رئیس سازمان محیط زیست در این جلسه ضمن اینکه تأیید کردهاند "کیفیت بنزین غیراستاندارد عامل اصلی آلودگی شهرهاست" گفته است: به خانوادههایی که کودک بیمار یا خردسال دارند توصیه میکنم از تهران بروند که این راه سریعترین راه برای گریز از آلودگی هواست.
وی همچنین اظهار داشته: ما همه نگران کودکان خود هستیم و راه حل عاجل بیرون رفتن از تهران است.
و اما؛ از یکسو تأییدات جدید مسئولان امر بر معضل غیراستاندارد بودن بنزین، امیدی در دل مردم ایجاد میکند و نشان میدهد مسئولان وقت قصد انکار واقعیتی را ندارند که مردم هر لحظه آن را احساس کرده و دود ناشی از آن را میبلعند و نجیبانه دم برنمیدارند.
و از سوی دیگر، توصیههای خانم ابتکار به مردم؛ هرچند مشفقانه و از سر درد است؛ اما یا میتواند نشان دهنده تنهایی و دست بستگی خانم دکتر ابتکار در عرصه رفع مشکل آلودگی هوای تهران باشد یا احتمال عدم شناخت مسئولان از مشکلات متعدد مردم کوچه و بازار را بیان میکند.
مسلما به گفته خانم دکتر ابتکار، همه ما نگران حال کودکان خود هستیم. وضعیت اسف بار نفس کشیدن کودکان را بهتر از هر وقت، زمانی میتوان درک کرد که سری به مطب متخصصین اطفال، کلینیکها و بیمارستانهای کودکان بزنیم تا به چشم سر ببینیم سیل جمعیت پدر و مادرهای بچه به بغل و نگران از وضعیت تنفسی کودکانشان جاری است.
اما باید دید توصیه خانم دکتر مبنی بر فرار عاجل از تهران، چه مخاطبانی را شامل میشود و برای خانوادهها چقدر عملی و اجرایی است؟
بدون تردید، آن بخش از تهرانیها که دولت و مجلس نیز دنبالشان میگردند تا دیگر به آنها یارانه هم ندهند، نیازی به توصیه ندارند؛ که یا ویلاهای اطراف تهران و شمالشان در ایام آلودگی هوا آماده پذیرایی از آنهاست یا در حالتهای بهتر، در جست وجوی تنفس پاک و سالم، راهی اقصی نقاط عالم هستند که از قدیم گفتهاند دارندگی و برازندگی!
اما قشر متوسط و ضعیف جامعه که از قضا کارمندان و کارگران و معلمان، شاغلین در بخش حمل و نقل عمومی، شاغلین آزادی که با هزار زحمت یک مغازه استیجاری برای خود دست و پا کردهاند و دیگرانی از این دست را شامل میشوند، ضمن اینکه از امکانات اینچنینی برخوردار نیستند و مخاطبین اصلی آلودگی هوا هستند، به هیچ وجه امکان اجرایی کردن این توصیه خانم دکتر را ندارند.
کسی که سالیان سال است در تهران زندگی کرده و همه دار و ندار اندکش، همه راه امرار معاشش، همه دلبستگیهایش و همه وابستگانش در تهران هستند، چگونه میتواند راه عاجل برایش، فرار از تهران باشد؟
دولت قبل، در این زمینه طرحی را عنوان کرد و وعده و وعیدهایی را نیز به تهرانیها داد، که اگر از تهران بروید چنین و چنان میشود و اوضاعتان توپ خواهد شد. اما نه تنها این طرح با استقبال مواجه نشد که آنهایی هم که اعلام آمادگی کردند و بار هجرت بستند، با شرایط بهتری مواجه نشدند و وعده ها را توخالی یافتند.
حال سؤال اینجاست که آیا "فرار مردم از تهران" عاجلترین و سریعترین راه برای مردم است یا سادهترین و بیدردسرترین راه برای دولت و مسئولان؟!
و سؤال دیگر اینکه؛ آیا صرف اعتراف به غیراستاندارد بودن بنزین، دردی از مردم دوا میکند؟! و آیا این گره، نیز مانند بسیاری از گرههای دیگر، آنقدر کور است که راهی برای باز کردن آن حتی با دندان نیز وجود ندارد؟!!!!
به هر تقدیر، چه کودک، چه جوان، چه پیر، چه سالم و چه بیمار، همه مردم یعنی "همه مردم" در خطر هستند و هیچ کس نمی تواند نفس بکشد.
این جملات حتی اگر بهانههایی در برابر ناصح مشفق باشد، باز هم واقعیت غیرقابل انکار این است: تهران آنقدر در زمینه امکانات بهداشتی، آموزشی و غیره از دیگر شهرهای کشور جلوتر است که نه تنها کسی با آلودگی هوا و گرانی و غیره با آن خداحافظی نخواهد کرد که جمعیت آن روز به روز افزون خواهد شد.
منبع: روزنو