آنچه
در این دیدار بیش از همه مورد توجه قرار گرفت برخی اظهارات هاشمی با این
جمع بود که طی آن بر لزوم حفظ آزادی بیان تاکید کرده و همچنین گفته بود
کسانی که از حقیقت می ترسند اقدام به سانسور می کنند و در ادامه نیز با
بیان جملاتی مشابه، جلسه را به پایان برد.
اما مروری بر سابقه و
عملکرد برخی شخصیت های حاضر در این جلسه به خوبی نشان می دهد نه تنها طی
سالهای گذشته در صف مقدم تهیه خبر و خوراک رسانه ای برای ضدانقلاب بوده اند
که در ضدیت آنها با اصل نظام جمهوری اسلامی نیز تردیدی وجود ندارد و در
این میان مشخص نیست آقای هاشمی به چه علت پذیرای چنین جمعی بوده و هدف
نهایی اش از این اقدام چیست؟
به عنوان مثال یکی از اعضای اصلی این
گروهک، فردی به نام عیسی سحرخیز است که مرور کوتاهی بر سابقه، مواضع و
عملکرد وی در سالهای گذشته بخوبی نشان می دهد این روزها دفتر هاشمی
رفسنجانی عملا به پاتوق رفت و آمد افرادی تبدیل شده است که طی سالهای گذشته
از هیچ توهین، دروغ و تلاشی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی دریغ نکرده
اند.
عیسی سحرخیز کیست؟
وی
از روزنامه نگارانی است که بعد از دوم خرداد 76 توسط عطا مهاجرانی به
عنوان مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد. وی در
همان سالها همزمان با فعالیت های مطبوعاتی خود، انجمن دفاع از آزادی
مطبوعات را به همراه تعدادی از چهره های تندروی دوم خردادی بنا نهاد و از
افراد فعال و پیگیر آزادی اکبر گنجی، ضد انقلاب متواری از زندان بود.
دفاع از همجنس بازان
اما
یکی از برهه هایی که نام سحرخیز بسیار بر سر زبان ها افتاد، اردیبهشت ماه
1384 بود زمانی که مصطفی معین کاندیدای جریان دوم خرداد بود و جلسات
مناظرات انتخاباتی مورد توجه رسانه ها قرار داشت. وی در جریان مناظره با
دکتر محمد حسن قدیری ابیانه، با دفاع از همجنس بازان و ساواکی ها، تلویحا
گفت که آنها نیز باید حق کاندیداتوری در انتخابات را داشته باشند.
سحرخیز
طی سالهای 84 تا 88 به فعالیت های خود ادامه داد و پس از انتخابات دهم
ریاست جمهوری و کودتای فتنه گران علیه رای مردم با اردوکشی خیابانی، اگرچه
تاکید کرد که در هیچ یک از تجمعات بدون مجوز حضور نداشته است اما به سبب
انتشار مقالات و نوشته های متعدد و موهن علیه نظام، ولایت فقیه و ... و هم
چنین انجام مصاحبه علیه جمهوری اسلامی با رسانه های خارجی در دادگاه محکوم
و به زندان رفت.
اما وی در همان زندان با صدور نامه ای سرگشاده
که در رسانه های ضدانقلاب منتشر شد، نسبت به رهبری انقلاب اسلامی اعلام
شکایت و تاکید کرد که پیگیر شکایت خود با وکالت شیرین عبادی در مجامع بین
المللی خواهد بود!
سحرخیز البته نهایتا در مهرماه سال 92 از زندان
آزاد شد و بلافاصله در گفتگو با یکی از سایتهای ضدانقلاب در اظهاراتی مضحک
با بیان اینکه هیچ جرمی نداشته و تنها به خاطر بیان حرف حق! به زندان رفته
است خواستار دلجویی مسئولان از خودش و دیگر فتنه گران شد و با دفاع از
اعمال مجرمانه خود و همفکرانش گفت: «در واقع آن بذری را که در سال ۸۸
کاشتیم الان در سال ۹۲ برداشت کردیم و نشان داده شد آن چیزی که عمل شد کار
درستی بود. این مساله به اثبات رسید و یک نسل پرورش یافتند.»
با این حال مشخص نیست حضور فردی با این سوابق سیاه و ننگین در دفتر هاشمی رفسنجانی چه توجیهی دارد؟
در
هر صورت به نظر می رسد اقدامات این روزهای هاشمی رفسنجانی و برخی دیدارهای
وی با عناصر ضدانقلاب که به نظر برخی کارشناسان به عنوان تنفس مصنوعی برای
آنها و تجدید حیات سیاسی شان برگزار می شود در نهایت جز به ضرر شخص هاشمی
نخواهد بود چه آنکه در دوره دوم خرداد نیز همین طیف سیاسی با انتشار ده ها
دروغ و تهمت به وی و انتشار کتبی مانند عالیجناب سرخ پوش و ... به انتقام
گیری از هاشمی پرداختند.
زر زیادی نزن