صراط: به نقل از پايگاه اطلاع رساني حج، بيعت به معناي دست به دست زدن براي
التزام به طاعت و فرمانبُرداري از كسي يا داد و ستد و در اصطلاح، تعهد به
پيروي بيچون و چرا از صاحب بيعت است. عَقبه به معناي راه دشوار و سنگلاخ
به سوي قله كوه و مقصود از آن در اين جا، مكاني نزديك مكه در منطقه منا و
مكان رمي واپسين جمره است.
رسول خدا (ص) پس از بعثت، در موسم حج به منا ميرفت و حاجيان را به اسلام فراميخواند. دعوت پياپي او زمينه آشنايي مردم يثرب را با اسلام كه پيوسته به مكه آمدوشد داشتند، فراهم ساخت. بر پايه گزارش ابن اسحق، به سال يازدهم بعثت در ايام حج هنگامي كه رسول خدا (ص) در منا مشغول دعوت قبايل بود، با شش يا هشت تن از خزرجيان يثرب كه براي جلب حمايت قريش در برابر رقباي اوسي خود به مكه آمده بودند، ديدار كرد و آنها را با تلاوت قرآن به اسلام فراخواند. آنها با توجه به آگاهيهاي اجمالي كه از طريق بشارتهاي يهود به بعثت پيامبر داشتند، به راحتي اسلام را پذيرفتند. منابع از اين افراد با اختلاف بسيار ياد كردهاند. اسعد بن زراره، عوف بن حارث، رافع بن مالك، قطبة بن عامر، عقبة بن عامر، و جابر بن عبدالله از آن جمله هستند.
برخي اين ديدار با رسول خدا (ص) را به اشتباه بيعت اول عقبه دانسته و بيعتهاي عقبه را به سه بيعت افزايش دادهاند؛ اسلام آوردن اين شمار از خزرجيان به سال ۱۱بعثت، زمينه آشنايي بيشتر يثربيان را با دين جديد فراهم آورد؛ به گونهاي كه به سال ۱۲ بعثت، ۱۰ تن از خزرجيان و دو تن از اوسيان پس از ديدار با پيامبر (ص) در عقبه، با او بر حمايت از اسلام پيمان بستند. اين پيمان به بيعت اول عقبه مشهور شد. از آن جا كه در اين پيمان از حمايتهاي يثربيان از پيامبر در جنگها ياد نشد، به «بيعة النساء» نيز شهرت يافت. برخي بر آنند كه به سبب مشابهت مضامين بيعت اول عقبه به بيعت با زنان، آن را «بيعت نساء» گفتند. ذهبي حضور عفراء دختر عبيد بن ثعلبه را در جمع بيعت كنندگان، علت اين نامگذاري دانسته است؛ اما بيعت النساء پس از فتح مكه صورت پذيرفت. جز جابر بن عبدالله، ديگر افراد از آن شش تن كه به سال يازدهم اسلام آوردند، در پيمان اول عقبه حضور داشتند. حاضران در اين بيعت، عبارت بودند از: اسعد بن زراره، عوف بن حارث، رافع بن مالك، قطبة بن عامر، عقبة بن عامر، معاذ بن حارث، عبادة بن صامت، ذكوان بن عبد قيس، يزيد بن ثعلبه، عباس بن عباده از خزرج، و ابوالهيثم بن تيهان و عويم بن ساعدهاز اوس.
رسول خدا (ص) در اين بيعت، از مسلمانان يثرب به شرط پايبندي بر پرهيز از شش چيز، بيعت گرفت: شرك، زنا، تهمت، دزدي، قتل فرزندان، و نافرماني رسول خدا (ص). نتيجه وفاداري به اين پيمان، ورود به بهشت شمرده شد و عاقبت پايبند نبودن به آن، بر عهده خداوند دانسته شد كه اگر بخواهد، كيفر ميدهد يا ميآمرزد. شوكاني، اقرار به رسالت پيامبر، امر به معروف، نهي از منكر و ستيز نكردن درباره جانشيني پيامبر را نيز به آن شروط افزوده است. پس از اين پيمان، رسول خدا (ص) بيعت كنندگان را در صورت وفاداري به پيمان، به بهشت بشارت داد.
يثربيان پس از بازگشت به مدينه، در نامهاي از رسول خدا خواستند تا فردي را براي آموزش قرآن به يثرب بفرستد. پيامبر مُصعب بن عمير را كه جواني خوش سيما و آشنا به قرآن بود، به يثرب فرستاد و به او فرمان داد تا ضمن دعوت مردم آن ديار، به آنها قرآن بياموزد و با آنها نماز بگزارد.
مسلمانان در مكان بيعت عقبه مسجدي ساختند كه بعدها به مسجد بيعت مشهور شد. اين مسجد به سال ۱۴۴ق. به دست منصور عباسي و به سال ۶۲۹ق. به دست مستنصر بالله بازسازي يا تعمير شد و طي قرنها از مساجد مورد توجه مسلمانان بوده است؛ كردي گويد: مسجد البيعه در سمت چپ كسي قرار دارد كه به منا ميرود و ميان آن و عقبه فاصلهاي اندك است و مكان آن به شِعْب البيعه و شِعْب الانصار شهرت دارد. يكي از محققان كه از نزديك اين مسجد را ديده، مساحت آن را در واپسين بازسازي ۳۷۵ متر مربع دانسته و آن را بدون سقف خوانده و گفته است: اين مسجد به همان شكل تا سال ۱۴۲۳ق. باقي بود.
رسول خدا (ص) پس از بعثت، در موسم حج به منا ميرفت و حاجيان را به اسلام فراميخواند. دعوت پياپي او زمينه آشنايي مردم يثرب را با اسلام كه پيوسته به مكه آمدوشد داشتند، فراهم ساخت. بر پايه گزارش ابن اسحق، به سال يازدهم بعثت در ايام حج هنگامي كه رسول خدا (ص) در منا مشغول دعوت قبايل بود، با شش يا هشت تن از خزرجيان يثرب كه براي جلب حمايت قريش در برابر رقباي اوسي خود به مكه آمده بودند، ديدار كرد و آنها را با تلاوت قرآن به اسلام فراخواند. آنها با توجه به آگاهيهاي اجمالي كه از طريق بشارتهاي يهود به بعثت پيامبر داشتند، به راحتي اسلام را پذيرفتند. منابع از اين افراد با اختلاف بسيار ياد كردهاند. اسعد بن زراره، عوف بن حارث، رافع بن مالك، قطبة بن عامر، عقبة بن عامر، و جابر بن عبدالله از آن جمله هستند.
برخي اين ديدار با رسول خدا (ص) را به اشتباه بيعت اول عقبه دانسته و بيعتهاي عقبه را به سه بيعت افزايش دادهاند؛ اسلام آوردن اين شمار از خزرجيان به سال ۱۱بعثت، زمينه آشنايي بيشتر يثربيان را با دين جديد فراهم آورد؛ به گونهاي كه به سال ۱۲ بعثت، ۱۰ تن از خزرجيان و دو تن از اوسيان پس از ديدار با پيامبر (ص) در عقبه، با او بر حمايت از اسلام پيمان بستند. اين پيمان به بيعت اول عقبه مشهور شد. از آن جا كه در اين پيمان از حمايتهاي يثربيان از پيامبر در جنگها ياد نشد، به «بيعة النساء» نيز شهرت يافت. برخي بر آنند كه به سبب مشابهت مضامين بيعت اول عقبه به بيعت با زنان، آن را «بيعت نساء» گفتند. ذهبي حضور عفراء دختر عبيد بن ثعلبه را در جمع بيعت كنندگان، علت اين نامگذاري دانسته است؛ اما بيعت النساء پس از فتح مكه صورت پذيرفت. جز جابر بن عبدالله، ديگر افراد از آن شش تن كه به سال يازدهم اسلام آوردند، در پيمان اول عقبه حضور داشتند. حاضران در اين بيعت، عبارت بودند از: اسعد بن زراره، عوف بن حارث، رافع بن مالك، قطبة بن عامر، عقبة بن عامر، معاذ بن حارث، عبادة بن صامت، ذكوان بن عبد قيس، يزيد بن ثعلبه، عباس بن عباده از خزرج، و ابوالهيثم بن تيهان و عويم بن ساعدهاز اوس.
رسول خدا (ص) در اين بيعت، از مسلمانان يثرب به شرط پايبندي بر پرهيز از شش چيز، بيعت گرفت: شرك، زنا، تهمت، دزدي، قتل فرزندان، و نافرماني رسول خدا (ص). نتيجه وفاداري به اين پيمان، ورود به بهشت شمرده شد و عاقبت پايبند نبودن به آن، بر عهده خداوند دانسته شد كه اگر بخواهد، كيفر ميدهد يا ميآمرزد. شوكاني، اقرار به رسالت پيامبر، امر به معروف، نهي از منكر و ستيز نكردن درباره جانشيني پيامبر را نيز به آن شروط افزوده است. پس از اين پيمان، رسول خدا (ص) بيعت كنندگان را در صورت وفاداري به پيمان، به بهشت بشارت داد.
يثربيان پس از بازگشت به مدينه، در نامهاي از رسول خدا خواستند تا فردي را براي آموزش قرآن به يثرب بفرستد. پيامبر مُصعب بن عمير را كه جواني خوش سيما و آشنا به قرآن بود، به يثرب فرستاد و به او فرمان داد تا ضمن دعوت مردم آن ديار، به آنها قرآن بياموزد و با آنها نماز بگزارد.
مسلمانان در مكان بيعت عقبه مسجدي ساختند كه بعدها به مسجد بيعت مشهور شد. اين مسجد به سال ۱۴۴ق. به دست منصور عباسي و به سال ۶۲۹ق. به دست مستنصر بالله بازسازي يا تعمير شد و طي قرنها از مساجد مورد توجه مسلمانان بوده است؛ كردي گويد: مسجد البيعه در سمت چپ كسي قرار دارد كه به منا ميرود و ميان آن و عقبه فاصلهاي اندك است و مكان آن به شِعْب البيعه و شِعْب الانصار شهرت دارد. يكي از محققان كه از نزديك اين مسجد را ديده، مساحت آن را در واپسين بازسازي ۳۷۵ متر مربع دانسته و آن را بدون سقف خوانده و گفته است: اين مسجد به همان شكل تا سال ۱۴۲۳ق. باقي بود.