صراط: امريكا بعد از اينكه نتوانست تفسير يكجانبه خود را از موافقتنامه ژنو1 در نشست ژنو2 در خصوص تشكيل دولت انتقالي بدون حضور بشار اسد به كرسي بنشاند و با مقاومت و طرح متقابل دولت سوريه براي مبارزه با تروريسم و فراهم كردن بستر براي برگزاري انتخابات جهت تعيين سرنوشت اين كشور مواجه شد، به تسليح و تجهيز مخالفان تهديد كرد كه اين مسئله بلافاصله با واكنش دولت سوريه و همپيمانان آن مواجه شد.
با توجه به اينكه بعد از فروپاشي ارتش آزاد و فرار سليم ادريس فرمانده آن به خارج، گروههاي تكفيري مورد حمايت عربستان در صحنه عمليات باقي ماندهاند، لذا اين تهديد امريكا ضمن اينكه امتيازي جديد به عربستان محسوب ميشود، در عمل نيز به منزله حمايت از گروههاي القاعده و تكفيري خواهد بود؛ گروههايي كه ميتوانند هزينههاي سنگين سياسي و نظامي براي اين كشور در پي داشته باشد. اما سؤال اصلي در اين زمينه اين است كه چه عواملي موجب شده امريكا با اين عجله و شتاب به اين اهرم روي آورد و دولت سوريه را به تسليح گروههاي مخالف و تروريست تهديد كند.
اين اقدام امريكا در اصل تهديد روسيه و پشت پا زدن به توافقات و تفاهمات خود با روسيه به شمار ميرود، چراكه طرف اصلي امريكا در خصوص موافقتنامه ژنو1 روسيه است و مقامات اين كشور از جمله شخص سرگئي لاوروف وزير امور خارجه كه نمايندگي هيئت روسي را در نشست ژنو 1 برعهده داشت، بارها اعلام كردهاند كه به هيچ وجه در موافقتنامه ژنو 1 بحث تشكيل دولت انتقالي بدون حضور بشار نبوده است. به باور ناظران اگر چنين مسئلهاي در موافقتنامه ژنو 1 وجود داشت امريكا براي تشكيل ژنو2 يك سال تعلل نميكرد و در نهايت مخالفان دولت سوريه و پشتيبانان مالي و تسليحاتي آن يعني عربستان را با زور سرنيزه به نشست 2 نميآورد.
از اين رو آنچه امريكا در نشست ژنو2 مورد تأكيد قرار ميدهد تفسير واقعي از موافقتنامه ژنو1 نيست، بلكه تلاش براي تحقق وعدهاي است كه پيش از برگزاري نشست 2 به مخالفان و عربستان داده شده است و اكنون نيز با تهديد براي عملي كردن آن تلاش ميشود. اما اينكه چرا امريكا با اين عجله و شتاب به اين تهديد روي آورد، چند متغير را ميتوان مطرح كرد. نخست اينكه طرح تسليح مخالفان از قبل هم در دستور كار بوده، به خصوص آنكه پيش از اين خبرهايي نيز دال بر سازماندهي مجدد مخالفان سوريه و آموزش نظامي آوارگان سوري در كشورهاي مختلف از جمله اردن منتشر شده بود. از اين ديد برگزاري نشست ژنو2 كسب بهانه لازم براي اجراي اين طرح بوده است. اما علت و متغير قابل تأمل ديگر دراين زمينه خلع سلاح شيميايي سوريه است.
از اين ديد احتمال دارد امريكا به اين نتيجه رسيده باشد كه اكنون با خارج شدن تسليحات شيميايي سوريه، فرصت تازهاي براي اجراي طرح براندازي فراهم شده است. هر چند گفته ميشود سفر بندر بن سلطان رئيس دستگاه اطلاعات و امنيت عربستان به امريكا براي معالجه صورت گرفته و امريكا هم از بازگشت وي ممانعت كرده، اما امكان دارد اين سفر به منظور پخت و پز طرح جديد صورت گرفته باشد و از اين جهت ارتباط معناداري بين اين سفر و تهديد جديد امريكا مشاهده ميشود. در اين صورت اين احتمال وجود دارد كه شكست نشست ژنو2 با تشديد اقدام نظامي عليه سوريه همراه باشد كه تنها به تسليح مخالفان نيز محدود نشود.
با توجه به اينكه بعد از فروپاشي ارتش آزاد و فرار سليم ادريس فرمانده آن به خارج، گروههاي تكفيري مورد حمايت عربستان در صحنه عمليات باقي ماندهاند، لذا اين تهديد امريكا ضمن اينكه امتيازي جديد به عربستان محسوب ميشود، در عمل نيز به منزله حمايت از گروههاي القاعده و تكفيري خواهد بود؛ گروههايي كه ميتوانند هزينههاي سنگين سياسي و نظامي براي اين كشور در پي داشته باشد. اما سؤال اصلي در اين زمينه اين است كه چه عواملي موجب شده امريكا با اين عجله و شتاب به اين اهرم روي آورد و دولت سوريه را به تسليح گروههاي مخالف و تروريست تهديد كند.
اين اقدام امريكا در اصل تهديد روسيه و پشت پا زدن به توافقات و تفاهمات خود با روسيه به شمار ميرود، چراكه طرف اصلي امريكا در خصوص موافقتنامه ژنو1 روسيه است و مقامات اين كشور از جمله شخص سرگئي لاوروف وزير امور خارجه كه نمايندگي هيئت روسي را در نشست ژنو 1 برعهده داشت، بارها اعلام كردهاند كه به هيچ وجه در موافقتنامه ژنو 1 بحث تشكيل دولت انتقالي بدون حضور بشار نبوده است. به باور ناظران اگر چنين مسئلهاي در موافقتنامه ژنو 1 وجود داشت امريكا براي تشكيل ژنو2 يك سال تعلل نميكرد و در نهايت مخالفان دولت سوريه و پشتيبانان مالي و تسليحاتي آن يعني عربستان را با زور سرنيزه به نشست 2 نميآورد.
از اين رو آنچه امريكا در نشست ژنو2 مورد تأكيد قرار ميدهد تفسير واقعي از موافقتنامه ژنو1 نيست، بلكه تلاش براي تحقق وعدهاي است كه پيش از برگزاري نشست 2 به مخالفان و عربستان داده شده است و اكنون نيز با تهديد براي عملي كردن آن تلاش ميشود. اما اينكه چرا امريكا با اين عجله و شتاب به اين تهديد روي آورد، چند متغير را ميتوان مطرح كرد. نخست اينكه طرح تسليح مخالفان از قبل هم در دستور كار بوده، به خصوص آنكه پيش از اين خبرهايي نيز دال بر سازماندهي مجدد مخالفان سوريه و آموزش نظامي آوارگان سوري در كشورهاي مختلف از جمله اردن منتشر شده بود. از اين ديد برگزاري نشست ژنو2 كسب بهانه لازم براي اجراي اين طرح بوده است. اما علت و متغير قابل تأمل ديگر دراين زمينه خلع سلاح شيميايي سوريه است.
از اين ديد احتمال دارد امريكا به اين نتيجه رسيده باشد كه اكنون با خارج شدن تسليحات شيميايي سوريه، فرصت تازهاي براي اجراي طرح براندازي فراهم شده است. هر چند گفته ميشود سفر بندر بن سلطان رئيس دستگاه اطلاعات و امنيت عربستان به امريكا براي معالجه صورت گرفته و امريكا هم از بازگشت وي ممانعت كرده، اما امكان دارد اين سفر به منظور پخت و پز طرح جديد صورت گرفته باشد و از اين جهت ارتباط معناداري بين اين سفر و تهديد جديد امريكا مشاهده ميشود. در اين صورت اين احتمال وجود دارد كه شكست نشست ژنو2 با تشديد اقدام نظامي عليه سوريه همراه باشد كه تنها به تسليح مخالفان نيز محدود نشود.