صراط: با روی کار آمدن دولت جدید، صحبت ها و گمانه زنی
ها برای اجرای فاز دوم هدفمندی بالا گرفت. علی الخصوص اینکه دولت جدید نسبت
به لغو تحریم ها و عادی شدن شرایط اقتصادی ایران بسیار خوشبین به نظر می
رسد علیرغم اینکه بارها اعتراف کرده که راه دشواری پیش روی دارد.
اکنون در رسانه ها صحبت از قیمت های جدید سوخت است. گمانه زنی و حرف هایی که انتظارات تورمی را افزایش داده است. گفته می شود قرار است قیمت هر لیتر بنزین با افزایش حدودا ۸۰درصدی به ۱۱۰۰ تا ۱۸۰۰ برسد.
افزایش قیمت سوخت، درد یا درمان!
این اولین باری نیست که بنزین و سوخت با افزایش قیمت ها روبرو می شود. اما تجربه اقتصاد ایران ثابت کرده است که با هر بار افزایش قیمت سوخت، مشکلات دیگری نیز ایجاد شده است. بنابراین سوالی که این بار مطرح می شود این است که آیا افزایش قیمت سوخت می تواند مشکل زیرساخت اقتصاد ایران را در این شرایط حل کند یا خیر؟
در همین زمینه، جمشید پژویان، اقتصاددان ایرانی، رئیس سابق شورای رقابت ، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی می گوید: «فقط مسئله افزایش قیمت سوخت نیست بلکه اصلاح تمامی قیمت هایی است که از مسیر خود خارج شده اند و باعث برهم خوردن قیمت های نسبی شده اند. فرض کنید من تولید کننده ای با ماشین آلاتی دارای مصرف انرژی بالایی هستم. اگر بخواهم آن را تعویض کنم باید ۵میلیون دلار بدهم تا دستگاهی را با مصرف انرژی پایین وارد کنم. من اگر آدم عاقلی باشم تا زمانی که قیمت انرژی پایین و مفت است، این کار را نمی کنم و چرا باید ۵میلیارد دلار برای این امر هزینه کنم؟ درنتیجه از همان ماشین آلات کهنه با مصرف انرژی بالایی استفاده می کنم و مهم نیست چرا که قیمت انرژی پایین است.»
پژویان در ادامه می گوید: «اگر قیمت انرژی واقعی شود آن زمان واردات تا ماشین آلاتی جدید با مصرف انرژی پایین به نفعم خواهم بود. حتی این موضوع، افزایش قیمت انرژی را به علت مصرف پایین تر ماشین آلات خنثی می کند؛ در واقع افزایش واردات ماشین آلاتی با مصرف انرژی پایین تر مقداری افزایش قیمت ها را پوشش و هزینه ها را کاهش می دهد. از طرفی دیگر به دلیل جدید بودن این ماشین آلات کیفیت کالای تولیدی نیز بهتر خواهد شد که این یعنی تخصیص مناسب و بهینه در تولید. زمانی که قیمت های نسبی به هم بخورد این تخصی بهینه نیز به هم می خورد . درنتیجه منابع به هدر می رود و مصرف کننده پول بیخود انرژی را می دهد که مصرف می شود و در عوض آن کالای بی کیفیتی نیز خریداری می کند. مانند خودروهایی که در ایران تولید می شود.»
پژویان در جواب این سوال که «آیا افزایش قیمت سوخت، گره رکود تورمی را کورتر نمی کند؟» می گوید: «عده ای از یکسری واژگان کلان اقتصادی استفاده می کنند که واقعیت خودشان نمی دانند چیست. مثل رکود تورمی. امروزه در دنیا مسائل کلان اقتصاد آنچنان مطرح نیست بلکه مهم زیرساخت اقتصاد و کارآیی اقتصادی است. ولی از آن طرف اگر تولیدات بهتر داشته باشید و بتوانید کالاهایی بیشتری تولید کنید به این معناست که رشد اقتصادی ایجاد شده، در نتیجه هم از حالت رکود بیرون خواهید آمد و هم اشتغال افزایش می یابد. اما این زمان می خواهد تا به دلیلی اینکه این نوع کارایی به اقتصاد برگشته بتوانید تولیدات بهتری و با کیفیت بالاتر داشته باشید و به راحتی به بازارهای جهانی وارد شده و رقابت کنید. چون هنوز در اقتصاد ما در خیلی موارد مزیت هایی وجود دارد که با استفاده از آنها می توان به بازارهای جهانی وارد شده و با کشورهای دیگر رقابت کرد.»
یکی دیگر از ابهام هایی که پژویان به آن پاسخ می دهد، مسئله فشار ناشی از افزایش قیمت سوخت به گروه های فقیر جامعه است. از او می پرسیم: «ایا افزایش قیمت سوخت بیش از آنکه بخواهد به ثروتمندان فشار وارد کند به فقرا ضربه نمی زند؟ چرا که فقرا خودروهای پرمصرف تر سوار می شوند و دسترسی به خودروهای کم مصرف خارجی را ندارند.»
پژویان با بیان اینکه «گروه های فقیر ما خودرو ندارند» می افزاید: «ما از طبقه متوسط مایل به خوب صحبت می کنیم. اما یک مورد یادتان باشد. شما سال های سال از جیب فقیرترین آدم ها به ثروتمندترین افراد یارانه داده اید. شما نگویید که اگر قیمت انرژی را بالا ببرید چه می شود بگویید اگر یارانه ای را که حق گروه های فقیر است را نگیرید و به ثروتمندان بدهید چه می شود. وقتی شما با پرداخت یارانه، قیمت ها را پایین نگه می دارید، این مردمند که هزینه اش را می دهند و این هزینه نامحسوس است ولی واقعیت این است که افزایش هزینه های دولت خودش تورم زاست وقتی هزینه های دولت بالا می رود، باید از جایی منابع درآمد را بگیرد. اگر از نفت بگیرد، نفت برای همه است ولی درواقع فقرا از سهم خود به ثروتمندان که مصرف و سهم بیشتری را از حامل های انرژی دارند یارانه می دهند.»
وی تاکید می کند: «این موضوعی بدیهی است که عده ای از عدم آگاهی علمی جامعه و نداشتن تمرین و کوتاهی برخی ها برای آگاهی مردم به واقعیت های اقتصادی استفاده می کنند. کسانی در این مواقع نظریاتی می دهند که حتی خودشان هم می دانند به ضرر مردم است ولی به علت دیدگاه های سیاسی و گروهی شان است آن حرف ها را می زنند. به خدا قسم این ها به مردم خیانت می کنند. مردم به ظاهر حرف های آنها را می پسندند و گول آن حرف ها را می خورند.»
پژویان در مورد الگوی مناسب هدفمندی یارانه ها نیز معتقد است: «الان همه کشورها اقتصادی مناسب دارند و هیچ کشوری مثل ایران به انرژی یارانه نمی دهد ولی در گذشته یا حتی کشورهای نفت خیزی که این کار را می کردند مثل مالزی یا برخی از کشورهای دیگر آنها نیز به تدریج این یارانه به انرژی را حذف کردند.»
وی همچنین در پاسخ به این سوال که نرخ رشد اقتصادی مناسب برای حل مشکل بیکاری چه قدر است؟ بین می کند: «هرچه قدر بتوانیم نرخ رشد اقتصادی را بالا ببریم به برون رفت از رکود و ایجاد اشتغال کمک می کند. اینکه در چه عددی باشد نیازمند مطالعه و تحقیقی گسترده است ولی لزومی ندارد اینکه ما بخواهیم به عددی خاص نگاه کنیم کافیست مطمئن شویم جهت ما جهتی درستی است و تا زمانی که در این جهت حرکت می کنیم باعث ایجاد رشد اقتصادی و افزایش اشتغال خواهد شد.»
اکنون در رسانه ها صحبت از قیمت های جدید سوخت است. گمانه زنی و حرف هایی که انتظارات تورمی را افزایش داده است. گفته می شود قرار است قیمت هر لیتر بنزین با افزایش حدودا ۸۰درصدی به ۱۱۰۰ تا ۱۸۰۰ برسد.
افزایش قیمت سوخت، درد یا درمان!
این اولین باری نیست که بنزین و سوخت با افزایش قیمت ها روبرو می شود. اما تجربه اقتصاد ایران ثابت کرده است که با هر بار افزایش قیمت سوخت، مشکلات دیگری نیز ایجاد شده است. بنابراین سوالی که این بار مطرح می شود این است که آیا افزایش قیمت سوخت می تواند مشکل زیرساخت اقتصاد ایران را در این شرایط حل کند یا خیر؟
در همین زمینه، جمشید پژویان، اقتصاددان ایرانی، رئیس سابق شورای رقابت ، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی می گوید: «فقط مسئله افزایش قیمت سوخت نیست بلکه اصلاح تمامی قیمت هایی است که از مسیر خود خارج شده اند و باعث برهم خوردن قیمت های نسبی شده اند. فرض کنید من تولید کننده ای با ماشین آلاتی دارای مصرف انرژی بالایی هستم. اگر بخواهم آن را تعویض کنم باید ۵میلیون دلار بدهم تا دستگاهی را با مصرف انرژی پایین وارد کنم. من اگر آدم عاقلی باشم تا زمانی که قیمت انرژی پایین و مفت است، این کار را نمی کنم و چرا باید ۵میلیارد دلار برای این امر هزینه کنم؟ درنتیجه از همان ماشین آلات کهنه با مصرف انرژی بالایی استفاده می کنم و مهم نیست چرا که قیمت انرژی پایین است.»
پژویان در ادامه می گوید: «اگر قیمت انرژی واقعی شود آن زمان واردات تا ماشین آلاتی جدید با مصرف انرژی پایین به نفعم خواهم بود. حتی این موضوع، افزایش قیمت انرژی را به علت مصرف پایین تر ماشین آلات خنثی می کند؛ در واقع افزایش واردات ماشین آلاتی با مصرف انرژی پایین تر مقداری افزایش قیمت ها را پوشش و هزینه ها را کاهش می دهد. از طرفی دیگر به دلیل جدید بودن این ماشین آلات کیفیت کالای تولیدی نیز بهتر خواهد شد که این یعنی تخصیص مناسب و بهینه در تولید. زمانی که قیمت های نسبی به هم بخورد این تخصی بهینه نیز به هم می خورد . درنتیجه منابع به هدر می رود و مصرف کننده پول بیخود انرژی را می دهد که مصرف می شود و در عوض آن کالای بی کیفیتی نیز خریداری می کند. مانند خودروهایی که در ایران تولید می شود.»
پژویان در جواب این سوال که «آیا افزایش قیمت سوخت، گره رکود تورمی را کورتر نمی کند؟» می گوید: «عده ای از یکسری واژگان کلان اقتصادی استفاده می کنند که واقعیت خودشان نمی دانند چیست. مثل رکود تورمی. امروزه در دنیا مسائل کلان اقتصاد آنچنان مطرح نیست بلکه مهم زیرساخت اقتصاد و کارآیی اقتصادی است. ولی از آن طرف اگر تولیدات بهتر داشته باشید و بتوانید کالاهایی بیشتری تولید کنید به این معناست که رشد اقتصادی ایجاد شده، در نتیجه هم از حالت رکود بیرون خواهید آمد و هم اشتغال افزایش می یابد. اما این زمان می خواهد تا به دلیلی اینکه این نوع کارایی به اقتصاد برگشته بتوانید تولیدات بهتری و با کیفیت بالاتر داشته باشید و به راحتی به بازارهای جهانی وارد شده و رقابت کنید. چون هنوز در اقتصاد ما در خیلی موارد مزیت هایی وجود دارد که با استفاده از آنها می توان به بازارهای جهانی وارد شده و با کشورهای دیگر رقابت کرد.»
یکی دیگر از ابهام هایی که پژویان به آن پاسخ می دهد، مسئله فشار ناشی از افزایش قیمت سوخت به گروه های فقیر جامعه است. از او می پرسیم: «ایا افزایش قیمت سوخت بیش از آنکه بخواهد به ثروتمندان فشار وارد کند به فقرا ضربه نمی زند؟ چرا که فقرا خودروهای پرمصرف تر سوار می شوند و دسترسی به خودروهای کم مصرف خارجی را ندارند.»
پژویان با بیان اینکه «گروه های فقیر ما خودرو ندارند» می افزاید: «ما از طبقه متوسط مایل به خوب صحبت می کنیم. اما یک مورد یادتان باشد. شما سال های سال از جیب فقیرترین آدم ها به ثروتمندترین افراد یارانه داده اید. شما نگویید که اگر قیمت انرژی را بالا ببرید چه می شود بگویید اگر یارانه ای را که حق گروه های فقیر است را نگیرید و به ثروتمندان بدهید چه می شود. وقتی شما با پرداخت یارانه، قیمت ها را پایین نگه می دارید، این مردمند که هزینه اش را می دهند و این هزینه نامحسوس است ولی واقعیت این است که افزایش هزینه های دولت خودش تورم زاست وقتی هزینه های دولت بالا می رود، باید از جایی منابع درآمد را بگیرد. اگر از نفت بگیرد، نفت برای همه است ولی درواقع فقرا از سهم خود به ثروتمندان که مصرف و سهم بیشتری را از حامل های انرژی دارند یارانه می دهند.»
وی تاکید می کند: «این موضوعی بدیهی است که عده ای از عدم آگاهی علمی جامعه و نداشتن تمرین و کوتاهی برخی ها برای آگاهی مردم به واقعیت های اقتصادی استفاده می کنند. کسانی در این مواقع نظریاتی می دهند که حتی خودشان هم می دانند به ضرر مردم است ولی به علت دیدگاه های سیاسی و گروهی شان است آن حرف ها را می زنند. به خدا قسم این ها به مردم خیانت می کنند. مردم به ظاهر حرف های آنها را می پسندند و گول آن حرف ها را می خورند.»
پژویان در مورد الگوی مناسب هدفمندی یارانه ها نیز معتقد است: «الان همه کشورها اقتصادی مناسب دارند و هیچ کشوری مثل ایران به انرژی یارانه نمی دهد ولی در گذشته یا حتی کشورهای نفت خیزی که این کار را می کردند مثل مالزی یا برخی از کشورهای دیگر آنها نیز به تدریج این یارانه به انرژی را حذف کردند.»
وی همچنین در پاسخ به این سوال که نرخ رشد اقتصادی مناسب برای حل مشکل بیکاری چه قدر است؟ بین می کند: «هرچه قدر بتوانیم نرخ رشد اقتصادی را بالا ببریم به برون رفت از رکود و ایجاد اشتغال کمک می کند. اینکه در چه عددی باشد نیازمند مطالعه و تحقیقی گسترده است ولی لزومی ندارد اینکه ما بخواهیم به عددی خاص نگاه کنیم کافیست مطمئن شویم جهت ما جهتی درستی است و تا زمانی که در این جهت حرکت می کنیم باعث ایجاد رشد اقتصادی و افزایش اشتغال خواهد شد.»