شرایط پیشین و کنونی سازمان انرژی اتمی و مشکلات آن گفت و دغدغه های خود در این زمینه را بیان کرد. مشروح این گفتگو به شرح زیر است.
* به جوانان پیشنهاد نمی کنم هسته ای بخوانند / هر رشته ای را که علاقه دارند بخوانند و همان را خوب بخوانند
** آقای دکتر اگر فرزند شما بخواهد وارد دانشگاه شود و انتخاب رشته کند آیا شما به او توصیه می کنید که رشته فیزیک هسته ای را انتخاب کند؟
من به فرزند خودم چنین پیشنهادی نمی کنم! در حقیقت به همه می گویم جوگیر نشوید، نباید با نیازهای جامعه شعاری برخورد کرد. نظر بنده این است که جامعه همه رشته ها و تخصص ها را لازم دارد . مهندسی هسته ای هم به تمام رشته ها نیاز دارد وبه آن ها وابسته است. فیزیک هسته ای در فناوری هسته ای محدوده خاصی دارد، اما نیاز فناوری هسته ای به سایر رشته ها بیش از 90 درصد است.حدود 5 تا 10 درصدش دانش هسته ای و اصطلاحات هسته ای و یا ملاحظات مربوط به مواد پرتو زا است. هرچه ما در سایر فناوری ها رشد کنیم در هسته ای هم رشد خواهیم کرد. پس من به جوانان توصیه می کنم هر رشته ای را که علاقه دارند بخوانند و همان را خوب بخوانند.
** به نظر شما وضعیت علمی کشور در علوم هسته ای چطور است و به اندازه کافی دانشمند هست که بتوان نیازهای کشور را در این زمینه برآورده کند؟
ما مشکل زیادی نداریم؛ متخصصان ما یادگرفته اند و آموخته های خود را توسعه داده و صاحب سبک شده اند. درزمان حاضر درمحاسبات نوترونیک، محاسبات سلولی و محاسبات قلب رآکتور و انتقال حرارت هسته ای که پایه صنعت هسته ای است پیشرفت های جهشی داشته ایم و به همت اساتید دانشگاه ها و سازمان انرژی اتمی ایران نیروی فکری لازم تربیت و تا حد ممکن به کارگیری شده است. اما نیاز به تجربه داریم؛ یعنی از لحاظ نظری خوب پیشرفت کرده ایم اما نیاز به کار عملی و انجام آزمایش های تجربی جهت دار داریم. اگرنیازهای صنایع مختلف را با هم مرتبط کنیم و با دید رفع مشکلات کشوردرتمام زمینه ها، مهندسی عمومی را در بخش های تخصصی هسته ای تقویت کنیم قطعا در فناوری هسته ای به سطح قابل قبول و اطمینان بخش برای مشارکت با سایر کشورها خواهیم رسید.
* پیش از انقلاب برای فکر ایرانی ارزش قائل نبودند / همه کاره خارجی ها بودند
** بعد از انقلاب نسبت به قبل از انقلاب چه میزان در انرژی اتمی پیشرفت داشته ایم؟
در این زمینه دونکته قابل توجه وجود دارد:
1- رژیم سابق نیروی انسانی متخصص کافی را در اختیار نداشت. سطح دانشگاه ها هم بیشتردر حد کارشناسی و تعداد دانشگاه ها نیز محدود بود. باید توجه کنیم جمعیت هم آنقدر نبود که از آن جمعیت درصدی وارد دانشگاه شوند و خروجی خوبی داشته باشد. در آن زمان فارغ التحصیلان دانشگاه ها یا به خارج از کشورمی رفتند و یا در ایران می ماندند و جذب فعالیت های توسعه ای مونتاژی می شدند.
2-
صنعت کشور هم آنقدر پیشرفت نکرده بود که متقاضی متخصص باشد و ارزش واقعی
هم به فکر ایرانی داده نمیشد. مستشاران خارجی در همه امور برنامه ریزی
،علمی و فنی حضور داشتند. ایران بازار خوبی برای نیروی کار و مصنوعات
کشورهای دیگر بخصوص غربی ها بود. حضور اتباع آمریکا و انگلیس در خیلی حوزه
ها مشهود بود، به همین دلیل اکثرا با خارجی ها قرارداد می بستند.
درآن
دوران قراردادی با یک شرکت آلمانی برای ساخت دو راکتور هسته ای در بوشهرو
همچنین قراردادی با یک شرکت فرانسوی برای ساخت دو راکتور هسته ای در
دارخوین منعقد شد. انرژی اتمی نیز در آن دوران در ایران پایه گذاری شد. در
جذب و آموزش متخصص اقداماتی شروع شد اما زمان لازم باید سپری می شد تا اگر
با خوشبینی نگاه کنیم، دلسوزان کشور بتوانند با حذف وابستگان به خارج، سکان
اصلی را به دست ایرانی بسپارند.
با پیروزی انقلاب اسلامی این پروژه ها تعطیل شدند. از نظر غربی ها نیاز به انرژی در کشورها با تغییر رژیم فرق میکند. آنها رفتند ولی جنگ تحمیلی باعث شد که ما در مدیریت و فناوری بومی رشد کنیم. گستردگی جبهه ها و نیازهای متنوع باعث شد که شرایط خوبی برای تربیت مدیران شجاع، معتقد و کارآزموده فراهم شود و کار گروهی که با اعتقاد و ایمان همراه شد بسیاری از ناممکن ها را ممکن ساخت. جای خالی بخش های مستشاری تا حد خوبی در خیلی از زمینه های تخصصی پر شد و یاد گرفتیم آنچه نمیدانیم را چگونه بپرسیم؛ در حقیقت مدیران فعلی کشور محصول دوران 8 سال دفاع مقدس هستند.
لذا در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما توانسته ایم فاصله خود را با سایر کشورهای صاحب فناوری پیشرفته با سرعت بیشتری کم کنیم.
* کاهش غنی سازی اراده ملی را خدشه دار می کند
** غنی سازی 5 درصد چه کاربردهایی داشته و چه ضرورتی داشته که ما تا سطح 20 درصد غنی سازی داشته باشیم و در حال حاضر که قرار است کاهش غنی سازی داشته باشیم چه اتفاقی می افتد؟
برای رآکتورهای قدرت آب سبک مثل رآکتور بوشهر به اورانیوم با غنای زیر پنج درصد نیاز است.اگر رآکتورهایی مانند رآکتور تحقیقاتی چهل مگاواتی اراک مد نظر باشند نیازی به غنی سازی اورانیوم نیست. در رآکتورهای تحقیقاتی خاص که بعضی از آن ها دارای شار نوترونی بالا نیزمیباشند برای جلوگیری از بزرگ شدن قلب و ساختمان و ...رآکتور باید از اورانیوم بالاتر از 5 درصد استفاده شود. برای مثال یک رآکتور مینیاتوری در اصفهان وجود دارد که در قلب کوچک آن حدود 1 کیلوگرم اورانیم با غنای حدود 90 درصد وجود دارد و طبق دستورالعمل های جدید آژانس باید غنای اورانیوم آن به زیر بیست در صد کاهش یابد. خوشبختانه درکشور توان تخصصی و مواد و تجهیزات لازم برای انجام این کار در آینده وجود دارد اما کاهش غنی سازی اورانیوم ما را از رسیدن به توسعه در زمان مقرر و با تکیه به دانش و فناوری بومی باز میدارد.
** کاهش فعالیت غنی سازی به چه فعالیت هایی لطمه بیشتری وارد می کند؟
کاهش فعالیت های غنی سازی به درخواست دیگران عزم و اراده ملی ما را خدشه دار می سازد. چون ما برای نیاز رآکتور تهران نیاز به سوخت خاص اینگونه رآکتور که غنای بیست در صد هم دارد، داشتیم. اما نه تنها خارج از عرف و مقررات تجاری و صنعتی دنیا، از تامین آن خودداری کردند بلکه در مقابل اظهار شجاعانه جهوری اسلامی ایران مبنی بر طراحی و ساخت مجموعه های آن سوخت در داخل کشور، مستکبرانه و با تحقیر با توان ملت ما برخورد کردند.
این سوخت در حد نیاز در کشور تولید شده و در حد نیاز باید تولید آن ادامه یابد. البته همه فرایندها مثل گذشته زیرنظر نظارتی آژانس باید انجام شوند. در مذاکراتی که در اواخر دولت دهم انجام می شد در خصوص حذف غنی سازی از برنامه هسته ای ایران توسط برخی از طرف های گفتگو اظهاراتی می شد اما ما دیگر به آن ها نیازی نداشتیم که در مورد تامین سوخت درخواستی داشته باشیم و آن ها باید سطح مذاکره و پیشنهادات خود را بالا می بردند.
* به توافق ژنو خوشبین نیستم / با علم و فناوری و معنویت باید نظام خود را در دنیا مطرح کنیم
** با توجه به توافق اخیری که انجام شده در پژوهش های هسته ای و دانش هسته ای پیشرفتی خواهیم داشت ؟
بنده شخصا خوش بین نیستم؛ چون آن چیزی که ته دل غربی ها است این است که ما در دانش و فناوری هسته ای هیچ چیزی نداشته باشیم. ممکن است در زمینه فعالیت های محدود محیط زیست و پزشکی که در مواد و تجهیزات به آن ها وابسته باشیم به ما اجازه فعالیت بدهند اما در زمینه تامین انرژی آن هم بصورت بومی که باعث توانمندی صنعتی کشور میشود با ما همکاری نخواهند کرد.
این ها با اصل نظام ما مشکل دارند. ما معتقد به «العلم سلطان» هستیم یعنی دوست نداریم فکرمان و انقلابمان را با تفنگ و زور و جنجال صادر کنیم. ما با علم و فناوری و معنویت باید نظام خود را در دنیا مطرح کنیم و آنها در مقابل معنویت و موفقیت های ما طالبان و سلفی ها و .. را درست کرده اند و از اسلام چهره ای کریه و خونخوار نشان داده اند. تمام نزاع های فرقه ای در پاکستان ، افغانستان ، سوریه وعراق به اعتقادات اسلامی نسبت داده می شوند یعنی برای معنویت اسلامی ما ابتدا رقیب درست کردند و با هدایت این رقیب ظاهری به انجام اعمال تروریستی، و پوشش خبری دادن به این اعمال، کاری می کنند که اصل اعتقادات اسلامی ما در دنیا پنهان بماند.
ما می توانستیم برای منطقه و جهان اسلام الگوی مناسبی در آزادیخواهی و آزادی بخشی باشیم. از نظر غربی ها ما نباید توان اقتصادی داشته باشیم وتوان اقتصادی ما را ازهمان اوایل انقلاب هدف گرفتند. محدودیت هایی که درصنعت نفت برایمان ایجاد شد و بعد از آن تحمیل کردن جنگ به ایران در جهت فرسایش اقتصاد ما بوده است.
با این وجود بازسازی و توسعه کشور در حال انجام بود لذا برای اعمال فشار مضاعف دنبال راه های دیگر هستند تا با اعمال تحریم مانع پیشرفت ما شوند. موضوع حقوق بشر، حمایت از تروریسم، برد موشک و سلاح های کشتار جمعی مباحثی هستند که بصورت موازی و روزانه توسط آن ها دنبال می شوند. مشکل حقوق بشرهمیشه به صورت نیزه ای است که به سمت ما گرفته اند و هنوزکامل وارد بدن ما نکرده اند.
اگر برخی درموضوع هسته ای ساده اندیشی کنند و فکر کنند، تنها راه حل موضوع رفتار و تفکر منفعلانه منجر به توافق ژنو است، سخت در اشتباه هستند. کوتاه آمدن در موضوعات راهبردی با دریافت هیچ، به معنی دریافت ضربات محکم برای فکر کردن است.
تفکر ما درقوانین اسلامی با آنها اختلاف دارد، یعنی دین ما با دین حقوق بشر ساخته آنها تضاد دارد. ما مخالف حقوق بشر نیستیم با آن چیز خودساخته آنها به عنوان دین حقوق بشر مشکل داریم که همجنس بازی را آزاد می داند، فرقه های ضاله را آزاد می داند. آنها مرتدشان، مرتد از حقوق بشر است یعنی اگر کسی مسلمان بود از حقوق بشر دور است.
به هرحال نظر من این است که ما نه تنها روی موضوع هسته ای باید پافشاری کنیم بلکه نباید روی بقیه موارد هم کوتاه بیاییم . اینکه بیاییم به خوشایند آنها فکر کنیم که 6 ماه تعلیق کنیم و از فناوری هسته ای بگذریم، مسئله به این سادگی ها قابل حل نیست.
بهتر است که مسئولان ما بیایند واقعیت را به مردم بگویند که مبانی فکریشان در تامین انرژی چیست و چگونه میخواهند به آن برسند؟ آن وقت سهم برق و فناوری هسته ای در تفکرشان معلوم میشود.
* برای گام بعدی مذاکرات دستمان خالی است / با این اوصاف گام بعدی ما باید تعطیلی غنی سازی پنج در صد باشد
** به نظر شما گام بعدی توافقات با 1+5 چه چیزی میتواند باشد؟
این موضوع گام به گام نیست که بگویم گام بعدی چیست؛ در حقیقت ما دیگر چیزی نداریم که بدهیم و امتیازی بگیریم. رآکتوراراک را تعطیل کرده ایم، غنی سازی 20 درصد هم متوقف شده و سطح غنی سازی زیر پنج در صد نیز کاهش یافته وآسیب پذیر شده است. تعداد ماشین های سانتریفیوژ را نباید افزایش دهیم و ماشین های نسل جدید نباید نصب وتولید شوند.
با این اوصاف گام بعدی ما باید تعطیلی غنی سازی پنج در صد باشد. ممکن است اگر اجازه دادند رآکتور دیگری جایگزین رآکتور اراک بشود که از نوع آب سنگین نباشد. وقتی رآکتور آب سنگین تعطیل شد، تولید آب سنگین هم دیگر برایمان فایده ای ندارد. به همین دلیل من آینده روشنی در این توافقنامه برای دانش و فناوری هسته ای کشور و امور وابسته به آن نمی بینم.
تفکری که در دولت فعلی ما حاکم است میگوید مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم است. آیا واقعا تمام مشکلات اقتصادی ما ناشی از تحریم ها است؟ آیا ما قبل از تحریم ها مشکلات اقتصادی نداشته ایم؟ نرخ ارزمان واقعی بود؟ بیکاری وجود نداشت؟ به فرض ما در هسته ای کوتاه بیاییم مگر تحریم ها به این زودی ها قابل رفع خواهند بود؟ تحریم ها را هم بردارند ما چگونه می خواهیم نفت را بفروشیم و چگونه جایگاه فروش نفتمان را به جایگاه قبل برگردانیم. رقبایی که الان بازار را گرفته اند میتوان در کوتاه مدت از سر راه کنار زد؟ نباید عجله کرد. باید دوستان شتاب زده را به پیروی از مشی اعتدال و تدبیر توصیه کرد.
قبلا هم گفته بودم بهتر است قهرمان سازی نکنیم. آن هم بعد از دادن این همه امتیاز، که ثمره این خوش خیالی و عجله را در مواضع برنامه ریزی شده طرف مقابل دیدیم. قهرمان کسی است که امتیاز ندهد و از حریف قدرتمند امتیازبگیرد.
* افراد شجاع و با انگیزه، متخصص و متعهد در جای درست قرار گیرند / افرادی که گله ای دارند صبور باشند و با صداقت به کار خود ادامه دهند
** در مورد خبری که درباره تعدیل نیروهای متخصص و همکاران شهید احمدی روشن منتشر شد توضیحاتی بفرمایید.
موضوع بیرون انداختن یک یا چند نفر نیست؛ ممکن است سلیقه مدیری با مدیر قبل از خود متفاوت باشد. در زمان مسئولیت بنده در سازمان انرژی اتمی ضمن به کارگیری هر فردی که تمایل به همکاری داشت، به افراد جوان و با انگیزه توجه ویژه می شد و نتیجه این تصمیم، خود را در انجام به موقع ماموریت ها نشان داد. باید دقت کنیم افراد شجاع و با انگیزه، متخصص و متعهد در جای درست قرار گیرند.
بخش تخصصی و مدیریتی سازمان انرژی اتمی برای انجام ماموریت های بزرگتر در ساخت نیروگاه های هسته ای باید بیش از گذشته تقویت شود. اگر افرادی هم در حال حاضر گله ای دارند صبور باشند و با صداقت به کار خود ادامه دهند زیرا حتما اوضاع تغییر خواهد کرد.
** شما در گزارشی به مردم تعداد سانتریفیوژهای موجود را اعلام کردید و برخی معتقد بودند این حرف شما افشای اطلاعات بوده است؛ توضیح می فرمایید؟
نه اینگونه نیست؛ مگر آقای ظریف این اعداد را اعلام نکرد؟ این جوسازی های رسانه ای بود و وحشتی بود که در اثر جو سازی ها در دل برخی افتاده است. اینها اطلاعات پنهانی نبود، عدد سانتریفیوژ ما را همه آنهایی که باید بدانند می دانند. سرویس های امنیتی خارجی، سرویس های امنیتی داخلی ، آنهایی که قطعه سازی می کنند، اطلاع دارند و آژانس هم اطلاع دارد. چون زمانی که می خواهیم سانتریفیوژ ها را نصب کنیم باید آن ها را از جلوی دوربین های آژانس ببریم و بعد هم بازرس هر موقعی بخواهد می آید می بیند و اطلاع می دهد. ما به آژانس میگوییم قرار است نصب کنیم. برای راه اندازی نیز بصورت کتبی به آژانس اطلاع داده میشود، پس من اطلاعات پنهانی را ندادم. این تبلیغات افراد ناآگاه به موضوع و شاید دارای عجله در مذاکره بود.
* دولت با تحریم و ترور شده ها کاری ندارد / فرصتی برای آشنایی با دیدگاه های دولت فراهم نکردند
** آیا دولت از توانمندی های شما استفاده می کند؟
ظرفیت های دولت فعلی با توانمندی های امثال اینجانب تطبیق ندارد. دولت با افرادی که طرف های مذاکره قبلا نام آن ها را در قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل ذکر کرده اند و نامشان در فهرست ترور دشمنان است و یا ترور شده اند نباید هم کاری داشته باشد!
فرصت صحبتی هم برای آشنایی کامل با دیدگاه های افراد موثر در دولت جدید فراهم نشد تا از برنامه آن ها برای آینده صنعت هسته ای مطلع شوم. لذا تمایلی به ادامه مسولیت نداشتم و نبودنم در مسئولیت را از الطاف خدا میدانم. باید اضافه کنم در جهت کمک به دولت جدید از آنجا که این اشتیاق در آن ها دیده شد که از اطرافیان اینجانب اطلاعاتی را بدون هماهنگی و شیوه توافق شده می گیرند، گزارشی از توانمندی هسته ای کشور تا اول مرداد 92 درنوزده صفحه تهیه و تحویل شد.
** آیا افرادی بودند که بخواهند در کار سازمان انرژی اتمی اشکال ایجاد کنند؟
بعضی ها از روی علاقه مندی شخصی خودشان دخالت می کردند. زنگ می زدند به سایت های ما و به دلیل آشنایی که با همکاران داشتند اطلاعات می خواستند که با خبرنگاران صحبت کنند که این کار پسندیده نبود.
** خبرگزاری رویترز پس از انتخاب دکتر صالحی به ریاست انرژی اتمی در دولت یازدهم، گفت این نشانه دیگری برای پیگیری رویکرد منعطف تر نسبت به برنامه هسته ای ایران است؛ نظر شما چیست؟
رویترز احتمالا در خارج از کشور با بنده هم صحبت داشته است. اینها موضع من را در آژانس دیده اند و با ادبیات من در سخنرانی ها و مصاحبه های مطبوعاتی آشنا هستند. آقای دکترصالحی هم خیلی بیشتر از اینجانب سخنرانی و مصاحبه داشته است. ایشان در وین نماینده ایران بوده و تحصیل کرده خارج از کشور است، همچنین در عربستان مسئولیت داشته و در سازمان کنفرانس اسلامی معاون علمی بوده و این اواخرهم که وزیر خارجه بودند. مشی ایشان نیزکاملا مشخص است.
آنها حتما تحلیل های خودشان را گفته اند. من اظهار نظر خاصی نمی کنم. مشی هر کسی از صحبت ها و اظهار نظرها معلوم است. من تابع نظام بوده ام و مطابق ماموریت و مسئولیتم کارها را انجام داده ام. حالا اگر انها بگویند یک تند رو رفته و یک میانه رو آمده، این تحلیل آنها است. اما خوب است به این نکات توجه شود که بعد از مشترکات تفاوت ها را باید در محل زندگی و دانشگاهی که من درس خوانده ام، تجارب من از جنگ و خارج از کشور جستجو کرد که خود را در دیدگاه ها و مدیریت در کار نشان می دهند.
* برنامه دولت برای انرژی اتمی چیست؟ / خط قرمز پذیرفتن تعهداتی است که ما را از حقوقمان محروم کند
** آیا توقع یا علاقه دارید در امور انرژی اتمی از شما استفاده کنند؟
اگر آقای دکتر روحانی میخواستند که من در انرژی اتمی ادامه بدهم این سوال را از ایشان می پرسیدم که شما برنامه تان برای انرژی اتمی چیست؟ اگر برنامه شان را به من می گفتند و دیدگاهشان را معلوم می کردند و آن چیزی که من قبول دارم و پذیرفته ام، با نظرات ایشان تطبیق داشت می ماندم و با ایشان کار میکردم.
به تخصص و تجربه ای که کسب کرده ام علاقه دارم و در زمینه آن از گذشته استمرار فعالیت داشته ام، اما توقعی نداشته و ندارم که در انرژی اتمی کار کنم. کشور سرمایه های انسانی زیادی دارد که پنهان هستند، اما پیشقراول های این لشکر فکور انسانی خود را نشان داده است.
** خط قرمز و زنگ خطر در کاهش فعالیت های هسته ای کجاست؟
خط قرمز پذیرفتن تعهداتی است که ما را از حقوقمان محروم یا برای بهره مند شدن از حقوقمان، تکالیف اضافه به ما تحمیل شود.
* خط قرمز در دیدگاه دولت نامشخص است / چرخاندن تنها چند سانتریفیوژ کاربردی ندارد
** اما مسئولان مذاکره کننده می گویند ما خط قرمز را رد نمی کنیم.
خط قرمز در دیدگاه آن ها نامشخص است. اینکه ما چند سانتریفیوژ را بچرخانیم به چه درد می خورد؟ ما می خواهیم انرژی تولید کنیم، میخواهیم در زندگی مردم پرتوها اثر داشته باشند. لذا منطقی نیست فعالیت های مرتبط با این دو هدف را تعطیل کنیم. بهتر است بعضی چهره های پشت پرده که نظریه پرداز این مذاکرات هستند شناخته شوند تا خط آن ها مشخص شود.
* توافق ژنو کار بزرگی نیست / دولت فعلی این موضوع را بزرگ کرده است
** چرا تیم قبلی مذاکره کننده موفق به چنین توافقی نشد و مشکل چه چیزی بود؟
گروه مذاکره کننده قبلی مشکلی نداشت. در واقع توافقی که جدیدا حاصل شده بزرگ نیست؛ دولت فعلی این موضوع را بزرگ کرده که کار بزرگی انجام داده است. به نظر من در این مذاکرات منفعلانه عقب نشینی کرده اند، گروه مذاکره کننده قبلی ما منفعلانه برخورد نمی کرد. ریشه این اختلاف را باید در دیدگاه های دو گروه فکری نسبت به معادلات و مناسبات جهانی دانست.
مردم حتما دوست دارند در کنار چرخیدن اقتصاد زندگیشان سانتریفیوژها هم بچرخند تا نیاز کشور رفع شود. اگر نیاز نداریم برای چه این همه کار انجام می دهیم و هزینه می کنیم؟ باید تکلیف خودمان را درست مشخص کنیم؛ برای تولید سوخت رآکتوری مثل بوشهر باید سانتریفیوژهای بیشتری ساخته و نصب و راه اندازی شوند و باید سانتریفیوژهای نسل جدید با راندمان بالاتر را به تعداد بیشتر نصب کرده و راه می انداختیم تا دستاوردهای خود را بیشتر از گذشته تثبیت کنیم و با استمرار شفافیت، آن ها را به سمت عادی سازی پرونده هسته ای ایران می بردیم.
** بهترین خاطره ای که از زمان مسئولیت در انرژی اتمی دارید چیست؟
من نمی توانم بگویم بهترین خاطره در انرژی اتمی چه بوده است، چون من دوسال و نیم در آنجا از عمرم را لذت بردم و حتی مشکلات و ناملایماتش هم شیرین بود. از اینکه دوستان جدید بیشتری پیدا کردم خدا را شاکرم؛ افرادی که زحمت فراوان می کشیدند و من فقط از آنها شنیده بودم و آنها را ندیده بودم. آنهایی که با من اختلاف سلیقه یا اختلاف نظر داشتند هم، دوست داشتنی بودند. من هیچ دلخوری از کسی ندارم و به همه علاقه داشته و دارم و این ایام جزء دوران بسیار خوب زندگی من بوده است.
در برخی سایت ها که میرفتم انگار وارد فضای جبهه می شدم. واقعا فضایی که احساس می کردم کاملا شبیه جبهه بود. درست است که در آن محیط لباس ها خاکی نبود اما آدم ها مثل همان آدم ها بودند. ظاهر و لباس و... مهندسی و متفاوت بود، ولی واقعا در کار متمرکز بودند و هماهنگ عمل میکردند و من بسسیار لذت می بردم و هر روز آنجا جزو بهترین ها بوده است.
** زمانی شد که احساس غربت کنید و دلتنگ شهدای هسته ای شوید؟
من با بحث شهادت آشنا بودم و دوستان زیادی داشتم که شهید شدند و الان هم هنوز عکس هایشان را دارم و آن ها را مرتب میبینم و خیلی اوقات توکل برخدا می کردم و از دوستانم که شهید شدند کمک می گرفتم. بعضی اوقات خالی بودن جای آن ها را احساس می کردم؛ دلم می خواست بودند و میتوانستم با شنیدن صدایشان قوت قلب و از آنها مشورت بگیریم.
** پیام و صحبت پایانی خود را بفرمایید.
کشور مشکلات زیادی دارد و مشکلات زیاد با همدلی و همراهی و مشارکت همه علایق سیاسی و جناحی قابل حل است. اجازه بدهند بیماری ای که در جامعه ما بوجود آمده از بین برود و درمان شود و این شعارهای عدالت، امید و تدبیر از حرف به عمل تبدیل شود.
انتظار هست که در مصاحبه ها و مناظره ها کمتر حرف زده شود و کمتر مشکلات به گردن دیگران انداخته شود. لازم است بیشترعمل شود و گزارش کارهای انجام شده به مردم داده شود. بالاخره مشکلاتی وجود داشته که با وعده ای که برای حل مشکلات داده شده مردم رای داده اند. مجلس هم رای بالایی به اکثر وزرا داد و به آن ها اعتماد کرد. لذا با تعامل مثبت با مجلس باید به رفع مشکلات پرداخت. این اعتراض به برخی بود که چرا گذشته را زیر سوال می برید، لذا از دولت جدید انتظار است این روش را پی نگیرد.