"گروه سیاسی صراط" - ساعاتی پس از آنکه محمدعلی نجفی خبر استعفای خود به دلیل بیماری را تکذیب کرده و به صراحت گفته بود "قصد استعفا از این سمت را ندارم و این اخبار کذب است"، حسن روحانی استعفایی را که کذب بود(!) پذیرفت!
به گزارش گروه سیاسی صراط، استعفای نجفی به هر دلیلی که باشد رکوردهای کم سابقه ای را برای دولت راستگویان رقم زد. معلوم نیست اگر نجفی چنانچه روحانی در نامه اش به او آورده از هفته ها قبل استعفای خود را مطرح کرده بود، چرا به صراحت چنین موضوعی را تکذیب کرده بود؟!
از طرفی این استعفا رکورد کوتاه ترین زمان مدیریتی بر سازمان میراث فرهنگی را به که حیاط خلوت جریان های سیاسی معروف شده بود، شکست. پیش از این رکورد مزبور در اختیار احمدزاده کرمانی یکی از روسای پرشمار این سازمان در دولت دهم بود.
جالب اینجاست که استعفای نجفی حتی انتقاد تعدادی از رسانههای اصلاح طلب را نیز به دنبال داشت.
روزنامه اعتماد ضمن انتشار تیتر «شوک نخستین استعفا در هیئت دولت روحانی»، نوشت: ابهام، بزرگترین آفت وجدان عمومی و فرساینده اعتماد و اراده ملی است. سیاستورزی به شیوه خوشنشینی که ویژگیاش سکوت یا بیان جملات کنایهآمیز و چندپهلو و یا کلیگوییهای ابطالناپذیر است، سرانجامی جز سیاستگریزی مردم ندارد. سکوت و بیان مبهم یا از سردرگمی و بلاتکلیفی حکایت میکند و یا خدای ناخواسته نشانه نوعی فرصتسوزی و فرصتطلبی است.
این روزنامه میافزاید: استعفای «محمدعلی نجفی» از ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از مدتها پیش مطرح بود و آن روز که این شخصیت باتجربه کشور در برابر پرسش خبرنگاران درباره استعفایش بیان داشت «ممنوعالمصاحبه هستم» بسیاری دریافتند «خبری» است. از آن روز تشکیلات این سازمان و شخص معاون رئیس جمهور در برابر موضوع استعفا «سکوت» پیشه کرده و یا تکذیب کردهاند، اوج این موضوع چهارشنبه شب گذشته رخ داد که محمدعلی نجفی استعفای خودش از ریاست سازمان میراث فرهنگی را دوباره تکذیب کرد، اما در عین حال بر بیماریاش پافشاری و تصمیمگیری در مورد سرنوشت کاریاش را به رئیس جمهور محول کرد و همگان را در ابهام قرار داد. روز پنجشنبه اما، رئیس جمهور هم «استعفا»یی که بارها تکذیب شده بود را پذیرفت و هم بر بیماری او صحه گذاشت و به او سمتی جدید داد. بنابراین رئیس دولت در اینجا به این اصل بنیادین سیاستورزی ملتزم ماند که «تصمیم میگیرم، پس هستم!».
اعتماد ادامه میدهد: ناشفاف بودن فضای فعالیت آقای نجفی چنان بود که در این ماهها و روزها برای مردم و اصحاب رسانه پرسشهای ملامتگرانه بسیاری به وجود آمده، امروز همه میپرسند چرا این «استعفا» رخ داد؟
این روزنامه اصلاحطلب خاطرنشان کرد: اگر دلیل اصلی استعفا بیماری ایشان باشد، آقای نجفی از دوران عضویت در شورا مشکل بیماری قلب داشتهاند پس باید هنگام انتصاب به این نکته توجه میشد. اگر ایشان با مدیران میانی خود اختلاف داشتند و به نوعی آنان رؤسای در سایه بودند که براساس اصول مدیریتی، حق باید با آقای نجفی میبود و البته شاید آقای نجفی برای سمت دیگری استعفا دادهاند. هر کدام از این برداشت و تحلیلها درست باشد، آقای رئیس جمهور و دستگاه اطلاعرسانی ایشان باید زودتر از پخش شایعات و شبه خبرها عمل میکردند.
از سوی دیگر روزنامه آفتاب یزد در نوشتهای به قلم محمدرضا تابش از کنارهگیری نجفی ابراز تأسف کرد و نوشت: «این استعفا باعث ایجاد خلأ در دولت شده است. اما در مورد بیماری قلبی که ایشان آن را بهانه کردهاند باید بگویم این موضوع خیلی رایج است».
وی میافزاید: «این نکته را هم باید اذعان کنیم که دکتر نجفی با اصرار دکتر روحانی رئیس جمهور محترم این مسئولیت را پذیرفتند. در ضمن در مورد شایعههایی که مطرح شده مبنی بر اینکه ایشان با این استعفا قصد دارند به سازمان مدیریت بازگردند بنده این موضوع را صریحاً از خودشان پرسیدم و دکتر نجفی تأکید داشتند که دیگر به کار اجرایی باز نخواهند گشت.»
این اظهار بیمیلی به کار اجرایی در حالی است که نجفی نامزد تصدی وزارت آموزش و پرورش بود اما نتوانست رأی اعتماد مجلس را به دست آورد. او در عین حال اکنون از سوی رئیس جمهور به عنوان دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت منصوب شده است.
آفتاب یزد در تیتر صفحه اول خود نیز با عنوان داستان عجیب یک استعفا خاطرنشان کرد: نکته مهم در این استعفا این است که آقای نجفی شامگاه 8 بهمن، نه تنها استعفای خود که «قصد استعفا را هم تکذیب کرد» ولی روز بعد نه تنها این استعفا محقق میشود که رئیس جمهور از تقاضاهای مکرر او برای کنارهگیری خبر میدهد و موافقت میکند. غرض، یادآوری قسمنامه اعضای دولت در آغاز کار «دولت راستگویان» است. البته که استعفا حق طبیعی هر مسئولی است اما وقتی خبری را تکذیب میکنید در واقع به نشر دهنده آن خبر نسبت ارتکاب عمل کذب دادهاید حال آن که این خبر در فاصله زمانی کوتاهی تأیید میشود. از دولت راستگویان انتظار نمیرود «هر راست» را بگویند که گاه منافع ملی و مصالحی اقتضا میکند «هر راست» گفته نشود اما انتظار میرود «جز راست» نگویند. امیدواریم بیماری قلبی نجفی جدی نباشد اما همه اعضای دولت را به پرهیز از رفتارهای مشابه اسلاف خود فرا میخوانیم.
در همین حال روزنامه اصلاحطلب آرمان با اشاره به پایان تأیید و تکذیبهای استعفای نجفی نوشت: نجفی رکورد شکست! سازمان میراث فرهنگی شاید سازمانی باشد که به دلیل ماهیت آن تصور شود مدیرانی که در رأس آن قرار میگیرند حضوری طولانی مدت داشته باشند که تاکنون خلاف آن ثابت شده و مدیران سازمان میراث فرهنگی آنچنان مدیریت طولانی مدتی در این سازمان نداشتهاند. تا پیش از این، روحالله احمدزاده کرمانی، رکورد کمترین زمان ریاست بر این سازمان را داشت. از اردیبهشت تا دی ماه 90؛ چند روز کمتر از 8 ماه و حالا نجفی با عمر ریاست کمتر از 6 ماه این رکورد را شکست.
به گزارش گروه سیاسی صراط، استعفای نجفی به هر دلیلی که باشد رکوردهای کم سابقه ای را برای دولت راستگویان رقم زد. معلوم نیست اگر نجفی چنانچه روحانی در نامه اش به او آورده از هفته ها قبل استعفای خود را مطرح کرده بود، چرا به صراحت چنین موضوعی را تکذیب کرده بود؟!
از طرفی این استعفا رکورد کوتاه ترین زمان مدیریتی بر سازمان میراث فرهنگی را به که حیاط خلوت جریان های سیاسی معروف شده بود، شکست. پیش از این رکورد مزبور در اختیار احمدزاده کرمانی یکی از روسای پرشمار این سازمان در دولت دهم بود.
جالب اینجاست که استعفای نجفی حتی انتقاد تعدادی از رسانههای اصلاح طلب را نیز به دنبال داشت.
روزنامه اعتماد ضمن انتشار تیتر «شوک نخستین استعفا در هیئت دولت روحانی»، نوشت: ابهام، بزرگترین آفت وجدان عمومی و فرساینده اعتماد و اراده ملی است. سیاستورزی به شیوه خوشنشینی که ویژگیاش سکوت یا بیان جملات کنایهآمیز و چندپهلو و یا کلیگوییهای ابطالناپذیر است، سرانجامی جز سیاستگریزی مردم ندارد. سکوت و بیان مبهم یا از سردرگمی و بلاتکلیفی حکایت میکند و یا خدای ناخواسته نشانه نوعی فرصتسوزی و فرصتطلبی است.
این روزنامه میافزاید: استعفای «محمدعلی نجفی» از ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از مدتها پیش مطرح بود و آن روز که این شخصیت باتجربه کشور در برابر پرسش خبرنگاران درباره استعفایش بیان داشت «ممنوعالمصاحبه هستم» بسیاری دریافتند «خبری» است. از آن روز تشکیلات این سازمان و شخص معاون رئیس جمهور در برابر موضوع استعفا «سکوت» پیشه کرده و یا تکذیب کردهاند، اوج این موضوع چهارشنبه شب گذشته رخ داد که محمدعلی نجفی استعفای خودش از ریاست سازمان میراث فرهنگی را دوباره تکذیب کرد، اما در عین حال بر بیماریاش پافشاری و تصمیمگیری در مورد سرنوشت کاریاش را به رئیس جمهور محول کرد و همگان را در ابهام قرار داد. روز پنجشنبه اما، رئیس جمهور هم «استعفا»یی که بارها تکذیب شده بود را پذیرفت و هم بر بیماری او صحه گذاشت و به او سمتی جدید داد. بنابراین رئیس دولت در اینجا به این اصل بنیادین سیاستورزی ملتزم ماند که «تصمیم میگیرم، پس هستم!».
اعتماد ادامه میدهد: ناشفاف بودن فضای فعالیت آقای نجفی چنان بود که در این ماهها و روزها برای مردم و اصحاب رسانه پرسشهای ملامتگرانه بسیاری به وجود آمده، امروز همه میپرسند چرا این «استعفا» رخ داد؟
این روزنامه اصلاحطلب خاطرنشان کرد: اگر دلیل اصلی استعفا بیماری ایشان باشد، آقای نجفی از دوران عضویت در شورا مشکل بیماری قلب داشتهاند پس باید هنگام انتصاب به این نکته توجه میشد. اگر ایشان با مدیران میانی خود اختلاف داشتند و به نوعی آنان رؤسای در سایه بودند که براساس اصول مدیریتی، حق باید با آقای نجفی میبود و البته شاید آقای نجفی برای سمت دیگری استعفا دادهاند. هر کدام از این برداشت و تحلیلها درست باشد، آقای رئیس جمهور و دستگاه اطلاعرسانی ایشان باید زودتر از پخش شایعات و شبه خبرها عمل میکردند.
از سوی دیگر روزنامه آفتاب یزد در نوشتهای به قلم محمدرضا تابش از کنارهگیری نجفی ابراز تأسف کرد و نوشت: «این استعفا باعث ایجاد خلأ در دولت شده است. اما در مورد بیماری قلبی که ایشان آن را بهانه کردهاند باید بگویم این موضوع خیلی رایج است».
وی میافزاید: «این نکته را هم باید اذعان کنیم که دکتر نجفی با اصرار دکتر روحانی رئیس جمهور محترم این مسئولیت را پذیرفتند. در ضمن در مورد شایعههایی که مطرح شده مبنی بر اینکه ایشان با این استعفا قصد دارند به سازمان مدیریت بازگردند بنده این موضوع را صریحاً از خودشان پرسیدم و دکتر نجفی تأکید داشتند که دیگر به کار اجرایی باز نخواهند گشت.»
این اظهار بیمیلی به کار اجرایی در حالی است که نجفی نامزد تصدی وزارت آموزش و پرورش بود اما نتوانست رأی اعتماد مجلس را به دست آورد. او در عین حال اکنون از سوی رئیس جمهور به عنوان دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت منصوب شده است.
آفتاب یزد در تیتر صفحه اول خود نیز با عنوان داستان عجیب یک استعفا خاطرنشان کرد: نکته مهم در این استعفا این است که آقای نجفی شامگاه 8 بهمن، نه تنها استعفای خود که «قصد استعفا را هم تکذیب کرد» ولی روز بعد نه تنها این استعفا محقق میشود که رئیس جمهور از تقاضاهای مکرر او برای کنارهگیری خبر میدهد و موافقت میکند. غرض، یادآوری قسمنامه اعضای دولت در آغاز کار «دولت راستگویان» است. البته که استعفا حق طبیعی هر مسئولی است اما وقتی خبری را تکذیب میکنید در واقع به نشر دهنده آن خبر نسبت ارتکاب عمل کذب دادهاید حال آن که این خبر در فاصله زمانی کوتاهی تأیید میشود. از دولت راستگویان انتظار نمیرود «هر راست» را بگویند که گاه منافع ملی و مصالحی اقتضا میکند «هر راست» گفته نشود اما انتظار میرود «جز راست» نگویند. امیدواریم بیماری قلبی نجفی جدی نباشد اما همه اعضای دولت را به پرهیز از رفتارهای مشابه اسلاف خود فرا میخوانیم.
در همین حال روزنامه اصلاحطلب آرمان با اشاره به پایان تأیید و تکذیبهای استعفای نجفی نوشت: نجفی رکورد شکست! سازمان میراث فرهنگی شاید سازمانی باشد که به دلیل ماهیت آن تصور شود مدیرانی که در رأس آن قرار میگیرند حضوری طولانی مدت داشته باشند که تاکنون خلاف آن ثابت شده و مدیران سازمان میراث فرهنگی آنچنان مدیریت طولانی مدتی در این سازمان نداشتهاند. تا پیش از این، روحالله احمدزاده کرمانی، رکورد کمترین زمان ریاست بر این سازمان را داشت. از اردیبهشت تا دی ماه 90؛ چند روز کمتر از 8 ماه و حالا نجفی با عمر ریاست کمتر از 6 ماه این رکورد را شکست.
جناب این نظر شماست و نظر من عکس شماست
با منطق جوابشونو بدید ولی محکم جواب بدید بدین توهین نکنین. اگه مام بخایم توهین کنیم ما میشیم مثل این اصلاحح طلبای آمریکایی دیگه.
دوما با اینکه با آقای احمدی نژاد به خاطر حمایت از مشایی و حجتیه و هم چنین ایستادن برابر رهبری کاملا مخالفم ولی وزرای بیشتری از دولت احمدی نژاد ولایت مدار بودند که البته با گذشت زمان کم کم از دور و بر آقای احمدی نژاد فاصله گرفتن نمونش آقای لنکرانی که خیلی از این جلبک های سبز به خاطر عینکش مسخرش میکنن این یکی از همون افراد ولایت مدار واقعیه که این آقا یه تار موی گندیدش می ارزه به کل هیکل امثال ن... و ... که در بدنه دولت هستن و نوچه آقای استوانه -پدر خوانده یا همون آقای عمود خیمه نظام آقای هاشمی هستن..
در ضمن اقای محمد م کسی به غیر از خودت مخاطب کامنتات نیست و فعلا که جناب عالی داری با کامنتات عربده کشی میکنی.
این دولت تزویر و ریا هیچ ربطی به ولایت نداره و فقط داره کورکرانه از خاتمی و خط و ربطش تقلید میکنه.
حتماانتقال ومراسم دفن وکفن گرفتن برای گروه مستهجن سگهای زرد اونم با خرج از بیت المال مسلمین وحمایت از روزنامه توهین کننده به حضرت امیرالمومنین ع و حضرت زهرا س و در تضاد صریح با نص قران حرف زدن با جمله گوهربار هیچ دوستی ودشمنی تا ابد پایدار نیست از نظر شما و همفکرانتان شده ولایت مداری !!!
نه جونم این عین اسلام امریکاییست
آبو بریزین اونجاتون که میسوزه!
کسی ولایت مدار باشه و وزرای انتخابی و انتصابات و اخراجها و جابجاییهاش نه تنها ضد ولایتی بلکه در راستای خوشحالی فتنه گرا باشه
برفرض محال که اشتباه کرده باشه چند تا اشتباه؟ و تازه اشتباه در مورد افراد تابلو دار که ضد ولایتی بودنشون برکسی پوشیده نیست و علنی همه جا میگن؟ بازم بر فرض محال که قبول کنیم اشتباه بوده نمیتونست جلو امثال وزیر ارشاد و ترکان و دیگر سوتی دهنده ها را بگیره؟ لااقل برا ابروی خودش
درمورد اقایان فضلی و دهقان با اون حجم افراد بد سابقه در تمام بخشهای دولت از کلیدی ترین و تا پیش پا افتاده ترین سمتها، ادم به اینا هم شک میکنه و فقط الله اعلم
در مورد خود روحانی با این کارها و با سخنانی مثل هیچ دوستی و دشمنی تا ابد پا بر جا نیست که مخلاف نص صریح قرانه و دست دوستی دراز کردن به سمت اشکارترین وباسابقه ترین و بد سابقه ترین دشمن ایران و اسلام وتشیع و افراطی خواندن نیمی از ملت فقط بخاطر رای ندان بهش دیگه فکر نکنم جای شکی هم باقی مونده باشه.
2- ضمن اینکه از مزدوران فتنه حالم به هم میخوره منتها گیر دادن امثال رسایی و کوچک زاده و انجمن حجتیه و مزدوراش و عزیزان خوارج صفت یهودی صفت به فتنه 88 فقط برای اینه که براشون نون دونی هست و بس
3- خوارج سااااااکت
محمد م چندتا نام داره که جدید ترینش با فیلترشکن میاد جواد هستش
غلام عبدالله عبدالرضا رضا
نقطه ی اشتراک شما با القاعده و طالبان ، تقابل علنی اونا با اهل بیت و تقابل غیر علنی (فکری) شما با خط سرخ ولایت هست .
امثال شما که همونایی بودن که توی حرم حضرت معصومه توی قم مهر پرت کردن و حضرت اقا بهشون تشر زدن و توبیخ شون کردن .... اگه آدم بودن و آدم بودین تا حالا آدم شده بودین و اگه آدم بودین و دل در گرو ولایت داشتین از اون تشر حضرت اقا باید از شدت شرم و خجالت میمردین !! اما نه تنها نمردین بلکه دهان هاتون گشادتر شده !! مثل غار باز میشه !! دست هاتون هم برای پرتاب مهر و کفش قوی تر !!
خدایا اینها وجه ی اسلام تورا خراب کردن
اینها وجه ی مذهب تشیع را خراب کردند
خدایا خداوندا خودت اونهارو ل..... کن
.......بر افراطیون.. .........بر رسایی.. .........بر کوچک زاده.. ........مشایی..
گیرم ممل یه نمورم شیرین بزنه! آدم باید به هموطنش که مشکلات روحی و روانپریشی داره، باید بهش کمک کنه، نه اینکه بهش ضربه بزنه!
الان همین شمسی خودمون (نورا) که عین خاله رو رو هی میره، هی میاد، اونم شاید یه نمور شیرین بزنه، ولی از شما هستش که به روی طرف بیاری؟! بعضی کارا واقعاً زشته! کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم.
تو نمی تونی درست اظهار نظر کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برادر من خودتو به ولایت نچسبون که نمی تونی به اعصابت مسلط باشی
اگه اقا رو قبول داشته باشی که بعید میدونم!!!!!!!!!!!!!!
جذب حد اکثری ودفع حد اقلی
یاعلی
اولا: ادب داشته باش
دوما: میزان حال فعلی افراد است.
سوما: با این که من به احمدی نژاد رای دادم ولی الان از مخالفای سر سختشم پس فکر نکن طرفدارشم.
چهارمن: امام خمینی همون موقع هم فهمید هاشمی چیکاره است و پتشو ریخت رو آب.
پنجمن: شمر هم در زمان پیامبر جنگید و در رکاب حضرت علی جانباز شد پس دلیل نمیشه از آقای هاشمی به خاطر خدمات گذشتش تا ابد حمایت کنیم هر چند تو گذشته هم همچین کار شاقی نکرد که دستش واسه امام رو شد.
ششمن: آقای هاشمی الان ضد رهبری هستش نه کنار رهبری و در گذشته هم همین آقای هاشمی از بنی صدر و منتظری حمایت کرد پس گذشتم هم همچین چنگی به دل نمیزد .
هفتمن: کامنت های خودت از هر بچه گانه ای بچه گانه تره حالا هاشمی اون موقع تو زندان بوده چه ربطی به الان داره.
هشتمن :به قول محمود شهریاری توی برنامه فیتیله:از یه بابایی (منظورش هاشمی بود)پرسیدن چطور شد اینقد پولدار شدی گفت هیچی بابا ما یه باغ پسته داشتیم یه مرتبه ایران افتاد وسطش اینا فکر میکنن ایران ارث باباشونه.
نهمن:ما سرباز ولایت فقیه هستیم و هرکی بخاد روبروی آقامون وایسه محکم باهاش برخورد می کنیم حالا هر کی میخاد باشه.
دهمن: دیگه همین نه تا کافی بود.
فقط اینو بدون که آقای روحانی کلید رسوایی اصلاح طلب هاست ولی الان به دلیل مسائل خیلی خاص داره بهشون پر و بال میده که دیگه نمیشه زیاد مسئله رو بازش کرد.
شما چشمت به دهان رهبری باشه و خیالت راحت.
ما تا آقا رو داریم غم نداریم امثال این محمد م
هم که خودشونو به رهبری میچسبونن ولی در اصل رهبرشون هاشمیه هم هیچ کاری نمیتونن بکنن.
ملاک ما رهبریه و از افراطی هایی که جلو تر از رهبری حرکت میکنند هم بیزازیم .
دستمال کشی هم حدی داره
با عرض معذرت از صراط گل
کلمو داری خراب میکنی
تویه اح....... {محم م} داری فتنه رو زیر سوال میبری؟؟
کاری به این ندارم که اینا انقدر فتنه فتنه میکنند ولی تو داری اصل قضیه رو زیر سوال میبری جناب اقای ............
همش توهین میکنی به همه
چ طرز صحبت کردنه
اگر ناشناس ها افراطین تو یک ادم تفریطی هستی که حد ادب رو هم حتی رعایت نمیکنی ولی اونها رعایت میکنند
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۲۰:۳۷ -
عزیزجان نمیتونی از من ایراد یا نقطه ضعف بگیری چون من طرفدار هیچ شخص و جناحی نیستم و حالم از هر کی که در تقابل با خط ولایت باشه بهم میخوره ، فتنه قطعا بوده و هست منتها منظور من اینه که برو ببین اون کثافت های جانماز آب کشی که فتنه رو برای خودشون نون دونی سیاسی و اقتصادی کردن روی هر چی فتنه رو سفید کردن ! اونا به مراتب کثیف تر فتنه گرانی هستن که در ظاهر ضد فتنه هستن اما نون فتنه رو میخورن ! امریکا و غرب با ما دوست نیست منتها این کثافتای ظاهرا دیندار عاشق ادامه تحریم و تخاصم با دنیا هستن برای چی ؟ نه بخاطر اینکه غرب رو دشمن میدونن نه ! بلکه بخاطر اینه که نونشون در دشمن سازی هست ! همون کاری که 8 سال کردن !! فکر میکنی اینا هم مثل شهید رجایی زندگی میکردن ؟ آره ! فتنه فتنه کردن این جماعت با مخالفت ما با فتنه فرق داره !! اینا در راستای منافع باندی و خانوادگی خودشون هست که فتنه فتنه میکنن و لعنت خدا بر خودشون و نسلشون
تو داری خودتو برای هاشمی پاره میکنی و دنیا و آخرت را بخاطرش فروختی و از رهبر هم دائما برای لاپوشی گند اینها استفاده میکنی بعد میگی من طرفدار هیچ شخص و گروهی نیستم! خیلی مسخرست مثل تدبیر دولتت.
توهم مالیدی
انشاالله نسخه هایی که این افراد برای مملکت میپیچن اول دامن گیر خودتون بشه اگه راضی بودید وخدا خواست نصیب ما هم بشه
دولت استعفای آقای جهانگیری را تکذیب کرد که شما آن را به کذب و دروغ در سایتتان درج کردید و درباره اش رجز خوانی بیخودی کردید
یک کمی صادق باشید
گروکشی در دولت راستگویان؟!
خودشان به دروغ شما پی خواهند برد
جیگرتو!
چطوره ؟
میچسبه ؟
قاه قاه قاه
وای نورافقط این لقبوکم داشتی.
ناشناس جان خیلی خطرناکی
ولی اشکال نداره وقتی به 10 میلیون جوان بیکار تا چند سال دیگه فکر میکنم شما هم دیگه آخر راهید
باز حداقل اصلاح طلبها به فکر دنیای مردم هستن
اما شما چی؟؟؟
ایول داری اخوی
چشات هم خیلی قشنگن
بابا ملت که همه افراطی نیستن ملت
ای کیو دارن...مگه چند نفر به جلیلی رای دادن!!
اگه باورت نمیشه برو دو رنگ سبز و بنفش رو قاطی کن به حرفم میرسی
راستی مگه جلبک های سبز هم آی کیو دارن؟
اصن مگه جلبک ها مغز دارن تا آی کیو داشته باشن؟
عزیز دلم یه چیزی بگو که بگنجه.
خیلی مردین به دولت خرابکارتون یه کم انتقاد کنید تا این قدر گند نزنه والا ظرف شیش ماه این حجم از خرابکاری نوبره دیگه
دشمن هم فهمیده که با وجود اینا دیگه نیاز به هزینه کردن و جاسوس و خرابکار نداره عین یه باند مافیایی و خرابکار و تروریستی و سلفی-وهابی براشون همه کاری به اسم دولت اسلامی و ولایتی میکنه و تمام گندکاریهاشم میزنه به حساب ولایتی بودنش
که همواره با بیانی بسیار مستدل و همه جانبه نگر
و با ظرافت ستودنی ،
در مسیر حمایت از حضرت آیت الله هاشمی کامنت می گذارند
درود بر نورا خانم
ما هر کی بخاد بر ضد این انقلاب و دینمون حرکتی بکنه همینطور محکم و قاطع باهاش برخورد میکنیم و فحش خورمونم خوبه و از بد و بیرا و تیکه انداختن امثال تو هم نمیترسیم
مرگ بر اصلاحات آمریکایی
سبد کالا شده جوک روز
قبلا حرف های سنجیده تری می زد ولی جدیدا فقط فحش و بد و بیراه می گه
هر وقت کامنت های نورا خانم را می خوانم ، خوشحال می شوم
که یک چنین شخصیت بزرگواری میاید و از وقت خود مایه می گذارد
و ملت ایران را با بیاناتی مستدل و قانع کننده راهنمایی می کند
امثال نورا خانم ، نعمت هایی برای ملت ایران هستند.
ملت ایران باید قدر این نعمت ها را بداند.
محمد م... نیز نعمت دیگری برای ملت ایران است.
این دو عزیز بزرگوار یقینا می توانند راه رستگاری و نجات را به ملت "سر در گم" ایران نشان دهند.
درود بر محمد م
درود بر نورا
نتیجه اینکه ما افرادی هستیم که ارزشها - آرمانها - عزت و... در زندگی ما معنی ندارد و دنبال حقوق هستیم و نه تکلیف که این در اسلام قابل قبول نیست. و این افکار متریالیسمی چیزی جز آتش دوزخ نیست
دولت گداپرور و اعتدال گرا که داره سبد سبد کالا میده!!!!!
نکنه تو هم مثل معلولها و کارگرها و کشاورزها ثروتمند به حساب اومدی و از گرفتنش محروم شدی
البته من که دنبال این سبد کالایی نمیرم چون به صورت کاملا غیر عادلانه داره بین یه عده افراد خاص پخش میشه و خدا میدونه از جیب چه انسانهای محتاج و نیازمندی برداشته شده
خود رئیس جمهور چند بار قبل به کسانی که به او رای نداده بودند انگ افراطی را زده بود که اولین بار هم در سفر به نیویورک اقا گویا تخم کفتر خورده بود و زبانش جلو خبرنگار بیگانه باز شد و این توهین را انجام داد.
انگار کدخداشا دیده بود دلش قرص شده بود و مثل بچه هایی که توی بغل مادرشون با گریه شکایت این و اونا میکنن به نصف ملت خودش تهمت افراطی گری زد.
بقیه فقط سخنان چند باره و گوهر بار رئیس جمهور را مثل طوطی تکرار و بلغور کردند
فکر کردی چطور یه شبه پول دار میشن با واردات جنسای اشغال خارجی و صادرات محصولات داخلی که از تولید کننده مفت خریدن
این دولت راستگویانتون که ظرف شیش ماه به اندازه کل چندهزار سال تاریخ این مملکت د... گفت و گند کاری کرد که از همین الان بوش در اومده
راستهای دولت!!!!!!!!!!:
گفت نهایتا 20 درصد مشکلات کشور مربوط به تحریمه اما تا خودش اومد گفت تمام مشکلات کشور از تحریمه
گفت تحول عظیم اقتصادی ظرف 100 روز بعد از صد و چند روز گفت من گفتم شروع تحول از 100 روز
گفت دادن چند درصد از درامد نفت خوزستان به خود این استان و بعد زد زیرش
گفت به هیچ عنوان تعلیقی در کار نیست اما بیش از نیمی از هسته ای را تعلیق کرد
گفت هر صد روز به مردم گزارش کارهای انجام شده را میدم و بعد از صد و چند روز اومد زد زیرش و گفت که من گفتم به مردم مشکلات را میگم!! اخه کاری انجام نداده بود و قپی در کرده بود
گفت ارزانی اما همه چیز گرون شد حتی برق و گاز هم تا 60 درصد گرون شد،ارز،قیمت خودرو،حاملهای انرژی و خلاصه هیچ چیز از قلم نیافتاد و همه چیز گران شد
گفت خزانه خالیه اما رئیس بانک مرکزی خودش گفت صحت نداره
گفت دولت بده کار تحویل گرفتم اما رئیس بانک مرکزی خودش گفت که بده کاری دولت احمدی نژاد بسیار کمتر از دولت خاتمی بوده و تازه دولت خاتمی در روزهای پایانی بخش عظیمی از بدهیاش را به بانک مرکزی با برداشت از صندوق ذخیره ارزی پرداخت کرد و مجلس به دولت احمدی نژاد اجازه این کار را نداد که اگه کمتر از خاتمی از صندوق ذخیره ارزی برداشت کرده بود تمام بدهی های دولت پرداخت میشد
ووووووووووو.........
کارهای ارزشی دولت!!!!!!!!!
سگهای زرد هرمند مردم شدند
بازیگران مساله دار ارزشی شدند
جشنواره فیلم فجر جولانگاه ضد انقلاب شد
حمایت از روزنامه توهین کننده به حضرات معصومین ع
دست دوستی به سمت دشمنان دراز کردن
مخالف ایات قران حرف زدن(هیچ دوستی و دشمنی تا ابد پا برجانیست)
سکوت تحقیرامیز در برابر تهدیدهای امریکا
بها دادن به فتنه گران
وووووووووو..........
پس بهتره خودتا گول نزنی و واقعا اگاه و بصیر باشی و چشماتا باز کنی.مثل کبک سرتا زیر برف نکن.
اگه واقعا رهبرا قبول داری به سخنرانیهای حضرت خوب گوش کن و فقط به صرف یه رای دادن کورکورانه از تمام کارهای بد حمایت نکن و به موقع انتقاد هم بکن
زنده باد مقام معظم رهبری مدظله العالی
نورا بزرگتر از دهنت داری حرف میزنیا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اصلاح طلب های بی مغز مثل این نورا دشمن رهبری هستند و ارزش جواب دادن هم ندارن.
بالاخره اینا سرمایه های اسرائیل هستند باید هم با رهبری مخالفت کنند اگه مخالفت نکنن که باید عزا گرفت.
مرگ بر ضد ولایت فقیه
مرگ بر اصلاحات آمریکایی
مرگ بر حجتیه
مرگ بر فتنه گر
دمتون گرم ذهن متخلخلی دارین بعضی از شما روشنفکرا
راستی لامپ چند تو مغزتونه؟؟
داداش چند سالته
محمدعلی نجفی، رئیس مستعفی میراث فرهنگی بیماری قلبی را دلیل استعفای هفته گذشته خود از این سازمان اعلام کرد اما شواهد گویای آن است که علت استعفای نجفی، چیزی جز تنگ شدن عرصه فعالیت او در میراث فرهنگی نبوده است. در شرایطی که همگان انتظار داشتند با فعالیت دولت تدبیر و امید، قطار تغییراتي پیاپی مدیریتی در میراث فرهنگی که از دولت احمدی نژاد آغاز شده بود، از حرکت ایستاده و سازمان میراث فرهنگی رنگ ثبات به خود ببیند. اما پس از حدود پنج ماه از عمر اولین مدیر میراث فرهنگی دولت یازدهم، تغییرات آغاز شد که این بار گویا "فشارهای درون سازمانی" عاملی بر استعفای نجفی شده است. در این میان ، نقش "مهدی حجت" قائم مقام سازمان میراث فرهنگی بس پر رنگ است و تصمیمات وی نقشی مهم در استعفای نجفی داشته است.
فشارهای سازمانی، عاملی براستعفا
پس از آنکه مجلس شورای اسلامیبا رای اعتماد به نجفی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش مخالفت کرد، حسن روحانی رئيس جمهوری کرسی میراث فرهنگی را به او داد تا دایره مدیران اصلاح طلب دولت اعتدالگرا گسترده باشد. در این روزها شرایط مختلفی برای فعالیت نجفی تصور ميشد اما روحیه میانه روي او سبب شد تا ابتدای فعالیت نجفی توأم با همراهیهای بسیار از سوی مدیران سابق سازمان باشد. چنانچه که در 28 مرداد ماه امسال و درست در نخستین روزهای کاری رئیس جدید، نجفی در مراسم بزرگداشت مرحوم شیرازی اعلام کرد که برای پذیرش این حکم از آقای مهدی حجت اجازه گرفته است.
او گفته بود: "وقتی رئيس جمهور، درباره ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به من دستور داد، گفتم تا دوشنبه شب درباره اعلام این حکم صبر کنید، چون میخواستم تا قبل از این اقدام از پیشکسوتان سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اجازه بگیرم که فقط موفق شدم، از دکتر حجت این اجازه را بگیرم."این مهم سبب شد تا بسیاری راهی روشن را پیش روی مدیریت میراث فرهنگی ببینند اما شرایطی که در ماههای گذشته در میراث فرهنگی رقم خورد، کار را به استعفای نجفی کشاند.
اخبار دور و نزدیک از سازمان میراث فرهنگی حکایت از نقش تصمیمات مهدی حجت که فشارها بر نجفی را مضاعف ميکرد، در ارائه استعفای نجفی به رئيس جمهور دارد. حجت که از شورای شهر تهران به میراث فرهنگی آمد و خود را پدر معنوی این سازمان ميدانست، با آنکه حکم قائم مقامیداشت بارها تصمیماتی مغایر تصمیمات مدیریت سازمان به خصوص در عزل و نصب مدیران استانی اتخاذ کرد که موجی از فشار را متوجه نجفی ميکرد. چهره کارشناسی و با سابقه حجت در میراث فرهنگی، در ماههای گذشته کمتر اجازه ميداد تا نجفی روی تصمیمات او تصمیمیبگیرد اما در مقابل، فشارهایی که از سوی استانداران و نمایندگان مجلس و ... به دلیل تصمیمات حجت به نجفی وارد ميشد، عرصه کار را برای نجفی تنگ و تنگ تر کرد.
یک سازمان و تنها 14 انتصاب؟
سازمان میراث فرهنگی که فقط در مراکز استانها 31 مرکز و با احتساب مدیران سازمان حداقل 50 – 60 پست مدیریتی دارد، در طول ماههایی که از عمر فعالیت نجفی در سازمان گذشت، تنها 14 حکم انتصاب به خود دید که جای بسی تامل دارد. انهم در شرایطی که دولت احمدی نژاد تا تغییرات تقریبا سالانه در مدیریت سازمان میراث فرهنگی، مخروبه مدیریتی در میرث برجای گذاشت و انتظار ميرفت نجفی همچون وزارتخانههاي دیگر به تغییرات گسترده دست بزند که این چنین نشد. در این میان، فشارهایی که در عزل و نصبها بر نجفی وارد ميشد اجازه بسط تصمیمات مدیریتی را به او نمیداد.
چنانکه در انتصاب برخی مدیران استانی، با وجود تصمیم نجفی، زمینه برای تغییر با فشارهایی که از سوی حجت وارد ميشد، فراهم نمیشد و نمونه آن لغو چندین باره تغییر مدیران در استان هایی نظیر کردستان یا سمنان بود. در این استانها؛ حجت تلاش بر نشاندن یاران و همفکران خود بر کرسی مدیریت داشت و از دیگر سو، نظرات مخالف تحمیلی به نجفی، اجازه انجام تغییرات لازم را نمیداد.نجفی در مدت حضور خود در میراث فرهنگی 14 حکم انتصاب صادر کرد که 7 مورد آن افرادی بوده اند که سابقه کار در میراث فرهنگی داشتهاند. یعنی 50 درصد انتصابها میراثی بوده و 50 درصد بقیه مربوط به صنایع و گردشگری و... انتصاب هایی که با نظر حجت انجام ميشد، اوعضو کمیته انتصابات بود که برای تحمیل نظراتش در انتصاب ها، با معاونان دیگر نیز سرشاخ ميشد.
نمونه ای که در کردستان رخ داد و بین مدیری که در بانه شهردار بوده و مدیری دیگر که سابقه میراثی داشته در نهایت استاندار، شخص شهردار را برای مدیریت میراث فرهنگی استان انتخاب کرد اما نظر مخالف حجت، کار را قفل کرد و نتیجه این شد که مدیر قبلی همچنان تثبیت شود و یا انتصاب یکی از اقوام بازنشسته حجت به ریاست میراثفرهنگی استانها و تشکیل سازمانی غیررسمیاز مدیران در داخل سازمان میراث فرهنگی که اجازه ایجاد فضایی مطلوب را به نجفی نمیداد.
چرا حجت رفت؟
قائم مقام میراث فرهنگی که اکنون او نیز همراه با نجفی از سازمان میرث فرهنگی رفته است، جایگاهی بالاتر از مدیریت سازمان میراث فرهنگی برای خود متصور بود و انتظار داشت خودش رئيس سازمان ميشد. حتی زمانی که روحانی پس از استعفای نجفی ، سلطانی فر را برای ریاست میراث انتخاب کرد، حجت در بوشهر بود و همان جا اعلام کرد که این انتصاب یعنی چه؟ و چرا اصلا با من مشورت نکردند؟ من بزرگ و قدیمیاین کار هستم و از همان جا اعلام کرد که من دیگر میراث فرهنگی نمیآیم.
انتصابات یکجانبه در میراث فرهنگی که در ابتدای ورودش به سازمان مدیران استان فارس، سمنان، البرز، ایلام، آذربایجان غربی، قم و... را عوض کرد، فشاری جدی از سوی استانداران و مجلسیها به نجفی آورد که در نهایت به استعفا منجر شد،اگرچه حجت در گفت وگویی با خبرگزاری مهر اعلام کرد که «از نظر اداری وظیفه داشتم که از مدیریت سازمان جدا شوم تا رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی دستش باز باشد و کسی که با ایشان هماهنگ است را برای انجام فعالیتها انتخاب کند» اما اعلام نارضایتی وی از حکم رئيس جمهور نشان از موضوعی دیگر دارد.
روحیات متفاوت رئيس و قائم مقام
تحویل گرفتن سازمان میراث فرهنگی با موجی از خرابههای مدیریتی و البته رسیدن نیروهای کاری به هشت هزار و 500 از سوی نجفی، ميطلبید که او در فضایی آرام به دنبال سامان دادن به سازمان باشد. اما تصمیماتی که در رده قائم مقامیو مدیران میانی سازمان اتخاذ ميشد جنجالها و درگیریهای درون سازمانی به دنبال داشت، عملا فشارکاری بر او را مضاعف کرده و اجازه کار در فضایی آرام را نمیداد. نجفی هم یک مدیر طراح و هم یک مدیر استراتژیست بود که فشارهای درون و برون سازمانی، اجازه مدیریت به او نداد.او برخلاف زمان آمدنش که از روسای 8 سال پیش این سازمان اجازه گرفته بود این بار برای رفتنش با هیچ یک از معاونانش مشورت نکرد.
با این وجود همان شب، قائم مقام سازمان میراث فرهنگی تمام وسایل خود را از دفتر کارش جمع کرد و از این سازمان رفت. رفتنی که به گفته خودش قهر تلقی نمیشود. چون مهدی حجت در گفتوگویی گفته بود که «نحوه تغییر و تحولات در این سازمان، شرایط مطلوبی نداشت اما اگر از من دعوت شود و شرایط سازمان بهنحوی باشد که بتوانم ادامه کار دهم، این کار را انجام خواهم داد.» اکنون با آمدن مسعود سلطانی فر به سازمان میراث فرهنگی که سابقه عضویت در کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر و معاونت در سازمان تربیت بدنی و عضویت در هیأت علمیمرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را داشته است، اوضاع در میان کارکنان سازمان میراث فرهنگی خوشایند نیست.
چون اگر در طول ماههای قبل، بیشترین فعالیت مدیران این سازمان به عزل و نصبهای مدیریتی گذشت، دوباره با آمدن سلطانی فر نیز همین وضعیت تکرار خواهد شد. شاید مهمترین اقدامات نجفی در این سازمان ایجاد ساختار درونی متناسب برای نقشهای مختلف این سازمان بود اما در حال حاضر بسیاری از اقدامات و طرحها نیمهتمام ماندهاند.گویا سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نباید خواب راحت داشته باشد و روی آرامش را ببیند. فرهنگیترین،تاریخیترین و یکی از درآمدزاترین سازمانهاي کشور که قرار است جایگزین خلفی برای اقتصاد بدون نفت باشد، طی دولت دهم و عمر حدود 4 ساله خود، 4 مدیر در سطح ریاست کل به خود دید که عمر متوسط هر کدام از این مدیران یک سال بود، حالا 6 ماه نشده در دولت تدبیر و امید این سازمان باید رئیس دیگری به خود ببیند.
در حالی که بر اساس سند چشمانداز که فقط 12 سال تا رسیدن به آن فرصت است باید در سال 1404 به 1.5 درصد از بازار بینالمللی گردشگری یعنی حداقل 20 میلیون نفر گردشگر در سال و 2درصد درآمد جهانی گردشگری یعنی حداقل 20 میلیارد دلار رسیده و علاوه بر آن باید در این زمان توسط بخش خصوصی داخلی و خارجی برای توسعه مراکز اقامتی و تأسیسات گردشگری از قبیل هتلها، اقامتگاهها، مراکز خرید، صنایع دستی، مراکز تفریحی و توریستی، حمل و نقل سرمایهگذاری کند. با وجود این فرصت اندک، بعد از بازشدن پای نجفی به ریاست سازمان میراث فرهنگی همه امید داشتند که بالاخره رئیسی را خواهند دید که مدت عمرش در این سازمان به 4 سال برسد و جالب است که خود نجفی در ابتدای ورودش در برنامههای مختلف این سازمان همین موضوع را بیان کرد و گفت:"بنای ما این است که طول عمر مدیریت این سازمان را افزایش دهیم"
اما ظاهراً روحانی همان راهی را میرود که احمدینژاد رفت و دنبالهروي بنای غلطی است که احمدینژاد گذاشت. دوباره با رفتن یک مدیر، اقدامات تازهای که برای زندهشدن روح مرده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آغاز شده بود با علامت سوال مواجه شده است و باید دید اولاً بعد از رفتن حجت، معاونان دیگر نجفی هم رفتنی میشوند و اینکه سلطانیفر چه تغییر و تحولاتی در سطح معاونان این سازمان ایجاد میکند؟