"گروه سیاسی صراط" - دیپلماتهای دولت تدبیر و امید برای دومین بار از زمان آغاز به کار دولت به آمریکا پرواز خواهند کرد.
به گزارش گروه سیاسی صراط، قرار است دور اول مذاکرات هستهای برای توافق نهایی میان ایران و گروه ۱+۵ اواخر بهمن ماه امسال در نیویورک انجام شود.
انتخاب نیویورک به عنوان میزبان مذاکرات هستهای در حالی با موافقت دو طرف قطعی شده است که در تا کنون صرفا شهرهای ژنو (6 بار)، استانبول (2 بار)، بغداد، مسکو و آلماآتی (2 بار) میزبان ایران و 5+1 بوده اند.
جن ساکی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است "نیویورک از زیرساخت ها و امکانات مشابه ژنو برخوردار است. سازمان ملل متحد و حمایت بینالمللی در دستیابی به یک توافق جامع با ایران نقش مهمی دارند. دلیل دیگری برای برگزاری گفتوگوها در نیویورک وجود ندارد."
اما واقعیت بر خلاف اظهارات این مقام آمریکایی موضوعات دیگری را نیز دربرمیگیرد. پیش از این، انتخاب شهر میزبان مذاکرات از سوی ایران به نوعی نمایش قدرت در مقابل کشورهای غربی به شمار میرفت به گونهای که انتخاب بغداد در همسایگی ایران در همین راستا از سوی غربی ها تحلیل شده بود.
با این وجود دولت تدبیر و امید تا کنون یک مذاکره کوتاه 30 دقیقه ای در در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و سه دور مذاکره در ژنو برگزار کرده و دوباره برای مذاکرات به خاک آمریکا خواهد رفت.
گفتنی است مذاکرات ایران و هیات اروپایی در دولت خاتمی و در زمان سرپرستی حسن روحانی بر مذاکرات هسته ای نیز یک بار در سعدآباد، یک بار در بروکسل و یک بار در پاریس برگزار شده بود.
به نظر می رسد دولتمردان تدبیر و امید اعتقادی به نمایش قدرت و اعمال نفوذ در مسایلی مانند تعیین میزبان مذاکرات که به ظاهر ساده ولی در واقع تاثیرگذارند ندارند و به این ترتیب برای دومین بار در همین چندماهه فعالیت خود در زمین آمریکا بازی خواهند کرد.
به گزارش گروه سیاسی صراط، قرار است دور اول مذاکرات هستهای برای توافق نهایی میان ایران و گروه ۱+۵ اواخر بهمن ماه امسال در نیویورک انجام شود.
انتخاب نیویورک به عنوان میزبان مذاکرات هستهای در حالی با موافقت دو طرف قطعی شده است که در تا کنون صرفا شهرهای ژنو (6 بار)، استانبول (2 بار)، بغداد، مسکو و آلماآتی (2 بار) میزبان ایران و 5+1 بوده اند.
جن ساکی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است "نیویورک از زیرساخت ها و امکانات مشابه ژنو برخوردار است. سازمان ملل متحد و حمایت بینالمللی در دستیابی به یک توافق جامع با ایران نقش مهمی دارند. دلیل دیگری برای برگزاری گفتوگوها در نیویورک وجود ندارد."
اما واقعیت بر خلاف اظهارات این مقام آمریکایی موضوعات دیگری را نیز دربرمیگیرد. پیش از این، انتخاب شهر میزبان مذاکرات از سوی ایران به نوعی نمایش قدرت در مقابل کشورهای غربی به شمار میرفت به گونهای که انتخاب بغداد در همسایگی ایران در همین راستا از سوی غربی ها تحلیل شده بود.
با این وجود دولت تدبیر و امید تا کنون یک مذاکره کوتاه 30 دقیقه ای در در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و سه دور مذاکره در ژنو برگزار کرده و دوباره برای مذاکرات به خاک آمریکا خواهد رفت.
گفتنی است مذاکرات ایران و هیات اروپایی در دولت خاتمی و در زمان سرپرستی حسن روحانی بر مذاکرات هسته ای نیز یک بار در سعدآباد، یک بار در بروکسل و یک بار در پاریس برگزار شده بود.
به نظر می رسد دولتمردان تدبیر و امید اعتقادی به نمایش قدرت و اعمال نفوذ در مسایلی مانند تعیین میزبان مذاکرات که به ظاهر ساده ولی در واقع تاثیرگذارند ندارند و به این ترتیب برای دومین بار در همین چندماهه فعالیت خود در زمین آمریکا بازی خواهند کرد.
نمیدونم به روح اعتقاد دارن؟
قطعا
یقینا
دولت موقت در دام مذاکرات ونس ایران را به جنگ رساند و اینها هم با بازی در زمین مذاکرات ژنو ایران را به جنگ می کشانند .
چنانچه کری تهدید کرد و نگفت گزینه ی نظامی روی میز است بلکه گفت اگر به توافق ژنو که تعطیلی غنی سازی است عمل نکنید جنگ حتمی است !!!!
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
البته خود احمدی نژاد هم مقصره چون تو دو سال آخر خیلی بد رفتار کرد.
دقیقا الان ایسگاشونو گرفتی یا داری راست می گی .
واقعا داریم اونا بیان تهران
ما کسی رو نداریم که بتونه دفاع کنه وقتی اقایون اصل کاری ها رو میدن میره دیگه چه توقعی هست...............
اینجا بشین ................ میشینم
اینجا بخواب ................میخوابم
اینجا بمیر....................میمیرم
انرژی هسته ای....نه نه ببخشید غلط کردیم نمیخوایم
دوستی با آمریکا حق مسلم ماست
اسراییل آباد باید گردد
ما اهل کوفه هستیم علی تنها بماند
زندانیان ضد انقلابی آزاد باید گردند
آزادی شیطانی حق مسلم ماست
سرمقاله یکی از روزنامه های جریان تخریب در شماره اخیر خود نوشته : « جانکری در داووس گفت:آمریکا حتی در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی به ایران اطمینان ندارد.
کلاوس شواب رئیس مجمع جهانی اقتصاد به آسوشیتدپرس گفت:هنوز زود است که رئیس جمهور و وزیر خارجه ایران بتوانند اعتماد جامعه جهانی [غرب]را به دست آورند!
میان مکالمه تلفنی دکتر روحانی با رئیس جمهور آمریکا دو روز فاصله نیفتاد که اوباما در ملاقات با نتانیاهو گفت همه گزینهها از جمله گزینه نظامی درباره ایران روی میز است. »
و سپس نتیجه گیری کرده که توافق هسته ای ، "به شکل رگباری تیر خلاص خورد"ه است.
مقدمات استدلال آقایان ، البته صحیح است: غربی ها در سیاست خارجی شان ، صداقت ندارند ، آنها حتی به ما هم اطمینان ندارند ، صرفاً به دنبال منافع خویش هستند و اگر هم بتوانند از زدن هیچ ضربه ای به ما ابا نمی کنند.
لذا اگر کسی بنای تحلیل و اقدام خود را بر اعتماد به غرب بگذارد ، حتماً دچار خطای راهبردی شده است.
تا بدین جای سخن ، مشکلی نیست ؛ اما چند نکته بسیار مهم را نباید مغفول گذاشت:
1 - مشکل راهبری اصحاب تخریب این است که روابط بین المللی را به طرز فجیعی با روابط شخصی و خانوادگی اشتباه گرفته اند. اگر برای دختر آنان ، خواستگاری بیاید که صداقت نداشته باشد و انسان قابل اعتمادی نباشد ، مانند بقیه انسان های عاقل، با ازدواج درخواستی مخالفت می کنند و کسی هم بابت این مخالفت ، سرزنش شان نمی کند.
آنان فکر می کنند که قضیه روابط بین المللی هم نظیر این موضوع خانوادگی است ، حال آن که این دو ، از اساس با یکدیگر متفاوت اند.
آنچه در روابط خصوصی و خانوادگی سالم، ملاک عمل است ، اعتماد متقابل ، حس مشترک ، علائق عاطفی و نظایر این هاست اما در روابط بین المللی ، منفعت طلبی ، استیلاجویی ، خطر زدایی و مفاهیمی مشابه ، ملاک عمل است.
لذا اگر بخواهیم در روابط خارجی ، ملاک های زندگی فردی را مد نظر داشته باشیم ، دقیقاً از همین لحظه باید وزارت خارجه را تعطیل کنیم و با هیچ کشوری ، هیچ رابطه ای نداشته باشیم.
به عنوان مثالی واضح ، اگر بی اعتمادی و سوابق خصومت بار تاریخی و اقدامات غیر همسوی کنونی ، ملاک تصمیم و عمل است، باید حتی روسیه و چین را نیز که در کنار آمریکا به تحریم ایران رأی داده اند از دایره روابط خارجی مان حذف کنیم. حال آن که به دلیل منافعی که برای خود ترسیم کرده ایم با این دو کشور رابطه داریم ولی مثلاً با کشوری مانند بوتان ، علیرغم این که هیچ اقدامی هم علیه ایران نکرده ، رابطه خاصی نداریم ، چون منافع خاصی هم نداریم.
2 - هنر دیپلماسی ، برقراری رابطه با جریان های غیرهمسو ، دفع شر و ضرر آنها و نهایتاً تبدیل تخاصم به تعامل منفعت محور است.
اکنون جمهوری اسلامی ایران ، با دمشق ، روابط خوبی دارد. لذا اگر مقامات ایرانی در رایزنی با سوری ها چند تفاهم نامه همکاری منعقد نمایند که نتیجه اش درآمد سالانه یک میلیارد دلاری برای ایران باشد، هر چند این یک دستاورد است ، اما کار چندان شاقی انجام نداده اند.
اما اگر با جریان مقابل ، مثلاً آمریکا وارد مذاکره شوند و جلوی آسیب های بیشتر آمریکا را بگیرند و رفته رفته و حتی در دراز مدت ، دشمنی که همواره خطر جنگ با آن وجود داشت را به یک طرف تجاری تبدیل کنند، کارشان تاریخی و هنرمندانه است.
چانه زنی با رقبای قدرتمند ، بسیار ارزشمندتر از چای خوری با دوستان گرمابه و گلستان است.
3 - جریان تخریب ، هر چند سیاست تنش زدایی روحانی را با تمام توان تخطئه می کند اما فارغ از شعارهایی مانند مقاومت ، هرگز نمی گوید که اگر راه این نیست ، پس کدام است؟
فرض کنید که دولت جمهوری اسلامی ، راه تنش زدایی را کنار بگذارد و همچنان با این استدلال درست که "حق با ماست" از در تقابل با دنیا برآید ؛ بعدش چه؟
آیا جز این است که ادامه این مسیر، اگر به جنگ هم منتهی نشود، نتیجه ای جز تشدید تحریم های فلج کننده و نابودی اقتصاد ایران و معیشت ایرانیان و نهایتاً بروز بحران های اجتماعی و سیاسی نخواهد داشت؟ آیا این را می خواهیم؟
خط تخریب ، اگر صداقت دارد ، در کنار غر زدن های روزانه اش ، بگوید پیشنهاد جایگزین اش برای تنش زدایی چیست؟
فقط یادشان باشد که قرار نیست فرد فرد مردم ایران ، برای داشتن چند کیلو اورانیوم 20درصد غنی شده ، تنها فرصت شان برای زندگی از ازل تا ابد را تحت شدیدترین فشارها باشند.
زندگی - و نه فقط زنده ماندن - بیش از انرژی هسته ای حق مسلم ماست.
بابا یه کم منطقی باشید بذارید با آرامش دکتر ظریف و همکاراش کارشونو بکنن. بخدا برا امثال شماها همون رییس جمهور قبلی خوب بود. براتون متاسفام..
ادب مرد به ز دولت او. برای نظرت جوابی نمیدم تا بری اول ادب یاد بگیری..
مگر حضرت محمد صلح حدیبیه ویا امامام ماصلح نداشتند حتما" ششما اینها را هم خیانت می دانید یا یا صلح ایران وعراق ؟
پیوسته درطلب ملک اله باش
ازخارجی هزاربه یک جو نمیخرند
گوکوه تابه کوه منافقسپاه باش
واداده اند چون تفکر بسیجی ندارند