صراط: کارآگاهان جنایی حدود دوهفته قبل از طریق یکی از بیمارستانهای تهران در
جریان مرگ مشکوک نوزادی 50روزه قرار گرفتند و وقتی پزشکیقانونی علت مرگ
این پسر را واردشدن ضربات جسم سخت به سر تشخیص داد، پدر و مادر او را
بازداشت کردند. پدر نوزاد به ماموران گفت: «من به تریاک اعتیاد دارم و
همسرم نیز شیشه مصرف میکند اما این موضوع ربطی به مرگ بچهمان ندارد من
نگهبان یک شرکت هستم و وضع مالی بدی دارم به همین دلیل در خانه پدرزنم
زندگی میکردم. چند روز قبل از حادثه به سفر رفته بودم و وقتی برگشتم دیدم
پسرم بدحال است. همسرم علت این موضوع را نمیدانست ما سریع او را به
بیمارستان رساندیم و در آنجا گفتند پسرمان فوت شده است.»
کارآگاهان باتوجه به نبود پدر مقتول در زمان حادثه به مادر وی ظنین شدند. این زن ابتدا ادعا کرد نوزاد از دستش رها شد و به زمین خورد اما در ادامه به کشتن او اعتراف کرد و گفت: «ما مشکل مالی داشتیم اما پدرم گفته بود باید خانه او را ترک کنیم. مادر و پدر من چند سال قبل جدا شده بودند و پدرم قصد داشت مجددا ازدواج کند به همین دلیل میخواست ما را بیرون کند روز حادثه بر سر این موضوع با پدرم جروبحث کردم. در شرایطی که تحتتاثیر شیشه بودم بچه شروع به گریه کرد و من چند سیلی به او زدم ولی آرام نشد به همین دلیل وی را محکم به دیوار کوبیدم. بعد از آن خودم را به خواب زدم تا وقتی شوهرم به خانه رسید وانمود کنم از علت بدحالی پسرمان خبر ندارم.» متهم بعد از این اعترافات روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات ادامه یافت. در این مرحله مشخص شد این زوج فرزند دیگری نیز داشتند که او هم قبل از یکسالگی فوت شد. شوهر متهم در اینباره گفت: «آن زمان ما در شمال کشور زندگی میکردیم بچهمان هم تا نزدیک به یکسالگی زنده بود اما در نهایت به دلیل پریدن شیر به گلویش خفه شد و جان باخت.»
کارآگاهان که مرگ آن کودک را نیز مشکوک میدانستند به تحقیق در این خصوص ادامه دادند و پی بردند پدر نوزاد بعد از مرگ پسر اولش یک روز را در بازداشت سپری کرد اما در نهایت مرگ پسر فوت عادی تشخیص داده و پرونده بسته شد.
زن جوان وقتی تحت بازجویی قرار گرفت ادعای شوهرش را تکرار کرد و مرگ پسر اولش را حادثه دانست اما در ادامه بازجوییها به قتل آن نوزاد نیز اعتراف کرد و گفت: «آن زمان برای دومینبار حامله شده بودم. از نظر عصبی در شرایط خوبی قرار نداشتم و یک روز وقتی بچهام بیتابی میکرد او را خفه کردم و بعد هم گفتم شیر در دهانش پرید و خفه شد. کسی هم اصل ماجرا را نفهمید.» بنابر این گزارش تحقیقات از این زن همچنان ادامه دارد.
کارآگاهان باتوجه به نبود پدر مقتول در زمان حادثه به مادر وی ظنین شدند. این زن ابتدا ادعا کرد نوزاد از دستش رها شد و به زمین خورد اما در ادامه به کشتن او اعتراف کرد و گفت: «ما مشکل مالی داشتیم اما پدرم گفته بود باید خانه او را ترک کنیم. مادر و پدر من چند سال قبل جدا شده بودند و پدرم قصد داشت مجددا ازدواج کند به همین دلیل میخواست ما را بیرون کند روز حادثه بر سر این موضوع با پدرم جروبحث کردم. در شرایطی که تحتتاثیر شیشه بودم بچه شروع به گریه کرد و من چند سیلی به او زدم ولی آرام نشد به همین دلیل وی را محکم به دیوار کوبیدم. بعد از آن خودم را به خواب زدم تا وقتی شوهرم به خانه رسید وانمود کنم از علت بدحالی پسرمان خبر ندارم.» متهم بعد از این اعترافات روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات ادامه یافت. در این مرحله مشخص شد این زوج فرزند دیگری نیز داشتند که او هم قبل از یکسالگی فوت شد. شوهر متهم در اینباره گفت: «آن زمان ما در شمال کشور زندگی میکردیم بچهمان هم تا نزدیک به یکسالگی زنده بود اما در نهایت به دلیل پریدن شیر به گلویش خفه شد و جان باخت.»
کارآگاهان که مرگ آن کودک را نیز مشکوک میدانستند به تحقیق در این خصوص ادامه دادند و پی بردند پدر نوزاد بعد از مرگ پسر اولش یک روز را در بازداشت سپری کرد اما در نهایت مرگ پسر فوت عادی تشخیص داده و پرونده بسته شد.
زن جوان وقتی تحت بازجویی قرار گرفت ادعای شوهرش را تکرار کرد و مرگ پسر اولش را حادثه دانست اما در ادامه بازجوییها به قتل آن نوزاد نیز اعتراف کرد و گفت: «آن زمان برای دومینبار حامله شده بودم. از نظر عصبی در شرایط خوبی قرار نداشتم و یک روز وقتی بچهام بیتابی میکرد او را خفه کردم و بعد هم گفتم شیر در دهانش پرید و خفه شد. کسی هم اصل ماجرا را نفهمید.» بنابر این گزارش تحقیقات از این زن همچنان ادامه دارد.