صراط: حجتالاسلام روحاني در دومين
حضور خود در يكي از پراهميتترین اجلاسهاي جهاني بعد از مجمع عمومي سازمان
ملل، سعي داشت با سخنراني و ابزارهاي تبليغاتي خود و تيم ديپلماسي همراهش
تجار و بازرگانان خارجي را تشويق به حضور در ايران و سرمايهگذاري در
كشورمان كند. از نگاه رسانههای حامي دولت، سفر به داووس يعني سفر به سوييس
براي شركت در اجلاس مجمع جهاني اقتصاد بسيار موثر و اثربخش بوده است. در
اين اجلاس جدا از حضور رئیسجمهور ايران كه بسيار قابل توجه به نظر
میرسيد، اين حضور و اهدای جايزه به شيمون پرز از سوی مسؤولان اين مجمع
بود كه بيش از سایر اخبار، داووس 2014 را خبرساز كرد. با این حال از نگاه
ناظران داخلی اکنون این موضوع مطرح است که حضور رئیسجمهور در اين اجلاس در
بين تجار و بازرگانان آمريکايي و اروپايي، چه دستاوردي براي ايران داشت؟
رسانههای آمریکايي معتقدند صرف حضور روحاني در اين اجلاس مهم است اما او نتوانسته با سخنراني خود و با زبان و لحن نرمش، تجار خارجي را به ايران بكشاند چرا كه آمریکا هنوز چراغ سبز لازم را در اين باره به جهان نشان نداده است. نشريه فارين پاليسي در اين باره نوشت: ايران سعي داشت در داووس بازار خود را دوباره به روي كشورهاي غربي بگشايد. رئیسجمهور ايران حسن روحاني در اجلاس داووس با اين شعار شركت كرده بود كه بگويد ايران فرصت نخست و مهم سرمايهگذاري و تجارت در جهان است. تجار و بازرگانان حاضر در داووس با وجود اينكه دوست دارند به اين بازار نگاهي بيندازند اما به نظر میرسد تمايل زيادي براي آغاز فعاليتهای بازرگاني خود با اين كشور ندارند. روحاني در مجمع جهاني اقتصاد در داووس پيامي شسته و رفته و محكم به تجار و بازرگانان دنيا ارائه داد و آن را به طور پيوسته در جلسات خصوصي با مديران و سرمايهداران تكرار كرد. روحاني در سخنراني خود در روز پنجشنبه گذشته تاكيد كرد كساني كه به ايران بيايند «شاهد زمينههای گستردهاي براي سرمايهگذاري خواهندبود».
فارین پالیسی در ادامه نوشت: با اين حال ممكن است زمينههای سرمايهگذاري مدنظر رئیسجمهور ايران سالها بعد آماده برداشت محصول شود. توافق هستهای موقت تهران با ايالات متحده كه از اوايل هفته گذشته اجرايي شده، تنها معاملهای كوتاهمدت براي رفع موقت و محدود تحريمهای آمریکا عليه ايران است. اكثريت تحريمها همچنان در جاي خود باقي میمانند و هيچ تضميني وجود ندارد كه گفتوگوكنندگان بتوانند شرايط خود را براي بسته شدن يك قرارداد بلندمدتتر قبول كنند كه در نهايت بتواند بازارهاي ايران را براي هميشه روي سرمايهگذاران باز كند. روحاني هم در اين باره اذعان كرده است «براي بازگشت دوباره اقتصاد ايران به بازار جهاني، هنوز راه طولاني و پر پيچ و خم و دشواري در راه است». در ادامه گزارش فارین پالیسی آمده است: بسياري از شركتها بويژه آنهايي كه در ايالات متحده كار میكنند، به جاي اميدوار شدن به دعوتهای مكرر روحاني، در انتظار اجازه دولت اوباما براي انجام فعاليتهای اقتصادي در ايران هستند. اين شركتها بشدت محتاط بوده و ترديدهاي جدي براي ورود دوباره به بازار ايران دارند. شركتهای اروپايي هم گرچه سابقه فعاليت در ايران را بعد از انقلاب اسلامي داشتهاند اما در حال حاضر ترجيح میدهند در انتظار چراغ سبز آمریکا بمانند و ريسك فعاليت در ايران را نميپذيرند. مقامات وزارت خزانهداري ايالات متحده بارها با قاطعيت اعلام كردهاند اگر شركتهای اروپايي و آمریکايي به فكر بازگشت به ايران و فعاليت تجاري در ايران باشند با مجازاتهای سنگين ايالات متحده روبهرو خواهند شد. روز پنجشنبه وزارت خزانهداري آمریکا اعلام كرد شركت تجاري دويچه بورس به علت دور زدن تحريمهای ايران و همكاري با بانك مركزي ايران، 152 ميليون دلار بايد جريمه بدهد. اين ارتباط تجاري در سالهاي 2007 تا 2008 اتفاق افتاده اما وزارت خزانهداري آمریکا اين هشدار را زماني اعلام كرد كه روحاني در اجلاس داووس مشغول صحبت و تبليغات براي تجار اروپايي و آمریکايي بود. به عقيده بسياري از تحليلگران، اين اقدام عمدا در اين روز صورت گرفت تا هشداري باشد براي فعالان اقتصادي سراسر دنيا. روحاني با اين حال ملاقاتهای خصوصيای هم با 35 نفر از تجار خارجي در داووس داشت كه يكي از تجار كه آمریکايی نيز بود از او پرسيد آيا میتواند تضمين كند توافق بعدي با ايالات متحده بر سر برنامه هستهای ايران اتفاق میافتد كه او در جواب گفته بود، خير! توافق اوليه ايران با ايالات متحده بر سر برنامه هستهاياش اين اميد را براي ايران ايجاد كرده است كه بتواند با حضور در مجامع بينالمللي و از جمله مجمع جهاني اقتصاد، اقتصاد خود را رونقي دوباره ببخشد اما اگر اين توافق نتواند به مدت طولانيتر تمديد شود نميتواند چشمانداز مثبتي در اختيار بازرگانان خارجي قرار دهد. ارتباطات شكننده ايران با برخي كشورهاي ثروتمند منطقه نيز میتواند مانع بزرگي براي ايران در جلب توجه فعالان اقتصادي منطقه باشد. روحاني در اين اجلاس گفت میخواهد رابطه اقتصادي ايران را با دنيا ترميم كند با اين حال اسرائیل در این ليست قرار نميگيرد. كشورهاي عرب منطقه بویژه عربستان نيز ترجيح میدهند به جاي ايران با اسرائیل رابطه تجاري داشته باشند تا مورد حمايت آمریکا هم قرار گيرند. ايران اعلام كرده است شركت نفتي شل آلمان و اني ايتاليا، خواستار حضور دوباره در ايران شدهاند اما اين تحركات با عصبانيت شديد آمریکا روبهرو شده و مشخص نيست آمریکا تا چه زماني میتواند چنين رفتارهايي را از جانب متحدان اروپايي خود تحمل كند.
شرطهای سرمایهگذاری در ایران
نيويوركتايمز نيز در گزارشي با اشاره به صحبتهای رئیسجمهور و همچنين لحن آرام و تشويقكننده او در اجلاس داووس بيان كرد كه براي بسياري اين سوال پيش آمده بود كه روحاني دقيقا قرار است چه تغييراتي در اوضاع سياسي و ديپلماتيك ايران ايجاد كند كه چنين قصد دارد شركتها و كمپانيهای اروپايي و آمریكايي را به ايران بكشاند؟ آيا او میتواند كاري كند كه ايران از حمايت از بشار اسد و گروههاي مسلمان مخالف اسرائیل در منطقه دست بردارد؟ آيا او میخواهد با گفتوگوي تلفنيای كه با اوباما انجام داده به راههاي گستردهتر و بيشتر براي برقراري ارتباط با آمریکا بينديشد و آيا میتواند تضمين دهد كه توافقهای بعدي با جامعه جهاني میتواند برنامه هستهای ايران را به كل از بين ببرد؟ چرا كه تنها در اين صورت است كه اقتصاد جهاني كه بشدت متاثر از سياست كشورهاي بزرگ جهاني است میتواند دوباره به ايران به عنوان اتفاقي جديد در جامعه جهاني بينديشد.
اكونوميست تايمز نيز در گزارش خود از داووس با اين عنوان كه «از داووس چه آموختيم؟» نوشت: حسن روحاني، رئیسجمهور ايران به اين اميد به اين اجلاس آمده بود كه شركتهای بزرگ نفتي و گازي را مجاب کند با ايران قراردادهاي ارزانقيمت و البته پرسود امضا كنند. روحانی به داووس آمده بود و در اولين صحبتهای خود به اين نكته اشاره كرد كه میخواهد رابطه ايران و آمریكا را به حد نرمال خود برساند تا بتواند از اين طريق راهي براي كمك به اقتصاد اين كشور پيدا كند اما صحبتهای جان كري و تهديدات وزارت خزانهداري آمریکا نقشههای روحاني براي اينكه نشان دهد رابطه ايران و آمريکا در حال درست شدن است را زير سوال برد. واقعيت اين است كه ايران به دنبال نرمال كردن روابط خود با كشورهاي غربي و آمریكاست اما بايد بداند كه تا اين روابط اصلاح نشده و پايدار نشود، نميتواند با حضور در چنين اجلاسي وعدههايي بدهد كه بازرگانان را شيفته کند. روحاني دعوتنامهای براي بازرگانان سراسر دنيا در اين اجلاس فرستاد اما به نظر نميرسد كسی قصد داشته باشد اين دعوت را بپذيرد.
روحانی مثل احمدینژاد نبود
سيانان درباره حضور روحانی در داووس گزارش قابل توجهی داده است. سیانان در اینباره نوشت: صحبتهای روحاني بسيار متواضعانه بود. او ديگر نميخواست مانند رئیسجمهور قبلي ايران مديريت جهاني را تغيير دهد و قدرت آمریکا را به چالش بكشد بلكه از آمریکا میخواست براي عادي شدن روابط با ايران اجازه دهد كلمات و گفتوگو وارد ميدان شود. با اين حال اين آمریکا نيست كه ايران بايد در وهله اول روابطش را با آن عادي کند. همانطور كه روحاني در سخنرانياش در داووس نيز بيان كرد، ايران قصد دارد با تركيه، عراق و عربستان نيز رابطه تجاري خوبي برقرار كند اما وضعيت سياست خارجي ايران طي چند سال گذشته نشان داده عاديسازي روابط با عربستان در منطقه كار چندان آساني نيز نيست و تا زماني كه اين روابط به حد نرمال خود بازنگردد آمریکا هدف بسيار بزرگتري براي ايران است. پروفسور كلاوس شوآب، يكي از موسسان مجمع جهاني اقتصاد از روحاني خواسته بود اگر میخواهد اشارهای به ارتباطات جديد ايران با دنيا داشته باشد، اشارهای هم به اسرائیل و روابط ايران و اسرائیل داشته باشد اما روحاني از اين كار خودداري كرد. مجمع جهاني اقتصاد سالهاست توسط بزرگترین سرمايهداران یهودي حمايت شده و برگزار میشود و حضور روحاني در اين مجمع براي مسؤولان اسرائیلي بسيار جاي تعجب داشت با اين حال روحاني سعي دارد از تمام ظرفيتهای جهاني براي اقتصاد ايران استفاده كند و اين مساله نميتواند چندان هم او را به هدف برساند.
رسانههای آمریکايي معتقدند صرف حضور روحاني در اين اجلاس مهم است اما او نتوانسته با سخنراني خود و با زبان و لحن نرمش، تجار خارجي را به ايران بكشاند چرا كه آمریکا هنوز چراغ سبز لازم را در اين باره به جهان نشان نداده است. نشريه فارين پاليسي در اين باره نوشت: ايران سعي داشت در داووس بازار خود را دوباره به روي كشورهاي غربي بگشايد. رئیسجمهور ايران حسن روحاني در اجلاس داووس با اين شعار شركت كرده بود كه بگويد ايران فرصت نخست و مهم سرمايهگذاري و تجارت در جهان است. تجار و بازرگانان حاضر در داووس با وجود اينكه دوست دارند به اين بازار نگاهي بيندازند اما به نظر میرسد تمايل زيادي براي آغاز فعاليتهای بازرگاني خود با اين كشور ندارند. روحاني در مجمع جهاني اقتصاد در داووس پيامي شسته و رفته و محكم به تجار و بازرگانان دنيا ارائه داد و آن را به طور پيوسته در جلسات خصوصي با مديران و سرمايهداران تكرار كرد. روحاني در سخنراني خود در روز پنجشنبه گذشته تاكيد كرد كساني كه به ايران بيايند «شاهد زمينههای گستردهاي براي سرمايهگذاري خواهندبود».
فارین پالیسی در ادامه نوشت: با اين حال ممكن است زمينههای سرمايهگذاري مدنظر رئیسجمهور ايران سالها بعد آماده برداشت محصول شود. توافق هستهای موقت تهران با ايالات متحده كه از اوايل هفته گذشته اجرايي شده، تنها معاملهای كوتاهمدت براي رفع موقت و محدود تحريمهای آمریکا عليه ايران است. اكثريت تحريمها همچنان در جاي خود باقي میمانند و هيچ تضميني وجود ندارد كه گفتوگوكنندگان بتوانند شرايط خود را براي بسته شدن يك قرارداد بلندمدتتر قبول كنند كه در نهايت بتواند بازارهاي ايران را براي هميشه روي سرمايهگذاران باز كند. روحاني هم در اين باره اذعان كرده است «براي بازگشت دوباره اقتصاد ايران به بازار جهاني، هنوز راه طولاني و پر پيچ و خم و دشواري در راه است». در ادامه گزارش فارین پالیسی آمده است: بسياري از شركتها بويژه آنهايي كه در ايالات متحده كار میكنند، به جاي اميدوار شدن به دعوتهای مكرر روحاني، در انتظار اجازه دولت اوباما براي انجام فعاليتهای اقتصادي در ايران هستند. اين شركتها بشدت محتاط بوده و ترديدهاي جدي براي ورود دوباره به بازار ايران دارند. شركتهای اروپايي هم گرچه سابقه فعاليت در ايران را بعد از انقلاب اسلامي داشتهاند اما در حال حاضر ترجيح میدهند در انتظار چراغ سبز آمریکا بمانند و ريسك فعاليت در ايران را نميپذيرند. مقامات وزارت خزانهداري ايالات متحده بارها با قاطعيت اعلام كردهاند اگر شركتهای اروپايي و آمریکايي به فكر بازگشت به ايران و فعاليت تجاري در ايران باشند با مجازاتهای سنگين ايالات متحده روبهرو خواهند شد. روز پنجشنبه وزارت خزانهداري آمریکا اعلام كرد شركت تجاري دويچه بورس به علت دور زدن تحريمهای ايران و همكاري با بانك مركزي ايران، 152 ميليون دلار بايد جريمه بدهد. اين ارتباط تجاري در سالهاي 2007 تا 2008 اتفاق افتاده اما وزارت خزانهداري آمریکا اين هشدار را زماني اعلام كرد كه روحاني در اجلاس داووس مشغول صحبت و تبليغات براي تجار اروپايي و آمریکايي بود. به عقيده بسياري از تحليلگران، اين اقدام عمدا در اين روز صورت گرفت تا هشداري باشد براي فعالان اقتصادي سراسر دنيا. روحاني با اين حال ملاقاتهای خصوصيای هم با 35 نفر از تجار خارجي در داووس داشت كه يكي از تجار كه آمریکايی نيز بود از او پرسيد آيا میتواند تضمين كند توافق بعدي با ايالات متحده بر سر برنامه هستهای ايران اتفاق میافتد كه او در جواب گفته بود، خير! توافق اوليه ايران با ايالات متحده بر سر برنامه هستهاياش اين اميد را براي ايران ايجاد كرده است كه بتواند با حضور در مجامع بينالمللي و از جمله مجمع جهاني اقتصاد، اقتصاد خود را رونقي دوباره ببخشد اما اگر اين توافق نتواند به مدت طولانيتر تمديد شود نميتواند چشمانداز مثبتي در اختيار بازرگانان خارجي قرار دهد. ارتباطات شكننده ايران با برخي كشورهاي ثروتمند منطقه نيز میتواند مانع بزرگي براي ايران در جلب توجه فعالان اقتصادي منطقه باشد. روحاني در اين اجلاس گفت میخواهد رابطه اقتصادي ايران را با دنيا ترميم كند با اين حال اسرائیل در این ليست قرار نميگيرد. كشورهاي عرب منطقه بویژه عربستان نيز ترجيح میدهند به جاي ايران با اسرائیل رابطه تجاري داشته باشند تا مورد حمايت آمریکا هم قرار گيرند. ايران اعلام كرده است شركت نفتي شل آلمان و اني ايتاليا، خواستار حضور دوباره در ايران شدهاند اما اين تحركات با عصبانيت شديد آمریکا روبهرو شده و مشخص نيست آمریکا تا چه زماني میتواند چنين رفتارهايي را از جانب متحدان اروپايي خود تحمل كند.
شرطهای سرمایهگذاری در ایران
نيويوركتايمز نيز در گزارشي با اشاره به صحبتهای رئیسجمهور و همچنين لحن آرام و تشويقكننده او در اجلاس داووس بيان كرد كه براي بسياري اين سوال پيش آمده بود كه روحاني دقيقا قرار است چه تغييراتي در اوضاع سياسي و ديپلماتيك ايران ايجاد كند كه چنين قصد دارد شركتها و كمپانيهای اروپايي و آمریكايي را به ايران بكشاند؟ آيا او میتواند كاري كند كه ايران از حمايت از بشار اسد و گروههاي مسلمان مخالف اسرائیل در منطقه دست بردارد؟ آيا او میخواهد با گفتوگوي تلفنيای كه با اوباما انجام داده به راههاي گستردهتر و بيشتر براي برقراري ارتباط با آمریکا بينديشد و آيا میتواند تضمين دهد كه توافقهای بعدي با جامعه جهاني میتواند برنامه هستهای ايران را به كل از بين ببرد؟ چرا كه تنها در اين صورت است كه اقتصاد جهاني كه بشدت متاثر از سياست كشورهاي بزرگ جهاني است میتواند دوباره به ايران به عنوان اتفاقي جديد در جامعه جهاني بينديشد.
اكونوميست تايمز نيز در گزارش خود از داووس با اين عنوان كه «از داووس چه آموختيم؟» نوشت: حسن روحاني، رئیسجمهور ايران به اين اميد به اين اجلاس آمده بود كه شركتهای بزرگ نفتي و گازي را مجاب کند با ايران قراردادهاي ارزانقيمت و البته پرسود امضا كنند. روحانی به داووس آمده بود و در اولين صحبتهای خود به اين نكته اشاره كرد كه میخواهد رابطه ايران و آمریكا را به حد نرمال خود برساند تا بتواند از اين طريق راهي براي كمك به اقتصاد اين كشور پيدا كند اما صحبتهای جان كري و تهديدات وزارت خزانهداري آمریکا نقشههای روحاني براي اينكه نشان دهد رابطه ايران و آمريکا در حال درست شدن است را زير سوال برد. واقعيت اين است كه ايران به دنبال نرمال كردن روابط خود با كشورهاي غربي و آمریكاست اما بايد بداند كه تا اين روابط اصلاح نشده و پايدار نشود، نميتواند با حضور در چنين اجلاسي وعدههايي بدهد كه بازرگانان را شيفته کند. روحاني دعوتنامهای براي بازرگانان سراسر دنيا در اين اجلاس فرستاد اما به نظر نميرسد كسی قصد داشته باشد اين دعوت را بپذيرد.
روحانی مثل احمدینژاد نبود
سيانان درباره حضور روحانی در داووس گزارش قابل توجهی داده است. سیانان در اینباره نوشت: صحبتهای روحاني بسيار متواضعانه بود. او ديگر نميخواست مانند رئیسجمهور قبلي ايران مديريت جهاني را تغيير دهد و قدرت آمریکا را به چالش بكشد بلكه از آمریکا میخواست براي عادي شدن روابط با ايران اجازه دهد كلمات و گفتوگو وارد ميدان شود. با اين حال اين آمریکا نيست كه ايران بايد در وهله اول روابطش را با آن عادي کند. همانطور كه روحاني در سخنرانياش در داووس نيز بيان كرد، ايران قصد دارد با تركيه، عراق و عربستان نيز رابطه تجاري خوبي برقرار كند اما وضعيت سياست خارجي ايران طي چند سال گذشته نشان داده عاديسازي روابط با عربستان در منطقه كار چندان آساني نيز نيست و تا زماني كه اين روابط به حد نرمال خود بازنگردد آمریکا هدف بسيار بزرگتري براي ايران است. پروفسور كلاوس شوآب، يكي از موسسان مجمع جهاني اقتصاد از روحاني خواسته بود اگر میخواهد اشارهای به ارتباطات جديد ايران با دنيا داشته باشد، اشارهای هم به اسرائیل و روابط ايران و اسرائیل داشته باشد اما روحاني از اين كار خودداري كرد. مجمع جهاني اقتصاد سالهاست توسط بزرگترین سرمايهداران یهودي حمايت شده و برگزار میشود و حضور روحاني در اين مجمع براي مسؤولان اسرائیلي بسيار جاي تعجب داشت با اين حال روحاني سعي دارد از تمام ظرفيتهای جهاني براي اقتصاد ايران استفاده كند و اين مساله نميتواند چندان هم او را به هدف برساند.