شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۱

سازمان‌های بین‌المللی یا کارگزاری آمریکا؟

متأسفانه کسی در جایگاه دبیرکل سازمان ملل قرار دارد که حتی شهامت به زبان آوردن دلیل اصلی پس گرفتن دعوت خود را نیز ندارد. این وضعیت، در شخص دبیرکل محدود نمی شود و به معنای بی اعتباری نهاد سازمان ملل است.
کد خبر : ۱۵۸۴۴۶
صراط: بان کی مون دبیرکل سازمان ملل در کمتر از 24 ساعت پس از دعوت از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در کنفرانس ژنو 2 که پیرامون بحران سوریه برگزار می شود، این دعوت را با فشار مقامات آمریکایی پس گرفت. هر چند وی دلایل این باز پس گیری را اظهارات و مواضع داخلی در ایران عنوان کرده ولی کاملاً آشکار است که این سخنان را تنها در مقام توجیه عملکرد غیرمنطقی بر زبان جاری کرده و اقدام او دلایل پشت پرده دیگری دارد که شهامت اعتراف به آن دلایل را در خود نمی بیند. این اقدام دبیرکل سازمان ملل با اساسنامه این سازمان جهانی که آن را مستقل می داند و تصریح می کند که نباید از هیچکس و هیچ دولتی دستور بگیرد کاملاً در تضاد است.

دبیرکل سازمان ملل در سخنانی به هنگام اعلام خبر دعوت از ایران به کنفرانس ژنو 2 مدعی شده بود طی روزهای گذشته چندین بار با وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران صحبت کرده و ایران اعلامیه ژنو 1را به عنوان اساس کنفرانس ژنو 2 پذیرفته و متعهد شده "نقشی مثبت و سازنده" در سوریه ایفا نماید. اما مقامات جمهوری اسلامی ایران به صراحت اعلام نمودند ایران هیچگونه تعهد و پیش شرطی را برای حضور در این کنفرانس نمی پذیرد و دلیل آن هم کاملاً روشن است. مقامات کشورمان اعلام کردند ایران در تنظیم بیانیه ژنو 1 حضور نداشته و اصرار بر پذیرش این بیانیه غیرقابل قبول و مردود است.

براساس آنچه در خبرها آمده، دقایقی قبل از قرائت بیانیه "بان کی مون" توسط "مارتین نسیوکی" سخنگوی سازمان ملل مبنی بر بازپس گیری دعوت از ایران، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا با دبیرکل سازمان ملل درخصوص حضور ایران در این کنفرانس دیدار و گفت و گو کرده و بعد از قرائت بیانیه، مقامات آمریکا، عربستان و همچنین معارضان سوری با ذوق و شوق فراوانی از آن استقبال نمودند. پیش از این دیدار، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز گفته بود واشنگتن انتظار دارد دعوت از ایران برای شرکت در کنفرانس ژنو 2 پس گرفته شود.

مخالفت دولت آمریکا با حضور ایران در این کنفرانس از ابتدا نیز قابل پیش بینی بود و پیش شرط هایی که در این باره تعیین می شد به مثابه نوعی سنگ اندازی برای ممانعت از تحقق این امر بود. لذا این مخالفت کاملاً با سیاست های وحشیانه و جنایتکارانه تروریست های تکفیری و مسلح مورد حمایت آمریکا و برخی کشورهای منطقه که درحال آدم کشی در سوریه هستند منطبق است و آنها از ابتدا نیز می دانستند که جمهوری اسلامی ایران هیچ پیش شرطی را نخواهد پذیرفت. واقعیت اینست که دولت های غربی و منطقه ای دخیل در پدید آمدن بحران فعلی سوریه به هیچ وجه حاضر به حل بحران در این کشور جنگ زده که تاکنون جان شمار زیادی از شهروندان آن توسط جماعتی که از فرط جهل و افراطی گری همه اصول انسانی را زیر پا گذاشته اند گرفته شده است نیستند و اساساً هیچ ارزشی برای جان انسان های بی گناه قائل نمی باشند.

دولتمردان آمریکایی بهتر از همه می دانند که مسئول این آدم کشی ها و وحشیگری ها در سوریه خود آنان و برخی مقامات دولت های عربی وابسته به آنها هستند و هر آنچه در سوریه از انواع و اقسام اقدامات غیرانسانی درحال وقوع است، زیر سر خودشان است و آنها برای رسیدن به هدف مورد نظر خویش، حاضرند تمام افراد یک ملت را نیز قربانی نمایند. آمریکا با رفتار خود در سوریه و به ویژه با وادار کردن دبیرکل سازمان ملل به پس گرفتن دعوت خود از ایران، یکبار دیگر ثابت کرد که تعبیر امام خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران که دولت آمریکا را "شیطان بزرگ" نامیدند کاملاً درست و دقیق است.

طبعاً نباید از کسانی که خوی وحشی گری در ذات آنها نهادینه شده انتظار دیگری داشت، اما آنچه در این میان حائز ا همیت است، اینست که دبیرکل سازمان ملل با پس گرفتن دعوت خود از جمهوری اسلامی ایران، باقی مانده ح?ث?ت این سازمان جهانی را نیز به باد داد. بان کی مون با این کار نشان داد سازمان ملل را چنان از شأن و جایگاه خود به زیر کشیده که تبدیل به یک "اراده" تحت ریاست دولت واشنگتن درآمده و نه تنها هیچگونه اختیاری در حل مسایل جهانی و منطقه ای ندارد، بلکه به یک سازمان گوش به فرمان مقامات کاخ سفید تبدیل شده است که آمادگی دارد آنچه دولتمردان آمریکائی اراده می کنند را به اجرا در آورد.

این برای یک سازمان بین المللی که در منشور خود پاسداری از حقوق بشر را سرلوحه وظایف خود می داند، بسی موجب سرشکستگی و سرافکندگی است که دولت هایی با سابقه سیاه اقدامات ضد بشری برای آن تعیین تکلیف کنند و اجازه ندهند طرف هایی که هیچ تردیدی در صداقت آنها برای خدمت به مردم سوریه وجود ندارد، نقش دلسوزانه و مؤثر خود را در حل بحران این کشور ایفا نمایند. اکنون بر همگان ثابت شده است که دعوت از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در کنفرانس ژنو 2، برپایه این منطق استوار بود که غرب و بازیگران عمده و تأثیرگذار در بحران سوریه به این نتیجه رسیده اند که حل مسأله سوریه بدون حضور مؤثر ایران امکان پذیر نیست و از طرفی بازپس گیری این دعوت نشان داد که همان بازیگران به درستی دریافته اند که حضور ایران در کنفرانس ژنو 2 آنها را برای رسیدن به مقصودشان در سوریه ناکام خواهد گذاشت.

با توجه به آنچه در جریان دعوت از جمهوری اسلامی ایران و پس گرفتن این دعوت رخ داده، اقدام دبیر کل سازمان ملل از دو جهت باعث تأسف و شرمساری است. اول اینکه بان کی مون نشان داد برای حفظ جایگاه فردی خود در برابر فشارهای دولت های غربی حاضر است مرتکب هر کاری بشود، و دوم آنکه متأسفانه کسی در جایگاه دبیرکل سازمان ملل قرار دارد که حتی شهامت به زبان آوردن دلیل اصلی پس گرفتن دعوت خود را نیز ندارد. این وضعیت، در شخص دبیرکل محدود نمی شود و به معنای بی اعتباری نهاد سازمان ملل است.

فلسفه تشکیل سازمان ملل، مقابله با بی قانونی در سطح دولت ها و حمایت از ملت ها در برابر سلطه و تجاوز و اقدامات خلاف قانون است. اینکه در سوریه با طرح و نقشه آمریکا و حمایت های نظامی و سیاسی و مالی قدرت های سلطه گر، آتش جنگ داخلی شعله ور شود و تروریست ها آشکارا مرتکب شرم آورترین جنایات شوند و از سر بریدن انسان ها تا به بردگی گرفتن و فروش زنان را بر خود حلال و جایز بدانند و سازمان ملل نه تنها نتواند کاری برای مقابله با این جنایات و مقابله با تروریسم انجام دهد بلکه به مثابه یک کارگزار برای آمریکا عمل کند و راه را برای ادامه جنایت و خون ریزی و ویرانی هموار نماید، برای انسانیت عصر حاضر یک لکه ننگ پاک نشدنی است. اینکه ملت ها تا چه زمانی می توانند چنین سازمان بی خاصیت و دست نشانده ای را تحمل کنند سؤال مهمی است که پاسخ آن را باید گذشت زمان مشخص کند.